● تدوین تاریخ شفاهی قوه قضاییه، اولویت دارد ● اجرا و گسترش طرح تاریخ شفاهی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ● کتابخانه ملی، چندین کتاب تاریخ شفاهی در دست انتشار دارد ● برگزاری کارگاه تاریخ شفاهی در گرگان ● حُکمی برای ساماندهي حوزه برنامههاي تاريخ شفاهي ● رونمایی 9 کتاب تاریخ شفاهی و سیاسی و نظامی جنگ تحمیلی عراق علیه ایران ● تاریخ شفاهی فرهنگ و هنر در «همسفر کلمات» ● رادیو فرهنگ از تاریخ شفاهی گفت ● خاطرات شفاهی 118 ماه حضور در مناطق عملیاتی منتشر شد ● انتشار ویژهنامه ربع قرن رهبری حضرت آیتالله خامنهای ● بررسی قیام 15 خرداد در «آیینه نهضت» ● پایان نگارش خاطرات فرنگیس حیدرپور ● چاپ بیستویکم «خاطرات عزت شاهی» و چاپ هفدهم «خاطرات احمد احمد» در کتابفروشیها ● برگزاری حدود هزار جلسه برای ضبط خاطرات فرماندهان و فعالان حاضر در دفاع مقدس ● روایت لحظه ثبت عکس معروفی از شهید چمران ● شورای ترجمه و توسعه برونمرزی و کتابهای شاخص دفاع مقدس ● «بُنبست مستوفی» خاطرات تاریخی دارد ● پرفروشترین کتابهای تاریخی و خاطرات ● خاطرات امام جمعه شهر پاوه تا پایان سال منتشر میشود ● راهاندازی پاتوق ادبی خاطرات جنگ ● مرور خاطرات دو نمایش ● شیخ محمدحسین زاهد از نگاه دیگران ● انتشار خاطرات ماموریت در سازمان ملل متحد ● کیخسرو پورناظری از خاطرات خود گفت ● پایان ترجمه «نورالدین پسر ایران» تا آخر تابستان ● همکاری کتابخانه دفتر ادبیات انقلاب با پژوهشگران ● ثبت میراث فرهنگی ناملموس واقعه پانزدهم خرداد ● خاطرهگویی عکاس واقعه 15 خرداد 1342 ● محمد تقی علایی 400 صفحه خاطره از 15 خرداد دارد ● نقد کتابی درباره یک تاریخنگار ● انتشار خاطرات رزم و زندگی جمشید نظمی ●«دا» در افغانستان ● خاطراتی از از یک مرد فوقالعاده ● خاطرات گروه کمدینی که بیش از 20 سال کار مشترک ارایه دادند ● مربی جدید منچستر یونایتد هم خاطره گفت ● خاطرات جاسوسی نوۀ شاپور بختیار منتشر میشود ● خاطرات هافبک تیم فوتبال ایتالیا پرفروش است ● خاطرات فعال حقوق سياهان برای سومین بار پرفروش شد ● نمونهای از روایت با جزئیات فراوان از زبان شاهدان
خـاطـرات احمـد احمـد (۷۹) به کوشش: محسن کاظمی انتشارات سوره مهر دفتر ادبيات انقلاب اسلامى
حركتهاى مردمى ابتكار دوستان هيئتهاى مؤتلفه و حزب ملل اسلامى در برقرارى ارتباط با من، پس از آزادى و حمايت گسترده معنوى آنها، موجب شد تا از خطر بريدگى نجات پيدا كنم و دوباره، به صحنههاى مبارزه بازگردم. به دنبال همان صحبت آيتالله خامنهاى «... مردم خودشان به حركت درآمدهاند...»، بهترين صحنه مبارزه را در ميان مردم بدون هيچ وابستگى به گروه، جناح و سازمانى ديدم. سال 57، نقطه اوج فعاليتهاى مردمى انقلاب بود. من نيز خود را چون قطرهاى در اين اقيانوس متلاطم رها كردم. آنچه كه برايم جالب و مشهود بود، حضور گسترده جوانان و نوجوانان پرشور و حرارت در صحنههاى مختلف بود. در اين سال حرف آخر را مردم مىزدند نه گروه و دسته. در ميان اقوام، فعاليت فرزندان خواهرم بيشتر نمود داشت. آنها عاشقانه به استقبال خطر مىرفتند و در اين راه شب و روز نمىشناختند. آنها من و حاج مهدى را الگوى خود قرار داده و سعى مىكردند، در فرصتهاى مختلف پيش ما آمده و از تجربيات ما استفاده كنند. آنها به دفعات آمده و مىگفتند: «دايى! مردم را دارند مىزنند، بگو از كجا اسلحه تهيه كنيم. چطور كوكتل مولوتف بسازيم و...». من نيز با طيب خاطر مطالب و دانستههايم را به آنها انتقال مىدادم. با مشاهده فعاليت اين جوانان و مردم قلبم مالامال از اميد به پيروزى شده بود. با اينكه پاهايم تحرك لازم را نداشتند ولى به هر نحوى كه شده بود خود را به مسجد و جمع مردم محله مىرساندم و در كارها با آنها مستقيما مشاركت مىكردم. تظاهرات مردم، شكوه و جلوه خاصى داشت، از اينكه به دليل نقص عضو قادر به حضور مستمر در تظاهرات و راهپيماييها نبودم در حسرت مىسوختم. در شب اول ماه محرم، با شنيدن اولين بانگ «الله اكبر» لنگ لنگان با موتورگازى به سوى مردم عاشق شتافتم و به صفوف آنان پيوستم. وقتى از نزديك درياى خروشان امت را ديدم، اشك از چشمانم جارى شد و باور كردم كه اين موج شكستنى نيست. در آن روز فرزندان امام و امت انقلابى، بدون هراس و با بىباكى مثالزدنى در برابر دژخيمان شاهنشاهى سينه سپر كرده و شعار سرمىدادند: «مرگ بر شاه». |