شماره 656    |    21 شهريور 1403
   

جستجو

«مدرسه تاریخ شفاهی»- 5

تدوین متون، مستلزم تسلط بر انواع نوشته‌هاست

به گزارش سایت تاریخ شفاهی، دکتر مرتضی رسولی‌پور در قالب چهار جلسه برخط، مقوله «تدوین در تاریخ شفاهی» را به همت انجمن ایرانی تاریخ، در نیمه دوم مرداد تشریح کرد. در ادامه، گزیده‌ای از این تدریس، بازگو خواهد شد. او با تأکید بر لزوم آشنایی با پیشینه تدوین در تاریخ‌نگاری گفت: «خروجی آنچه تاکنون در ایران در زمینه تاریخ شفاهی انجام شده، کمتر شفاهی بوده است. یعنی امرِ شفاهیت در مجموعه فعالیت‌های تاریخ شفاهی، کامل نیست و خروجی تاریخ شفاهی، مکتوب است.»

آثار تاریخ شفاهی و مشکلات پیش رو-3

حریم خصوصی

سایت تاریخ شفاهی برای آشنایی بیشتر با مشکلات و چالش‌های تولید آثار تاریخ شفاهی یا خاطرات، با برخی صاحبنظران و فعالان این حوزه گفت‌وگوهایی انجام داده‌ است که در قالب یادداشت‌های کوتاه تقدیم مخاطبان خواهد شد. حفظ حریم خصوصی مصاحبه‌شونده از وظایف مصاحبه‌کننده تاریخ شفاهی است. حریم خصوصی در تاریخ شفاهی مرز و فاصله احترام‌آمیز بین هر فرد و محفوظات ذهنی است.

خاطرات سردار محمدجعفر اسدی درباره آیت‌الله مدنی

در کنار مهدی به عنوان جوانی انقلابی، همان‌طور که قبلاً گفتم، روحانی سیّدی هم در نورآباد بود که طبق اصول امنیتی گروه، باید با احتیاط به او نزدیک می‌شدیم تا هویتش را معلوم کنیم. حاج موسی رضازاده، از مغازه‌داران بومی نورآباد، که قبلاً با او آشنا شده بودیم و با گروهمان همکاری می‌کرد را مأمور کردیم ته و توی قضیه را در بیاورد که این روحانی کیست؟ از کجا آمده؟

خاطرات ناصر سرنوشت

دریادار؛ ناصر سرنوشت، مهمان دویست و سی‌امین برنامه شب خاطره (آذر 1391) بود. او درباره سیادت دریایی در دوران دفاع مقدس و ایثار نیروی دریایی ارتش خاطره گفت. او گفت: «همانا خداوند دریا را به فرمان شما درآورد. دریا برای این به وجود آمد که ما از آن بهره بگیریم. 8 سال دفاع مقدس در آب‌های نیلگون خلیج فارس به ما آموخت که راه امرار معاش و بقای ما دریاست.

وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.
 

اسرار جنگ تحمیلی به روایت اسرای عراقی- 114

شبِ عملیات فتح‌المبین با شلیک اولین گلوله از داخل تانک بیرون پریدم و با تفنگ خودم به طرف نیروهای شما فرار کردم. مسافت زیادی را دویده بودم که به چند نفر از سربازان شما برخورد کردم و دستهایم را بالا بردم. سربازها به تصور این که من افسر هستم چند شهید ایرانی را نشان دادند و گفتند «تو اینها را شهید کرده‌ای.» من قسم خوردم که خودم به طرف شما ‌آمدم و سرباز احتیاط هستم. در همین حین پاسداری با ریش بلند از راه رسید. به طرف آن پاسدار رفتم و گفتم «جندی احتیاط...، جندی احتیاط.» پاسدار خندید. ریش بلند او را با دست گرفتم و بوسیدم و گفتم به سربازها بگوید من سرباز احتیاط هستم. پاسدار هم به سربازهای جوان شما گفت و آنها مرا همراه خودشان به مقر آوردند و آن پاسدار هم رفت.


 
       © تمامی حقوق برای سایت تاریخ شفاهی محفوظ می باشد.