|
شماره 685 | 27 فروردين 1404
|
|
جستجو
|
 پیشنیازهای ورود به تاریخِ اندیشهتاریخِ اندیشه سعی در آشنایی با روند شکلگیری اندیشه و ترویج و تحول آن دارد. در این مسیر، صاحبان اندیشه یا موافقان و منتقدانِ آن که از نزدیک، شاهد شکلگیری و رشد و گسترش و تحول همان اندیشه بودهاند، سوژهای جذاب برای محققان تاریخ شفاهی به شمار میآیند تا پاسخگوی سؤالهایی باشند که در این بخش مطرح است.

 فرمانده لشکر مهندسی رزمی 42 قدرروایت محمدرضا عیدی عطارزادهکتاب «تاریخ شفاهی دفاع مقدس: روایت محمدرضا عیدی عطارزاده» به قلم محمدرضا مشفقی خامنه و تدوین عباس عبدالملکی، توسط مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس در سال 1403منتشر شده است. جلسات گفتوگوی این کتاب از اردیبهشت 1399 آغاز شده و تا اسفند همان سال ادامه یافت.

 بخشی از خاطرات جانباز؛ علی صفاتیخضرروزهای آخر اسفند، از طرف ستاد کربلا خبر رسید که هرچه سریعتر همه امکانات را جمعآوری کرده و بهسمت منطقه غرب حرکت کنیم. خبر غیرمنتظرهای بود. مسیر اول اهواز بود و ما میباید از آنجا آدرس میگرفتیم. در انجام این مأموریت کاروان اول به مسئولیت برادر «جوکار» و بقیه را هم، بنده باید قبول میکردم. سرانجام پس از انجام مقدمات کار، از منطقه جنوب به غرب حرکت کردیم...

 خاطرات غلامرضا ذکیانیدکتر غلامرضا ذکیانی، نویسنده و رزمنده دوران دفاع مقدس، مهمان دویستوچهلمین برنامه شب خاطره (آبان 1392) بود. او درباره دکتر محمود رفیعی صحبت کرد. او گفت: «در بین شهدا کسی را نمیشناسم که ذوالشهادتین باشد. یعنی دوبار شهید شده باشد. دکتر رفیعی یک بار، سال 1362 شهید شد اما بعد از ساعتها احیا شد.

وقتي براي ما مينويسيد...
وقتي براي هفتهنامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مينويسيد، دوست داريم نکتههايي را در نظر بگيريد.
اين هفتهنامه نوشتهها و دانستههاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطرهگويي، خاطرهنگاري، يادداشتنويسي روزانه، سفرنامهنويسي، وقايعنگاري، روزشمار نويسي و... نشان ميدهد. حتي براي زيرشاخههاي رشته تاريخ هم جا باز کردهايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارشها، مصاحبهها، مقالهها، يادداشتها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميلتان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقالهها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دستمان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اينباره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دلمان ميخواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفتهنامه، با نوشتههاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلممان از دايره اخلاق بيرون برود.
|
|
  اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 143
یک نکته جالب برایتان بگویم و آن این است که عده زیادی از مردم بصره از خریدن لوازم مردم خرمشهر اکراه داشتند و خرید و فروش آن را حرام میدانستند و بسیاری از مغازههای بصره و کنار خیابانها و پیادهروها پر بود از لوازم مردم خرمشهر به فروش میرفت. عدهای از مؤمنین عراقی حتی از فروشگاههای دولتی خرید نمیکردند زیرا احتمال میدادند که این اموال، هرچند بستهبندی شده بود، به مردم مسلمان خرمشهر تعلق داشته باشد.
باری، درباره سرباز وظیفه علیالاحمر میگفتم. او بعد از ازدواج به خدمت آمد و چند روز بعد خانهاش آتش گرفت و سوخت. اما قضیه در همینجا خاتمه پیدا نکند نیافت...
 
| |
© تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.
|