شماره 52    |    30 آذر 1390

   


منابع شفاهی و تنوع زبانی آن

زبان را باید یکی از وجوه تمایز منابع تحقیق تاریخی محسوب نمود. آنچه به عنوان منابع مکتوب شناخته می‏شود نتیجه جریان تبدیل محتوای داده‏های نبشته بر کتیبه‏ها، الوح، اسناد و متون تاریخی به زبان نوشتاری رایج و مرسوم هر دوره‏ای است. این زبان، جدا از سبک و سیاق نوشتاری، علامت‏های سجاوندی، املا و انشای هر دوره، از نوعی وحدت ساختاری، دستوری و حتی خوانش برخوردار است. این ویژگی‏ها در آنچه تحلیل و ارزیابی خوانده می‏شود نیز تأثیرگذار است. بدین معنا که برغم نسبی بودن تحلیل و ارزیابی علمی، نوعی وحدت در برداشت اولیه افراد مختلف مشاهده می‏شود. از دیدگاه ماهیتی، این وحدت منتهی به ایجاد نوعی محدودیت در میدان تفکر و اندیشه خواهد شد.
در سوی دیگر، مدارک و منابع شفاهی اعم از داده‏های خاطرات، گفت‏وگوها و مصاحبه‏های تاریخ شفاهی، نقطه‏ی مقابل وضعیت بالا هستند. این مدارک، نه تنها بر تنوع و تعدد منابع پژوهش تاریخی افزوده‏اند بلکه با توجه به زبانِ گفتاری آن، خوانش و در نتیجه امکان تحلیل و بررسی متنوع، متفاوت و نامحدود از آنها به وجود می‏آیند. از آنجا که حوزه استفاده از مدارک شفاهی بسیار گسترده است؛ هر صاحب تجربه‏ای(فردی و جمعی) فرصت بیان و ارائه آن را در فرایندی معین(مونولگ و دیالوگ)می‏یابد. از این رو، تمامیِ ‏اقشار و طبقات اجتماعی و سطوح مختلف جامعه، اعم از فرودستان تا فرادستان، حجم انبوهی از داده‏های تاریخی را تولید کرده و به تولید، بازخوانی و حفظ انواعی از زبانِ گفتاری یاری می‏رسانند.
برای فهم بهتر موضوع، تنها کافی است نیم‌نگاهی به حوزه تاریخ سیاسی ایران معاصر افکنده شود. بخشی از این برش تاریخی به پیروزی انقلاب اسلامی‏بهمن1357 و نیروهای مبارز دخیل در آن(مذهبی، چپ، ملی) اختصاص دارد. عناصر و بخش‏های تشکیل‏دهنده هر گروه نیز قابل تشخیص هستند: سطوح پایینی، سطوح میانی و سطوح بالایی جامعه، هرکدام  با درصد و میزانی از بهره‏مندی و برخورداری از بلوغ  فکری و فرهنگی شرکت دارند. همچنین نقش و جایگاه افراد در هر گروه نیز قابل توجه است. نکته مهم آن است که حتی در محدوده رهبری یک جریان مبارز، با توجه به پایگاه اجتماعی و برخورداری فرهنگی، کاراکترهای متفاوت به چشم می‏خورند. البته باید وضعیت راوی در زمان تولید داده شفاهی را نیز در نظر گرفت. زیرا به طور مسلم، شخصیتِ راویِ زمان رویداد و تجربه با شخصیتِ راویِ زمانِ روایت متفاوت است.
حال به توجه به آنچه بیان شد معلوم می‏گردد که نتیجه تولید داده‏های شفاهی از نظر زبانی و زبان گفتاری چه خواهد بود. مجموعه‏ای از زبان‏های گفتاری تولید شده که هرکدام در جایگاه خود از ارزش خاصی برخوردار است و افزون بر تحقیقات تاریخی می‏توان از آن‏ در پژوهش‏های مربوط به زبان‏شناسی، روان‏شناسی شخصیت، روان‏شناسی تاریخی(روان/تاریخ) و جامعه‏شناسی استفاده کرد.

دکتر مهدی ابوالحسنی
دبیر و مدرس درس تاریخ


زیتون سرخ (۵۲)
خاطرات‌ناهید‌یوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی
انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


آن شب خيلي دلم شكست. بي‌صدا گريه كردم؛ طوري كه با گريه به خواب رفتم. در خواب علي را ديدم. علي گفت: «چرا گريه مي‌كني؟»
ـ لاله شير ندارد.
ـ برايش مي‌خرم. ناراحت نباش.
صبح روز بعد زنگ آپارتمان به صدا درآمد. فكر كردم خواهرم روياست، كه زودتر آمده است. در را باز كردم. فريبرز بود. جعبه‌اي هم همراهش بود. گفتم: «فريبرز اين چيست؟»
ـ شيرخشك است! فكر كردم لاله لازم دارد.
فريبرز در كارخانه توليددارو كار مي‌كرد. شروع كردم به گريه كردن. دستپاچه شد. گفت: «ناهيد! چرا گريه مي‌كني!» ماجراي شب گذشته و خواب علي را برايش تعريف كردم. گفت: «دختر! به من زنگ مي‌زدي. برايت مي‌آوردم.»
ـ تو در خاطرم نبودي.
آن روز فريبرز آمد داخل خانه و با روزبه بازي كرد. برايش شعر «پرياي» شاملو را خواند و رفت. مثل اين بود كه همه دنيا را به من داده‌اند. فريبرز چند بار ديگر هم به ديدن ما آمد. شعري براي روزبه گفته بود كه به من داد. من اين شعر را خيلي دوست داشتم. آن را مدت‌ها نگاه داشتم؛ اما الان نمي‌دانم کجاست. مدتي است آن را گم کرده‌ام. يك ساعتي ماند و رفت. كمي بعد فاطمه خانم آمد. ماجراي جعبة شير را به او گفتم. گفت: «نگاه كن خدا چقدر دوستت دارد.»
ـ خدا اين بچه‌ها را دوست دارد.
از آن به بعد تا اندازة زيادي مشكل شيرخشك لاله حل شد.
براي پاي روزبه نياز بود كه كسي به هلال‌احمر مراجعه كند. من هم كه كسي را نداشتم. ناچار بودم يك يا دو روز در هفته مرخصي بگيرم و روزبه را به هلال‌احمر ببرم. پروتز اول پاي روزبه را يك آلماني ساخت. پروتز را كه به پاي روزبه وصل كرد‏، او بلافاصله به راه افتاد. آن مرد خيلي تعجب كرد. گفت: «برايم خيلي جالب است. اين اولين موردي است كه تا پروتز را به پاي بچه‌اي وصل كردم، بدون آموزش راه افتاد.» از پاي روزبه عكس گرفت. گفت: «مي‌خواهم با خودم ببرم آلمان. مورد جالبي است!»
رفتن به هلال‌احمر با يك بچة يك پا و نوازد چند ماهه، خيلي برايم دشوار بود. غرورم اجازه نمي‌داد از كسي كمك بگيرم. لاله را در آغوشم مي‌خواباندم و روزبه را به مددكاران هلال‌احمر مي‌دادم تا ببرند و برايش پا درست كنند. بعد از مدتي همه كاركنان هلال‌احمر مرا مي‌شناختند. ساخت يك پا حدود دو ماه طول مي‌كشيد. روزبه چون در حال رشد بود، ناچار مرتب بايد پايش را عوض مي‌كردند. بنابراين، من دائم در هلال‌احمر بودم. يادم هست روزي روزبه را برده بودند براي ساخت پروتز، لاله را در آغوش گرفته بودم، روسري‌ام را رويش انداخته بودم و به او شير مي‌دادم. آن‌قدر خسته بودم كه همان‌جا و در همان حالت خوابم برد. خواب عميقي كردم. ناگهان بيدار شدم. لاله نبود. با صداي بلند گفتم: «بچه‌ام! نيست!» مسئولي كه آنجا ايستاده بود گفت: «نگران نباش. لاله را برده‌ايم آنجا خوابانده‌ايم. ديديم تو خوابي، گفتيم ممكن است ناگهان بچه از دستت رها شود و بيفتد.»
كارمندان هلال‌احمر آن‌قدر با من صميمي بودند كه موقع ناهار، به من ناهار مي‌دادند. ديگران بايد خودشان ناهار تهيه مي‌كردند، اما به من مجاني مي‌دادند. با شوخي مي‌گفتند: «تو، روزبه و لاله از اعضاي كادر دائمي هلال‌احمر هستيد!»
براي روزبه و لاله خيلي نگران بودم. دائم مي‌ترسيدم بلايي سرشان بيايد يا يكي آن‌ها را از من بدزد! شب‌ها كه مي‌خواستم بخوابم، روزبه را يك طرف و لاله را طرف ديگرم مي‌خواباندم. يك شب از خواب بيدار شدم، ديدم لاله نيست. هرجا را نگاه كردم، نبود. حتي زير تخت را نگاه كردم، اما خبري از لاله نبود. يقين كردم كه دزد آمده و لاله‌ام را با خودش برده است. نيمه‌شب با گريه و زاري رفتم سراغ فاطمه خانم. بنده خدا هراسان از خواب بيدار شد و پرسيد: «چه شده؟ چرا گريه مي‌كني؟»


 

تسلیت

در نهایت شگفتی، با خبر شدیم برادر بزرگوار همکار ارجمندمان، سرکار خانم راحله صبوری، درآغاز دهۀ سوم زندگی در آن سوی زمین، و در عین ناباوری خویشانش دار فانی را وداع گفته است. همکاران سایت تاریخ شفاهی ایران، این ضایعه تلخ را به ایشان و خانواده ارجمندشان تسلیت گفته و برای آن جوان برومند، طلب مغفرت می کنیم؛ باشد که در کنار برادر شهیدش آرام گیرد. یادش گرامی باد!


خاطرات مردي گمنام از تاريخ جنگ ايران منتشر مي‌شود

به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران؛ خاطرات سرهنگ «محمد علی شریف‌النسب» به عنوان یکی از فرماندهان نیروهای مردمی در مقاومت 34 روزه خرمشهر در میان خاطرات مربوط به مقاومت های خرمشهر مهجور مانده است. آمنه آدینه، یکی از نویسندگان جوان حوزه ادبیات دفاع مقدس نیز به سفارش دفتر ادبیات و هنر مقاومت حوزه هنری، به شیوه مصاحبه و تاریخ شفاهی خاطرات این سرهنگ بازنشسته ارتش را از دوران کودکی تا روزهای مقاومت خرمشهر جمع‌آوری کرده و تا کنون 90 ساعت مصاحبه ضبط كرده است.


سر و كله «لشكر آچار به دست‌» به زودي پيدا مي‌شود

به گزارش سايت تاريخ شفاهي ايران؛ كتاب لشكر آچار به دست شامل خاطرات رضا نيك‌آئين، يكي از نيروهاي فنی در ستاد پشتيباني جنگ تحميلي، توسط سعيد علامیان به رشته تحرير درآمده و به زودي با مشاركت سازمان حفظ آثار و نشر ارزش هاي دفاع‌مقدس سپاه و بسيج (نشر فاتحان) و بسيج اصناف منتشر مي‌شود.


انتشار كتاب «شيخ‌المعاونين ما كجاست؟»؛ خاطرات نخستين معاون وزارت امور خارجه

به گزارش سايت تاريخ شفاهي ايران؛ خاطرات شفاهي «محمد عرب» نخستين معاون علي‌اكبر ولايتي، در وزارت امور خارجه با عنوان شيخ‌المعاونين ما كجاست؟ و خاطرات خادم القرآن دكتر محمد صادقي تهراني به قلم حسين روحاني صدر به نگارش درآمده و به زودی منتشر مي‌شوند.


مژه‌هاي سوخته

حامد كلاهدوز فرزند شهيد يوسف كلاهدوز، قائم مقام سپاه پاسداران در سال‌هاي جنگ، زندگينامه مستند داستاني پدر خود را در اثري با عنوان «مژه‌هاي سوخته» نوشته و به همت مركز اسناد و تحقيقات دفاع‌مقدس به چاپ رسانده است. اين اثر، اولين كتابي است كه در آن، فرزند يك شهيد به نگارش زندگينامه پدر خود پرداخته است.


گزارش سومين نشست تخصصي خاطره‌نويسي دفاع مقدس

سومين نشست تخصصي خاطره نويسي دفاع‌مقدس، عصر(26 آذر 90) با محوريت تاريخ شفاهي اين حوزه با حضور «رحيم نيكبخت» نويسنده و كارشناس تاريخ، «مرتضي ميردار» مسوول بخش ضبط تاریخ شفاهی مرکز اسناد انقلاب اسلامی و «يعقوب توكلي» پژوهشگر و نويسنده، با همكاري بنياد حفظ آثار و نشر ارزش‌هاي دفاع‌مقدس در سراي اهل قلم برگزار شد.


آموزش تدوين تاريخ‌شفاهي دفاع‌مقدس

دانشگاه امام حسين(ع) اصفهان، ميزبان مرحله سوم كارگاه آموزش تدوين تاريخ‌شفاهي لشكرهاي 14 امام حسين(ع) و 8 نجف اشرف در سال‌هاي دفاع‌مقدس خواهد بود. اين كارگاه به آموزش چگونگي ويرايش و انتشار خاطرات جنگ، اختصاص خواهد داشت.


ورود محمد رضا شاه به پاناما با پادرمياني دولت آمريکا

محمدرضا پهلوي که از 26 دي 1357 در بحبوحه انقلاب اسلامي از ايران گريخته بود تا 5 مرداد 1359 و زمانی که در قاهره درگذشت، در سرگرداني و آوارگي بود. او در اولين مرحله از سفر بدون بازگشت خود وارد آسوان مصر شد و به هنگام ورود به مصر مورد استقبال رسمي سادات رئيس‌ جمهور اين كشور قرار گرفت. وی سپس در دوم بهمن 1357 با بدرقه رسمي سادات، مصر را به قصد مراكش ترك كرد. ملك حسن، شاه و همراهانش را به ‌مدت 67 روز در كاخ «جنان‌الكبير» در حومه پايتخت مستقر نمود.


جايگاه تاريخ شفاهي در تحقيقات تاريخي

بنا به موضوع موردبررسي در تحقيقات تاريخي مورخان مي توانند از منابع متفاوتي براي پژوهشهاي خود استفاده كنند هر چه اين تحقيقات به حوزه هاي تاريخ اجتماعي و مردم نزديكتر باشد ارزش منابع شفاهي به علت ماهيت عمومي بيشتر است. در اين مقاله به جايگاه تاريخ شفاهي در تحقيقات تاريخي و بررسي ارتباط بين مورخان و تاريخ شفاهي خواهيم پرداخت و ...


فرمانده غریب

از آبان ماه سال 56 که دانشجوی دانشگاه علم و صنعت بودم با محمود شهبازی آشنا شدم. علت آشنایی هم دانشکده مشترک ما در دانشگاه بود. من متالوژی می‌خواندم و او مهندسی صنایع که این دو رشته، دروسشان مخصوصاً در دروس پایه مشترک بود. در آن روزها که مبارزات سیاسی علیه رژیم شاه انسجام بیشتری داشت بسیار فعال بود و نقش مؤثری ایفا می‌کرد. آن زمان شهید شهبازی از نیروهای هماهنگ‌کننده تظاهرات دانشجویی در دانشگاه بود...


مسیرهای جدید در تاریخ شفاهی فلسطین

چهار کتاب یاد شده به اشکال مختلف، نشان می‏دهند چگونه تاریخ شفاهی فلسطین همزمان با استمرار مستندسازی واقعه روز نکبت (که با تشکیل دولت اسرائیل در 15 ماه می سال 1948، آوارگی اعراب بومی فلسطینی را به همراه داشت) عرصه‌های تازه‌ای را به نمایش می‌گذارد. آثار مورد بحث در این مقاله کوشیده‌اند تا ظهور نسل جدیدی از دانش‌پژوهان فلسطینی و نقش محوری زنان در بازتعریف تاریخ شفاهی فلسطین را برجسته نمایند. زنان فلسطینی که شهروندان اسرائیلی محسوب می‌شوند، جایگاه ویژه‌ای در این میان به خود اختصاص داده‌اند.


گزارشی از طرح تاریخ شفاهی زنان سیاسی و مبارز در دوران پهلوی دوم و انقلاب اسلامی

طرح تاریخ شفاهی زنان سیاسی و مبارز در دوران پهلوی دوم و انقلاب اسلامی ایران از سال 1385 تاكنون در حال انجام است. این طرح كه از طرف مركز نشر آثار امام (ره) توسط اینجانب در جریان است در دو مرحله صورت گرفته است. مرحله اول مصاحبه با ده نفر از خانمها می‌باشد كه اغلب زندانی سیاسی بودند و در 500 صفحه تدوین و زیر چاپ است. در مرحله دوم كه شامل سه بخش می‌باشد هم اكنون جریان دارد.


تاریخ شفاهی: روایت، ذهنیت، گفتگو

در این مجموعه (در پنج بخش: زبان یا رموز زبانشناسی؛ جنگ؛ ترنی (Treni)، ایتالیا؛ هارلن (Harlan)، کنتاکی؛ پایان قرن) مقالات پراکنده او (به زبان‏های ‏فنلاندی، کاتالونیایی، ایتالیایی، اسپانیایی) از سال 1979 تا 2006جمع‏آوری شده است، که کم و بیش برای جامعه خوانندگان به زبان انگلیسی شناخته شده هستند و تمام آنها به گذشته و حال توامان تعلق دارند:


تاريخ شفاهي در جنوب شرق‌آسيا 31

فرآيند روايت در مصاحبه: استنساخي كه ما خودمان صورت داديم در پي مدافه‌اي است كه پيش از اين راجع به اسناد و اطلاعات داشتيم. و اين امر با مطالعه كلي متن دستنوشته شروع شد. متعاقباً متن خوانده شد و خوانده شد تا چندين مرتبه، آنقدر كه فكر مي‌كرديم لازم است. در اين زمان ما فقط روي خود متن و اين كه آن به ما چه مي‌گويد تأكيد كرديم. برخي از دغدغه‌هاي خاطر ما مربوط به شنيدن متوالي عناويني بود كه به نحوي از حرفهاي ما راجع به شرح حال و ترتيب آن نشأت گرفته بود.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'