شماره 137    |    8 آبان 1392

   


سفرنامه هیروشیما ـ بخش ششم

در تالار تازه‌ساخت سفارت ایران تابلویی جلب نظر می‌کند. این ساختمان نوساز یازده سال پیش ساخته و به سازه‌های سفارت‌خانه افزوده شده است. سه عکس، دو نوشته به زبان فارسی و ژاپنی و یک نشان در این تابلو جا گرفته‌اند. ناصرالدین شاه، یوشیدا ماساهارو و ماگوایچرو یوکویاما آن سه عکس، و نشان شیروخورشید ایران آن یک نشان هستند. اما نوشته‌ای که به دو زبان فارسی و ژاپنی آمده چنین است: «یوشیدا ماساهارو و ماگوایچرو یوکویاما، اعضای رسمی اولین هیأتی بودند که امپراتور میجی در سال 1880 آنان را به ایران فرستاد تا پیام مودّت و دوستی خود را به پادشاه ایران تسلیم نمایند.


مرگ سولیوان؛ آخرین سفیر آمریکا در ایران

ویلیام سولیوان (William Sulivan) آخرین سفیر آمریکا در ایران، در سن 90 سالگی و در 11 اکتبر در یک مرکز توانبخشی در واشنگتن درگذشت. به نقل از وب سایت واشنگتن پست، ویلیام سولیوان از جمله دیپلمات‌های کهنه‌کار آمریکایی بود که نقش بسیار پررنگی در جنگ مخفیانه آمریکا در لائوس و همچنین پایان دادن به حضور نظامی آمریکا در ویتنام داشت. او مسئول جنگ مخفیانه در لائوس بود و بعد از آن به مذاکره برای پایان مداخله نظامی آمریکا در ویتنام کمک کرد.


در جستجوی حقایق شهریور 1320 مشهد، طغیان و شورش‌های محلی (7)

هرچند روسیه و انگلستان به دنبال منافع خود در مشهد رقابتی پنهان را آغاز نموده بودند ولی روس‌ها نفوذ بیشتری داشتند و درصدد بودند تا نواحی اشغال شده را به سوی نظام کمونیستی سوق دهند. حرکت نرم روس‌ها در خاک خراسان علاوه بر اثرات سوء اقتصادی موجب گسترش هنجارها و مسائل حزبی و فرهنگی می‌شود. طی سال‌های 1320 تا 1324 شهر مذهبی مشهد شاهد گسترش مسائلی است که در جامعه سنتی مشهد چندان رونق نداشته است. برگزاری کنسرت‌ها، شب نشینی‏هاو گاردن پارتی‌های متعدد از جمله مواردی است که موجب جذب جوانان به کانون‌های به اصطلاح فرهنگی روسیه در شهر مشهد است.


نقش زبان بدن در مصاحبه تاریخ شفاهی

حركات بدني و ارتباطات غيركلامي در مصاحبه تاریخ شفاهی نقش بسزايي در برقراري ارتباط بین مصاحبه‏گر و مشارکت‏کننده دارد. حتي جنبه‌هايي از اين حركات مي‌توانند نقشي اساسي‌تر از مهارت‌هاي كلامي در برقراري ارتباط ايفا كنند. به‌طور كلي، اين حركات از سه طريق عمل مي‌كنند: 1ـ جايگزين پيام‌هاي كلامي مي‌شوند. 2ـ پيام‌هاي كلامي را تقويت مي‌كنند. 3ـ در جهت خلاف و رد پيام‌هاي كلامي عمل‌ مي‌كنند. پيام‌رساني بدن به‌عنوان بخش مهمي از روان‌شناسي اجتماعي كاربردي فراوان در اجرای صحیح مصاحبه تاریخ شفاهی دارد.


گفت‌وگو با حجت‌الاسلام و المسلمين علي‌رضا رنجبر، درباره شهيد اشرفي اصفهاني

بنده اهل كرمانشاه هستم و آشنايي‌ام با ايشان به قبل از انقلاب اسلامي برمي‌گردد. در دو مرحله؛ نخست آن‌كه چهارمين شهيد محراب پيش‌نماز مسجد آيت‌الله بروجردي – رحمت‌‌الله عليه – بودند كه جنب مدرسه علميه‌اي به همين نام (يعني مدرسه آيت‌الله بروجردي) قرار داشت. گاهي كه از آن مسير مي‌گذشتيم يا ايام ليالي قدر به اين مسجد مي‌رفتيم. آن موقع شانزده ساله بودم و دوران نوجواني و ابتداي جواني ‌ما بود و دورادور ايشان را زيات مي‌كرديم. زمان پيروزي انقلاب نيز هيجده ساله بودم.


لن ويو در بعد از ظهر: تاريخ شفاهي يک زندگي

اگر شما «يک حيات براي زندگي» را، در بخشي يا همه، چهار دهه موجوديتش ديده باشيد و بخواهيد ببينيد که در فرایند انتخاب بازيگرها، نويسندگي و تغييرات رژيم‌هاي توليد چه مسيري را باید طي کرد و مطالبي درباره برخي از لحظه‏هايي که روي صحنه اتفاق افتاد - و شما تا پيش از اين چيزي درباره اش نمي‌دانستيد- بدانيد، و از پشت صحنه اين نمايش که يکي از برنامه‌هاي خيلي مشهور همه دوران بوده آگاه شويد، بايد يک نسخه از کتاب «لن ويو(1) در بعد از ظهر: تاريخ شفاهي يک حيات براي زندگي» نوشته جف گايلز(2) و يا نسخه کيندل آن را که به تازگي منتشر شده‏اند، تهيه کنيد.


طرح‏های تاریخ شفاهی، طوفان سَندی را مستند می‌سازند

اولین سالگرد طوفان سَندی (Hurricane Sandy) (1) (یا آن‌گونه که اهالی نیوجرسی آن را می‌شناسند، اَبَر طوفان سَندی (Super Storm Sandy)) که از ایالت‌های ساحلی اقیانوس اطلس امریکا(2) آغاز شد، ۲۹ اکتبر ۲۰۱۳ (۷ آبان۱۳۹۲) است و شماری از طرح‏های تاریخ شفاهی برای گردآوری اطلاعات و نیز مستندسازی اثرات این طوفان بر ساکنان ساحلی نیویورک و نیوجرسی آغاز شده‌اند. ثبت، یاد‌آوری، بازسازی در (3) Historypin. تصویر اهدایی از Historypin، Sleepness، راب کِتچرساید (Rob Ketcherside)، وَلیگ و جیم هِندرسون (Wallyg and Jim Henderson) طرح‏های تاریخ شفاهی درباه مناطقی پدیدار شدند که طوفان سَندی اثری شدیدی بر آن‌ها داشته است و بسیاری از آن‌ها را دانشگاه‌ها و کتابخانه‌های محلی حمایت مالی کردند.


دوره‏های جدید آموزشی، تاریخ ‏بومی را زنده نگاه می‏دارند

گروهی از کتابداران، جنگلبانان، طرفداران حفظ منابع طبیعی و اعضای جامعه‏ی محلی از طریق مطالعات مشارکتی جدید در راستای زنده نگاه داشتن تاریخ بومی کمک می‏کنند. رشته‏ی رسمی و ملی تاریخ شفاهی، توسط مورخ مشهور، دکتر الین رابیت Elaine Rabbitt، پایه‏گذاری شد تا افراد علاقه‏مند از کیفیت لازم برای ضبط تاریخ جوامع برخوردار گردند. دکتر رابیت، این رشته را در رابطه با تاریخ شفاهی غرب استرالیا تنظیم کرده و به عنوان یک واحد آموزشی در مقطع دیپلم به رسمیت شناخته شده است.


فراخوان مقاله: گردهمایی سالانه انجمن تاریخ شفاهی آمریکا 2014

حركت، القاكننده نكات بسياري است: فعاليت و انتقال، پويايي و رواني، مهاجرت و قدرت حركت. تاريخ شفاهي به ذات خود به طور مستمر در حركت است ـ چه به لحاظ ارتباط در حال تكامل بين دو طرف مصاحبه؛ یا به لحاظ تأثير متقابل حال و گذشته برهم؛ و یا به لحاظ همبستگي با فن‌آوري‌هاي نوظهور و كاربردهاي گوناگون. تاريخ شفاهي نقشي مهم در مستندسازي و درك حركت‌هاي اساسي زمان ما ايفا كرده است، از پهنه وسيع جنبش‌هاي اجتماعي گرفته تا مهاجرت‌هاي بين ملل. مهلت پذیرش مطالب 20 ژانویه سال 2014 است.


درس‌هاي ما از مارتين لوتركينگ-2

چارلز اي.بلك(Charles A. Black) آنقدر با ترتيب دادن اعتصاب‌هاي نشسته سر و كار داشت كه نام او را «سياه نشسته» گذاشته بودند. دوست او و رهبر حقوق مدني، جوليان باند مي‌گويد كه بلك هنوز هم از اين لقب در پيام‌هاي صوتي خود استفاده مي‌كند. او پس از دانشكده به همراه باند وديگر رهبران حقوق مدني همچون جان لوئيس(John Lewis) و لوني كينگ(Lonnie King) به كار ارايه مشاوره پرداخت. آنها به ادارات دولتي كمك مي‌كردند تا نيروي كار متنوع‌تري را به كار گيرند. امروزه او علاوه بر بازيگري و گويندگي براي تلويزيون و فيلم‌ها همچنان كارهاي مربوط به حقوق مدني خود را ادامه مي‌دهد.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

-پایگاه اینترنتی تاریخ محلی ایران راه‌اندازی شد. این پایگاه وابسته به انجمن تاریخ محلی ایران بوده که اعضای آن دکتر مرتضی نورایی، دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی، دکتر مولود ستوده و جمعی از دانشجویان مقطع دکتری تاریخ محلی در دانشگاه اصفهان هستند.

-بیش از 400 عنوان مقاله جهت هیجدهمین همایش بین المللی انجمن بین المللی تاریخ شفاهی که سطح بالای علمی دربردارد دریافت شده است.




 

خـاطـرات احمـد احمـد (۵۴)
به کوشش: محسن کاظمی
انتشارات سوره مهر
دفتر ادبيات انقلاب اسلامى


ترورها و تغييرها

در اواخر زمستان سال 53، ايرج دستور تهيه هفت متر چادر مشكى را از طرف سازمان به ما ابلاغ كرد. براى ما جاى سئوال بود كه چادر براى چه؟ و چرا هفت متر؟ چادرها معمولاً يك قواره‏اى (شش مترى) خريدارى مى‏شدند. به هرحال به سختى ما چادرى در اين اندازه براى آنها تهيه كرديم. چند روز بعد اعلاميه‏اى براى چاپ و تكثير به ما دادند. در اعلاميه شماره 21 به شرح ترور انقلابى سرتيپ زندى‏پور پرداخته شده بود. ترور توسط شهيد مرتضى صمديه‏لباف و چند نفر ديگر از اعضاى سازمان طراحى شده و صورت گرفته بود. صمديه قد بلندى داشت و دريافتيم كه چادر هفت مترى براى استفاده در جريان ترور بوده است.
نكته‏اى در اين اعلاميه توجه مرا به خود جلب كرد و آن كوچك شدن آيه «فضل‏الله المجاهدين على القاعدين اجرا عظيما» بر بالاى آرم سازمان بود. ابتدا كمى شك كرده و به فكر فرو رفتم و اما بعد حمل بر صحت كرده و براى خود توجيه كردم كه شايد از نظر هنرى و گرافيكى و فنى، اين ترتيب و شكل زيبنده‏تر و نافذتر است.
در نيمه ارديبهشت ماه سال بعد (54)، خبر شهادت مجيد شريف واقفى را شنيدم. ما او را به عنوان يك رهبر انقلابى مسلمان مى‏شناختيم و نسبت به او بسيار احترام و علاقه داشتيم. از خبر فقدانش بسيار متأثر شديم. مرگ او و خبرهايى كه در اين زمينه مى‏رسيد، بسيار ضد و نقيض بود و شك هر شنونده‏اى را برمى‏انگيخت. احساس مى‏كردم كه حوادث ناگوارى در شرف وقوع است. مرگ مجيد اين احساس و ابهامات را نسبت به فضاى موجود دوچندان كرد.(1)
در آخرين روز ارديبهشت ماه، وحيد افراخته و محسن خاموشى ـ دو تن از اعضاى سازمان مجاهدين خلق ـ دست به ترور دو مستشار امريكايى زدند.(2)  ايرج، بى فوت وقت، اطلاعيه سياسى ـ نظامى شماره 22 مربوط به اين عمليات ترور را براى تكثير نزد ما آورد. به محض رؤيت اطلاعيه جا خوردم. آيه قرآن از بالاى آرم سازمان حذف شده بود.
آنچه را كه مى‏ديدم باور نمى‏كردم. عرق سردى بر پيشانيم نشست. دقايق زيادى را گيج و منگ در سكوت سر كردم. بقيه افراد گروه نيز در تحير و تعجب بودند. پس از بحث و مشورت به اين نتيجه رسيديم كه آنها فراموش كرده‏اند آيه را در آرم سازمان لحاظ كنند، پس ما هم آن را تكثير نمى‏كنيم. صبح روز بعد، سر قرار رفتم. ايرج اعلاميه‏هاى تكثير شده را خواست. به او گفتم كه نزديم. با عصبانيت پرسيد: «چرا؟» گفتم: «به‏خاطر اينكه فراموش كرده‏ايد آيه را در آرم بياوريد.» قيافه او درهم شد و داد زد: «به شما ارتباطى ندارد، شما بايد فقط دستور را اجرا مى‏كرديد! شما حق اظهار و اعمال‏نظر نداشتيد...» قرص و محكم گفتم: «نه! ما بدون آيه آن را تكثير نخواهيم كرد و هيچ كار ديگرى هم نخواهيم كرد و اصلاً بودن ما در سازمان به خاطر همين آيه است.» او كه سرسختى و اصرار مرا ديد، موضع خود را نرم كرد و گفت: «شاپور! شما بايد فقط دستور را اجرا مى‏كرديد. حتما دليلى داشته است كه آيه را نزده‏اند!» گفتم: «چه دليلى؟» او با زيركى و از روى فريب گفت: «شاپور! اين اطلاعيه براى ترور مستشاران امريكايى است و چون ما قصد داريم آن را به داخل سفارت‏خانه‏هاى كشورهاى بيگانه و كافر بيندازيم، درست نبود كه آيه زير دست و پاى آنها ريخته شود و اجنبى پا روى آيه بگذارد!»
توجيه ايرج مرا متقاعد كرد، ولى هنوز در دل نسبت به آن شك داشتم. از آنجا آمدم و فريب ايرج را براى بقيه افراد تيم توضيح دادم. آنها هم توجيه او را پذيرفتند و شروع به تكثير اطلاعيه كرديم. در روزهاى آينده ابرهاى ابهام كنار رفت و همه‏چيز روشن شد. ثابت شد كه آنچه من در دل به آن شك داشتم، چيزى جز يك واقعيت تلخ نبود.
تمام اين تغييرات و حركتها زمينه‏اى براى بروز يك توطئه و هدف شوم و آغاز يك انحراف بزرگ... و الحاد بود.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.