شماره 58    |    12 بهمن 1390

   


تأملات کتابدارانه پیرامون تاریخ شفاهی (2)

واژه‌شناسی (2)

در ابتدای این مطلب از خوانندگان محترم تقاضا می‌شود به موارد مطروحه این یادداشت و یادداشت قبلی، که اساس و شالوده و همچنین مفروضات این سلسله مطالب خواهند بود، دقت کافی نمایند.
از تنوع آثار منتشره‌ای که در اکثر رشته‌های علوم و فنون، در زمره «تاریخ شفاهی» وجود دارد چنین به نظر می‌رسد که این فعالیت امری میان رشته‌ای است. در فعالیت‌های میان‌رشته‌ای، تعدادی از واژگان، که ترکیب‌ها را می‌سازند ما را در تشخیص «اساس و پایه» برخی از فعالیت‌ها به اشتباه می‌اندازند. یکی از این واژگان، پیشوند «تاریخ» است که در ترکیب‌ها، بعضاً اصطلاح‌های تخصصی را ساخته است. مثل «تاریخ شفاهی»، «تاریخ فرهنگی»، «تاریخ پزشکی»، «تاریخ ادبی»، «تاریخ فلسفه» و امثالهم. در برخی از این ترکیب‌ها، «تاریخ» در معنای مطالعه، گفتمان و سرگذشت ملاحظه شده است. در معنای اخیر ـ سرگذشت ـ شاید درست‌تر می‌بود که از واژه «تاریخچه» بهره گرفته می‌شد با وجود این، جایگزینی واژه «تاریخ» به جای «تاریخچه» در کلماتی که ساخته شده است، با توجه به استباط من از لغت‌نامه‌ها و دستورهای زبان‌شناختی، نادرست به نظر نمی‌رسد، اما ترکیب‌های به وجود آمده را، در اذهان، به اشتباه در کنار «علم تاریخ» قرار داده است. شاید مقایسه زیر منظور نگارنده را روشن‌تر نماید.
مثلاً ترکیب «تاریخ پزشکی» در تلقی اولیه تداعی کننده تاریخ، و کاربردی کردن رشته تاریخ در شاخه علوم پزشکی است در حالی که این تلقی نادرست بوده و مراد، همان تاریخچه یا سرگذشت پزشکی است؛ گرایشی از علوم پزشکی که «چگونگی»، «چرایی» و «عاملیت=چه کسی» را در رشد و پیشرفت دانش پزشکی در «زمان» و «مکان» معین تحلیل، بررسی و گزارش می‌کند. برای این تحلیل و بررسی نیاز حتمی به تخصص دانش پزشکی برای شناخت بیماری‌ها و درمان آن‌هاست.
این ترکیب را مقایسه کنید با اصطلاح «مهندسی پزشکی» که آن هم از واژه «پزشکی» ساخته شده است. اما به معنای کاربردی کردن رشته مهندسی، در خدمت علوم پزشکی است و گرایشی از تکنولوژی یا مهندسی است نه پزشکی؛ یا از همین منظر «کتابداری پزشکی»، شاخه‌ای از دانش کتابداری است که در خدمت سازماندهی و اطلاع‌رسانی منابع پزشکی قرار می‌گیرد.
بنابراین، ترکیب «تاریخ شفاهی» به سبب مفاهیمی که از «سرگذشت‌پژوهی به طریق شفاهی» در خود مستتر دارد مبحثی صرفاً خاص «علم تاریخ» نیست و حتی قبل از اینکه یکی از انواع منابع شفاهی یا نگارشی را تشکیل دهد، به نظر می‌رسد یک «روش مطالعاتی» در تمام رشته‌های علوم و فنون است. اگر این نظر درست باشد، مصاحبه حرفه‌ای، مبتنی بر تخصص در هر رشته از علوم و فنون، شرط اولیه چنین مطالعه‌ای خواهد بود و استفاده‌کنندگان چنین روشی، الزاما مورخان و تاریخ‌نگاران (با گرایش علم تاریخ) نخواهند بود.
با این ملاحظه، تمام پژوهشگران علوم و فنون، برای پیش‌برد مطالعات تاریخی در رشته‌های تخصصی خود، و تکمیل داده‌های اسنادی و استنادی رشته خود، برای مطالعات امروز و آینده، از چنین روشی بهره‌مند خواهند بود. گرچه به سبب فراوانی سرگذشت‌نامه‌های مشاهیر سیاسی، نظامی و اجتماعی و غلبه سرگذشت‌های مؤثران تاریخ و تاریخ‌سازان بر سایر رشته‌های علوم، «سرگذشت‌پژوهی‌ها» عموماً تداعی‌کننده «علم تاریخ» هستند، اما فی‌الواقع سرگذشت‌ مشاهیر هر رشته و گرایش علمی، همچون تاریخچه آن، در زمره مطالعات و پژوهش‌های همان رشته محسوب می‌شود.
با تحقق چنین مفروضاتی، ترکیب «تاریخ شفاهی» در شناسا و متمایز کردن و به‌وجود آوردن انواع موضوعات کتابخانه‌ای بسیار کارآمد خواهد بود. مثلاً توجه کنید به موضوعات پیشنهادی زیر در شاخه مطالعات پزشکی:
پزشکی ـ ایران ـ تاریخ شفاهی (در این موضوع، تاریخ شفاهی مبین استفاده پژوهشگر از مصاحبه تخصصی برای تاریخچه‌پژوهی یا تاریخ‌پژوهی و مطالعه سیر دانش پزشکی در ایران است).
پزشکان ـ ایران ـ تاریخ شفاهی (در این موضوع، تاریخ شفاهی جای سرگذشت‌نامه نشسته است و مبین استفاده نویسنده از مصاحبه تخصصی برای زندگینامه‌نگاری پزشکان معاصر ایرانی است).

۷ بهمن 1390
نصرت‌الله صمدزاده
کتابدار کتابخانه تخصصی جنگ حوزه هنری
nsepost@gmail.com


زیتون سرخ (۵۸)
خاطرات‌ناهید‌یوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی
انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


رانندگي كردن هم خود مصيبتي بود. لاله دائم بايد شير مي‌خورد. حال روزبه هم كه معلوم بود. روزبه را جلو، كنار خودم، مي‌نشاندم و لاله را در بغلم، زير سينه‌ام مي‌گذاشتم. لاله شير مي‌خورد و من رانندگي مي‌كردم! به خاطر آنكه راحت باشد مقنعه بلندي دوخته بودم. لاله را زير مقنعه مي‌گذاشتم تا هرچه مي‌خواهد بخورد. روزبه هم شيطنت و جست و خيزهاي كودكانه خودش را داشت. با چنين آرامشي در خيابان‌هاي شلوغ و پرترافيك تهران رانندگي مي‌كردم.
يادم مي‌آيد يك بار در همان حالتي كه شرح دادم از چراغ‌قرمز عبور كردم. بلافاصله پليس آمد، سوت زد و من متوقف شدم. پليس آمد بالاي سرم، وقتي وضع من و بچه‌ها را ديد. گفت: «خانم چرا چراغ‌قرمز را رد كردي؟»
ـ آقا به خدا نديدم.
پليس با خالت خاصي گفت: «اگر من هم جاي شما بودم نمي‌ديدم.»
ـ حالا چه كار كنم. جريمه‌ام مي‌كني!
ـ نه! برو. اما احتياط كن.
روزي با همان وضعيت داشتم رانندگي مي‌كردم. يك ماشين بنز گران‌قيمت هم جلوي من حركت مي‌كرد. سرعت هر دوي ما زياد بود. راننده بنز ناگهان ترمز كرد. فاصله ما كم بود. من هم از پشت محكم با بنز برخورد كردم؛ طوري كه چراغ‌هاي عقب و شيشه‌اش شكست. بر اثر شدت برخورد، روزبه زير صندلي جلو پرتاب شد. لاله هم كمي جابه‌جا شد اما به شير خوردن ادامه داد! بنز خسارت ديده بود. راننده‌اش با عصبانيت پياده شد و به طرفم آمد. در همين هنگام من خم شدم كه روزبه را از زير صندلي بيرون بياورم. در همين وقت راننده بنز با عصبانيت بالاي سرم رسيد. مرا كه در آن حالت ديد مثل اينكه روي او آب يخ ريختند. با حالت خاصي گفت: «خانم معذرت مي‌خواهم. تقصير من بود. عابر‌ آمد جلو و‏ ناچار ترمز كردم.‌»
ـ آقا شما بايد ببخشيد. به ماشينتان خسارت زدم.
ـ نه خانم! تو ببخش. من مقصر بودم. اصلاً مانعي ندارد. براي خودتان يا بچه‌ها مشكلي پيش نيامد؟
ـ نه.
ـ پس من بروم؟
ـ بله!
مهر كه شروع شد، صبح زود بچه‌ها را از خواب بيدار مي‌كردم، سوار ماشين مي‌كردم و به مهدكودك مي‌بردم و خودم مي‌رفتم دبيرستان. روزبه حدود سه ساله و لاله هم يك سال و يك ماهه بود. هر دو غذا مي‌خوردند. شب برايشان غذا ‌درست مي‌کردم و در ظرف مي‌ريختم و صبح مي‌بردم مهدكودك. در دبيرستان در فاصله ساعت دوازه تا يك ظهر، وقت نماز بود. من از فرصت استفاده مي‌كردم، سوار ماشين مي‌شدم و خودم را به مهدكودك مي‌رساندم تا غذاي بچه‌هايم را بدهم. لاله و روزبه به جز من، از دست كس ديگري غذا نمي‌خوردند. ناچار بودم خودم آن‌همه راه را بروم و به آن‌ها غذا بدهم و دوباره با سرعت زياد به مدرسه بروم و خودم را سر كلاس درس برسانم.



 

گزارش هفتمین همایش تخصصی تاریخ شفاهی

هفتمین همایش تخصصی تاریخ شفاهی با حضور 170 نفر از مورخان، پژوهشگران، نویسندگان و دانشگاهیان کشورمان، یازدم بهمن 1390 در ساختمان مشروطه کتابخانه، موزه مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی برگزار شد. در ابتدای این مراسم دکتر رسول جعفریان، دبیر علمی هفتمین همایش تخصصی تاریخ شفاهی ضمن خیر مقدم به حاضران در نشست و تبریک به مناسبت فرارسیدن ایام مبارک دهه فجر، کتابخانه مجلس شورای اسلامی را یکی از خدمتگزاران کوچک اما فعال برای علاقه مندان به مطالعه و پژوهش در امر تاریخ معرفی کرد و در ادامه با اشاره به مباحثی درباره تاریخ شفاهی اظهار داشت:


روایت تحصن روحانیان در مسجد دانشگاه تهران

برخی از روحانیان که در اوایل بهمن‌ماه 1357 از سراسر کشور برای استقبال از امام خمینی(ره) راهی تهران شده بودند، در هفتم بهمن 1357 در مدرسه رفاه گردهم آمدند، آنان در اعتراض به ممانعت شاپور بختیار از ورود امام خمینی(ره) به ایران، تصمیم به تحصن در مسجد دانشگاه تهران گرفتند. این تحصن از ساعت 9 صبح هشتم بهمن 1357 آغاز شد. روزنامه كيهان در گزارشي نوشت: «تحصن با حضور چهل روحاني آغاز شد و در ادامه صدها روحاني ديگر به اين تحصن پيوستند


سردار «فتح‌الله جعفري»: ادبيات شهيد حسن باقري به ابعاد انساني جنگ توجه دارد

سردار فتح‌الله جعفري،‌ مسوول موسسه شهيد حسن باقري گفت: نوشته‌ها و گزارش‌هاي این شهيد در مجموعه كتاب‌هاي «گزارش روزانه جنگ» و از اول مهر 1359 تا نهم بهمن سال 1361 تصويري واضح و روشن از جنگ ارايه مي‌دهند.


سردار «محمد باقري»:«گزارش روزانه جنگ» واقعیت بی‌اغراق دفاع مقدس است

سردار محمد باقري در مراسم رونمايي از مجموعه 5 جلدي «گزارش روزانه جنگ»، اين آثار را دسترنج تلاش 28 ماهه سردار سرلشكر غلامحسین افشردی و فرماندهان اطلاعات و عمليات در محورهاي جبهه جنوبي دفاع مقدس خواند و گفت: او نيازي به مبالغه و اغراق ندارد؛ همان كه واقعيات را درباره او بگوييم كافيست.


خودکامگی، نوسازی و انقلاب در روسیه و ایران

این پرسش که چرا بعضی از حکومت‌ها به دست مردمشان ساقط می‌شوند؟ عمری به درازی عمر حکومت‌ها دارد و همواره ذهن بسیاری از مورخین، تاریخ‌پژوهان و صاحب‌نظران علم سیاست را به سوی خود متباین کرده است. اما دست یافتن به روابط علی و معلولی و نتیجه‌گیری در مورد انقلاب‌ها کار ساده‌ای نیست. ایده‌های مربوط به چرایی و چگونگی وقوع انقلاب‌ها گسترده هستند، اما ناظران باید به طور مداوم این ایده‌ها را در برابر شواهد بر جای مانده از انقلاب‌های واقعی به آزمون بگذارند.


زن در تاریخ ایران معاصر (از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی)

این کتاب حاوی مجموعه مقاله‌های سمیناری است که نزدیک به هفت سال پیش به همت انجمن زنان پژوهشگر تاریخ در زنجان برگزار شد. به چند گفتار از این مجموعه اشاره می‌کنیم: «مقایسه حرکت زنان در مصر و ایران در آغاز قرن بیستم» عنوان گفتار دکتر منصوره اتحادیه است. وی دلیل انتخاب این موضوع را بی‌اطلاعی یا دست‌کم، کم‌اطلاعی ایرانیان از تحولاتی که موقعیت زنان را در خاومیانه متحول کرده ذکر کرده است.


«سفير هفت هزار روزه» به ويراستاري مجدد نياز دارد

جواد كامور بخشايش در نشست نقد و بررسي كتاب «سفير هفت هزار روزه» گفت: متن كتاب ساده روان و هم فهم است اما از نظر مهندسي و توازن در فصل‌‌‌ها و بخش‌ها با مشكل‌ مواجه است كه از دل اين بخش‌بندي مي‌توان به فصل بندي متفاوتي رسيد و تيتر‌هاي بهتري را براي آن انتخاب كرد . از سوي دیگر اين كتاب به ويراستاري مجدد نياز دارد زيرا حذف فعل به قرينه لفظي و معنوي به ويژه در 300 صفحه اول كتاب براي خواننده آزار دهنده است.


خاطرات رجال در کتابخانه‌های دیجیتال – 1

فضای نامحدود اینترنت مجالی فراخ و همگانی فراهم ساخته تا هر کس هر چه می‌خواهد بگوید و بنویسد. اما در میان انبوه حرّافی‌های اغلب بی‌مقدار، به شمار نه چندان کمی از شرح حال‌نویسی و خاطرات‌گوییِ کسانی برمی‌خوریم که هر یک به مناسبتی و در موردی – از سیاست و قضا و اقتصاد گرفته تا فرهنگ و هنر و ورزش... – در دوره‌ای از تاریخ معاصر ایران تأثیرگذار بوده‌اند. این زندگینامه‌ها و خاطرات صورت‌های متفاوتی دارند. برخی در چارچوب طرح‌های «تاریخ شفاهی» بیان شده‌اند و به صورت متن، صدا و یا هر دو در دسترس‌اند. برخی سرگذشت‌های خودنوشته‌اند. شماری هم در قالب داستان یا با نام مستعار، گوشه‌ای از تجارب زندگی را ثبت کرده‌اند.


از گروه سوم بود

دکتر علی بهزادی روزگاری سردبیر محبوب من بود، نیم قرن پیش با کار در سپید و سیاه دوره‌ای پرنشاط از فعالیت‌های مطبوعاتی‌ام را آغاز کردم و 30 سال بعد، من سردبیر ارشد بودم با خاطره‌های خوشی که در مصاحبه‌هایش از این جابه‌جایی نقل کرده بود. مجله سپید و سیاه بعد از یک دوره پرهیاهوی مطبوعاتی (شهریور 20 تا 28 مرداد 1332) که به آن دوره‌ی استفاده بد از آزادی تربیت نشده هم می‌شود گفت، با وقار و متانت و شخصیت دوست‌داشتنی و قابل احترام در عرصه مطبوعات ایران حضور مؤثر پیدا کرد و به زودی صاحب چنان شهرت و اعتباری شد که نامداران بزرگ آن روزگار، مثل سعید نفیسی، علی دشتی، زین‌العابدین رهنما، محمدحسین میمندی‌نژاد، محمد حجازی، حسینقلی مستعان، ذبیح‌الله منصوری و... جزو نویسندگان آن شدند.


چریک‌ها جامعه ایران را نمی‌شناختند

مائو و هم کاسترو از فرهنگ‌هایی برخاسته بودند که، در عین تفاوت با یکدیگر، تفاوت اساسی با فرهنگ ما داشتند. در فرهنگ ما، دست‌کم در سده بیستم میلادی، تقلید همواره روشی زورمند بوده است. این بدین‌معنا نیست که ما در تاریخ خود انسان‌های مبتکر و آفریننده کم داشته‌ایم. نه، بسیار داشته‌ایم؛ تاریخ علوم در ایران پیش استعماری شاهد بزرگی بر وجود جنبه‌های خلاق قرهنگ ایران است اما شاید در نتیجه شکست‌های پی در پی، از فردای قراردادهای گلستان به بعد، سران مملکت ما راه نجات را در تقلید از فرنگستان موفق و متفوق تشخیص داده باشند.


رونمايي از «تاریخ‌شفاهی نقش نیروی هوایی در انقلاب اسلامی»

آيين رونمايي از كتاب «تاریخ‌شفاهی نقش نیروی هوایی در انقلاب اسلامی» نوزدهم بهمن ماه و به مناسبت دهه‌فجر، با مشاركت مركز اسناد انقلاب اسلامي و نيروي هوايي ارتش در هتل نهاجا برگزار خواهد شد. اين اثر به كوشش مجيد نجف‌پور تدوين شده و به بيان نقش نهاجا در روند پيروزي انقلاب اسلامي پرداخته است.


پيش از آنكه هاشمي رتوش شود

كتاب هاشمی بدون رتوش، هم اسمش و هم خودش بیش از آنکه معلول و حاصل یک برنامه‌ریزی و تحقیق و مطالعات از قبل باشد، نتیجه بخت و اقبال و تصادف بود. اوایل سال تحصیلی 79 ـ 78 بود. اصلاحات در اوج محبوبیت و اقبال بود و اصلاح‌طلبان در فراز ابرهای اقبال عمومی در دانشگاه‌ها و در میان نخبگان و اقشار و لایه‌های تحصیلکرده جامعه، برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب وارد بسیاری «خط قرمز»ها شده بودند و به نبش قبر بسیاری از مسائل «سربه مهر» پرداخته بودند.


۱۵بهمن، پايان ماموريت‌هايزر

ژنرال چهار ستاره آمریکایی رابرت اي.‌هايزر Robert E. Huyser فرستاده كارتر به تهران که در جریان یکی از بزرگترین فرازهای تاریخ ایران و در جريان انقلاب اسلامی‌به تهران سفر کرده بود سرانجام در 15 بهمن 1357 ايران را ترك کرد تا گزارش ماموريت خود را در جلسه كابينه دولت آمريكا مطرح سازد.‌هايزر در آستانۀ سالگرد قیام 19دی قم و شکست کامل رژیم شاه در سرکوب انقلاب، وارد كشور شد. انتخاب او با سابقه مأموریت‏هاي قبلی به ایران و دارابودن روابط شخصی با شاه و فرماندهان نظامی ‌و نيز آشنايي وسيعش با مسائل سياسي و نظامي ايران كاملاً حساب شده بود.


خاطره هفده سال آوارگی به پایان می‌رسد

اواخر دی 1357وقتی خبر خروج شاه از کشور به گوشم رسید. غرق در شادی و سرور جشنی بر پا و با جوانان انقلابی بیروت جلساتی بر ضد حکومت ایران تشکیل دادیم. جوانان گفتند: روی پارچه‌ها چه بنویسیم؟ گفتم: صاحت وجوه الشاهات فی جمیع الساحات ( زشت باد چهره شاهان در سراسر جهان که شاه را مؤنث خطاب نمودم. در یکی از دانشگاه‌های بزرگ بیروت نیز جلسه‌ای با حضور عده زیادی فلسطینی و غیر فلسطینی و یاسر عرفات و سید محمدصالح حسینی (برادر خانم پسرم احمد) تشکیل داده که...


تاريخ شفاهي در جنوب شرق‌آسيا ـ 37

در طول دوره تصدي خارام، م.ر.سني با كوانگ، يكي از رهبران حزب پاراچاتي پات، يگانه حزب داراي اكثريت مخالف در مجلس همكاري مي‌كرد. وقتي از او پرسيدند چرا بعد از تسلط نظاميان از صحنه سياست غايب است ،سني پاسخ داد: اوايل سالهايي كه من در سياست بودم، ميل و محبت و حشر و نشرم با مردم عادي به من روحيه مي‌داد. هنوز به وضوح به خاطر مي‌آورم آن روز بديمن در انتخابات سال 1948 را. روزي كه يك نارنجك دستي به سوي من پرتاب شد، اما يكي از رفقا مرا بغل كرد و خودش را انداخت روي من.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'