هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 146    |    2 بهمن 1392

   


 

سفرنامه هیروشیما بخش پانزدهم و پایانی


گفت‌وگو با علیرضا کمری، دبیر علمی نشست تاریخ شفاهی ایثار و شهادت


برپایی نشست تخصصی 9 و 10 دی ماه 1357 در مرکز اسناد آستان قدس رضوی


عملکرد شوروی در جنگ تحمیلی


ديدار با اعضاى ستاد برگزارى بزرگداشت سرداران و ده هزار شهيد استان مازندران


سورنا ستاری: پدرم در حال تدوین کتاب اولین‌های نیروی هوایی بود


نقد کتاب: زندگی خصوصی خانواده‏ها در شوروی (1)


خاطرات بوسنی در سنت لوییز حفظ می‏شوند


اهميت صحت تاريخى در روزگار امروزى


تاریخ شفاهی: مصاحبه (خود)زیست‌نگاری به شیوه مشارکتی-5


 



برپایی نشست تخصصی 9 و 10 دی ماه 1357 در مرکز اسناد آستان قدس رضوی

صفحه نخست شماره 146

نخستین نشست تخصصی درباره رویدادهای 9 و 10 دی ماه سال 1357 در مشهد با حضور تعدادی از شاهدان وقایع و انقلابیون مشهد صبح روز دوشنبه 9 دی ماه 1392 در مدیریت امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی برگزار شد.
آقای صابری‏فر، حاج‏آقا شمقدری، تیمسار هاشمی، دکتر جاودانی، آقای نعیم‏آبادی، خانم هزاره و آقای چشمه‏نور با بیان خاطراتی از این واقعه بر نقش و اهمیت نهم و دهم دی در تاریخ انقلاب مشهد تأکید کردند.

مدیر امور اسناد و مطبوعات آستان قدس رضوی هدف از برگزاری اولین نشست تخصصی در زمینه 9 و 10 دی ماه در تاریخ انقلاب مشهد را واکاوی حوادث انقلاب مشهد دانست. تاکنون کارهایی که درباره تاریخ انقلاب مشهد انجام شده، بیشتر در زمینه واکاوی و تبیین کلیات بوده است؛ به خصوص کارهایی که آقای شاکری در زمینه انقلاب انجام داده‌اند و یا ویژه نامه‌هایی که در این زمینه منتشر شده اند. ما معتقدیم مشهد با توجه به ویژگی‌هایی که در انقلاب داشته و مهد تفکر و بزرگانی چون رهبر انقلاب، آیت الله طبسی و شهید هاشمی نژاد و افراد دیگری بوده است که هر یک به نحوی در انقلاب مشهد نقش داشته‌اند، آن گونه که شایسته است به نقش آن در انقلاب پرداخته نشده است.» دکتر ابوالفضل حسن‏آبادی با اشاره به تأسیس واحد مطالعات انقلاب اسلامی در سال 1391 اظهار داشت: در همین راستا واحد مطالعات انقلاب اسلامی از سال گذشته در مجموعه اسناد آستان قدس رضوی پایه گذاری شد. هدف از تشکیل واحد مطالعات انقلاب رصد تمام کارهای پیرامون انقلاب در مشهد است. مقرر است کلیه کارهایی که در مشهد تا کنون انجام شده رصد، بررسی و آسیب شناسی شوند و دریابیم که چه کارهایی انجام شده و با توجه به ظرفیت نیروهای کارشناسی موجود در مدیریت اسناد کارهای انجام نشده را به اتمام برسانیم. نشست تخصصی 9 و 10 دی را با حضور افرادی برگزار می‌کنیم که از شاهدان این واقعه بوده‌اند و امید داریم با بیان خاطرات ایشان بتوانیم ماهیت انقلاب اسلامی را به خوبی به نسل آینده منتقل کنیم.

 

• محمدهادی زاهدی رئیس سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در سخنانی به اهمیت خراسان در تحولات تاریخی پرداخت. به اعتقاد وی خراسان از دیرباز مهد تحولات و دگرگونی‌های تاریخی بوده است. قرار گرفتن خراسان بر سر گذرگاه شرق و غرب موجب شده تا وقایع تاریخی در این منطقه اتفاق افتد. دامنه تحولات در این منطقه بسیار توسعه داشته است.

آقای زاهدی با اشاره به تحولات تاریخی همچون انقلاب مشروطه، به توپ بستن حرم مطهر، قیام خونین مسجد گوهرشاد و انقلاب اسلامی، گفت که علی‏رغم نزدیکی به این تحولات متاسفانه تصویر گویایی از این وقایع موجود نیست. بنابراین مرکز اسناد آستان قدس رضوی که از غنی‌ترین مراکز اسنادی کشور است تصمیم گرفته است این نکته‌های خلاء در تاریخ معاصر را تا حدی که دست یافتنی است از زبان افرادی که در جریان آن تحولات بوده‌اند ثبت کند.


 
• علی اکبر صابری‏فر(1) از فرهنگیان و شهردار مشهد بعد از انقلاب، اولین سخنران نشست تخصصی 9 و 10 دی بود. وی فلسفه انقلاب و علل و عوامل پیروزی انقلاب اسلامی را به عنوان مهم‌ترین موضوع در پژوهش‌ها دانستند که باید مراکز و پژوهشگران در این زمینه فعالیت کنند و ادامه دادند: «چیزی که همیشه فکر من را مشغول کرده علل و عوامل انقلاب است. در حکومتی که یک کلمه حرف منجر به گزارش می‌شود، منجر به بازخواست و تعقیب می‌شود چگونه انقلاب به وجود می‌آید. اگر یک نفر در خانه‌اش حرفی می‌زد به ساواک گزارش می‌شد. کتاب خاطرات شهید آیت‏الله سعیدی را بخوانید ایشان در خانه‌اش حرفی زده گزارش به ساواک می‌کنند. در چنین حکومت اختناقی، چگونه انقلاب به وجود می‌آید؟ و چطور این حرکت‌ها به صورت خودجوش انجام می‌شود. این موضوع قابل مطالعه است. این انقلاب خیلی زود به ثمر می‌رسد. چگونه این حکومت به ظاهر محکم با همه تشکیلات وسیعی که برای خفه کردن هر صدایی داشت، از بین رفت؟»

 صابری‏فر با اشاره به شرایط انقلاب پس از پیروزی، این موضوع را چنین تشریح نمودند: «در شرایطی انقلاب شکل می‌گیرد و به پیروزی می رسد که رهبری در هزاران کیلومتر آن طرف‏تر در تبعید به سر می‌برند و و سایل ارتباطی به شکل کنونی وجود نداشته است. وقایعی که بعد از انقلاب به وجود آمد هر کدامش برای از بین رفتن یک انقلاب کافی بود. دشمن‌ها متحد می‌شوند تمام شگردها را می‌زنند و جنگ تحمیلی به وجود می‌آورند، طولانی‌ترین جنگ بعد از جنگ‌های صلیبی اتفاق می‌افتد، در زمانی جنگ می‌کنند که ارتش از هم پاشیده، فرماندهان وابسته فرار کرده اند، سلاح‌ها غارت شده، سپاه و بسیج به خوبی تشکیل نشده اند. در چنین شرایطی دشمن حمله می‌کند، مردمی که آموزش دفاعی ندیده‌اند در مقابل این تجاوزات می‌ایستند. جنگ تحمیلی تنها جنگی است که تمام دنیا از لحاظ اطلاعاتی، مادی و رزمی به آن‌ها کمک می‌کند ولی کشورمان یک وجب خاک را هم نداده است.»

این فعال عرصه انقلاب با رویکرد به واقعه 28 مرداد سال 1332 به نقل خاطره‌ای پرداخت: «روز 28 مرداد خبر نداشتم کودتا شده، دیدم مردم دارند اموال غارت می کنند و میز و صندلی با خودشان می‌برند. من هم شعار مرگ برشاه گفتم. سال 1333 زمانی که برای مدرسه نظام ثبت نام کردم در تحقیقاتی که انجام شده بود از من به عنوان مخالف شاه و کسی که توهین به شاه کرده بود در تحقیقات اسم برده شده است. بنابراین از ادامه تحصیلم ممانعت کردند.»

• آقای چشمه‏نور ضمن تبیین وقایع مشهد، این شهر را قطب انقلاب دانست و بیان کرد: «در خطه خراسان شخصیت‌های فکری همچون مطهری، شریعتی و شخصیت‌های مبارز و انقلابی چون رهبر معظم، شهید هاشمی نژاد و آیت‏الله طبسی و شخصیت‌های دیگری که در لایه‌های اجتماعی بودند و هرگز خودشان نخواستند اسمشان مطرح شود. خوشبختانه کارشناسان تاریخ شفاهی با شناسایی و ثبت خاطرات آن‌ها کاری مهم انجام داده‌اند.»

عضو گروه ستاره اسلام در ارتباط با این تشکیلات اظهار داشت: «در گروه ستاره اسلام که از سال 1353 وارد این تشکیلات شدم شهید فرودی می‌گفت ما باید وارد اقشار مختلف مردم شویم، مردمی که با این ایده وارد مبارزه می‌شوند و دوست دارند با صدای روحانیون و رهبران خود حرکت کنند. ما باید جلوی انحرافات را بگیریم.

در ایام 9 و 10 دی وقتی در استانداری تحصن کارمندان اعلام شد، مردم هجوم آوردند زیرا هر جا تحصنی می‌شد مردم برای همبستگی با آن سمت می‌آمدند و اعلام همبستگی می‌کردند. مردم در استانداری و خیابان‌های مجاور جمع شدند. یک تانک ایستاده بود و مردم روی آن رفته بودن و برای ما تعجب آور بود چرا سربازان هیچ عکس‏العملی نشان نمی‌دهند. در آنجا شایع شد سربازان لباس‌های خود را بیرون کرده و به انقلابیون پیوستند. در این زمان یک دفعه تانک شروع کرد به حرکت کرد و به سمت مردم هجوم آورد. مردمی که روی تانک بودند بر زمین افتادند. من چشمم افتاد به خانمی که روی زمین افتاده و تانک از روی پاهای او عبور کرد. فکر می‌کنم خانم بتول چراغچی بود. من و دوسه نفر او را بلند کردیم وضعیتش طوری بود که پاهایش به زمین چسبیده بود.

شایعه پیوستن ارتش به انقلابیون منجر به جریان و حرکتی این چنین شد. در اطراف میدان شهدای فعلی، چند نفر مأمور ساواک که در داخل ماشین بودند، مردم را شناسایی می‌کنند و به آن وضع کشته می‌شوند. با توجه به توصیه‌های رهبری چهره انقلاب ما یک چهره خشونت آمیز نبود در واقع موج و ازدحام جمعیت بود که باعث برخی از اتفاقات می‌شد.»
چشمه نور با تشریح اتفاقات روز 9 و 10 دی ماه سال 1357 مشهد به زمینه‌های بروز این حوادث اشاره کرد: «نیمه‌های شب اجساد ساواکی‌ها را جمع کرده و صبح در پادگان به معرض دید نظامیان قرار می‌دهند و می‌گویند اگر نجنبید شما را هم سلاخی می‌کنند. در حالی که حرف ما در انقلاب این گونه حرکات نبود و بارها حضرت امام ارتش را برادر ملت خطاب کرده بود. صبح دهم دی ماه(2) از لحاظ روانی روی نظامیان کار کرده بودند و دیدن اجساد ساواکی‌ها موجب ‌شد نظامیان هر چه سر راهشان دیدند به رگبار ببندند.»

• علی‏اصغر نعیم‏آبادی از عکاسان و فیلمبردار حوادث انقلاب از دیگر سخنرانانی بود که به حادثه 9 دی پرداخت: بیان خاطرات خوب است ولی باید علت‏یابی شود، چرا آن حوادث، آن روز به وقوع پیوسته است؟ هیچ جای دنیا به این صورت نیست که با تانک روی مردم مجتمع حرکت کنند. اگر بخواهیم علت‏یابی کنیم باید به حوادث روزهای قبل از دی ماه 57 بپردازیم. در مشهد رهبرانی داشتیم که سنجیده عمل می‌کردند و دستوراتی به جا می دادند. به ما فرموده بودند وقتی راهپیمایی با تعداد افراد کم انجام می‌شود، آن را از حرم به مسافت کوتاه انجام دهید.

عاشورای سال 1357 نقطه عطفی در تحولات انقلاب بود، در آن روزخط قرمزهای رژیم شکسته شد. روزی بود که زمین زیر پای راهپیمایان لرزید؛ با پاکوبی و گفتن مرگ بر شاه. در انتهای این راهپیمایی قطعنامه‏ای خوانده شد که رژیم پهلوی را به رسمیت نشناختند. تمام مجسمه‌های شاه در سطح شهر در این روز سرنگون شد. شب عاشورا در حرم مطهر خطبه شب شهادت قرائت شد.(3) آن شب هنرنمایی شد. بدین صورت که سیم‌های صوت قطع شد و خطبه خوان که مقام معظم رهبری بود اولین خطبه را به نام حضرت امام(ره) خواند و این ضربه بزرگی به رژیم وارد کرد.»

23 آذر و دلیل حمله به بیمارستان از دیگر مباحثی بود که مستندساز انقلاب به آن تاکید داشت و علت اصلی این حادثه را چنین بیان کرد: «چون پزشکان دفترچه‌های بیمه لشکری‌ها را فاقد ارزش می‌دانستند. حادثه 23 آذر با حمله به بخش اطفال بیمارستان امام رضا(ع) و شکسته شدن شیشه ماشین‌های پزشکان رخ داد و موجب شد مردم با دیدن این فجایع انقلابی‌تر شوند. در دوم دی ماه رژیم دست به جنایاتی زد که تعدادی از مردم به شهادت رسیدند. در هفتم دی ماه(4) کارمندان استانداری ضمن تحصن با انقلابیون اعلام همبستگی کردند و بین خودشان اختلاف نظر پیدا شد که نیروهای نظامی وارد عمل شدند. مردم به حمایت از متحصنین به سمت استانداری حرکت کردند و حوادث مختلفی در این روز به وقوع پیوست.»

• تیمسار هاشمی از دیگر سخنرانان این نشست بود. ایشان ضمن بیان علل و عوامل یک حادثه اظهار داشت: «وقایع و اتفاقات علل و عوامل مختلفی دارد که برخی از زوایای پنهان و پیدای این عوامل مشخص نخواهد شد. قطعاً کسانی که می‌خواهند وقایع را در تاریخ بنویسند به طور کامل نمی‌توانند بنویسند چون یا نبودند و ندیدند و اطلاعاتشان بر مبنای شنیده‌ها است یا طرفدار نیستند که بخواهند حقیقت بنویسند. به طور کلی یک وقایع نگار یا موافق روز است یا مخالف روز، اگر موافق باشد باز هم ممکن است تمام مطالب به دستش نرسد که کامل بنویسد.»

تیمسار هاشمی در زمینه مسائل موجود در ارتش زمان شاه چنین تأکید داشتند: «ارتش یک وظیفه داشته و دارد و در هر مقطعی وظایفی به آن محول می‌شود. بدنه اصلی ارتش ایران را ملت تشکیل می‌دهند. افرادی بودند خودفروخته و سرسپرده که بدنه ارتش را به دنبال خود می‌کشیدند و کسانی که در ارتش خدمت می‌کردند مجبور بودند بقیه را دنبال خود بکشند.

وقایعی که آن روز اتفاق افتاد علل و عواملی دارد که اطلاعات خاص خود را می‌طلبد. مشاهدات غیر از شنیده‌ها است و شنیده‌ها نمی‌توانند صددرصد واقعیت را باز کنند و به رشته تحریر دربیاورند، چون باید بیشتر بررسی شود. ارتش در طول انقلاب و جنگ تحمیلی کسانی داشت که اصالت انقلابی و دینی در مملکت داشتند و خودشان در زمان گذشته محروم‌ترین افراد در جامعه بودند. افرادی وجود داشتند که با بیوتات کار می‏کردند و اطلاعات به عرض آنها می رساندند و می توانستند تصمیم‏گیری کنند و انقلاب را پیش ببرند، وحدت و رهبری حضرت امام(ره)موجب شد همه در یک سمت حرکت کنند و انقلاب به موقع پیروز شود.»

 

• خانم هزاره از بانوان فعال در انقلاب مشهد در سخنانی علت پیروزی انقلاب را در اجتهاد شیعی دانست و ادامه داد: «در همه زمان‌ها و در همه کشورها استعمار به صورت مستقیم توانسته وارد شود، تنها کشوری که استعمار نتواست به صورت مستقیم وارد شود ایران است. این هم به خاطر وجود مرجعیت است.
 
خانم هزاره هدف، رهبری و مردم را سه رکن پیروزی انقلاب دانست و پیروزی انقلاب مردم ایران را به خاطر مردمی بودن آن دانست.»

• حاج علی شمقدری از انقلابیون مطرح مشهد با اشاره به کتاب‌های مهم در عرصه خاطره نگاری انقلاب چنین اظهار داشت: «ما اگر بخواهیم شناختی از رژیم گذشته، از زبان خود آن‌ها داشته باشیم، باید خاطرات فردوست را بخوانیم. اگر بخواهیم بفهمیم چه بر سراین ملت پس از 15 خرداد گذشته، چه شکنجه‌هایی انجام شده باید خاطرات احمد احمد و خاطرات عزت شاهی را بخوانیم.

اگر بخواهیم بفهمیم چه محاکمه‌هایی، چه زندان‌هایی، چه سلول‌ها، چه شکنجه‌هایی حتی به شخصیت‌های فکری وارد شده است، باید کتاب شرح اسم را که زندگی مقام معظم رهبری است، بخوانیم.
 


این فعال عرصه انقلاب مشهد به انواع راهپیمایی‏های مردم در 1357 در مشهد اشاره کرد و ادامه داد: «راهپیمایی‏های سال 57 شکل‌ها و برنامه‌های مختلفی داشت. بعضی خود جوش بودند و بعضی برنامه‏ریزی شده با شرایط خاص بودند. مثلاً بعضی در راهپیمایی‏ها صبح که راه می‌افتادیم، تا ساعت 4 عصر طول می‌کشید. همچنین دو مرتبه راهپیمایی سکوت انجام شد یکی روز و دیگری در شب. در راهپیمایی 9 دی کارمندان استانداری تحصن کرده بودند. مسیر راهپیمایی از خیابان امام رضا(ع) به خیابان بهار بود. از فلکه برق که عبور کردیم، خبر رسید ارتش به انقلابیون پیوسته است. سربازان می‌رفتند داخل خانه‌ها و لباس شخصی می‌پوشیدند و اسلحه‌هایشان را به مردم می‌دادند.»
آقای شمقدری با انتقاد از اینکه 9 و 10 دی مشهد آن چنان که شایسته است مطرح نشده است گفت: «باید کاری شود که این ایام جزو روزهای مهم انقلاب ثبت شود.»
• دکتر محمودجاودانی آخرین سخنران این نشست بود. ایشان در سخنرانی‌اش به مرور خاطرات نهم و دهم دی ماه سال 1357 مشهد و فجایعی که در این روزها اتفاق افتاده بود پرداخت و تحریک نظامیان را یکی از عوامل به وجود آمدن ده دی دانست.

آقای جاودانی در پایان سخنرانی با نقل خاطره‌ای از مقام معظم رهبری چنین ادامه داد: «در جریان 23 آذر به ما دستور دادند تعدادی خبرنگار خارجی از هتل بیاورند که ما حرف‌های آن‌ها را برای مقام معظم رهبری ترجمه کنیم. خبرنگار پرسید. اگر ارتش و نیروهای مسلح خشونت کنند و دست از شما برندارند شما چه کار می‌کنید؟ مقام معظم رهبری جواب دادند: ما یک اسلحه به نام شهادت داریم که از آن استفاده می‌کنیم.»


 
 • محمدهادی زاهدی رئیس سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی در پایان نشست تخصصی نهم و دهم دی ماه مشهد در یک جمع‏بندی، مرکز اسناد آستان قدس را غنی‌ترین مرکز برای مطالعات تاریخ محلی دانستند و اظهار داشت: «برای قدم اول این کاری بود که از عهده مرکز اسناد ساخته بود، مصاحبه‌ها و اطلاعات خوبی در ارتباط با ایثارگران، انقلاب و جنگ جمع‏آوری کردیم. ما مدعی هستیم غنی‌ترین مرکز تاریخ محلی در قالب مصاحبه‌های تاریخ شفاهی را داریم. این اطلاعات باید پردازش و تحلیل شوند.»
آقای زاهدی به نقش عظیم مشهد در انقلاب اسلامی اشاره کرد و آن را پایگاه معنوی جهان اسلام معرفی کرد: «نقش عظیم مشهد در انقلاب به لحاظ رجال و شخصیت‌های برجسته‌ای که دارد و نقش موثر و مهمی که به عنوان پایگاه معنوی جهان اسلام و شیعه دارد و هم به عنوان مرکز حرکت‌ها و جنبش‌های جدی و مؤثر در روند انقلاب، باید بتواند جایگاه خودش را بازیابی و پیدا کند. نویسندگان معاصر و آیندگان باید آنچه را که در مشهد اتفاق افتاده به خوبی و به روشنی بتوانند درک کنند و به اطلاع دیگران برسانند.»



یاداشت ها
1- اکبر صابری‏فر متولد فروردین سال 1316 است. والدین وی اهل یزد بودند که قبل از تولد او در سال 1314 به خراسان مهاجرت می‌کنند و در مشهد ساکن بودند. او دوره ابتدایی را در دبستان آذربایجان گذرانده و همزمان زبان فرانسه را آموخت. در مقطع دبیرستان از محضر دکتر شریعتی بهره‌مند شد و در سال 1334 ازدواج کرد. وی در سال 1335 بعد از دریافت مدرک دیپلم استخدام آموزش و پرورش شد. سپس با ادامه تحصیل در سال 1340 موفق به دریافت مدرک لیسانس تاریخ و جغرافیا ‌شد.
آقای صابری‏فر تا سال 1356 به تدریس خود ادامه داد. از دیگر فعالیت‌های او شرکت در جلسات کانون نشر حقایق اسلامی و جلسات مرحوم عابدزاده است. در چند سال تدریس خود در دبیرستان رحیمیان تحت تاثیر تعلیمات مقام معظم رهبری آیت ا... خامنه‌ای قرار گرفته و در سال 1356 وارد جرگه انقلابیون شد. وی در اولین راهپیمایی مشهد در 17 دی ماه 1356 جز محافظان بودند. در سال 1357 انجمن معلمین را تشکیل داد. در سال‌های 1358 و 59 معاون آموزش اداره کل آموزش و پرورش خراسان و در سال 1359 و 60 مدیر سازمان اتوبوسرانی مشهد و در طی سال‌های 1360 تا 64 همچنین 68 تا 71 شهردار مشهد بودند.
اهم فعالیت‌های ایشان در دوره تصدی وی می‌توان به اجرای طرح بزرگ میدان وحدت، افتتاح مجدد شهرداری‌های مناطق چهارگانه، احداث زیر گذر پارک ملت، افتتاح اولین مرکز کامپیوتر و... اشاره نمود.

2- دهم دی ماه در مراسم صبحگاه ارتش، جنازه دو دژبان از پای در آمده و نعش های به دار کشیده شده میدان شهدا و اجساد سوخته شده سینما شهر فرنگ برای نیروهای مسلح به نمایش گذاشته شد و پس از سخنان تحریک‏آمیز فرمانداری نظامی، نیروهای تحریک شده وارد شهر شدند و مردم را در خیابان ها به رگبار بستند؛ و تعداد زیادی در منزل آیت‏الله شیرازی به شهادت رسیدند. رادیو ایران زیر نفوذ سانسور حکومت نظامی ازهاری تعداد شهدا را 205 نفر گزارش کرد و رادیو مسکو آمار شهدا و مجروحین این دو روز را 3000 نفر اعلام کرد. این روز، یکشنبه خونین نام گرفت. جلالی، غلامرضا. روزشمار دی ماه 57. ویژه نامه نقش مشهد در انقلاب اسلامی. شماره 3. دی ماه 1391


3- «شب عاشورا اجتماع باشکوهی در داخل صحن امام رضا(ع) تشکیل گردید و برخلاف رسم سالهای گذشته که عمال رژیم تعزیه گردان می شدند و قیام امام حسین(ع) را به نحوی توجیه درباری می کردند این بار خطبه‏ای توسط مردم در بزرگداشت نهضت اسلامی ایران و رهبری امام خمینی ایراد گردید.» انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک. جلد 19. تهران: مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، 1378، ص 327.


4- در هفتم دی ماه، مشهد برای اعلام همدردی با زندانیان، که در روز قبل اعلان همبستگی با انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی کرده بودند، تعطیل شد؛ و کارکنان استانداری خراسان ضمن ابراز تنفر از شاه و ایادی او با جنبش اسلامی اعلام همبستگی کرده و دست از کار کشیدند و در منزل آیت‏الله حاج‏آقا حسن قمی متحصن شدند؛ و پزشکان و کارمندان و کارکنان بهداری و بهزیستی خراسان در یک راه پیمایی با فریادهای مرگ بر شاه به صفوف مردم پیوستند؛ و اعلامیه کفن پوشان و از جان‏گذشتگان خراسان در اخطار به افسران و درجه‏داران و خانواده های آنها منتشر شد.
در بخشی از این اعلامیه آمده بود: «از این تاریخ به کلیه افسران و درجه دارانی که نتوانسته‏اند حرکت انقلابی مردم مسلمان و مبارز ایران را درک کنند و به صف مردم بپیوندند، و هنوز از دستورات شاه خائن و اربابان آمریکایی‌اش اطاعت می‌کنند و فرزندان و مردم بی‏گناه مملکت ما را به خاک و خون می‌کشند، اخطار می‌کنیم که این افسران و درجه‏داران همانند اربابانشان از نظر ما قاتل و جنایتکارند.»
در این اعلامیه همه افسران تهدید شده بودند که از این به پس در مقابل هر شهید یا مجروح، یک مأمور انتظامی و یا یکی از افراد خانواده او کشته خواهد شد. جلالی، غلامرضا. روزشمار دی ماه 57. ویژه نامه نقش مشهد در انقلاب اسلامی، شماره 3. دی ماه 1391

غلامرضا آذری خاکستر



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.