شماره 7    |    8 دي 1389

   


تاريخ شفاهي و فرهنگ عاميانه
تاريخ شفاهي، پيوند دهنده گذشته و حال است و به طرفين گفتگو و نيز به خوانندگان محتواي بر آمده از پرسش و پاسخ، اين فرصت و امكان را مي دهد كه گذشته را به زبان حال ترجمان كنند و زمان حال را در گذشته شناور، همدرد، همدل و هم سخن سازند.
تاريخ شفاهي دست كم آن است كه به زنده سازي سند كمك مي كند آن را باز مي تابد، تحول تاريخي و اجتماعي هم عصر سند را بازنمايي مي كند و دست به نوعي تصويرسازي پويا از رويدادهاي گذشته مي زند. تاريخ شفاهي يكي از راه های توجه به تاريخ اجتماعي و فرهنگ عاميانه مردم است. مي توان گفت تاريخ اجتماعي، تاريخ مردم، آداب و رسوم، نگره هاي نجات بخشي مردم در ادوار مختلف است که به عنوان یکی از راه های برون رفت مؤثر تاريخ از بحران هاي تكرار شونده، باورهاي نمادين و چهره اقليت ها است. تاريخ شفاهي می تواند گوشه هايي از تاريخ هنري، شالوده خرده فرهنگ ها، تاريخ دقيق عقايد و نحله ها را آن طور كه واقعاً بوده اند، بازبتابد. از اين رو مي توان گفت تاريخ شفاهي، تاريخ اجتماعي را به شكل برجسته اي تغذيه مي كند و آن را از پيكره اي عقيم و فراموش شده به چهره اي زاينده و شكوفا بدل مي سازد و بر اين اساس ضرورت توجه به مطالعات ميداني و مردم نگاري در اين بستر اهمیت می یابد. چنين ضرورتي در همه جنبه هاي فرهنگ مردمي ديده مي شود.
اگر برخي از وقايع به شكل سينه به سينه به نسل هاي بعدي منتقل شده است و تنها مشكلي كوتاه مدت و بدون تضمين داشته است؛ تاريخ شفاهي به دنبال ضبط و ثبت فرهنگ عامه از دل قصه هاي عاميانه از زبان مردم كوچه و بازار است. آنچه به قصه ها تداوم حيات بخشيده، ضرورت دروني مضاف بر سطح فرهنگي جامعه است، و پاسداري از قصه هاي عوام براي ماندگار سازي آنها بخشي از كوشش تاريخ شفاهي براي پاس داشت تاريخ اجتماعي هر ملت است. لذا از اين جهت، باز تابنده آرزوها و هويت جمعي يك سرزمين و يك فرهنگ است.
اگر چه ادبيات و فرهنگ شفاهي، به قصه ها خلاصه نمي شود و خود گونه هاي مختلفي را در بر مي گيرد؛ اساطير، حكايت هاي اسطوره اي، افسانه ها، قصه هاي پهلواني ، حكايت هاي واقعي، داستان هاي امثال، لطيفه و... اما ويژگي مشترك همه آنها، روايي بودن آنهاست ، چيزي كه ماهيتاً آنها را به حيطه تاريخ شفاهي گره مي زند.
ويژگي مشترك آوازها، ترانه ها، تصنيف ها، نوحه ها، اشعار سوگواري ها و لالائي ها منظوم بودن آنهاست. امثال و حكم، چيستان ها، لغزها، زبانزدها، بازي هاي زباني، زبان هاي زرگري ، زبان مخفي، تشبيهات عاميانه، نفرين ها و مانند اينها نیز همه، شامل بعد مكتوب فرهنگ شفاهي هستند. در حالي كه گستره فرهنگ شفاهي هر ملت، در بر گيرنده مجموعه رسومي است كه چه به صورت مكتوب و يا داراي قابليت نگارش و كتابت و چه به صورت نمادين و رفتاري به نسل هاي بعدي منتقل شده است. با چنين پيش فرضي است كه توجه به مقوله آداب و رسوم جلب مي شود شايد به جهت همين اهميت و پيوند تنگاتنگ است كه متوليان پروژه هاي تاريخ شفاهي مطالعات خود را بر وقايع تاثير گذار و نقش مردم در آنها متمركز مي سازند. به گفته ابوالفضل بيهقي در كتاب تاريخ بيهقي: «من كه تاريخ پيشه كرده ام، التزام اينقدر كرده ام آنچه نويسم، يا از معاينه من است يا از سماع مردم ثقه».
محقق تاريخ شفاهي به دنبال آن است، تاريخ را به عاملي تاثير گذار و نشان دهنده  تاثير مردم در روابط اجتماع برفرد و فرد بر اجتماع تبدیل کند و ارتباط و خدمات متقابلی را كه ميان تاريخ شفاهي و فرهنگ عاميانه وجود دارد را بازگو نمايد.

دکتر علی اکبر کجباف
عضو هیئت علمی گروه تاریخ دانشگاه اصفهان


زیتون سرخ(۷)

خاطرات‌ناهيد‌يوسفيان

گفت و گو و تدوين: سيدقاسم‌ياحسيني

انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـري)

دفتـرادبيات و هنر مقـــاومت

نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمي از ناشر است.


صورت‌مسئله را گفت. اما من بلد نبودم آن را بنويسم! صورت‌مسئله را با صداي بلند خواند و من بلافاصله حل آن را روي تخته‌سياه نوشتم. معلم از هوشم در رياضيات خيلي تعجب كرد. گفت: «چرا نمي‌نويسي؟» با لكنت زبان گفتم: «بلد نيستم بنويسم.»
ـ بله؟
ـ بله.
ـ رياضيات تو خوب است. بايد خواندن و نوشتن را هم ياد بگيري. فردا با مادرت بيا.
خانم پورچي مادرم را مي‌شناخت. مادرم نزد او رفت. به مادرم گفت: «خانم! فرزند شما در رياضيات عالي است. اما خواندن و نوشتن نمي‌داند. مگر اين دو سال كجا درس خوانده؟»
سه ماه تمام خانم پورچي بعدازظهرها وقتي مدرسه تعطيل مي‌شد با من الفباي فارسي كار كرد و موفق شد خواندن و نوشتن را به طور كامل به من ياد بدهد. با وجود اين تا سال‌هاي بعد من در درس‌هايي چون املا، انشا، فارسي و ادبيات مشكل داشتم. پدرم براي تقويت املايم، از روي كتاب كليله و دمنه به من املا مي‌گفت؛ با آن كلمات قلنبه و سلمبه و عجيب و غريب و پر از حروف تشديددار! در بد دامي گير افتاده بودم و راه فرار هم نداشتم. در مدرسه خانم پورچي بود و در خانه پدرم با كتاب كليله و دمنه! چند بار دل‌درد معروفم عود كرد، اما معلم دستم را خوانده بود و مي‌گفت: «بيخود دلت درد مي‌كند. دل‌درد نداري. در كلاس بنشين.» حتي داخل كيفش نبات مي‌گذاشت و تا خودم را به دل‌درد مي‌زدم‏، نبات را به من مي‌داد و مي‌گفت: «بخور! اين دلت را خوب مي‌كند.»
خانم پورچي راه فرار را روي من بست. ناچار درس خواندن را پذيرفتم و در مدتي كمتر از سه ماه پيشرفت كردم. راه علم و دانش و پيشرفت را خانم پورچي به روي من گشود. خداوند رحمتش كند. اگر او نبود، هرگز به جايي نمي‌رسيدم. علاوه بر او املاهاي كليله و دمنه پدرم هم خيلي به من كمك كرد.
از كلاس چهارم وضع درسم خوب شد و نمراتم از يك و دو و سه به يازده و دوازده و حتي پانزده رسيد. البته درس رياضياتم عالي بود و غالباً هجده و نوزده و برخي اوقات بيست مي‌گرفتم. در كلاس شاگرد متوسطي بودم. كلاس‌هاي چهارم، پنجم و ششم نظام قديم دبستان را با همين وضعيت گذراندم.
مادرم به من «خدر» مي‌گفت؛ زيرا به طور حيرت‌انگيزي نسبت به غذا حريص بودم. مادرم سر سفره، نان را تكه‌تكه مي‌كرد. من نان خودم را روي پايم مي‌گذاشتم و از نان خواهرهايم مي‌خوردم. مادرم مي‌گفت: «چرا از نان خودت نمي‌خوري؟» مي‌گفتم: «مي‌ترسم نانم تمام شود و گرسنه بمانم!» كلاس سوم كه بودم، عيد نوروز براي ديدن مامان تهراني به تهران رفتيم. مادربزرگم غذا كشيد و جلوي ما گذاشت. هنوز شروع به خوردن نكرده بودم كه گفتم: «كم است!» مادربزرگم گفت: «بخور! باز هم مي‌دهم.» شروع كردم به خوردن. مرتب مادربزرگم غذا در بشقاب من مي‌ريخت و من مي‌خوردم. مادرم گفت: «به اين زياد غذا نده! اين دختر سيري ندارد. مي‌تركد!» اما مامان تهراني مي‌گفت: «نه! آن‌قدر بايد بخورد تا ديگر نگويد مي‌خواهم!»
آن‌قدر خوردم كه دلم ورم كرد. دل‌درد سختي گرفتم. هنوز آن درد را به ياد دارم. از شب تا صبح به خودم پيچيدم. مامان تهراني گفت: «چرا به خودت مي‌پيچي؟»
ـ دلم درد مي‌كند.
ـ چرا؟
ـ خيلي خوردم.
ـ چرا خيلي خوردي؟ كاه مال خودت نبود كاه‌دان كه مال خودت بود. تا تو باشي ديگر حرص نزني.
آن شب تصميم گرفتم عادت حرص زدن را از خودم دور كنم؛ اما نمي‌توانستم.
***
كلاس دوم كه بوديم منزل ما عوض شد كه داستان جالبي هم دارد. خانه سازماني كه در آن بوديم فقط دو اتاق داشت؛ مادرم يكي از اتاق‌ها را مهمان‌خانه كرده بود و كسي حق ورود به آنجا نداشت و در اتاق ديگر پدر، مادر، من و سه خواهرم زندگي مي‌كرديم. هنوز سه خواهر ديگرم متولد نشده بودند.
جاي ما در آن اتاق تنگ بود. پدرم مطلع شد كه شركت راه‌آهن براي راننده‌هاي قطار كمي آن‌طرف‌تر از خانه ما، منازل سازماني جديدي ساخته است. پدرم به رئيس خود گفته بود كه خانه‌اش كوچك است و اگر امكان دارد او را به يكي از منازل جديد منتقل كنند. رئيس محرمانه به پدرم گفته بود: «منازل جديد براي كسان ديگري است. من نمي‌توانم خانه‌اي به تو بدهم، اما يك راه‌حل به تو پيشنهاد مي‌كنم.»
ـ چه راه‌حلي؟
ـ شبانه اسباب بكش و برو! به كسي هم نگو كه من به تو گفته‌ام! ضمناً اين كار را خودت نكن. بگو زن و فرزندانت اين كار را بكنند.
ـ چرا؟
ـ اگر كسي از تو بازخواست كرد، مي‌گويي من روحم خبر نداشته است! آن‌ها بدون اطلاع من اين كار را كرده‌اند!
پدرم پذيرفت و تصميم گرفت همين كار را بكند.



 

فراخوان مقاله نهمین کنفرانس تاریخ علوم اجتماعی اروپا (EESHC)

گروه تاریخ شفاهی و داستان های زندگی برای محققان این رشته در اروپا یک مرجع دائمی بین المللی به شمار می رود. یکی از فعالیت های این گروه شرکت در کنفرانس تاریخ علوم اجتماعی اروپا است. گروه تاریخ شفاهی و داستان های زندگی از سال 1998 در این کنفرانس که دو بار در سال برگزار می شود و سابقه فعالیت آن به سال 1996 باز می گردد، حضور داشته است.


میزگرد «نقش تاریخ شفاهی در توسعه تاریخ اجتماعی»

میزگرد «نقش تاریخ شفاهی در توسعه تاریخ اجتماعی»، که قرار بود در سوم آذر 1389 در سازمان اسناد و کتابخانه ملی برگزار شود، با تعطیلی غیرمنتظره ادارات به دلیل آلودگی هوا لغو شد. اکنون این سازمان در صدد است این نشست را ...


خون خنده (روایتی متفاوت از جلسه نقد کتاب شنام)

سیزدهم آذر ماه 1389 ساعت 15، باغ موزه دفاع مقدس استان همدان؛ میزبان اهالی قلم و پژوهشگران عرصه ادبیات دفاع مقدس استان همدان است. آنان گردهم آمده‌اند تا در نشستی صمیمی اما کارشناسانه به نقد کتابی بپردازند که از زمان اولین انتشار آن در نمایشگاه بین‌المللی کتاب (اردیبهشت 89) تاکنون به ده چاپ رسیده است.


عابد خلوت نشين (شرح‌حال و سيري در آثار عاشق شوريده اهل بيت (ع) زنده‌ياد استاد محمّد عابد)

مهم ترين مشخصه هويتي آذربايجان عشق و ارادت به اهل بيت پيامبر (ص) مي‌باشد. گرچه در اقصي‌نقاط ايران اين عشق و ارادت را مي‌توان يافت؛ با اين حال آذري‌ها در اظهار و ابراز آن جد بليغ داشته و دارند كه در ادبيات گهربار مرثيه آذري قابل مشاهده است.


جشنواره "خاطره‌نویسی دفاع مقدس" ویژه تهرانی‌ها برگزار می‌شود

نخستین جشنواره "خاطره‌نویسی دفاع مقدس؛ ویژه شهر تهران" بهمن‌ماه برگزار می‌شود و 30 دی ماه را آخرین مهلت دریافت آثار تعیین کرده است. این جشنواره به همت معاونت ادبیات و انتشارات بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس برای نخستین‌بار در سطح استان تهران برگزار می‌شود.


جلد هفدهم تقويم تاريخ دفاع‌مقدس منتشر شد

هفدهمين مجلد از مجموعه تقويم تاريخ دفاع‌مقدس با عنوان "حماسه شياكوه" منتشر شد. اين اثر حوادث جنگ تحميلي عراق عليه ايران در دي ماه سال 1360 را به صورت روزشمار دربردارد.


گفت و گو با هادی تهرانی درباره شهيد محلاتی

فروتني و گشاده روييِ آيت الله شهيد شيخ فضل الله محلاتي از ديدگاه هادی تهرانی يكي از همكاران و همراهان ايشان وجه شاخصه نماينده حضرت امام خميني(ره) در سپاه پاسداران انقلاب اسلامي بوده است.


فراخوان مقاله همايش ملي «نقش اسناد در تاريخ نگاري استان بوشهر»

مديريت اسناد و كتابخانه ملي بوشهر، در نظر دارد همايشي تحت عنوان «نقش اسناد در تاريخنگاري استان بوشهر» برگزار نمايد. از تمامي علاقه مندان دعوت مي‌شود با عنايت به محورها، روش تدوين و مهلت ارسال خلاصه و اصل مقاله ما را در اين امر ياري نمايند.


گفت و گو درباره تاریخ شفاهی با حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان

تاریخ شفاهی به معنای علمی آن چیزی ورای خاطره نویسی است. تاریخ شفاهی بطور خاص آن است که به انگیزه تاریخ نگاری از یک جریان یا موضوع خاص، از زبان کسی که درگیر آن ماجرا بوده، طی مصاحبه حضوری، مطالبی عرضه شود که نتیجه آن تبیین آن جریان یا موضوع است.


جستارهایی در منشور تاریخ­نگاری انقلاب اسلامی

من از رئیس وقت سازمان سیا که به­دلیل پیروزی انقلاب اسلامی از کار برکنار شد، پرسیدم: یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجه­ای که صرف می­کنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیش­بینی کنید؟ او در پاسخ گفت: آن­چه در ایران روی داده است، یک بی­تعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمی­فهمند[۱] :جیمی کارتر


تاریخ شفاهی کمیته های انقلاب اسلامی

تمامی انقلاب‌های جهان در روزهای نخست پیروزی نهادی تشكیل می‌دهند تا به پاسداری از اهداف انقلاب بپردازد. با مطالعه‌ی انقلاب‌های مختلف جهان به‌ویژه انقلاب كوبا چنین نهادی را مشاهده می‌كنیم.


ارسال 155 اثر به جشنواره خاطره نویسی دفاع مقدس

مدیر کل بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس مازندران از ارسال 155 اثر به نخستین جشنواره خاطره نویسی دفاع مقدس مازندران خبر داد.


حضور فعال کتابخانه مجلس در همایش ایران و استعمار انگلیس

موسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی با همکاری مجمع هماهنگی مراکز تاریخ پژوهی و بانکهای اسنادی (مهتاب) در نظر دارد عملکرد انگلیس در تاریخ معاصر ایران را با برگزاری دومین همایش ایران و استعمار انگلیس برگزار کند، این همایش با مشارکت 11 موسسه سوم اسفند 1389 در تهران برگزار می‌شود.


هويت ملي و تاريخ نگاری

از آنجاکه «هويت» خميرمايه‌ي اصلی روند «ملت‌سازی nation building» يا «کشورسازیstate Building » است، بحث پراهميتی در جغرافيای سياسی به حساب می‌آيد که از راه مطالعه ی تاريخ، شکل‌گيری‌های فرهنگی يک گروه انسانی (ملت) را تبيين می‌کند و شناسنامه ی ملی همان ملت شمرده می‌شود.


«صدا، جُنگ خبري تاريخ شفاهي – دوره جديد، شماره دوم»

صدا، جُنگ خبري تاريخ شفاهي كه در سال 1388 دوازده شماره تهيه و به علاقه مندان تاريخ شفاهي ارائه شد، در سال 1389 با تغييراتي در محتوا و تعداد عرضه مي گردد.


مرداد خاموش

مرداد 1332 نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران به شمار می‌آید. اهمیت وافر آنچه که در آن زمان گذشت، به گونه ای بود که به فاصله اندکی، نگارش مقالات، کتاب و رساله‌های متعددی در بررسی و تحلیل وقایع آن مقطع زمانی آغاز شده و تاکنون، بعد از گذشت 55 سال، ادامه یافت.


تاريخ شفاهي در جنگ عراق عليه ايران-3(در آمدی بر چند و چون مصاحبه با نخبگان مشاغل)

پس از تشخيص موضوع و متفرعات مسأله و مطالعات مقدماتي كتابخانه‌اي ـ آرشيوي و تهيه تنظيم پرسش‌هاي عام و خاص در هر حوزه، گزينش راويان و پذيرش ما از ناحيه ايشان به عنوان مطرح كننده و مدعي پروژه، در دستور كار قرار مي‌گرفت.


تاثیر فضاي گلزار شهدا بر خاطره‌گویی

معاون فرهنگي، پژوهشي بنياد شهيد و امور ايثارگران منطقه 3 تهران گفت: از 5 سال گذشته تاكنون، جمعه‌ها در بهشت زهرا(س) قدم مي‌زنم و سوژه‌هاي جالب و خاطرات خانواده شهیدان را ثبت و ضبط مي‌كنم. زيرا فضاي گلزار شهدا، تاثير بسياري بر خاطره‌گو دارد.


دیروز و امروز: تاریخ نگاری ایلات و عشایر

ایلات و عشایر در تاریخ ایران اگر نه نقش اول، ولی جایگاه مهمی در تحولات تاریخی کشور داشته اند. اين طبقه‌ي مؤثر اجتماعي در تاريخ ايران از جايگاه بي‌همتايي برخوردار است كه از دوره پهلوی اول از نقش آنها کاسته می‌شود.


"حديث صبر و ايثار"

خاطرات "سلام‌الله كاظم‌خاني" از دوران اسارت در اردوگاه‌هاي رژيم بعث عراق در كتابي با عنوان "حديث صبر و ايثار" تدوين و توسط انتشارات انديشه زرين منتشر شده است. كاظم‌خاني در حال حاضر، معاونت پرورشي و تربيت بدني آموزش و پرورش شهرستان آبيك را برعهده دارد.


گذری بر پيشينه تاريخی نام « خليج فارس»

در نوشتار حاضر تلاش خواهد شد با تکيه بر شماري از منابع و کتب تاريخي به گونه‌اي مختصر و موجز پيشينه تاريخي کاربرد نام « خليج فارس» براي آبراه بسيار مهم و استراتژيک خليج فارس مورد بررسي، بازکاوي و يادآوري قرار گيرد.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'