● بخش ویژه تاریخ شفاهی در همایش ملی نقش آذربایجان در انقلاب
● کانون باقرالعلوم (ع) و تاریخ شفاهی آبادان
● میتوان این رمان را تاریخ شفاهی به شمار آورد
● فراخوان اولین نشست تاریخ محلی مازندران و پنجمین نشست تاریخ محلی ایران
● برگزاری پنجمین نشست سراسری مسئولان دفاتر فرهنگ و مطالعات پایداری
● میزان مطالعۀ کتاب «دا» در تهران
● ترجمه «رزهای سارایوو»
● «کتاب 79» و فیلم مستند «موسیو ستبون و روزهایی که گذشت»
● انتشار پروندهای درباره شکست حصر پاوه
● تاریخچه تأثیر جنگ بر نظام آموزش عالی آمریکا جایزه گرفت
● زندگینامه خودنوشت یک قاتل در لیست فینالیستهای یک جایزه ادبی
نظریه تاریخ شفاهی-۱۰ نویسنده: لین آبرامز Lynn Abrams مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
در متن چکشخورده و استاندارد صحبتهای این زن حتی میشد کلمات گویشی وی مانند «گوو» و «رولَک» را نیز به معادل انگلیسی استاندارد و متعارف هر کدام یعنی «گاو» و «بچهها» ترجمه نمود. چند نمونه از شیوههای واجنگاری(1) را که به منظور ترجمة کلمات و عناصر فرازبانی(2) مصاحبه، حرکات سر و دست،(3) لحن کلام،(4) حجم صدا(5) و مواردی از این قبیل مورد استفاده قرار میگیرند، در فصل هفتم ارائه خواهیم داد. اگر از عوامل اجرایی تاریخ شفاهی بپرسید اکثرشان میگویند که واجنگاری مصاحبههای خودشان تجربة لذتبخش و بسیار گرانبهایی بوده است زیرا به مصاحبه جان میبخشد، و آن جنبههایی را که در زمان اجرای مصاحبه به علت تمرکز جدی بر جریان کار، یادداشتبرداری و توجه به ضبطصوت از آنها غافل میشدند برایشان مشخص میسازد. اما فکر میکنم واقعبینانهتر این باشد که بپذیریم بین روایتِ گفتهشده و روایت مکتوب صرفاً نوعی شباهت ظاهری-واقعنمایی(6) - وجود دارد؛ به بیان دیگر، در جریان تبدیل گفتار به متن قطعاً اتفاقاتی رخ میدهد. دیوید داناوِی(7) در این باره میگوید:«مصاحبة شفاهی را باید رویدادی ارتباطی دید که فقط سایهای از آن روی متن پیادهشدهاش میافتد.»(8) مصاحبه، رویدادی منحصر به فرد، زنده و بیانگر فرهنگ خاص و زمان و فضای مشخصی است. متقابلاً متن پیادهشده یا واجنگاشت مصاحبه ماهیتی ایستا دارد و در مقایسه با خودِ مصاحبه نیز موجودی بیروح است. داناوی سخنش را این گونه پایان میدهد:«بدین ترتیب، ما در زمان واجنگاری مصاحبه به طور همزمان دو کار میکنیم: ترجمه و بازآفرینی».(9) ما جملات مصاحبهشونده را به صحیحترین وجه ممکن مینویسیم، از جمله تردیدها، تکرارها و «نحوة انعکاس کلمات در افت و خیز صدای»(10) او را، اما کلمات صرفاً پارهگفتارهای(11) ظاهری پیچیده در یک لفافة ضخیم فرهنگی هستند که بازنمایی یا بازآفرینی آنها روی صفحة کاغذ واقعاً ممکن نیست. ما منکر ضرورت واجنگاری دقیق نیستیم، به ویژه وقتی که قصدمان تجزیه و تحلیل عناصر زبانی و فرازبانی باشد، اما دقت وسواسگونه را نباید با اصرار بر انتقال معنای مورد نظر راوی برابر دانست. ضمن آنکه عموم مورخان غالباً مواد و مصالح تاریخ شفاهیشان را برای انتشار نهایی آنها زیر تیغ تیز ویرایش میبرند، |