شماره 108    |    16 اسفند 1391

   


تسلیت

با خبر شدیم پدر بزرگوار مترجم ارجمند، جناب آقای رضا بهار، دار فانی را وداع گفته اند. همکاران سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی ایران این اندوه جانکاه را به ایشان و دیگر فرزندان، بازماندگان و بستگان آن شادروان تسلیت گفته و برایشان آرزوی صبر و سلامتی داریم. امید آنکه روح آن پدر فداکار در جوار حق آرام گیرد.


616ساعت مصاحبه با خیّران مشهد

طرح «تاریخ شفاهی مؤسسات خیریّه مشهد» با هدف ثبت خاطرات و بررسی نقش انجمن‏ها و مؤسسات خیریه در تحولات شهری در مدیریت اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی انجام شده است. با توجه به مذهبی بودن شهر مشهد و وجود حدود 250 مؤسسه خیریّه در این شهر و نقش این مؤسسات در تاریخ اجتماعی، این طرح از اواخر سال 1388 در دستور کار بخش تاریخ شفاهی مدیریت اسناد و مطبوعات کتابخانه آستان قدس رضوی قرار گرفت.


مریم فیروز؛ عصیانگری علیه محیط اشرافی

مریم فیروز در سال 1292 در کرمانشاه و در خانواده اشرافی قاجار به دنیا آمد. پدرش عبدالحسین فرمانفرما (پسر فیروز میرزا و نوه عباس میرزا - ولیعهد فتحعلی شاه قاجار) از سیاستمداران و شاهزادگان قاجار و مادرش بتول احشمی از خانواده بزرگ کرمانشاه بود. پدرش یکی از شاهزادگان بانفوذ آخر دوره قاجار بود که در اوائل دوران پهلوی نیز نفوذ و اعتبار خود را تا حد زیادی حفظ کرد، هرچند سرانجام به غضب رضاشاه گرفتار شد. تحصیلات اولیه (تا کلاس پنجم ابتدایی) را توسط معلم خانگی در خانه پدری گذراند. سپس در مدرسه ناموس(1) به ادامه تحصیل پرداخت. وی به لحاظ هوش و استعداد سرشار طی 7 سال به زبان فرانسه و عربی تسلط یافت و سپس در مدرسه فرانسوی «ژاندراک» (2) به تحصیلات خود ادامه داد.


کژراهه‌های تاریخ‌نگاری معاصر

با وقوع انقلابی که در تمامی ارکانِ جامعه ، تزلزل به وجود آورد و ساختارهای اجتماع را به راهی دگرگونه افکند، طبیعی است که تاریخِ ایران رنگی دگر بگیرد. با پایان یافتن حکومتِ موروثی و استبدادیِ چند هزار ساله ، جریان‌های مختلف تاریخ‌نگاری پدید آمدند و تنوع این جریان‌ها بسیار طبیعی است. در داخل کشور پس از گذشتِ مدتِ کوتاهی که زمان شعار و رجزخوانی بود، آرام‌آرام توجه علمی به تاریخ به شکل جدی پی‌گیری شد. همگان و از همۀ طیف‌های مختلفِ فکری براین باور بودند که به راستی " گذشته چراغ راه آینده است".


انقلاب اسلامی و تاریخ‌نگاری محلی

از ویژگی‌های بارز در رخدادهای منجر به پیروزی انقلاب اسلامی، گستردگی و همه‌گیر بودن خواست‌های ملی به پهنای جغرافیای ایران، اقوام و حتی «ملل متنوعه» [= اقلیت‌های مذهبی] بود. اگر سال 1356 با هیجانات و اعتراضات در شهرهای بزرگی چون تهران، قم و تبریز سپری شد، سال 1357 غیر از شهرهای بزرگ دیگر، شهرستان‌ها و حتی روستاها در گردونه انقلاب به حرکت افتادند. در زمستان این سال حوادثی که در بندر گز مازندران در شمال ایران رخ می‌داد، با وقایع میناب هرمزگان در جنوب کشور یکسان بود.


يادش بخير قديما...

مردم اين روزها مشغول خريدهاي نوروزي هستند اما در چهره اغلب آنها رضايت و لذتي از اين خريدها احساس نمي شود زيرا بيشتر مردم خود نيز متوجه اسرافي كه مي كنند هستند ضمن اينكه تقريبا همه آنها با وجود ريخت و پاش‌هاي امروز، همواره با حسرت از روزهاي خوش قديم ياد مي كنند. به گزارش خبرنگار مهر، این روزها خیابانها مملو از مردمی است که برای خرید عید نوروز در جنب و جوش هستند و مشکلات اقتصادی هم نتوانسته چندان تأثیری بر این مسئله داشته باشد اگر چه قدرت خرید به خصوص در برخی از اقشار جامعه نسبت به دو یا سه سال پیش پایین تر آمده است.


کتابخانۀ تاریخ شفاهی باستان شناسی-4

آقای دکتر عدل یک چهرۀ فرهنگی شناخته شدۀ بین المللی هستند و بنابر این کسانی مثل من و یا امثال من را نمی توان با ایشان که سوابق پژوهشهای بین المللی بسیار مقبولی را در سطح جهانی دارند مقایسه کرد، اما از سوی دیگر فکر می کنم راه حل این است که مسائل پژوهشی ما فقط و فقط نباید به پژوهشگاه و سازمان میراث فرهنگی محدود شود، دانشگاههای کشور، البته برخی از این مؤسسات را با احتیاط بسیار دانشگاه مینامیم، نقش بسیار تعیین کننده ای دارند...


کارگاه آموزشی آنلاین تاریخ شفاهی

موسسه تاریخ شفاهی دانشگاه بایلور ایالت تگزاس شما را دعوت می‏کند تا در هشتمین کارگاه آموزشی آنلاین تاریخ شفاهی شرکت کنید. این کارگاه آموزشی در روزهای 10 و 17 آوریل 2013 (21 تا 28 فروردین 1392) از ساعت 10 صبح تا یک بعدازظهر به وقت ساعت تابستانی در آمریکای شمالی، برگزار می‏گردد. هزینه شرکت در این کارگاه که شامل شش ساعت آموزش، دسترسی به اسناد و فرم‏های مفید و مشاوره برای طرح تاریخ شفاهی شما می‏شود، 75 دلار است.


شبکه تاریخ شفاهی و سرگذشت‌ها، همایش تاریخ علوم اجتماعی اروپا

شبکه تاریخ شفاهی و سرگذشت‌ها تبدیل به گردهمایی بین‌المللی منظم و مهمی شده است که پژوهشگرانِ داستان‌های زندگی و تاریخ شفاهی اروپا در آن به تبادل‌نظر می‌پردازند. این شبکه در حال حاضر بزرگ‌ترین و دوستانه‌ترین و نامدارترین شبکة همایش تاریخ علوم اجتماعی اروپاست. از شما دعوت به عمل می‌آید تا طرح‌های پیشنهادی خود برای همایش تاریخ علوم اجتماعی اروپا (۲۳ تا ۲۶ آوریل ۲۰۱۴) را چه به ‌صورت مقاله‌های فردی، چه برگزاری جلسه ارسال کنید. جلسه‌های پیشنهادی می‌توانند به شکل‌های گوناگون برگزار شوند: میزگرد، جلسة گفت‌وگو، سخنرانی‌ در دیگر رسانه‌ها بعد از جلسة مباحثه.


روياها، تصورات و خاطرات

در روز 21 سپتامبر 2013 هيات ويژه اي براي دانشجويان دوره ليسانس و يا فارغ التحصيل به عنوان «روياها و سورئاليسم» برگزار خواهيم کرد. اين هيات توسط دانشجويان دکتراي دانشگاه دانسک و تحت نظر استاد ووچيک اوچارسکي Wojciech Owczarski و واحد تحقيقات در مورد روياها، خاطرات و مطالعات خيال پردازي‌ها اداره خواهد شد. اين هيات مخصوصاً براي دانشجويان دوره کارشناسی و يا فارغ التحصيل طراحي شده، با اين حال، دانشجويان ديگر هم مي‌توانند در همایش «روياها، تصاوير ذهني و خاطرات» شرکت کنند.


روب زبان های بومی در آفریقا

یکی از کاربردهای تاریخ شفاهی را می توان در ثبت و ضبط زبان گویش وران مشارکت کننده در یک طرح تاریخ شفاهی دانست. این موضوع هنگامی که پای خرده فرهنگ ها و زبان های بومی در میان باشد اهمیت به سزایی دارد. آفریقا از جمله نقاطی در جهان است که بخش بزرگی از تاریخ آن از طریق نقل شفاهی یک نسل به نسل دیگر صورت می گرفته است. ورود استعمار اروپایی به این قاره علاوه بر استثمار و به غارت بردن ثروت این قاره، عواقب دیگری نیز داشته است که یک از آنها تحمیل زبان استعمارگران به مردم بومی و به دنبال آن از میان رفتن فرهنگ و تاریخ غنی شفاهی مردم این قاره است.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

اختتامیه دوازدهمين جشنواره كتاب سال شهيد حبیب غني‌پور 14 اسفند 91 برگزار و در بخش خاطره با موضوع دفاع مقدس و انقلاب اسلامی کتاب «نورالدین پسر ایران» نوشته معصومه سپهری شایسته تقدیر و کتاب «پایی که جا ماند» نوشته سید ناصر حسینی‌پور کتاب سال شد.




 

خـاطـرات احمـد احمـد (۲۵)
به کوشش: محسن کاظمی
انتشارات سوره مهر
دفتر ادبيات انقلاب اسلامى


آموزش در حزب‏الله

براى حضور آگاهانه در روند مبارزه و لزوم كسب آمادگى كافى، ما نياز به آموزش و تمرين داشتيم. از اين‏رو طى برنامه‏اى، آموزشها و تمرينات رزمى و تيراندازى را در حوالى همان كوره پزخانه‏هاى جاده خاوران دنبال كرديم. البته براى اينكه هم انسان و حيوان از تمرين تيراندازى ما مصون بمانند و هم اينكه در آن محيط ايجاد شك و شبهه نكنيم، سه نفرى (من، ابوشريف و سپاسى آشتيانى) به جاهاى خيلى پرت و دور از ديد مى‏رفتيم.
در برنامه‏اى ديگر، عباس آقا زمانى كلاسهاى آموزش زبان عربى را ابتدا در مسجد حاج امجد(1) و بعد در مسجد حضرت اميرالمؤمنين(2) راه انداخت. اين كلاسها با سبكى جديد و به صورت رايگان برگزار مى‏شد و در حاشيه آن آقا زمانى از شاگردان كلاسها مى‏خواست كه آياتى از قرآن ـ بيشتر آيات جهاد ـ را از حفظ شوند.
آيت‏الله موسوى اردبيلى ـ امام جماعت مسجد حضرت اميرالمؤمنين ـ با اينكه مى‏دانست عباس زندانى سياسى است، علاوه بر موافقت با برگزارى اين كلاسها، هزينه‏هاى تبليغ اين كلاسها در روزنامه‏ها را با بودجه مسجد متقبل شده بود. پس از آن، كلاسها معرفى شد و گسترش يافت. پس از مدتى جمال نيكوقدم(3) ، جواد منصورى و عباس دوزدوزانى نيز كلاسهاى ديگرى را عهده دار شدند. اين كلاسها در ساختمانى سه طبقه وابسته به مسجد اميرالمؤمنين و در جنب آن داير بود. من در بعضى از اين كلاسها به عنوان شاگرد و مستمع شركت مى‏كردم و نقاط قوت و ضعف آنها را مى‏نوشتم و بعد آنها را در جلسه مركزى حزب الله طرح مى‏كردم.
البته كار اصلى من در اين كلاسها، شناسايى افراد شاخص و با انگيزه براى عضويت در حزب الله بود.
ما با اين نحوه عمل و به كارگيرى اين شيوه، سه هدف را دنبال مى‏كرديم:
ـ تبليغات و سازندگى كه همان كار فرهنگى بود؛
ـ شناسايى، جذب و دعوت از افراد به حزب‏الله؛
ـ اداره و بهره بردارى از تواناييهاى افراد.
استفاده ما از تجارب و دانش برخى دوستان و مدرسان در اين كلاسها، به نحوى بود كه آنها بى‏آنكه متوجه شوند، براى تشكيلات سياسى فعاليت مى‏كردند. البته نيت آنها خالص و به خاطر خدا و رضاى او بود.
سرپرستى كل كلاسها به عهده آقا زمانى بود و حضور او رونق زيادى به كلاسها مى‏داد. در اوايل سال47 و در گرماگرم برگزارى كلاسها، پدر وى به سختى بيمار شد. پزشكان علاج پدر عباس را تنها درمان در خارج از كشور دانستند. مقدمات سفر او آماده شد و از آنجا كه مى‏بايست كسى همراه وى مى‏رفت، عباس كه با زبان آلمانى آشنايى داشت آماده رفتن به آلمان شد. ولى مشكلاتى براى خروج داشت، اما آيت‏الله موسوى اردبيلى از برخى مسئولين وقت كه جزء هيئت امناى مسجد بودند براى رفع حصر عباس كمك گرفت، و به اين ترتيب عباس از كشور خارج شد.
اين سفر دو ماه طول كشيد. او توانست در آلمان با سازمان الفتح و افرادى چون حسين رضايى و حسن ماسالى(4) كه داراى گرايشهاى چپ و ماركسيستى بودند ارتباط برقرار كند. او اطلاعات جامعى درخصوص چگونگى اعزام افراد به لبنان براى طى دوره‏هاى چريكى و نيز خانه‏هاى امن اروپا و آسيا و راههاى مطمئن براى پيوستن به مقرهاى آموزش نظامى، به دست آورد.
سفر عباس آقا زمانى به آلمان و در پى آن سفر سعيد محمدى فاتح به آنجا، براى من گرفتاريهايى به وجود آورد.

سفر سعيد محمدى فاتح به خارج از كشور
سعيد محمدى فاتح فرزند آقاى وجيه‏الله محمدى فاتح ـ صاحب كارخانه قوطى سازى ـ بود كه من در كارخانه با او آشنا شدم. رفته رفته اين آشنايى تبديل به دوستى عميق شد. سعيد جوانى پرشور و حرارت و متدين بود كه به مسائل انقلابى و مبارزاتى علاقه نشان مى‏داد. تمايل داشت كه بداند در زندان چه بر سر من آمده و چه تجربيات و اطلاعاتى دارم. او براى رسيدن به اين آرزو در هر فرصتى به سراغم مى‏آمد و از زندان و مبارزه سئوال مى‏كرد. من نيز بيشتر از اعتقاد و بينش در مبارزه براى او مى‏گفتم. انگيزه و تعهد سعيد برايم جالب بود.
من كه از خلافكارى و حساب‏سازى رئيس حسابدارى كارخانه خسته شده بودم، توسط سعيد از حسابدارى خارج شده و به محيط كارگرى كارخانه وارد شدم. كار من در قسمت كنترل و بارگيرى بود. به اين ترتيب ارتباطاتى با ساير كارگران نيز پيدا كردم.
پس از گذشت مدتى بدون اينكه تشكيلات حزب الله را به سعيد بشناسانم، او را به كلاسهاى عباس آقا زمانى معرفى كردم.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.