◄ انتشار 27 عنوان تاریخ شفاهی در گیلان ◄ حضور دبیران تاریخ در کارگاه تاریخ شفاهی ◄ بررسی تفاوت رویکرد پژوهشهای تاریخی و خاطره نگاری در کارگاه تاریخ شفاهی ◄ مادران شهید به مرتضی سرهنگی جایزه دادند ◄ كتابی که دو میلیون نفر خواندهاند، به خط سیریلیك هم منتشر میشود ◄ برپایی نمایشگاه «آیینه نهضت (1552)» به مناسبت سالگرد قیام 15 خرداد ◄ معرفی۶۵۰ اثر در نمایشگاه تازههای كتابخانه دفتر ادبیات انقلاب ◄ راهاندازی دبیرخانه دائمی مجمع بانوان راوی ◄ انتشار تقویم تاریخ دی 1361 ◄ معرفی برگزیدگان جشنواره کتاب سال دفاع مقدس لرستان ◄ امضای تفاهمنامه تدوین تاریخ انقلاب اسلامی در ایلام ◄ انتشار سفرنامه تصویری گروهی از عکاسان و خبرنگاران ◄ فراخوان همایش «ضرورت گفتوگو در علوم انسانی: مطالعات میان رشتهای»
نظریه تاریخ شفاهی-۴۳ نویسنده: لین آبرامز Lynn Abrams مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
اما همین تحقیقات به ما نشان میدهند که بین داستانهای خاطرهآمیز شخصی و گفتمان اساساً یک رابطة گفتگومحور یا به عبارتی کنشِ دو سویه حاکم است. کار مردم این نیست که گفتمانهای غالب را صرفاً انتخاب کنند، بلکه آنان با توسل به چنین گفتمانهایی روایت زندگیشان را شکل و به مصاحبهگر تحویل میدهند. بیتردید شکاف یا تنشهایی بین گزارشهای فردی و بازنماییهای عمومی یا غالب وجود دارد که سر و کلهشان در بافت مصاحبه پیدا میشود. شاید عبور از این شکافها یا حل و فصل تنشهای مذکور دشوار باشد. پاسخگویان در چنین مواقعی معذب میشوند و از اینکه نمیتوانند تجربة ذهنیشان را با گفتمان غالب همراستا کنند از نظر روانی به هم میریزند. مثلاً در تحقیقات خانم سامرفیلد میبینیم که برخی از زنان در پاسخ به سؤالهای مربوط به نقش آنها در زمان جنگ قادر نبودند عناصر متضاد تجربههایشان را با هم آشتی بدهند. زنی که با اعتماد به نفس از نقش خود به عنوان تعمیرکار هواپیما در سالهای جنگ سخن میگفت-هویتی که در قاب انگارههای عمومی «فمینیسم میهنپرست» (1) در آن زمان تقویت میشد-وقتی به موضوع بازگشت به وظایف خانگی پس از جنگ و تقلایش برای هماهنگسازی کار و نگهداری از فرزندان رسید، به تتهپته افتاده بود.(2) از نتایج مطالعات تامسون دربارة سربازانِ شرکتکننده در عملیات گالیپولی در جنگ جهانی اول بسیار استفاده شده است. وی در این تحقیق بینظیر، شکاف تفسیری بین خاطرة ملی و روایتهای شخصی را نمایان ساخته، ارزشِ نظریة مدار فرهنگی را تبیین میکند و به ما نشان میدهد که دید ما نسبت به شیوههای مورد استفادة انسانها در ساخت روایتهایشان در طول زمان و در نسبت با هنجارهای متغیر عمومی چگونه با نظریة اطمینان خاطر، تیزتر و عمیقتر میشود. در استرالیا از ماجرای عملیات آنزاک اسطورة شگفتانگیزی ساختهاند. روز آنزاک در واقع به مناسبت گرامیداشت فداکاری سربازان استرالیایی است که در سالهای جنگ اول و دوم جهانی برای دفاع از موجودیت امپراتوری بریتانیا در مناطق دور از وطن وارد نبرد شدند و دهها هزار تن از آنان جان خود را در این راه گذاشتند. روز آنزاک از سال 1945 تا به امروز نماد هویت و منش ملی استرالیاییها شده است و بازتاب ویژه و گستردهای در تلویزیون و رسانههای مکتوب مییابد. تامسون در مطالعات خود به موضوع مردانی ملقب به «سنگرکنان»(3) و نقش آنها در پیاده شدن نیرو در گالیپولی در سال 1915 پرداخته و رابطة پیچیدة بین اسطورة ملی مردانگی استرالیایی را که در بطن این واژه و داستانهایِ شخصی برخی از کهنهسربازانِ عملیات آنزاک جاودانه شده است، به دقت مورد تجزیه و تحلیل قرار میدهد. |