هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 194    |    15 بهمن 1393

   


 



خاطرات مشترک ‏از زمستان 57

صفحه نخست شماره 194

در آستانه سی و ششمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی هستیم، هر آنچه در‏اند‏یشه و خاطره جمعی ثبت شده پیروزی و غلبه بر حکومت شاهنشاهی است. این پیروزی به مثابه یک رویداد مهم در ذهن و حافظه نسل قبل از انقلاب نقش بسته است. تقریباً اکثر مردم خاطراتی از زمستان سال 1357 دارند. گاهی این خاطرات خیلی کلی و در مواردی از زاویه دید افراد متفاوت است. قطعاً انقلاب اسلامی مردم ایران مبتنی بر یک حرکت جمعی بود که در رأس آن هدایت و رهبری امام(ره) نقش مؤثری داشت. انقلاب 57 ثمره یک نوع وحدت و همدلی همگانی بود. زیرا همه یک صدا در مسیری مشترک در حرکت بودند. هرچند در نخستین جرقه‏های انقلاب افراد و شخصیت‏های خاصی دخیل بودند ولی به مرور زمان هرچه به زمستان 57 نزدیک می‏شویم، اعتراضات فراگیر می‏شوند. تجمعات از تک صدایی تبدیل به راهپیمایی‏های عظیم شده و زمینه به وجود آمدن خاطرات مشترک و گروهی به وجود می‏آید. هرآنچه در ذهن عامه مردم مانده است حضور در راهپیمایی بر اساس احساس وظیفه بوده است. هرچند نخبگان و شخصیت‏های سیاسی تعابیر مختلفی از جریان مبارزه و پیروزی انقلاب اسلامی دارند.

 گاهی کلیات یک واقعه چنان ساده به نظر می‏رسد انگار حوادث در یک تلنگر به وجود آمده‏اند‏ ولی وقتی از زاویه دید فعالان و افراد مؤثر در یک حادثه دلایل و علت‏های واقعه را جویا می‏شوی صحبت از بسترها، تدارکات ویژه و از ایدئولوژی انقلاب می‏گویند. آنچه در این نوشتار مورد نظر است؛ خاطرات مشترک چگونه به وجود می‏آیند و چگونه آنها را ثبت کرد؟ آیا ارتباط منطقی بین مشارکت‏کنندگان در یک موضوع وجود دارد؟

انقلاب اسلامی حاصل مشارکت گروه‏های مختلف بوده است تا جایی که بنیانگذار انقلاب در سخنانش به این موضوع اشاره کرده است. او تاریخ‏نویسی را کار مهم و عظیم می‏داند و از مورخ خواسته است تا زوایای مختلف انقلاب را ریشه‏ای بررسی کند. «شما به عنوان یک مورخ باید توجه داشته باشید که عهده‏دار چه کارِ عظیمی شده‏اید.»

بنیانگذار انقلاب اسلامی در بخشی از پیامش با تأکید بر تاریخ‏نویسی سفارشی در گذشته بر اساس سلایق شخصی، نوشته‏اند: «اکثر مورخین، تاریخ را آن گونه که مایلند و یا بدان گونه که دستور گرفته‏اند می‏نویسند، نه آن گونه که اتفاق افتاده است. از اول می‏دانند که کتابشان بنا است به چه نتیجه‏ای برسد و در آخر به همان نتیجه هم می‏رسند.»

در بخشی از این پیام به اهداف انقلاب و تأکید به بررسی ریشه‏های انقلاب اسلامی چنین آمده است: «از شما می‏خواهم هر چه می‏توانید سعی و تلاش نمایید تا هدف قیام مردم را مشخص نمایید، چرا که همیشه مورخین اهداف انقلاب‏ها را در مسلخ اغراض خود و یا اربابانشان ذبح می‏کنند. امروز همچون همیشۀ تاریخ انقلاب‏ها، عده‏ای به نوشتن تاریخ پر افتخار انقلاب اسلامی ایران مشغولند که سر در آخور غرب و شرق دارند. تاریخ جهان پر است از تحسین و دشنام عده‏ای خاص، له و یا علیه عده‏ای دیگر و یا واقعه‏ای در خور بحث...»

امام خمینی(ره) در بخشی از پیامش به سیدحمید روحانی(1)  به نقش توده‏های مردم در انقلاب اسلامی پرداخته و به تاریخ‏نگاری مستند همچون تاریخ شفاهی اشاره نموده‏اند‏.

«اگر شما می‏توانستید تاریخ را مستند به صدا و فیلم حاوی مطالب گوناگون انقلاب از زبان توده‏های مردم رنجدیده کنید، کاری خوب و شایسته در تاریخ ایران نموده‏اید. باید پایه‏های تاریخ انقلاب اسلامی ما چون خود انقلاب بر دوش پابرهنگان مغضوب قدرت‏ها و ابرقدرت‏ها باشد.»


تأکید بر مبارزه با ظلم و ستم و قیام علیه تحجر از دیگر موضوعات این پیام است.

«شما باید نشان دهید که چگونه مردم، علیه ظلم و بیداد، تحجر و واپسگرایی قیام کردند و فکر اسلام ناب محمدی را جایگزین تفکر اسلام سلطنتی، اسلام سرمایه‏داری، اسلام التقاط و در یک کلمه اسلام آمریکایی کردند. شما باید نشان دهید که در جمود حوزه‏های علمیۀ آن زمان که هر حرکتی را متهم به حرکت مارکسیستی و یا حرکت انگلیسی می‏کردند، تنی چند از عالمان دین باور دست در دست مردم کوچه و بازار، مردم فقیر و زجر کشیده گذاشتند و خود را به آتش و خون زدند و از آن پیروز بیرون آمدند.»

بخش پایانی این پیام به شروع مبارزه انقلابیون از سال 1341 و مبارزه روحانیت برای پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته شده است.

«شما باید به روشنی ترسیم کنید که در سال 41، سال شروع انقلاب اسلامی و مبارزۀ روحانیت اصیل در مرگ‏آباد تحجر و تقدس‏مآبی چه ظلم‏ها بر عده‏ای روحانی پاکباخته رفت، چه ناله‏های دردمندانه کردند، چه خون دل‏ها خوردند، متهم به جاسوسی و بی‏دینی شدند ولی با توکل بر خدای بزرگ کمر همت را بستند و از تهمت و ناسزا نهراسیدند و خود را به توفان بلا زدند و در جنگ نابرابر ایمان و کفر، علم و خرافه، روشنفکری و تحجرگرایی، سرافراز ـ ولی غرقه به خون یاران و رفیقان خویش ـ پیروز شدند.»(2)

در پیام بنیانگذار انقلاب اسلامی چند نکته اساسی وجود دارد. نخست این که مورخ با استفاده از اسناد و مدارک به سراغ تاریخ برود و همچنین ریشه‏ای حوادث انقلاب را بررسی کند. دیگر آن که به نقش آحاد مردم به خصوص طبقات مختلف و تاریخ‏نگاری از زبان آنها تأکید شده است. زیرا انقلاب اسلامی مرهون تلاش و جانفشانی احاد مردم بوده است.

به راستی ‏توده‏های مردم از انقلاب اسلامی چه خاطراتی دارند. آیا این خاطرات به صورت مشترک هستند؟ یعنی کلیاتی از موضوع در ذهنشان وجود دارد یا هر یک از مشارکت‏کنندگان در تجمعات انقلاب دارای خاطراتی متفاوت که هر یک زوایای از یک موضوع بیان می‏کنند؟ چنین به نظر می‏رسد تمام افرادی که در تجمعات سال 57 حضور داشته‏اند‏ در یک حرکت مهم دخیل هستند. زیرا حضور تک‏تک این افراد موجب شده تا تحولی عظیم به وجود آید و منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شود. زیرا اگر نقش عموم مردم در انقلاب نادیده گرفته شود مورخین درک صحیحی از قیام و پیروزی انقلاب اسلامی نخواهند داشت. خاطرات مشترک یا حافظه جمعی از زمستان سال 57 یک کلیت ثبت شده است که بیشتر بر مبنای حضور در راهپیمایی‏ها است. یعنی با گذشته بیش از سه دهه از انقلاب اسلامی خاطرات در قابی کلی بیان می‏شوند و اکثر این خاطرات کامل نیستند. مگر آن که راوی در جریان یک حادثه جزو مشارکت کنندگان اصلی باشد. ولی همه یک تعلق خاطر خاصی به اصل موضوع دارند و حضور اکثریت در جریان مبارزه علیه حکومت پهلوی را یک موضوع مشترک می‏دانند. پیام‏های انقلاب موجب شده تا موجی خروشان از گروه‏های مختلف را به عرصه مبارزه بکشاند. مردم زنجیروار در این موضوع دخیل هستند و نگاهی هویتی به موضوع دارند. در واقع یک ارتباط منطقی بین حضور اکثریت مردم در تجمعات سال 57 مشاهده می‏شود.
چگونه این خاطرات مشترک می‏توانند با واقعیت‏های امروزه تطابق داشته باشند؟ چنین به نظر می‏رسد مورخان در شرایط فعلی در میان انبوه نظریه‏ها و مستندات راه دشواری دارند. زیرا با گذشت سال‏ها از انقلاب هر روز اسناد مدارکی بازخوانی یا رونمایی می‏شود که تاریخ‏نگاران را به واقعیت نزدیک‏تر می‏کنند.

امروزه مستندسازی خاطرات عموم مردم از انقلاب اسلامی در مراکز تاریخ شفاهی انجام می‏شود و چنین به نظر می‏رسد محققان و پژوهشگران با دسترسی به اسناد و منابع تاریخ شفاهی می‏توانند تحلیل مناسبی در تاریخ‏نگاری داشته باشند. هرچند وفور این منابع تاحدی کار را دشوار و تاریخ‏نگاری را پیچیده می‏کند.


۱ - سید حمید حسینی روحانی (زیارتی) متولد ۱۳۲۱ در شهرستان مهدیشهر است. وی از اعضای دفتر امام خمینی(ره) در نجف است. وی مؤسس و رئیس سابق مرکز اسناد انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۹ بوده‌است. امام خمینی(ره) طی نامه‌ای به وی در دی ماه ۱۳۶۷ تدوین تاریخ انقلاب اسلامی را به وی واگذار نمود. از آثار علمی دکتر سیدحمید روحانی می توان به: نهضت امام خمینی(ره)، خاطرات و مبارزات شهيد محلاتي، اسناد انقلاب اسلامي،آواي انقلاب: گزيده‌هايي از نامه‌ها، اعلاميه‌ها و نطق‌هاي روشني‌بخش و انقلاب آفرين امام خميني و بررسي و تحليلي از نهضت امام خميني در ايران اشاره نمود. ‏او در سال ۱۳۷۶ از مرکز اسناد انقلاب اسلامی استعفا داد و در سال ۱۳۸۱ «بنیاد تاریخ پژوهی» و دانشنامه انقلاب اسلامی را پایه‌گذاری نمود. او صاحب امتیاز و مدیر مسئول فصلنامه ۱۵ خرداد است.


۲- پیام امام خمینی به سید حمید روحانی ‏25/10/1367. صحیفه امام خمینی. جلد .۲۱ ‏ص239 و 240
http://www.jamaran.ir/fa/3871

غلامرضا آذری خاکستر



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.