شماره 203    |    16 ارديبهشت 1394

   


یاداشتی بر کتاب «مرغابی وحشی»

کتاب خاطرات داود میرخانی رشتی با عنوان مرغابی وحشی به کوشش احمد فرهادی و علیرضا عبادتی در سال 1386 منتشر شده است. این کتاب حاصل 30 ساعت گفتگو در 12 جلسه مصاحبه با موضوع صنعت خودرو در طول سال 1384 است. هر چند بخش اعظم کتاب را اسناد و پیوست‏ها تشکیل می‏دهد ولی خاطرات و بیان تجربیات مدیریتی او در حوزه صنعت خودرو قابل توجه است. داود میرخانی رشتی متولد دی ماه 1321 در محله سنگلج تهران است. تحصیلات ابتدایی را در دبستان شریعت به پایان رسانده، پس از آن، جهت ادامه تحصیل وارد هنرستان شده و در سال 1340 هنرستان صنعتی تهران به اتمام رساند. میرخانی از آذرماه 1340 به استخدام شرکت ای بی ام ایران در آمد و از کمک تکنیسین تا پست قائم مقام مدیرعامل در این شرکت فعالیت کرده است.


آیندگان و روندگان

مجموعه پژوهش‌هایی همچون پروژه تاریخ شفاهی ایران در عصر پهلوی دوم را می‌توان پاره‌ای از فرهنگ اسلامی و ايرانی در طول تاريخ دانست که در آن نه تنها سخنان مخالفان همواره شنيده شده بلکه به گونه‌ای در تاريخ نيز مانده است. در اين ميراث درخشان اسلامی، حق داوری به جای گزينش‌گران به رهگذران و مخاطبان تاريخ سپرده شده است تا آنان سره‏ها را از ناسره‏ها جدا سازند. پس اين سنت‌ها و عبرت‌های تاريخی‌اند که نقدها را عيار می‌گيرند نه واهمه از نقل‌ها و روايت‌های تاريخی بر اين پايه. مجموعه 50 جلدی تاریخ شفاهی ایران که در حال حاضر چهار جلد آن منتشر شده، مجموعه‌ای از ده‏ها گفت‌وگوی پژوهشی با تصمیم‌سازان و بازیگران اصلی پهلوی دوم است که با حمایت سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، کتابخانه مجلس، کتابخانه کنگره و سیمای جمهوری اسلامی تولید شده است.


جمع شوید و مدرسه‌تان را اداره کنید!

«دبیرستان امام خمینی(ره)» شهر همدان از آن دسته مدارسی است که هم در حوزه‌ی شهدای دانش‌آموز، با نزدیک به 100 دانش‌آموز شهید هم در مورد فعالیت‌های فرهنگی و هنری در مدرسه، ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای دارد. در یکی از مصاحبه‌ها با آقای صادقیان، مربی پرورشی این مدرسه، ایشان می‌گفتند: «وقتی که ما می‌خواستیم برای دهه‌ی فجر برنامه داشته باشیم، یک وقت هفت گروه سرود داشتیم و یازده گروه تئاتر. من معطل بودم که چه‌طور برنامه بگذارم که این‌ها در دهه‌ی فجر، هر کدام یک بار جلوی بچه‌ها اجرا بکنند. این قدر حجم کار بچه‌ها زیاد بود.» همچنین حکایت فعالیت‌های به شدت گسترده‌ی تربیتی فوق برنامه‌ی این مدرسه شنیدنی است. متن زیر حاصل یکی از جلسات گفت‌وگو با اولین مدیر انقلابی این دبیرستان، آقای عبدالعلی محمدی‌پسند است.


خاطره ناخوش الجزایر

با پسرم به الجزایر رفتیم. او را در سال تحصیلی 1964 ـ 1965 همراه دو فرزند سفیر کوبا در مهد کودکی فرانسوی نام‌نویسی کردیم. بیش‌تر عصرها، بعد از تعطیل شدن مهد کودک، می‌رفتم به سفارت کوبا دنبال او. اندک اندک علاوه بر زبان فرانسه، حرف زدن اسپانیولی را هم در بازی با فرزندان سفیر از سر گرفت. یکی از غروب‌هایی که با بیانکا، همسر سفیر کوبا،‌ در سالن سفارت گپ می‌زدیم ناگهان رامین با دست‌های خونین خودش را به من رساند به آرامی گفت: «ویدا نترس چیزی نیست!» انگشت شصت دست راستش لای پره‌های سه‌چرخه گیر کرده بود و ناخنش با پوست و گوش جدا شده بود.


شماره ۸۲ فصلنامه «روش‌شناسی علوم انسانی»

شماره ۸۲ فصلنامه علمی پژوهشی روش شناسی علوم انسانی که می توان گفت تنها فصلنامه ای است كه به صورت ويژه در موضوعاتی همچون بررسی سير تحول روش‏‌شناسی علوم انسانی، مقايسه تطبيقی روش‌‏ها تحقيق كمّی و كيفی، روش‏شناسی استفاده از متون دينی در علوم انسانی - اجتماعی بررسی مبانی فلسفی و كلامی توليد علوم انسانی دينی و بومی و موضوعاتی از این قبیل فعاليت می‌كند به صورت الکترونیک نشر یافت.


ایران را با چشمهایم دیدم؛ در اینجا مردم لبخند می زنند

یک هفته در ایران؟ دوستان و آشنایان هنگامی که مطلع شدند قصد سفر به ایران را دارم، گویی قصد عزیمت به جبهه جنگ را داشته باشم، هشدار می‌دادند که «مراقب خودت باش» و یا «آنجا می‌روی چکار کنی؟». این اظهارات ناشی از پیش‎‌داوریهای افرادی است که به‌صورت روزمره در کشورهای غربی در برابر نظام غول‌آسای اطلاع‌رسانی گروه‌های فشار امریکایی و اسرائیلی قرار دارند. البته ایران، که زمانی امپراتوری پارس نام داشت، با مشکلات خود دست و پنجه نرم می‌کند و حکومت اسلامی محدودیتهایی را اعمال می‌نماید که همواره با استقبال مردم و به‌ویژه جوانان آن کشور مواجه نمی‌شود.


نوشتن با دوربین (رو در رو با ابراهیم گلستان)

پرویز جاهد برای رساله‌ی دکترای خود در قالب این کتاب، به دنبال تحلیل ریشه‌های "موج نو" در سینمای ایران در فاصله‌ی سال های ۱۳۳۸ تا ۱۳۴۸ به طور مشخص به سه کارگردان برجسته و پیشگام سینمای روشنفکری و غیر متعارف ایران یعنی ابراهیم گلستان، فرخ غفاری و فریدون راهنما میپردازد. نویسنده این سه فیلمساز را در شکل‌گیری و ایجاد جریانی تحت عنوان «موج نو» در سینمای ایران و تاثیر عمیق بر فیلمسازان پس از خود دخیل و در این میان نقش ابراهیم گلستان را از باقی پر رنگ‌تر می داند. جاهد در این کتاب، تصویری روشن‌تر و دقیق‌تر از جریان «موج نوی سینمای ایران» و ریشه‌های واقعی آن ترسیم می‌کند.این گفتگوها بر اساس توالی دیدارها تنظیم و تدوین شده است.


مدعی فراوان بود، مرد میدان کم

برای ما زخم‌خوردگان کودتای بیست‌وهشت مرداد که نه تنها از رژیم شاه که همچنین از دست حامیان خارجی‌اش سخت عصبانی بودیم، جریاناتی مانند انقلاب کوبا و انقلاب الجزایر الهام‌بخش بودند. پیروزی این انقلاب‌ها ما را به سمت جریانی کشانید که برخلاف الگوی مبارزاتی جبهة ملی و دکتر مصدق، مسالمت‌آمیز نبود؛ با الگوگیری از پیروزی نهضت‌های مسلحانه در کوبا و الجزایر به این نتیجه رسیده بودیم که روش مسالمت‌آمیز در ایران دیگر پاسخگو نیست و بایستی به سمت مبارزه با اسلحه می‌رفتیم. حالا با گذشت سالیان ـ لااقل در مورد خودم ـ باید اذعان کنم که انتخاب چنین راهی با مطالعه و بررسی لازم صورت نگرفته و اشتباه بود؛ مطالعات بعدی این اشتباه را روشن کرد.


رفیق! سخت‌نگیر

سال 1346 بود. تحت‌تعقیب شدید ساواک قرار داشتم. ساواک آقای هاشمی رفسنجانی را به خاطر فعالیت مشترک‌مان دستگیر کرده و زیر بازجویی گرفته بود. از زندان به من پیام دادند که به هر نحو ممکن و هر چه سریع‌تر از ایران خارج شوم و به عراق بروم. این دومین‌باری بود که به شکل غیرقانونی به عراق می‌رفتم. سال قبل‌تر هم به دلیل حساسیت بالای ساواک مدتی را به عراق رفته بودم. این‌بار وضع فرق می‌کرد. احتمال اعدام در صورت بازداشت بود. اگر زیر شکنجه می‌بریدم، اطلاعات زیادی داشتم که باعث بازداشت خیلی افراد می‌شد مصمم شدم که سریع‌تر از کشور خارج شوم. نامه‌ای از مرحوم آیت‌الله منتظری خطاب به آقای قائمی مسئول حوزة علمیة آبادان گرفتم تا ایشان به کمک امکاناتی که داشت مرا از مرز عبور دهد.


نقدی بر کتاب «تقدیر تاریخی اندیشه در ایران دوره‌ی قاجار»

کتاب «تقدیر تاریخی» در ادامه‌ی پژوهش‌‌های قبلی مؤلف و نیز در میانه‌ی آن‌هاست؛ چراکه وعده‌ی تداوم پیگیری این پروژه‌ی فکری را که در این کتاب داده‌‌، به رشته‌ی تحریر درآمده است. کتاب در هفت فصل با عناوین «فهم فرادهش به‌مثابه‌ی الزام اساسی تاریخ‌‌نگاری»، «فرآیند تکوین ساختار مذهبی دوره‌ی قاجار»، «موازنه‌ی شرع و عرف در نظام حقوقی ایران دوره‌ی قاجار»، «نگاهی به گفتار مسلط مذهبی در جنبش تنباکو»، «تحلیل گفتار آخوند خراسانی در مورد مشروطه»، «در جست‌وجوی هویت ملی»، «حاشیه علیه متن؛ فرقه آذرکیوانی و پیدایش روشن‌فکری در ایران» گرد هم آمده است.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

◄ کتاب «آن بیست و سه نفر» نوشته‌ای شیوا و جذاب و هنرمندانه
◄ رونمایی مجموعه مقالات تاریخ شفاهی ایثار و شهادت در نمایشگاه کتاب تهران
◄ میزان گردآوری تاریخ شفاهی مشهد بی‌نظیر است
◄ برنامه‌ریزی تدوین 100 جلد تاریخ شفاهی مازندران در دفاع مقدس
◄ فراخوان موسسه تاریخ شفاهی و انجمن مفاخر معماری
◄ جمال میرصادقی: همیشه مخالف تاریخ شفاهی بوده‌ام!
◄ مصاحبه با تمامي والدين شهداي استان كرمان
◄ برگزاری ششمین نشست مسئولان دفترهای فرهنگ و مطالعات پایداری مراكز استانی
◄ آغاز ثبت نام برای حضور در ششمین همایش تاریخ مجلس
◄ انتشار کتاب «تاريخ‌نگاري محلي ايران در دوره اسلامي»
◄ دانشگاه شیراز، میزبان دومین نشست  تاریخ و مطالعات بین رشته‌ای
◄ بررسی نگرش نسل‌های انقلاب به دفاع مقدس



نظریه تاریخ شفاهی-۴۰
نویسنده: لین آبرامز
Lynn Abrams
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی


نکتة اصلی در بحث ما این است که روابط بیناذهنیِ حاکم بر موقعیت مصاحبه را باور کنیم و دربارة نحوة تأثیر آنها بر محصول نهایی کار بیندیشیم. مصاحبه‌گر باید ابتدا از خود شروع کند و ببیند آن «خود»ی که به مصاحبه‌شونده القاء می‌کند چه تأثیری روی اقرار نهایی او گذاشته است. مورخان برخلاف مردم‌شناسان غالباً نقش یک عنصر خارج از فرهنگ، رویداد یا مقطع زمانی را انتخاب می‌کنند و ندرتاً به مشاهدة مشارکتی دست می‌زنند یعنی برای بررسی و مطالعه یک جامعه یا رویداد فرهنگی حاضر نمی‌شوند خود نیز عضوی از آن بشوند؛ در این صورت خود را بخشی از ماجرا نمی‌بینند. یکی از علل توسل ما به مصاحبه‌های تاریخ شفاهی این است که از مسیر خاطرات فردِ حاضر در برابرمان به «یک جای دیگر»-گذشته- برسیم. در چنین موقعیتی فاصلة سنی، تفاوت جنسیتی یا پشتوانة تجربه‌ای طرفین به نفع مصاحبه است زیرا پاسخگو به توضیح و توصیف مفصل خاطراتش برای یک غریبه رغبت بیشتری دارد تا به شخصی شبیه خودش. پورتلی مصاحبة تاریخ شفاهی را به «رویارویی جانبداری‌ها» تشبیه می‌کند. برخوردی که در این مصاحبه اتفاق می‌افتد به هر شکلی که صورت بگیرد منجر به تولید بازنمایی یک «خود»ِ نامتفرق یا کامل نمی‌شود.(1)
مورخان شفاهی به این باور رسیده‌اند که موضوعات و مسائل حاکم بر ذهنیت در جریان مصاحبه در واقع بخشی از یک تغییر تمام‌عیار از گردآوری اطلاعات به سمت روان‌سازی نقل داستان زندگی است. از سویی ذهنیت به موضوعی تبدیل شده که لازم است در مصاحبه بدان توجه شود و از سوی دیگر، خودش نیز یکی از اجزاء برنامة فراگیرتری است که آزادسازی صداها، اعتبار بخشیدن به تجربه‌ها و درک نحوه ساخت نسخه‌های گذشته‌نگر از زندگی توسط مردم در ذیل آن می‌گنجد.

ذهنیت و گفتمان
ورود به مبحث ذهنیت مستلزم توجه به دو نکته است: نخست اینکه بدانیم پاسخگوی ما حین گفتگو با مصاحبه‌گر در حال ساختن یک نسخة ذهنی از گذشته است؛ و دوم اینکه این عمل ذهنی را با تکیه بر گفتمان‌های موجود در فرهنگ خود انجام می‌دهد. پس نتیجه می‌گیریم که ما مُدام داستان زندگی خود را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم، و برای هر مخاطبی داستان متفاوتی نقل می‌کنیم. برای تحقق این منظور، به سراغ تصوراتی که نحوة معرفی «خود» را در فرهنگ‌مان نشان می‌دهد می‌رویم و از هویت‌ها یا مواضع فاعلی مختلفی کمک می‌گیریم (مانند دختر سرکش، زن خوب، کارگر سخت‌کوش و غیره). این کار بسیار پیچیده است. مصاحبه‌شوندة ما بعضی گفتمان‌ها را مناسب تشخیص می‌دهد و بعضی دیگر را کنار می‌گذارد. او راه خود را از طریق همین دیدگاه‌ها در جامعه باز می‌کند. شیوة انتخاب و توصیف راوی از رویدادهای زندگی‌اش و قضاوت دربارة آنها در همین گفتمان‌ها انعکاس می‌یابد.
می‌گویند آنچه که انسان را به ساخت «خود» و معرفی آن به دیگران (مخاطبان)-دوستان یا مصاحبة تاریخ شفاهی-ترغیب می‌کند غالباً ناشی از میل درونی او به ابراز وجود است که چنین میلی در فرهنگ مدرن مصرف‌گرای غرب و فرصت‌های فرهنگی فراوان این کشورها بیش از همه دیده می‌شود. اما ساخت روایت ذهنی از زندگی، سابقة دیرینه‌ای در زندگی روزمرة مردم دارد. لیندال روپر از زنی آلمانی به نام ریجاینا بارتولومه(2)  می‌گوید که در سال 1685 در شهر آگسبورگ(3) داوطلبانه اطلاعاتی از خود را در قالب روایاتی مفصل در دادگاه تفتیش عقاید(4)  افشا کرد. وی که مدعی شده بود معشوقة شیطان است، سرانجام سرش را برای این کار بر باد داد. (5) خیلی‌ها معتقدند خود زیست‌نامه ‌نویسی در جامعه به موازات موضوع ثبت سوابق در دنیای مدرن مطرح شد و رشد کرد. مثلاً شورای کشیش‌نشین یا شهرداری‌ها اطلاعات افراد فقیری را که خواستار کمک شده یا نیازمند گواهی حسن سابقه برای استخدام (تأئیدیه) بودند، جمع می‌کردند.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.