شماره 159    |    24 ارديبهشت 1393

   


تاریخ شفاهی و روزنامه نگاری

یکی از مباحثی که در زمینه تاریخ شفاهی همواره مطرح می‏گردد قابلیت ارتباط‏گیری آن با حوزه‏های مختلف کاری است. در نشستی که در مرکز اسناد آستان قدس درباره مطبوعات محلی در خراسان در اردیبهشت 93 برگزار شد و تعدادی از روزنامه‏نگاران و دست‏اندرکاران مطبوعات در آن حضور داشتند، اهمیت ارتباط بین تاریخ شفاهی و روزنامه‏نگاری در مباحث مطرح شده بیشتر مشخص گردید. در این نشست مسائلی از سوی دست‏اندرکاران مختلف مطبوعات به عنوان تجربه و دغدغه مطرح شدکه در مواردی می‏تواند مورد توجه تاریخ شفاهی‏کاران قرار گیرد.


دو انقلاب در یک کتاب (نقد و نظری پیرامون تاریخ معاصر مشهد)

تاریخ معاصر مشهد: پژوهشی پیرامون تاریخ تحولات سیاسی- اجتماعی مشهد از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی، تالیف دکتر یوسف متولی حقیقی در دو جلد توسط انتشارات مرکز پژوهش‏های شورای اسلامی شهر مشهد در اواخر سال 1392در تیراژ 1000 نسخه منتشر شده است. کتاب مزبور حاصل تحقیقات سه ساله نویسنده است که به طور مفصل به ابعاد سیاسی- اجتماعی تاریخ معاصر مشهد توجه شده است. جلد اول از یک دیباچه و شش بخش تشکیل شده است. در بخش اول خواننده با زمینه‏های شکل‏گیری تفکرات ضد حکومتی مردم مشهد در آستانه انقلاب مشروطیت همچون؛ شورش پنج ماهه مردم علیه حکومت آصف الدوله شیرازی، دخالت روسیه و انگلستان در مشهد، جنبش تنباکو و سوء عملکرد حکام خراسان در آستانه مشروطیت آشنا می‏شود. فصل دوم از کتاب اختصاص به موضوع مشهد در انقلاب مشروطیت دارد.


اثرنشان

«اثرنشان» تازه‏ترین کار پژِوهشگر تاریخ و ادبیات دفاع مقدس علیرضا کمری، به قول مؤلف کتابکی است که بنا بوده به عنوان یکی از مقالات مجموعه‏ای از مقالات تحت عنوان «نگاه سوم» منتشر گردد. «اثرنشان» در 100 صفحه قطع رقعی منتشر شده که کمتر از نیمی از آن را متن اصلی تشکیل می‏دهد. 40 صفحه پانوشت و ارجاعات در این اثر بیش از آن که توضیحی برای تبیین برخی جزئیات متن اصلی باشند، شرح منابع مرتبط و معرفی دیگر آثار مؤلف در ارتباط با موضوع مورد نظر او هستند. در متن اصلی عنوان‏بندی به شکل رایج وجود ندارد، با این حال در فهرست عنوان‏هایی که تا چند سطر ادامه دارند و در واقع بیان موضوع هستند همراه با شماره صفحات مربوط به خود آمده اند.


یادداشت‌های علم(جلد هفتم)

جلد هفتم و پايانی كتاب «يادداشت‌های علم» در 750 صفحه از سوی انتشارات «معين» چاپ و وارد بازار نشر شد. اين كتاب، خاطرات روزانه اسدالله علم، نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا سال ۱۳۴۲ است.علم تمام يادداشت‌هايش را در بانك سوييس نگهداری و پيرو وصيت خود مبنی بر اين كه اين يادداشت‌ها پس از مرگ خود و شاه، 20 سال بعد منتشر شود، از سوی علينقی عاليخانی(1)، وزير اقتصاد دوران پهلوی و از دوستان خانوادگی وی و با اجازه همسر علم از بانك سوييس بيرون آورده و ويرايش شده است.


تاریخ شفاهی بزرگان علم و ادب ایران ضرورت عصر باستانی پاریزی

در این نوشتار که به قول استاد بزرگوار مرحوم دکتر باستانی پاریزی چیزی جزخودنمایی و عرق شرم برای نویسنده این سطور نیست ودریغ و آه و حسرت آنکه چرا باستانی رفت و ما نتوانستیم صدا‏ها‏، احساسات و لهجه شیرین بیانش را در شرح تجارب علمی طولانی استاد در زمینه تدریس، تحقیق و تألیف متون تاریخی ثبت و ضبط نماییم همواره باقی خواهد ماند . با از دست دادن گوهر‏ها‏ی گرانقدری که چراغ‏های روشنی و بصیرت نسل نواندیش ایرانند، فرصت سوزی درثبت تاریخ شفاهی اساتید جامعه ضربات جانکاهی را بر پیکره علمی ایران فرود خواهد آورد.


نیروهای مذهبی در دوره پهلوی دوم-۱۳

صرف نظر از سه جريان اصلي مذهبي تاثيرگذار در تحولات دوران ملي شدن صنعت نفت، يعني جريان اصلي مرجعيت- آيت‏الله بروجردي- كه حاشيه‌نشيني اختيار كرد، طيف سياسي طرفداران آيت‌الله كاشاني كه پيشگام مبارزه شد و گروه فدائيان اسلام كه به آرمان تشكيل حكومت اسلامي روي آورد؛ پس از كودتا، بر اثر بي‌طرفي‏نسبي جريان اول و مصائب و صدماتي كه به دو جريان ديگر وارد آمد، نوعي خلأ در رفتار سياسي نيروهاي مذهبي ايجاد گرديد.


بررسی انتقادی مبانی نظری و معرفتی دیدگاه‌های همایون کاتوزیان؛

پژوهش حاضر معطوف به بررسی انتقادی مبانی نظری و معرفتی دیدگاه‌های همایون کاتوزیان درباره تاریخ و جامعه ایران است. رویکرد حاکم بر نظریات کاتوزیان متعلق به فضای مدرنیته اروپاست؛ فضایی که منجر به پدیدآمدن گفتمان شرق‌شناسی و اروپامحوری سلبی حاکمی بر آن شده است. کاتوزیان تحت‌تاثیر گفتمان مدرنیته و اصول حاکم بر ادبیات شرق‌شناسی، در برابر صفات جامعه (مترقی) غرب و خصوصا اروپا، جامعه ایران را به لحاظ تاریخی، جامعه‌ای «راکد، غیرعقلانی و عقب‌مانده» که همواره گرفتار «حکوت استبدادی» یا «حکومت خودکامه ایرانی» بوده، نشان داده است. وی با برجسته کردن استبداد و بی‌قانونی در تاریخ ایران، غالب امور مربوط به جامعه و فرهنگ ایران در عرصه تاریخی را به عرصه سیاست و دولت تقلیل داده و سعی در تبیین عقب‌ماندگی جامعه ایران از منظر دولت‌محوری از نوع خودکامه و استبدادی دارد.


خاطراتی از ایران اواسط قرن بیستم-4

در موارد زیادی، جامعه خیلی رسمی و مطابق قواعد بود. این که چگونه رفتار کنید و حتی چه بپوشید بستگی به وضعیت و موقعیت شما در جامعه داشت. زندگی خانوادگی بسته و بیشتر مردسالارانه بود. کودکان به بزرگان خود با احترام رفتار می‏کردند و بدون اجازه آنها در کنارشان نمی‏نشستند. برادران کوچک‏تر، احترام برادران بزرگتر را داشتند. سن و سال ارج و قربی داشت. زنان در کل، شهروندان درجه دو محسوب می‏شدند. آنها به ندرت در انظار و یا در جلوی نامحرمان و یا حتی محافل خصوصی اقوام نزدیک مرد حضور می‏یافتند ولی زنان غربی شده از این مسائل مستثنی بودند.


اکتشاف تاریخ شفاهی، کنده‌کاری‌ در ایتالیا را به کهنه‌سربازان جنگ جهانی دوم کنتاکی مرتبط می‌سازد

هفتادسال پس از نبردی در شهر کوچک ترمِنسولی (Tremensuoli) واقع در ایتالیا طی جنگ جهانی دوم، مرکز لویی بی. نان برای تاریخ شفاهی (Louie B. Nunn Center for Oral History) در دانشگاه کنتاکی، به داستان سربازی اهل کنتاکی زندگی دوباره می‌بخشد. اکتشاف و فناوری OHMS ـ هماهنگ‌کنندة متادادة تاریخ شفاهی (Oral History Metadata Synchronizer) ـ خودِ مرکز، روایت شخصیِ مفصلی از تجربیات یک سرباز امریکایی از ایتالیا تا داخائو(1) را به پژوهشگران و عموم مردم ارائه خواهد داد.


کو گوش شنوا برای سرگذشت استعمار کنیا

روزگاری در قرن نوزدهم آفتاب در امپراتوری انگلستان آفتاب غروب نمی کرد. از آمریکا تا آفریقا، آسیا و اقیانوسیه، قدرت استعمارگران انگلیسی بود که سرنوشت بخش بزرگی از مردم جهان را تعیین می کرد. اما با افول این امپراتوری این روزگار بااقتدار به تاریخ پیوست. مورخان انگلیسی از این دوران نقشی نجاتبخش برای انگلستان تصویر می کنند. به این معنا که انگلستان با استعمار این کشورها باعث توسعه آن ها شد. حال آن که حقایق تاریخی و گفته های شاهدان آفریقای عصر استعمار روایت دیگری از آن نشان می دهند. مقاله زیر یادداشت یک محقق در این حوزه است که نشان می دهد استعمارگران سعی دارند پیشینه آکنده از ظلم و استثمار ملل سیاه را با داستان هایی ساختگی از رنجی که برای آموزاندن راه تمدن به دیگر ملل بپوشانند.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

● ثبت تاریخ شفاهی چهره‌های شاخص در استان‌های خراسان رضوی و بوشهر

● امضای دو تفاهم‌نامه برای احصاء تاریخ شفاهی

● 21 هزار ساعت مصاحبه و بیش از 60 عنوان کتاب خاطرات

● انتشار سه جلد دیگر از «روزشمار 15 خرداد»

● خاطراتی از تاریخ هنر انقلاب کتاب می‌شود

● خاطرات آیت‌الله حسینی شاهرودی در کتاب «تداوم اندیشه»

● باقی‌ماندن 24 هزار پرونده اسناد ممیزی در دوره پهلوی

● ارایه نسخه الکترونیک آثار شهید حسن باقری

● زندگینامه علی پروین و این صد نفر

● اسناد بریتانیایی درباره تحولات ایران کتاب شدند

● پرفروش‌های خاطرات جنگ در نمایشگاه کتاب تهران

● یک زندگینامه خودنوشت از بازیکن مشهور فوتبال انگلیس

● جایزه نان و گل‌های رز به کتاب «اتاقک سرباز» رسید




 

خـاطـرات احمـد احمـد (۷۶)
به کوشش: محسن کاظمی
انتشارات سوره مهر
دفتر ادبيات انقلاب اسلامى


نغمه‏هاى اميد

شكست توطئه

تحليل من اين بود كه ساواك درصدد ايجاد جنگ روانى و شكستن و خرد كردن من است. آنها با چندين بار زندان، شكنجه و بازجويى نتوانسته بودند مرا تسليم خود كنند و يا از پاى درآورند. ساواك به اين نتيجه رسيده بود كه ماندن من در زندان، مايه صبر، اميدوارى و روحيه براى ساير زندانيان است. همچنين باعث تحريك روحيه انتقامجويى مبارزين بيرون از زندان مى‏شود. به همين علت در نقشه‏اى حساب شده مرا آزاد كردند تا به دو هدف برسند. هدف اول اينكه مرا دچار عذاب وجدان، بحران روحى و روانى كنند و نيز براى دوستانم، اين تصور واهى را ايجاد كنند كه احمد با ساواك سازش كرده است. در هدف دوم، ساواك به دنبال شناسايى افرادى بود كه با من ارتباط برقرار مى‏كردند. لذا من خيلى نگران اطلاع و ارتباط دوستانم بودم. نمى‏خواستم كه آنها در دام توطئه ساواك گرفتار شوند. راضى بودم كه حلق آويز شوم ولى دوستانم آسيبى نبينند.(1)
شايد فرداى روز آزادى بود كه زنگ خانه را زدند. مادرم پس از گشودن در، آمد و گفت: «احمد! يكى دم در است و مى‏گويد كه رفيق توست، من هم نمى‏شناسمش!» احتمال اينكه او ساواكى باشد وجود داشت، ولى چاره‏اى نبود و كارى از دستم برنمى‏آمد. خواستم كه او را به درون خانه راه دهد. لحظاتى بعد در ناباورى تمام، شهيد حاج مهدى عراقى را در مقابلم ديدم. جلو آمد و سخت مرا در آغوش كشيد و سر و رويم را بوسيد. پس از اطلاع از وضعيت پاهايم، پرسيد: «احمد! چى شده؟ كى دادگاهى شدى؟» اندوهگين گفتم: «من نه دادگاهى شدم و نه بازجويى و نه بازپرسى رفتم!» دوباره پرسيد: «چطور آزاد شدى؟»، گفتم: «خودم هم نمى‏دانم، ولى شما از كجا فهميديد؟» گفت: «عصر همان روز كه تو آزاد شدى، بچه‏هاى بازار همه فهميدند.» گفتم: «تو يك مبارز هستى، الگوى مايى، حتما اين را هم مى‏دانى كه شايد آزادى من يك تله و دام باشد، چرا احتمال ندادى كه من با ساواك سازش كرده باشم؟ چرا احتياط نكردى؟» گفت: «احمد! ما به تو ايمان داريم، من همه فكرها را كرده‏ام، نگران نباش. الان هم كه آمدم به خاطر اين بود كه حدس زدم در چنين توهمى گرفتار شوى و نيز مى‏دانم كه وضع ماليت هم خوب نيست، هفده هزار تومان كه پيش صاحب مغازه پاساژ گذاشته بودى گرفتم و برايت آوردم.» او توضيح داد كه بچه‏هاى سازمان چند مرتبه براى گرفتن اين مبلغ اقدام كرده‏اند كه با دخالت حاج على‏اكبر پور استاد، ناكام مانده‏اند!
قبل از خداحافظى، از حاج مهدى خواهش كردم كه اجازه ندهد تا بچه‏ها به منزلم بيايند و ناخواسته در دام ساواك گرفتار شوند. او گفت كه ما حساب كار خودمان را داريم و بى‏گدار به آب نمى‏زنيم. تو نگران نباش. و تأكيد كرد كه خواست اصلى ساواك اين است كه ما تو را تنها بگذاريم و بايكوتت كنيم. ولى كور خوانده‏اند.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.