◄ تحولات انقلابی در نیروی هوایی به روایت تاریخ شفاهی ◄ پیشنهاد راهاندازی مرکز مطالعات تاریخ شفاهی خوزستان ◄ خاطرات همسر امام خمینی(ره) سال آینده منتشر میشود ◄ مرتضی سرهنگی از کتاب در دست انتشار دفتر ادبیات و هنر مقاومت گفت ◄ آغاز انتشار نشریه الکترونیکی «سند نامه» ◄ رونمایی کتاب «حاجی بصیر» ◄ ترجمه اردوی كتاب «دا» در پاكستان با استقبال مواجه شد ◄ پرچاپترین کتابهای خاطرات دفاع مقدس در سه فصل امسال ◄ سیدقاسم یاحسینی کتاب «تاریخ از پایین» را تدوین میکند ◄ روایت دیوید برنت از زمستان 1357
نظریه تاریخ شفاهی-۳۰ نویسنده: لین آبرامز Lynn Abrams مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
قطعاً خانم دنیس رایلی، مورخ زنان، از قدرت تاریخ شفاهی در راهیابی به «خود» ناامید شده بود. او در خلال جنگ جهانی دوم و بعد از آن پژوهشهایی درباره مادری انجام داد؛ اما کشف عمق تجربههای زنان از طریق تاریخ شفاهی را کنار گذاشت. وی در توضیح علت این تصمیم میگوید:«مشکل بیرون کشیدن حقیقت محض از پشت زنگارها و غبارهای سی و چند سال در اینجاست که فضای بیابهامی را برای سخن گفتن صداها به وجود میآورد.»(1) به اعتقاد او نمایش واقعی خواستهها یا «خود»های اصلی زنان از طریق مصاحبة تاریخ شفاهی که سالها بعد صورت گرفته محال است زیرا آنان تحت تأثیر جو مسموم گفتمانها و تجربههای سالهای میانی، پاسخهای آشفتهای میدهند. وی احساس میکرد که پژوهش او بیاعتبار است زیرا «خود» ارائهشده توسط مصاحبهشوندگانش سیال، متغیر در طول زمان و آغشته به گفتمانها و تأملات متفاوت میباشد. در دیدگاه فرد از خودش هیچ چیزی ثابت نمیماند. از ملاحظات خانم رایلی به سه موضوع میرسیم: موضوع اصالت یا حقیقت تاریخی، موضوع تجربه و موضوع عاملیت فردی که هر سه از مباحث مهم در رویة عملی مورخان شفاهی محسوب میشوند.
اصالت تاریخی تا بدینجا ثابت نمودیم که داستان زندگی با تاریخ زندگی تفاوت میکند. داستان زندگی محملی برای بیان روایت «خود» است و هر چند عنصر خیالبافی در آن دخالت ندارد ولی تلاش خلاقانهای است که شاید کمی با حقیقت تاریخی فاصله داشته باشد. ذکر فرمولی که فرانک برای تعیین حدود داستان زندگی از تاریخ زندگی ابداع کرده در اینجا مفید است: موضوع مورد تأکید پژوهش در داستان زندگی «حقیقت آنچه گفته میشود در برابر گفتن حقیقت است».(2) سالیان سال است که مورخان شفاهی به نکتة مذکور اذعان دارند ولی ما نیز امیدواریم که مصاحبهشوندگان «میثاق ارجاعی»(3) پایبند بمانند، یعنی پاسخگو دست کم خود را نسبت به بیان حقیقت به همان شکلی که آن را میبیند، متعهد بداند. به گفتة دانیل جیمز، «موضوع میثاق ارجاعی که با متن تاریخ شفاهی تداعی میشود مانند خودزیستنامه بر مفاهیم وفاداری به معنا استوار است تا بر معیارهای دقت و صحت قطعی که با اطلاعات تداعی میشود.»(4) معنای این اظهارات در میدان عمل را قومشناسی به نام هنری گلاسی(5) با اشاره به رویههای روایی مورخان ایرلند شمالی در بالیمینون به زیبایی تبیین کرده است:
«وقتی که آنان حقایق را به هم میبافند تا از آن روایت بسازند، حتی اگر شده با حذف و با دینامیک اِبراز وجود، موجودی را میآفرینند که شباهت چندانی به گذشتة واقعیتبنیاد ندارد. البته قصد آنها فریب دادن من و شما نیست بلکه ما را به سوی حقیقتی سوق میدهند که از حقیقتِ گیرافتاده در خردهاطلاعاتِ واقعیتبنیاد به مراتب بزرگتر است... آنان از یافتن، نگهداری و دستکاری حقیقت لذت میبرند.»(6) |