● سیونهمین کتاب «تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی» منتشر شد
● تدوین خاطرات هاشمیطبا در واحد تاریخ شفاهی دفتر ادبیات انقلاب
● پخش صدای فرهیختگانی که سالهای دور برنامهای در رادیو داشتهاند
● راهاندازی وبسایت کتابخانه موزه دفاع مقدس
● انتشار خاطرات «جراحی در خاكریز»
● روایت خاطراتی از قیامهای مردمی كرمان و بلوچستان
● خاطراتی از کارهای ریز و درشت جشن عروسی تا هشت سال کارمندی بانک
● رونمایی کتاب الکترونیکی «مهمان صخرهها»
● بررسی جایگاه و ماهیت شرححالنگاری
نظریه تاریخ شفاهی-۹ نویسنده: لین آبرامز Lynn Abrams مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
ضبط مصاحبه و متن پیادهشده با وجودی که مورخان شفاهی در زمانة کنونی بر مسائلِ مستتر در رابطة مصاحبهای واقف بوده و نکات دقیق و خردمندانهای را دربارة پیچیدگیهای دینامیک مصاحبه نوشتهاند، اما بخش اعظم مرحلة تحلیل عمقی تنها با استفاده از فایل ضبطشدة مصاحبه و متن پیادهشدة آن انجام میشود. گوش کردن به نوار صوتی یا دیجیتالی مصاحبه و پیاده کردن آن روی کاغذ بسیار وقتگیر و پرزحمت است اما مزیتهای گوناگونی نیز برای پژوهشگر دارد. مصاحبهای که با کیفیت مطلوب ضبط شده باشد یعنی صدایی صاف، رسا و بدون اصوات مزاحم پیرامونی به ما بدهد پیادهسازی آن را نیز سریع و بیدردسر میکند. با عنایت به اینکه غالب پژوهشگران به دلایل موجهی ترجیح میدهند تحلیل تفسیری خود را به کمک متن پیادهشدة مصاحبهها (و در مواردی همراه با فایل صوتی یا تصویری) آنها انجام دهند، لذا صحت و اصالت متن و میزان شباهت آن به اصل مصاحبة ضبطشده در اینجا اهمیت مییابد. بعضیها در ابتدای ظهور تاریخ شفاهی قویاً معتقد بودند که صرفاً کافی است انسجام کلام شفاهی در مرحلة تبدیل کلام به متن رعایت شود. رافائل ساموئل(1) در مقالهای به نام «خطرات متن پیادهشده»(2) قویاً خواستار نگارش متن دقیق و مو به موی مصاحبه میشود زیرا از نگاه او «نقش گردآوندة کلام شفاهی... مانند نقش بایگان و مورخ است.»(3) نادیده گرفتن ضرباهنگها و نقایص کلام شفاهی، مرتب کردن، ساماندهی، حذف تیکهای کلامی، حذف گویشهای خاص و تحمیل تفسیر پژوهشگر از کلمات پاسخگو را با تعبیر دیگری به جز تخریبگری(4) نمیتوان معرفی کرد. این دغدغهها مُنبعث از تأملات طولانی در مقطعی خاص از حیات تاریخ شفاهی است که در اوایل دهه 1970 و متعاقب آن مطرح شدند که حفظ اصالت کلام شفاهی و رعایت امانتداری در نگارش متن مصاحبه به عنوان یک مهارت اساسی برای مورخان شفاهی مورد تأکید قرار گرفت و نسلی از عوامل اجرایی این رشته نیز از چنین دغدغههایی تأثیر پذیرفتند. پژوهشگران میخواستند صدای محرومان جامعه را بشنوند و به گوش دیگران برسانند، دهان قفلخوردة تاراندهشدگان را باز کنند، مصاحبه و فرایند پژوهش را با رعایت دموکراسی آغاز نموده و به سرانجام برسانند، و تحت هر شرایطی پژوهشگر خوبی باشند. این تعهد ستودنی به چنین نسلی انگیزه میبخشید. اکنون به عوامل اجرایی تاریخ شفاهی میآموزند که گفتار راوی را تا جایی که ممکن است بدون کم و کاست استنساخ کنند زیرا «امانتداری در استنساخ مصاحبه، ما را یک گام به دادههای واقعی نزدیکتر میسازد، و هر گونه انحرافی در این زمینه منجر به تولید خطا و اشتباه میشود».(5) |