◄ رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب بر کتاب «آن بیستوسه نفر» ◄ برگزاری کارگاه آموزشی تاریخ شفاهی در تبریز ◄ انجام پنج طرح تاریخ شفاهی دفاع مقدس در لرستان ◄ ثبت شرح حال 600 تن از رجال با محوریت تاریخ شفاهی ◄ جلد دوم خاطرات محسن رفیقدوست منتشر شد ◄ رئیس حوزه هنری: آقای توکلی، تاریخنگاری دغدغهمند است ◄ انتشار شماره سوم فصلنامه «مطالعات تاریخ ایران اسلامی»
نظریه تاریخ شفاهی-۳۹ نویسنده: لین آبرامز Lynn Abrams مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
از سوی دیگر، چیزی که در نگاه اول ممکن است به ملاقاتی بیثمر شبیه باشد با تعامل خوب مصاحبهگر و مصاحبهشونده و ایجاد رابطة صمیمی بین آن دو یقیناً مصاحبهای مفید و مثمرثمر را رقم میزند. ما عموماً بر این باوریم که در صورت ایجاد رابطهای خوب با مصاحبهشوندهمان میتوانیم مصاحبة ارزشمندی را از او بگیریم. باید هم چنین باشد زیرا رابطة بین فردیِ مطلوبِ طرفین غالباً موجب صراحت بیشتر و حتی زمینهساز بیان مسائل محرمانه میشود. علت باور ما ناشی از فرهنگ غربی ماست که زمینه ایجاد ارتباط هدفمند و مثمرثمر را در همه موقعیتها فراهم میسازد. میریام زوکاس(1) با عدهای از زنان دربارة موضوع دوستی مصاحبه کرد. وی در تحقیقاتش مصاحبه را نوعی شِبهِ دوستی(2) توصیف مینماید و مینویسد که در نگاه پاسخگویانش مصاحبه غالباً به مکالمة دوستانه شباهت داشت و «آنان اسراری را از زندگیشان تعریف میکردند که به قول خودشان فقط برای یک دوست نزدیک قابل بازگویی بود».(3) زوکاس به احساسات مبهمی که در چنین اوضاعی بر او مستولی شده بود، اعتراف میکند. از طرفی صراحت پاسخگویانش وی را معذب کرده بود زیرا تبادل اطلاعات در این نوع رابطه، برخلاف رویة دوستیهای واقعی، به شکل دوطرفه صورت نمیگرفت؛ از طرف دیگر، این دقیقاً همان موقعیتی بود که وی آرزویش را داشت. به هر حال او خود یک زن بود و میدانست که در مصاحبه با زنان میتوان «از تلاش طبیعی آنان در تشویق به برقراری ارتباط سود برد».(4) همواره باید تکاپوی بیناذهنی در موقعیت مصاحبه را صادقانه قبول نمود. فراموش نکنیم که منبع اولیه یعنی همان مصاحبه را تصورات طرفین مصاحبه شکل میدهد. این امر در مصاحبة بلیی با اعضای فرقة کوکلوس کلان به وضوح قابل مشاهده است. گوش دادن به نوار مصاحبهها یا خواندن واجنگاشت آنها کمک مؤثری است برای درک روابط بیناذهنیِ جاری در مسیر تولید محصول تاریخ شفاهی. ماحصل گفتگوی یک زن مصاحبهگر جوان با یک مرد مصاحبهشوندة مُسن عقلاً و منطقاً از نظر سبک و محتوا با ماحصل مصاحبة همان مرد با یک مرد مصاحبهگرِ مُسن تفاوت خواهد کرد. تحقیقات هیلاری یانگ(5) دربارة خصوصیات مردانة مردان اسکاتلندی در عصر کنونی، وی را بدین نتیجه رساند که هویت فاعلیِ او به عنوان یک زن جوان تحصیلکردة غیر سنتی چنان روی پاسخگویان بزرگتر از او تأثیر گذاشت که خصوصیات تاریخی مردانه خود را در تطابق با تصور خود از او میساختند.(6) وی تأئید میکند که مصاحبهشوندگانش او را تجسم «زنی معتقد به تغییر نقشهای جنسیتی» میدیدند و بعضی از آن مردان در گفتگو میکوشیدند تا خاطراتشان از نقشهای مردانه را به نحوی انشاء کنند که با مفاهیم و باورهای امروزیتر دربارة نقشهای جنسیتی تطابق داشته باشد، به عبارت دیگر آنان در پاسخهایی که به پرسشهای جنسیتی یانگ میدادند بر نقشهای جنسیتی صحه میگذاشتند و به نوعی اعتراف میکردند که از گفتمان «مرد جدید» آگاهی دارند.(7) البته بعضیها هم او را در تصور خود نه یک فرصت بلکه تهدید تلقی میکردند. حتی یکی از فعالان سابق اتحادیههای کارگری از موضعی بالا و تحکمآمیز در مصاحبه حاضر شد زیرا اعتقاد داشت که زنی مثل او و کلاً زنانِ امروزی، مشاغل سنتیِ همکاران مرد او را به خطر انداختهاند. |