شماره 200    |    26 فروردين 1394

   


 



پاورقی شماره 200

نظریه تاریخ شفاهی-۳۷
نویسنده: لین آبرامز
Lynn Abrams
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی


بیناذهنیت

تا بدینجا ثابت کردیم که مصاحبه یک فرایندِ مبتنی بر تعامل پویای ذهنیت‌هاست؛ پذیرفته‌ایم که طرفین ماجرا با تکیه بر گذشته‌ها و موقعیت متنی خودشان نقش‌هایی را برای نمایش «خودها» یا هویت‌های خاصی بازی می‌کنند. مقصود از بیناذهنیت، تعامل-یا شاید هم تصادم- ذهنیت مصاحبه‌گر و مصاحبه‌شونده است. نحوة شکل‌گیری ذهنیت هر یک از طرفین ماجرا در جریان برخورد با یکدیگر نیز از مفهوم بیناذهنیت قابل درک است. اهالی تاریخ شفاهی معتقدند که مصاحبه‌گر برای خودش فعالانه ذهنیت می‌سازد و مصاحبه‌شونده نیز فعالانه «کنش‌های متناسبی» را در واکنش به رفتار و گفتار او از خودش می‌سازد.
برای درک فرایند شکل‌گیری ذهنیت‌ها و تعامل آنها در بافت اجتماعی می‌توان از نظریة تعامل نمادین(1) که توسط مردم‌شناسان و جامعه‌شناسان وضع شده است،کمک گرفت. جرج هربرت مید(2) در دهه 1930 طی مطالعاتی نحوة آفرینش یا ساخت «خود» در تعاملات مردم با یکدیگر را کشف نمود. ««خود»... در فرایند تجربه و فعالیت اجتماعی پدیدار می‌شود، یعنی، در نتیجة رابطة فرد با کلیت آن فرایند و با دیگر افرادی که در فرایند شرکت دارند، به ظهور می‌رسد.»(3) به عبارت دیگر، «ما خودمان را تنها از طریق مقاطع تعامل با دیگران می‌شناسیم، و برای هر مقطع یا تعاملی ممکن است «خودهای» متفاوتی بسازیم.»(4) جامعه‌شناسی به نام اِروینگ گافمن(5) در سال 1959 رویکردی را در کتاب «ارائة «خود» در زندگی روزمره»(6) برگزید که بر ظرافت‌های تعامل میان‌فردیِ روزمرة انسان‌ها دست می‌گذاشت و عنوان نمود که انسان‌ها در بافت‌ها و موقعیت‌های متفاوت، رفتار متفاوتی از خود نشان می‌دهند و در تعاملات رو در رو نیز با توجه به شرایط آن بافت یا بستر خاص، نقش‌های خاصی را بازی می‌کنند. طبق تفسیر او، افراد گویی روی صحنه در حال ایفای نقش هستند و خودشان را با این نقش‌ها به نمایش می‌گذارند. «فرد در حضور دیگران مشخصاً نشانه‌هایی را به فعالیتش می‌افزاید که حقایقی تأئیدی(7) را برجسته نموده و به نمایش می‌گذارد زیرا در غیر این صورت ممکن است حقایق مذکور پنهان یا مبهم باقی بمانند».(8) بدین ترتیب وی قادر است برای تسهیل نمایش یا کنش‌های خود یا ارائة «خود» در منظر عمومی، لوازم صحنه را نیز انتخاب کند تا بدین وسیله بتواند با کنشی که متناسب با بستر اجتماعی صورت می‌گیرد، منسجم باشد.
کنش از مفاهیم مهمی است که کاربردهای متعددی برای آن متصور هستند و ما در فصل هفتم به طور مبسوط دربارة آن خواهیم گفت. در حال حاضر استدلال خانم جودیت باتلر،(9) نظریه‌پرداز جنسیت،(10) برای ما اهمیت دارد که آن را یک عمل کنشی می‌داند. مقصود او این است که هر انسانی دارای هویتی به نام زن یا مرد است که البته هویت پایداری نیست و از یک هویت اصلی که مُلهم از حقیقت زیست‌شناختی مرد یا زن بودن آنها باشد، اقتباس نشده است. اصلاً صورت «حقیقی» واحدی به نام مرد بودن یا زن بودن وجود ندارد، بلکه صرفاً تنوع گونه‌ها در فرهنگ است، به خصوص بین ادوار تاریخی و کشورهای مختلف: زن بودن در سال 1900 با زن بودن در سال 2000 تفاوت بسیاری دارد. به اعتقاد باتلر، زنان و مردان هویت جنسیتی خود را در اَعمال هر روزه‌ای مانند لباس پوشیدن، ادا و اطوارها، منش اجتماعی و گفتارشان که عموماً ناخودآگاه است و متکی بر فرهنگ و گفتمان‌های زمانه صورت می‌گیرد، همچون نمایش اجرا می‌‌کنند.(11) نظریة باتلر کاربرد عمومی‌تر و فراگیرتری در بحث هویت دارد. ماحصل همه نظریه‌های مطرح‌شده این است که «خود» عنصری ناپایدار، کنشی و به شدت متکی به فرهنگ است.
ذهنیت و بیناذهنیت در تمام مصاحبه‌ها حضور دارند. سندی که در مصاحبة تاریخ شفاهی تولید می‌شود محصول یک دیالوگ سه‌طرفه است؛ یعنی گفتگوی پاسخگو با خودش، با مصاحبه‌گر و با گفتمان‌های فرهنگی رایج در زمان کنونی و گذشته. مقصود این است که داستان‌های خاطره‌آمیز افراد را روابط بیناذهنیتیِ حاضر در مصاحبه شکل می‌دهد و ما پژوهشگران در واقع ساخته‌های رواییِ خاطراتِ تجربه‌هایی را می‌شنویم که اساساً برای مخاطب آفریده شده است. لذا داستانی که برای ما نقل می‌شود تنها جزئی از ماجرا یا دست کم نسخه‌ای از گذشته است که در یک بافت مشخص و با هدفی مشخص پیچیده شده است. درکی که مورخان شفاهی از فرایند استخراج داستان زندگی از ذهن و حافظة انسان‌ها به دست آورده‌اند دو مفهوم نظری دیگر را نیز تولید کرده است. نخستین مفهوم را مدار فرهنگی(12) می‌گویند. فرایندی که در طی آن، خاطرات شخصی انسان‌ها از رویدادها و بازنمایی عمومی آن رویدادها بر یکدیگر تأثیر می‌گذارند به مدار فرهنگی موسوم است. دومین مفهوم را اطمینان خاطر یا آرامش می‌گویند. این مفهوم اشاره دارد به تلاش مصاحبه‌شونده برای ارائة نسخه‌ای از «خود» که به خوبی و به راحتی در دنیا یا اجتماع پیرامونش جای بگیرد، یعنی گزارشی که برای او انسجام یا «اطمینان خاطر ذهنی»(13) به وجود بیاورد. در بخش بعدی خواهیم دید که مورخان شفاهی چگونه از این الگوهای نظری برای فهم معنای داستان‌های پاسخگویان‌شان در بستر تولید آن داستان‌ها استفاده می‌کنند.


1 -symbolic interaction
2 -George Herbert Mead
3 -G. H. Mead, Mind, Self and Society (Chicago, ILL, 1934), p. 136.
4 -M. Stuart, ‘“And How Was It For You Mary?”’ Self, Identity and Meaning for Oral Historians’, Oral History, 21 (2) (1993): 80-3, here p. 82.
5 -Erving Goffman
6 -Presentation of Self in Everyday Life
7 -confirmatory facts
8 -E. Goffman, The Presentation of Self in Everyday Life (London, 1990), p. 40.
9 -Judith Butler
10 -gender theorist
11 -J. Butler, Gender Trouble (London, 1990).
12 -cultural circuit
13 -subjective composure



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'