لزوم توجه به جایگاه استفاده از تاریخشفاهی در تحقیقات دانشجویی در ایران
یكی از مسائلی كه در چند سال اخیر با وجود گسترش سریع، كمتر مورد توجه دست اندركاران تاریخشفاهی در ایران قرار گرفته، استفاده از تاریخشفاهی در تحقیقات وخصوصاً پایاننامههای دانشجویی است. تاكنون استفاده از تاریخشفاهی در قالب چاپ خاطرات و تحقیقات توسط پژوهشگران مد نظر بوده و دانشجویان كمتر به چشم آمدهاند. مصداق عینی این مطلب حضور ضعیف دانشجویان در همایش های تاریخشفاهی برگزار شده درسالهای اخیر است. رشد دانشجویان تاریخ در مقطع تحصیلات تكمیلی، ماهیت بین رشته ای تاریخشفاهی وتوجه دانشجویان به تاریخ معاصر باعث شده تا منابع شفاهی در دسترس دانشجویان قرار گیرند. اما عواملی باعث شده تا این روی آوری چندان به نفع دانشجو و تاریخشفاهی واقع نشده و اثرات مثبت كمی به همراه داشته باشد. نگارنده به عنوان كارشناس تاریخشفاهی، دانشجوی دكترا و مسئول بایگانی تاریخشفاهی آستان قدس رضوی كه با این دانشجویان كمابیش برخورد داشته و از نزدیك با مشكلات آنها آشنا شدهام مهمترین این مشكلات را به شرح زیر میتوانم طبقه بندی کنم:
1- اكثر دانشجویان تاریخ با تاریخشفاهی آشنا نیستند.
2- دیدگاه موجود درباره منابع شفاهی و اهمیت آنها در تحقیقات تاریخی ضعیف است.
3- بسیاری از دانشجویان با مراكز تاریخشفاهی آشنا نیستند.
4- دانشجوبان نمیدانند از مصاحبه های تاریخشفاهی چگونه استفاده کنند.
5- روی آوردن دانشجویان به مصاحبه های تاریخشفاهی نه از روی علاقه، که بیشتر از روی الزام به پیدا كردن اطلاعات و پركردن پایان نامه است.
6- بسیاری از دانشجویان تفاوت میان اسناد شفاهی و شواهد شفاهی را نمیدانند.
7- بیشتر دانشجویان به خاطر کمبود وقت و سختگیری دانشگاهها در اتمام پایاننامهها در مورد مقرر باعث می شود آنها به ناچار و نه از روی علاقهمندی به استفاده شتابزده از منابع شفاهی بپردازند.
8- دانشجویان نمیدانند که در متن پژوهش خود چگونه از مصاحبه استفاده کرده و در فهرست منابع به آن ارجاع دهند.
9- برای استفاده از منابع شفاهی به عنوان منبع اصلی یا مكمل دیدگاه یا راهکاری وجود ندارد.
10- دانشجویان با چگونگی و فیش برداری مصاحبه و استفاده آن در متن آگاه نیستند.
11- دانشجویان با مستند سازی اطلاعات شفاهی و استفاده از منابع جانبی آشنا نیستند و این باعث می شود از تاریخشفاهی، نادرست استفاده شود.
12- دیدگاه اساتید راهنما درباره استفاده از تاریخشفاهی گاه، برای دانشجو مشکل ایجاد می کند.
دانشجویان به عنوان مهمترین قشر تحصیلكرده می توانند نقش زیادی در گسترش تاریخشفاهی در تحقیقات تاریخی داشته و با توجه به ماهیت عمومی تاریخشفاهی، از آن به عنوان ابزار پژوهشی در زمینه های مختلف استفاده کنند. سوال این است كه با توجه به موارد ذكر شده چه راه حل های برای برطرف كردن مشكلات دانشجویان و استفاده صحیح از منابع تاریخشفاهی وجود دارد؟ قطعاً وضعیت فعلی نه به سود دانشجویان و نه تاریخشفاهی است و باید تغییرات جدی در این زمینه صورت گیرد. دانشگاهها، مراكز تاریخشفاهی و دانشجویان عوامل مؤثر دراین عرصهاند.
اینکه دانشجویان با تاریخشفاهی آشنا نیستند و استفاده از آن را نمیدانند، مسألهای است که باید دردانشگاهها حل شود. در این خصوص موارد زیر را میتوان به گروههای تاریخ برا یبهبد ین وضعیت توصیه کرد:
1- افزودن واحد درسی با عنوان «تاریخشفاهی»
2- آموزش استفاده از منابع شفاهی در درس روش تحقیق
3- تشویق دانشجویان به استفاده از تاریخشفاهی در درسهایی مانند تاریخ محلی و تاریخ معاصر
4- بهره گرفتن از اساتید آشنا با تاریخشفاهی در پایاننامههای با موضوع تاریخ معاصر
5- آشنا ساختن دانشجویان با مراكز تاریخشفاهی
6- ارائه موضوعات مرتبط با تاریخشفاهی
7- آشنا ساختن استادان تاریخ معاصر با تاریخشفاهی
8- ایجاد بانک اطلاعات از پایان نامه ها و پژوهشهایی که از منابع شفاهی بهره برده اند.
9- اختصاص وقت به پایاننامههایی كه از مصاحبه های تاریخشفاهی استفاده می كنند
10- تشكیل آرشیوهای شفاهی در دانشگاهها با استفاده ازتوان دانشجویان
11- تهیه ابزارها و امکانات فنی لازم برای طرحهای تاریخشفاهی
مراکز تاریخ نیز باید به عنوان عامل مؤثر دیگر باتوجه به آشنا نبودن دانشجویان با آرشیوهای شفاهی و نحوه استفاده از مصاحبه ها در صدد انجام موارد زیر برآیند:
1-معرفی صحیح مركز و كاركرد آن به دانشجویان
2- ساماندهی صحیح اطلاعات برای دسترسی آسان
3- آموزش نحوه صحیح استفاده و ارجاع دهی به منابع شفاهی
4- آموزش استفاده از منابع مكمل در تاریخشفاهی
5- توجه به مستندسازی صحیح اطلاعات شفاهی
6- انتشار منابع شفاهی و اطلاع رسانی صحیح
7- تسهیل بیشتر در استفاده دانشجویان از بایگانیهای منابع شفاهی در این مراکز
نقش مراكز در وضعیت فعلی با توجه به ناكارآمد بودن جایگاه دانشگاهها در آموزش تاریخشفاهی بسیار حساس است. در حال حاضر این مراكز دست اندركاران اصلی تاریخشفاهی در کشور هستند. این مراکز باید در خصوص ساماندهی منابع شفاهی و آموزش دانشجویان بیش از گذشته فعال باشند.
اما دانشجویان مظلومترین و در عین حال مهمترین عامل در این عرصه هستند. مظلوم از این جهت كه آنها از یك طرف چنانچه باید درباره تاریخشفاهی در دانشگاه نیاموخته و اصول اولیه استفاده از منابع شفاهی را نمیدانند؛ از طرف دیگر موظف هستند پایاننامههای خود را با اساتیدی بردارند كه نمی توانند به آنها كمكی کنند و گاه اعتقادی به استفاده از مصاحبه ها ندارند؛ مشکل دیگر آن است که بعد از دردسر زیاد و پیدا كردن مراكز تاریخشفاهی، با افرادی سروكار پیدا میكنند كه با طبقه بندی منابع شفاهی آشنایی نداشته و مصاحبه ها را نه به قصد اطلاع و خدمت رسانی بلكه به قصد انتشار خاطرات انجام میدهند. در این مراگز معمولاً ساماندهی اطلاعات براساس معیارهای درست صورت نگرفته و منابع شفاهی به سختی در اختیار دانشجو قرار میگیرد. اگر این مشكلات را به كمكاری برخی دانشجویان در انجام دقیق تحقیقات بگذاریم، می شود به وضعیت بد استفاده از تاریخشفاهی در تحقیقات دانشجویی پی برد. علی رغم این مشکلات باتوجه به گامهای خوبی كه در دانشگاهها در راه گسترش تاریخشفاهی برداشته شده است و نیز گسترش ارتباط بین مراكز و محققان تاریخشفاهی با یکدیگر امیدواریم روند استفاده از تاریخشفاهی در دانشگاهها روزبهروز گسترش یافته و از ساختار بهتری برخوردار گردد و ظرفیت نیروی عظیم دانشجویان برای گسترش تاریخشفاهی بیش از گذشته استفاده شود.
ابوالفضل حسن آبادی
کارشناس تاریخ شفاهی و دانشجوی دکتری رشته تاریخ محلی دانشگاه اصفهان