شماره 14    |    4 اسفند 1389

   


سهم خواهی از تاریخ با متد تاریخ شفاهی
در دنیای مدرن امروز، بسیاری از روش های کهنه منسوخ شده است. مورخین،جامعه شناسان، روانشناسان و... با استفاده از الگوهای جدید سعی در ارائه پژوهش های نو دارند. تاریخ شفاهی با اینکه در ایران نوظهور است؛ ولی علاقه مراکز به این شیوه پژوهشی نشان از اهمیت آن در مطالعات تاریخی دارد. به بیانی این شیوه بسیاری از موانع را طی کرده و با مستند کردن روایت های گوناگون سعی در مستند جلوه دادن تحقیقات تاریخی است.هرچند در این شیوه اطلاعات جمع آوری شده به عنوان بخشی از مستندات پژوهشگر مورد نظر است ولی اگر دقت کافی در جمع آوری نباشد بزرگترین آسیب به مطالعات تاریخی وارد خواهد شد.
شنیدن اخبار تشکیل مراکز جدید تاریخ شفاهی گر چه موجب خوشحالی است؛ اما با تأمل در استراتژی و اهداف خاصی که این مراکز دارند جمله ای مشهدی" پس سهم مو چی شد" در ذهن متبادر می شود. حکایت تاریخ شفاهی در جامعه ما حکایت روایتگری مشخص با اهداف و زمینه های از پیش تعین شده است. هر یک از مراکز تاریخ شفاهی در داخل با پرداختن به موضوعات مورد علاقه در واقع به دنبال پر رنگ کردن سهم شان در تاریخ نگاری هستند. در این میان کار جهتمند سبب شده است سهم برخی از افراد،گروه ها و احزاب و... فراموش و یا نادیده گرفته شده اند، و می بینیم حتی برخی از موضوعات مهم تاریخی نیز در نوبت پژوهش قرار ندارند.
چنین به نظر می رسد مراکز تاریخ شفاهی در داخل کشور از یک متد خاصی پیروی نمی کنند و سلیقه ای عمل کردن این مراکز، قطعا تاریخ نگاری را در آینده با مخاطرات جدی مواجه خواهد کرد. تخصصی شدن پروژه های تاریخ شفاهی نیاز به آموزش محققان این عرصه طلب می کند. بدون آموزش حاشیه هایی بر روایت های جمع آوری شده وارد است، از جمله این که پژوهشگران در آینده با دنیایی از اطلاعات ولی نه چندان مستند مواجه خواهندشد.
شاید برای برخی از این مراکز، تاریخ مهم نباشد بلکه بینش وفکر نسبت به تاریخ دارای اهمیت است.تاریخ شفاهی یک روش خاص با تعاریف وچهارچوب های مشخص شده ای است، و چنان نیست که فردی بخواهد یک تفسیر جدیدی از این شیوه داشته باشد. اگر محقق تاریخ شفاهی نتواند خود را به زمان واقعه نزدیک کند مستندات جمع آوری شده ثبات چندانی ندارند.
سهم چه کسانی یا گروههایی در تاریخ شفاهی نادیده گرفته شده است؟ با نگاه دقیق به واژه "سهم خواهی" از تاریخ شفاهی و تامل بر آن معلوم می شود سهم خیلی از گروه ها در تاریخ ایران نادیده گرفته شده است.آن چه که در عمل می بینیم این است که  تمام تلاش محققان در راستای موضوعات مشخص از پیش تعیین شده در تاریخ شفاهی است نه در جهت یافتن  سوژه های جدید با موضوع متفاوت. البته نباید از نظر دور داشت که برخی از  سوژه ها با فرهنگ جامعه ما در تعارض است و مطرح کردن آنها با اما و اگرهایی همراه می شود و حتی نمی توان به برخی از این سوژه ها نزدیک شد.
 با این که تاریخ شفاهی  نتوانسته به تبیین و توصیف سهم برخی جریان ها، گروهها و افراد مؤثر در صحنه تاریخ بپردازد، اما شاهدیم برخی نظریه پردازان تاریخ شفاهی  شعار می دهند "تاریخ شفاهی راهی برای دمکراتیک کردن تاریخ است" و بایستی تاریخ نگاری شفاهی را به تمام لایحه های جامعه برد. از حرف، نظر و شعار تا عمل راه بسیار است. به راستی دردنیای واقعی سوژه هایی وجود دارند که جایی برای تحقیقات تاریخ شفاهی نیافته اند.حتی گاهی محقق تاریخ شفاهی این سوژه ها را می بیند و حداکثرمی شنود اما نمی تواند آنها را روایت و ثبت کند.
شرایط فرهنگی و سیاسی حاکم برجامعه، عدم حمایت مراکز تاریخ شفاهی، کاربردی نبودن برخی از پژوهش های تاریخ شفاهی، به حاشیه کشاندن برخی افراد و گروه ها و...، نگاه سیاسی به تحقیقات تاریخ شفاهی، دولتی بودن مراکز تاریخ شفاهی و... از جمله علت هایی هستند که بین نظر و عمل فاصله گذاری می کنند.
نکته آخر این که اقبال و حرکت پر شتاب تاریخ شفاهی در بعضی موضوعات از باب جهت گیری و فضای موجود سیاسی و فرهنگی حاکم بر جامعه است؛ نه از باب توجه چند سویه به ابعاد و زوایای مختلف آن موضوعات.به طور حتم برای پژوهشگران و مورخان مهم آن است که یک موضوع از زوایای مختلف مورد بررسی قرار گیرد نه آنکه هدف و نیت یک جریان غیر تاریخی ذهنی و آرمانی تامین شود.

غلامرضا آذری خاکستر
کارشناس کارشناس تاریخ شفاهی مرکز اسناد آستان قدس رضوی


زیتون سرخ (۱۴)

خاطرات‌ناهید‌یوسفیان

گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی

انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)

دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت

نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


با خودم گفتم: «به زبان فارسي بهتر و صميمي‌تر مي‌توانم با خدا ارتباط برقرار كنم!» اين بود كه معني نماز را به زبان فارسي ياد گرفتم و شروع كردم نمازم را به زبان فارسي خواندن. يعني حمد و توحيد و سجده و ركوع و قنوت را به فارسي مي‌خواندم. ابتدا خيلي مشكل بود اما كمي بعد در خواندن روان شدم. بخشي از سال آخر دبيرستان و سال اول دانشگاه نمازم را به فارسي مي‌خواندم.
سرانجام در خردادماه  سال 1349 در رشته رياضي از دبيرستان دخترانه ايران‌دخت اراك با معدل هجده و شصت و يك صدم ديپلم گرفتم. شاگرد اول هم شده بودم و مدرسه به همين خاطر، جايزه‌اي به من داد.
ورزش را خيلي دوست داشتم و در رشته دو در سراسر دوران دبيرستان در ميان مدارس دخترانه اراك اول بودم. خيلي دلم مي‌خواست پليس بشوم. يكي از دوستانم پليس شده بود و دلم مي‌خواست مثل او شوم. مي‌خواستم با دزدها و مجرمان مبارزه كنم. پليس بودن برايم جاذبه خاصي داشت. از اين رو از اراك به تهران رفتم و در آزمون دانشگاه پليس شركت كردم. آزمون دو قسمت علمي و عملي داشت و من در هر دو مرحله قبول شدم. ميان همه دختراني كه در آزمون شركت كردند، نفر دوم شدم. دانشگاه پليس طي نامه‌اي رسماً اطلاع داد كه دوم شده‌ام. پدرم به شدت با پليس شدن من مخالفت كرد و گفت: «حق نداري پليس شوي.»
ـ اما من پليس شدن را دوست دارم. بايد بروم.
ـ غلط مي‌كني! من نمي‌گذارم بروي.
ـ چرا؟
ـ چرايش را بعدها مي‌فهمي. تو بايد بروي دانشگاه و درس بخواني.
ـ اما...
ـ اما بي‌اما. همين‌كه گفتم!
بعدها متوجه شدم كه حق با پدرم بود. اگر پليس مي‌شدم و به شهرباني و ارتش راه مي‌يافتم، مزدور رژيم شاه مي‌شدم و اين چيزي نبود كه پدرم را راضي كند. او آرزوهاي طلايي ديگري براي من داشت.
در همان روزهايي كه براي شركت در آزمون دانشكده پليس به تهران رفته بودم، روزي با دخترخاله‌ام به گردش رفتيم. همين‌طور كه در خيابان راه مي‌رفتيم جوانكي از كنار دخترخاله‌ام رد شد و او را اذيت كرد. دخترخاله‌ام خيلي ناراحت شد. خودم را به آن جوان رساندم و چنان او را زدم كه شروع كرد به التماس كردن و معذرت خواستن و از من مي‌خواست كه رهايش كنم؛ ولي من تا آنجا كه مي‌توانستم او را زدم.
در آن روزها بدني ورزش‌كار و چابك داشتم و اجازه نمي‌دادم كسي به من تعرض كند يا حتي حرف ناخوشايندي بزند. اگر جواني به من متلك مي‌گفت، با او برخورد فيزيكي مي‌كردم. برخي دوستانم مي‌گفتند: «اخلاقت مثل لات‌ها است! ظرافت‌هاي دخترانه نداري!» و من پاسخ مي‌دادم: «خب نداشته باشم!»‌



 

گزارش دومین همایش ایران و استعمار انگلیس

دومین همایش ایران و استعمار انگلیس، سوم اسفند ۱۳۸۹ در تالار علامه امینی دانشگاه تهران به همت مجمع‌ هماهنگي مراكز تاريخ‌پژوهي و بانكهاي اسنادي (مهتاب)، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، مراکز مرتبط با حضور علاقه مندان و پژوهشگران برگزار شد.


شبکه تاریخ شفاهی آمریکای لاتین

در دسامبر 2010، شبکه تاریخ شفاهی آمریکای لاتین (که REHALOمخفف اسپانیایی آن است) به طور رسمی تاسیس شد. هدف از ایجاد این شبکه، تبادل، بحث و گفتگو، تولید و رواج تاریخ شفاهی در آمریکای لاتین است. این شبکه یک انجمن حرفه‌ای نیست. بلکه نتیجه اتحاد چند انجمن است. به این معنی که RELAHO وابسته به فرد خاصی نیست. این شبکه وابسته به انجمن‌های ملی تاریخ شفاهی، گروه‌های تحقیقاتی، انجمن‌های محلیِ خاطره‌نگاری و پروژه‌های مدرسه‌ای است.


یاد شماره 97 و 98

روش شناسی تاریخ شفاهی، معمای بازسازی گذشته، این تیتر و زیر تیتر فصلنامه شماره 97 و 98 (پاییز و زمستان 1389) یاد است. این نشریه با بحثی تحت عنوان «پیش ازهر چیز» آغاز می شود. علت انتخاب تیتر روش شناسی تاریخ شفاهی را باید در این بحث جست: ضعف تاریخ نگاری اسلامی و ایرانی – در وضع موجود- در حوزه و دانشگاه، ریشه در عقب افتادگی ما –با نگاهی معطوف به مقوله ای چون روش شناسی- دارد.


مجموعه مقالات «ايران و استعمار انگليس»

«ايران و استعمار انگليس» مجموعه‌اي است كه مقالات ارائه شده به اولین همايشي با همين عنوان را در خود جاي داده است. همايش مزبور که در 23 مهر 1387 در تالار علامه اميني دانشگاه تهران برگزار شد، گامي در جهت بازشناسي مباني رفتاري استعمارگران انگليسي بوده است.


تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مهاجرت امام خمینی به پاریس تا پیروزی

پیروزی انقلاب اسلامی، وابسته به علل و عوامل متعددی بود؛ اما سه علت اصلی که مورد تأکید محققان است در این زمینه بیش‏تر مورد توجه قرار گرفته است: نخست، باورهای دینی و اعتقادات اسلامی مردم ایران، دوم، وحدت مردم و مبارزات سیاسی آن‏ها و سوم، رهبری قاطع و بی‏نظیر امام‏خمینی. این سه عامل پس از آن که در کنار یک‏دیگر قرار گرفتند و یک مثلث را تشکیل دادند به نیروی قدرتمندی تبدیل گردید و رژیم پهلوی را سرنگون ساخت.


انتشار ويژه‌نامه انقلاب اسلامی در مشهد

ويژه‌نامه انقلاب اسلامی مشهد با مدير‌مسئولی «غلامحسين نوعی» روز 22 بهمن‌ماه منتشر و در اختيار علاقه‌مندان به مباحث تاريخ انقلاب اسلامی مشهد قرار گرفت. نويسندگانی چون «ابوالفضل حسن‌آبادی، غلامرضا جلالی، غلامرضا آذری خاكستر، مهدی حسامی، هادی خوش‌افتخار، علی سوزنچی كاشانی، رقيه فروهر، سكينه يوسفی، جواد روحانی‌نژاد و ... »در اين ويژه‌نامه مقالاتی نوشته‌اند.


"پاسياد پسر خاك" تازه مي‌شود

نويسنده كتاب "پاسياد پسر خاك" در صدد است خاطرات حجت‌الاسلام سيدمحمدحسن ابوترابي، نايب رييس مجلس شوراي اسلامي و تعدادي از كارمندان صليب سرخ جهاني را درباره مبارزات و دوران اسارت مرحوم حجت‌الاسلام سيدعلي‌اكبر ابوترابي‌فرد، به اين كتاب اضافه كند. اين اثر تقدیر شده در بخش ايثار و شهادت بيست‌وهشتمين دوره جايزه كتاب سال جمهوري اسلامي ايران، در نوزدهمين هفته كتاب جمهوري اسلامي (آبان سال 1390) مورد تجليل قرار مي‌گيرد.


برگزيدگان جشنواره خاطره‌نويسي آذربايجان‌شرقي معرفي مي‌شوند

اختتاميه اولين جشنواره خاطره‌نويسي دفاع‌مقدس استان آذربايجان شرقي با حضور هدايت‌الله بهبودي، مدير دفتر ادبيات انقلاب اسلامي برگزار خواهد شد. مراسم اختتاميه اين جشنواره ادبي، ساعت 15:30 چهارم اسفند ماه با حضور هدايت‌الله بهبودي، مدير دفتر ادبيات انقلاب اسلامي حوزه‌هنري، در مجتمع فرهنگي ـ هنري دكتر مبين در شهر تبريز آغاز خواهد شد.


خاطره و تاریخ شفاهی

علمی شدن و روشمند شدن تاریخ شفاهی، رشته‌ای را پدید آورده است که در بسیاری از رشته‌های علوم انسانی به کار می‌آید و یا از آنها بهره می‌برد. این رشته در واقع بر پایه استخراج و تنظیم و تحلیل خاطرات به وجود آمده است. خاطرات علاوه بر تاریخ شفاهی، می‌توانند منبعی برای ادبیات و هنر نیز به حساب آیند. خاطره‌نگاری تخصصی است که می‌تواند دانسته‌های محصور مانده در اذهان را از انحصار فایده‌مندی و کارکرد فردی‌شان خارج سازد.


شرح حال‌نويسي از مشاهير تاريخي

«شرح حال‌نويسي» يا همان نگارش زندگي‌نامه افراد، يكي از روش‌هاي رايج در نويسندگي است كه از ديرباز مورد توجه برخي از نويسندگان قرار داشته و در آن به رويداد‌هاي زندگي مشاهير دين و دانش و بزرگان ادب و سياست پرداخته مي‌شود.


تاریخ‌نگاری ما!

گرچه نقد و کاربرد نگاه انتقادی، از ضرورت‌های پیشرفت و رشد نظریه‌ها و علوم است اما به این اعتبار که تاریخ را مادر علوم و دانش دانسته‌اند- و این البته حرف درستی است؛ چرا که هیچ دانشی صرف‌نظر از تاریخ، خود قادر به پویش نیست- نقد تاریخ و تاریخ‌نگاری از اهمیت دوچندانی برخوردار است.


تاريخی گري و شناخت انتقادي

علم تاريخ، شايد همزمان با تاریخ‌نگاري متولد شده باشد. زيرا رويكرد مورخ به وقايع، لزوماً بر گزينش استوار است و اين گزينش، حتماً حكمت و علتي دارد. براهين و قضايايي كه به تبيين اين حكمت و علّت مي‌پردازد، نطفه‌هاي اوليه علم تاريخ، روش‌شناسي تاريخ، فلسفه‌ی تاريخ، نقد تاريخ و تاريخ‌پژوهي را ايجاد مي‌كند.


وداع با حافظ ميراث شفاهي دوران صفويه

«بالابيگم عبدالرحيم‌زاده» بانوي 111 ساله اردبيلي در روستاي شيخ كلخوران زادگاه شيخ صفي‌الدين اردبيلي به درود حيات گفت. ويژگي اين بانوي كهنسال داشتن لهجة دوران صفويه در زبان تركي آذري بود. با درگذشت اين بانوي زنده‌دل كه هرگز احساس پيري نمي‌كرد، لهجه ويژة دوران صفويه نيز از اين روستا براي هميشه رخت بربست. بالابيگم خود تاريخ شفاهي نه فقط اين روستاي تاريخي و تاريخساز جهان تشيع بلكه گوياي تاريخ شفاهي اين خطه از ايران بود.


شهر، سياست و اقتصاد در عهد ايلخانان

کتاب "شهر، سیاست و اقتصاد در عهد ایلخانان" تألیف دکتر سید ابوالفضل رضوی در 480 صفحه و شمارگان 1000 نسخه از سوی مؤسسه انتشارات امیرکبیر منتشر شده است. برای آشنایی بیشتر با این کتاب مقدمه آن در ادامه می آید: مغولها به مانند ديگر استپ نشينان با شهر و شهر نشيني بيگانه بودند و نمودهاي حيات شهري را ارجي نمي نهادند. ياساي چنگيزي بي توجهي به حيات شهري را در خود داشت و مغولها را از زندگي در شهرها منع مي كرد..


جان مایه ی تاریخ

ابن‌خلدون، سياستمدار، جامعه‌شناس، تاريخ‌نگار، فقيه و فيلسوف مسلمان در قرن هشتم و اوايل قرن نهم هجري است. در ميان صاحب نظران عرب يا ايراني كه در زمينه دولت مطالبي را نگاشته‌اند، شمار بسيار اندكي چون ابن‌خلدون مي‌توان يافت كه دولت را به عنوان پديده‌اي كه طبيعتاً متحول و همچنين در حال تكامل است، به حساب آورده‌اند.


اسطوره و تاريخ

پرواضح است كه اسطوره و تاريخ بحثي بسيار درازدامن است و مي‌توان درباره‌ی اين دو موضوع جداگانه و يا روي هم سخنان فراواني گفت، چنان‌كه اسطوره‌پژوهان و تاريخ‌پژوهان درباره‌ی هركدام از زاويه‌هاي مختلف كتاب‌ها و مقالات فراوان نوشته‌اند. گرچه عنوان اسطوره و تاريخ براي نوشتار حاضر بسيار كلي مي‌نمايد، اما سعي و هدفم بر اين است كه با پرهيز از كلي‌گويي، با چيدن برخي ديدگاه‌هاي صاحب¬نظران اين دو حوزه كنار هم و شرح و تحليل و برجسته كردن آن‌ها گوشه‌هايي از ارتباط و پيوند اسطوره با تاريخ و يا تاريخ با اسطوره (از حيث تأثيرگذاري و تأثيرپذيري) را به اختصار مشخص نمايم.


آينده ‌نگري در مصاحبه ‌هاي تاريخ شفاهي

اهميت تاريخ شفاهي و كسب اطلاعات تاريخ معاصر از طريق مصاحبه، با توجه به اين‌كه اسناد و كتاب‌ها به تنهايي نمي‌توانند همه چيز را راجع به گذشته ما بگويند، براي اكثر مورخين و پژوهشگران به عنوان يك منبع باارزش تاريخي در كنار اسناد پذيرفته شده است. هر كس خاطرات منحصر به فردی از زندگي خود دارد. تاريخ در واقع شرح و تحليل رويدادها است كه از سرنوشت كسان با هر درجه اهميت كه در خور سهمشان است ساخته مي‌شود. نخبگان با توجه به جايگاهشان و توده‌هاي بي‌نشان با سرگذشت جمعي‌شان در تاريخ حضور دارند.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'