◄ آغاز دسترسی پژوهشگران به مجموعه تاریخ شفاهی ایران دوران پهلوی دوّم ◄ امضای تفاهمنامه تدوین تاریخ شفاهی قوه قضاییه ◄ موافقت با فعالیت پژوهشکده و دوفصلنامه تاریخ شفاهی ◄ خراسان شمالی، یکی از پنج استان فعال در تولیدات تاریخ شفاهی ◄ پژوهشگاه علوم انسانی، کارگاه یک روزه تاریخ شفاهی برگزار میکند ◄ استانهای سمنان و فارس، میزبان كارگاههای تاریخ شفاهی ◄ فراخوان کمیته تاریخ شفاهی همایش ملی نقش آذربایجان ◄ اختصاص شماره سوم فصلنامه «پلاک هشت» به موضوع «مصاحبه در خاطرات شفاهی» ◄ فراخوان خاطرات شفاهی از وقایع جنگ جهانی اول
نظریه تاریخ شفاهی-۲۳ نویسنده: لین آبرامز Lynn Abrams مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
اهمیت مؤلفة «خود» در نوشتارهای تاریخی طی دهههای اخیر به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. این مؤلفه در دهه 1980 برای مورخان مارکسیست نقش سنگر مقاومت در برابر ساختارهای سلطهگر را ایفا میکرد.(1) در عین حال، ظهور تاریخهای فمینیستی، همجنسبازان، سیاهان و فرودستان جامعه نیز دیدگاه برخاسته از «مذکرسالاری، برتری سفیدپوستان و طبقة متوسط» را، که در اکثر روایتهای تاریخی غلبه دارد، از منظری غالباً شخصی و با تأکید بر عاملیت و برخورداری از حق انتخاب که متقابلاً بر نتیجة رویدادها تأثیر میگذارند، به چالش کشیده است. مورخان رویدادها و خاطرات زنانه قدم پیش گذاشته و وقایع شخصی را به وقایع تاریخی تبدیل کردهاند. آنان در این مسیر غالباً تجربههای شخصی خودشان را نقطة شروع گرفتهاند که کارولین اِستیدمَن(2) یکی از چنین مورخانی است. پژوهش (خود)زیستنامهای او دربارة نوع رفتار و مناسباتش با زندگی و مادرش دیدگاه چالشبرانگیر و جذابی مرتبط با مفروضات تاریخی ما دربارة خصوصیات مادری، طبقه اجتماعی و کودکی ارائه میدهد.(3) عدهای دیگر برای آنکه به تجلیات «خود» از جانب بازیگران تاریخی نزدیک شوند تمرکزشان را روی اقاریر شخصی و زندگینویسی گذاشتهاند. چندین دهه فعالیت در حوزة تاریخ شفاهی به ما آموخته است که تحقیق و تفحص در تاریخ زندگی انسانها دستاوردی به مراتب فراتر از شواهد و مدارک تجربی از رویدادهای گذشته در اختیار ما میگذارد. نقل داستان زندگی اساساً کنش روایی پیچیدهای است که مستلزم تحقق این عناصر است: توجه به کاربرد زبان، استقرار در ساختار روایی، بیان خاطره و متنی که زندگی در بستر آن روایت میشود؛ به عبارت دیگر، کلیه ابزارها و وسایلی که شخص با توسل به آنها خودش را در قالبی شفاهی معرفی مینماید. کاربرد روایت از نوع داستان زندگی در حرفة تاریخ با پرچمداری مورخان شفاهی آغاز شد. آنان دریافتهاند که منابع مذکور علاوه بر اینکه اطلاعات مختلفی را در اختیار مورخ و مخاطبش قرار میدهد، از نوع «اسناد افشاگر باطن وجود»(4) انسانها و تجلی خودآگاهی آنها هستند، لذا مطالعه چنین اسنادی سبک و سیاق مخصوصی را میطلبد. از آن گذشته، تاریخ زندگی کسی که در مصاحبة تاریخ شفاهی برملا میشود صرفاً فرصتی برای پاسخگو نیست تا حسی را که از پیشترها در مورد «خود» دارد توصیف نماید و مصاحبهگر نیز تمام تلاش خود را برای درک چنین حسی به کار ببرد. بلکه مصاحبه فینفسه ابزاری است که ذهنیت یا احساس انسان از خویشتنِ خویش بدان وسیله ساخته و بازسازی میشود و این واقعه با عبور از فرایند پرتکاپوی روایتِ داستانهای خاطرهای تحقق مییابد. مورخان شفاهی امروزه به موضوع باطن وجود انسانها اهمیت ویژهای قائل شدهاند؛ ما راویانمان را تشویق میکنیم تا خودهای روایی منسجمی در مصاحبه به وجود بیاورند هر چند غالب اوقات قبول داریم که تحقق چنین منظوری بسیار دشوار است. ما به کمک تاریخ شفاهی میتوانیم حسی را که یک انسان در مورد خود دارد از ژرفای وجودش بیرون بکشیم و تجلی آن را در کلام و رفتار او ببینیم. |