هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 104    |    18 بهمن 1391

   


 

حسن حبیبی، سوژه صمیمی گل آقا، درگذشت


یکشنبه خونین تهران در دولت سوسیال دمکرات!-1


نشست بررسی کتاب‌های تاریخ شفاهی انقلاب


همایش جشن پیروزی انقلاب اسلامی


یحیی صادق‏وزیری، آخرین وزیر دادگستری شاه، درگذشت


تاريخ شفاهي ضرورتي كه بايد جدي گرفته شود


وقتي بيمارستان زير چکمه دژخيمان بود


برداشتي کوتاه از خاطرات حجت الاسلام غلامرضا اسدي از مبارزان دوران انقلاب


روز ننوشت‌هايي كه به ابديت مي‌پيوندد


«براي تاريخ مي‌گويم» اولين گام براي ثبت خاطرات پس از انقلاب است


جمهوری چک: زندانیان سیاسی


شرکت حدود 400 نفر در تاریخ شفاهی جبل‏الطارق در قرن بیستم


 



یکشنبه خونین تهران در دولت سوسیال دمکرات!-1

صفحه نخست شماره 104

اشاره:
 شاید کمترکسی تصور کند در دوره نخست‌وزیری شاپور بختیار که با شعارهای «سوق‌ دادن کشور به سوی سوسیال دمکراسی، آزادی زندانیان سیاسی، آزادی مطبوعات، انحلال ساواک و مجازات مقامات سابق» برسرکار آمد، شمار شهدای انقلاب اسلامی بیش از دولت نظامی غلامرضا ازهاری  بوده است.
  اما در دوران 37 روزه (16دی تا22 بهمن1357) دولت شاپور بختیار شمار زیادی از مردم، بویژه در بهمن‌ماه، به شهادت رسیدند. یکی از خونین‌ترین این تظاهرات‌ها در 8 بهمن1357 در تهران رخ داد. پیش از این  تاریخ مردم در سراسر کشور در دوران نخست‌وزیری بختیار در روزهای 29دی1357 (اربعین) و 7بهمن1357(28 صفر) تظاهرات میلیونی و آرامی برپا کرده بودند.
   مردم در بهمن‌ماه بی‌صبرانه منتظر ورود امام خمینی بودند. اما بختیار در حالی که روزانه هزاران خارجی از مرزهای هوایی ایران به کشورهای خود بازمی‌گشتند اعلام کرد به علت مشکلات فنی و شرایط جوی! فرود‌گاههای کشور بسته است. بختیار از سوی دیگر با هماهنگی نظامیان در 5 بهمن1357 تظاهراتی با حضور خانواده پرسنل نظامی تحت عنوان «طرفداران قانون اساسی» راه انداخت. ملت ایران نیز در راهپیمایی 7بهمن1357 (28 صفر)در مخالفت با بختیار شرکت کردند. روز بعد بختیار یکشنبه خونین تهران را رقم زد. در مقاله حاضر به وقایع این روز خونین تهران پرداخته شده است.


 
در حالي‌كه ديروز در تهران تظاهرات ميليوني مردمي با آرامش برپا شده بود، امروز تظاهرات تهران به خاك و خون كشيده شد و تهران يكشنبه خونيني را پشت سر گذاشت. روزنامه كيهان با چاپ تصاويري از كشتار مردم تهران با عنوان «لحظات شهادت و حماسه در تهران» خبر از شهادت دهها نفر و مجروح شدن دويست نفر داد.
روزنامه كيهان، در گزارشي با عنوان «در زد و خورد مسلحانه تهران دهها نفر كشته شدند»، نوشت: «تهران روز خونيني را از سر گذراند. سومين روز تظاهرات گسترده در تهران به خشونت كم‌نظيري مبدل شد. سربازان در چند نقطه با مردم درگير شدند و به سوی آنان آتش گشودند. بحراني‌ترين نقطه تهران ميدان 24 اسفند و خيابانهاي اطراف آن تا دانشگاه تهران بود. طبق گزارش خبرنگاران كيهان زد و خوردها [...] 32 شهيد و دويست مجروح داشته است. يك خبرنگار ايتاليايي هم در حوادث [...] تهران هدف گلوله قرار گرفت.»(1)  اين خبرنگار ايتاليايي جان چزاره فلکسا نام داشت. به گزارش خبرگزاري رم اين خبرنگار از ناحيه شانه و سينه هدف گلوله قرار گرفت. اين خبرنگار 24ساله هفته‌نامه چپي اسپروسو در نزديكي ميدان 24 اسفند هدف گلوله قرار گرفت و به بيمارستان پهلوي منتقل شد.(2)  روزنامه اطلاعات هم از كشته‌شدن يك فيلمبردار فرانسوي كه در مقابل سينما كاپري هدف قرار گرفت خبر داد و افزود يك خبرنگار خارجي ديگر نيز كشته شده است.(3)
روزنامه كيهان درباره كشتار امروز در تهران نوشت: تظاهرات ظهر شروع شد و تا ساعت 9 شب ادامه داشت. ظهر امروز، تظاهرات گسترده دانشگاه تهران به ميدان 24 اسفند كشانده شد و به دنبال كشتار خونين در اين ميدان، تظاهرات خونين ديگري در ميدانهاي فوزيه و ژاله و خيابانهاي كورش، فرح‌آباد، شهباز و آيزنهاور صورت گرفت. خبرنگار كيهان درباره چگونگي شروع درگيري نوشت: «ساعت يك بعدازظهر يك اتوبوس ارتشي قصد ورود به خيابان سي‌متري را داشت تظاهركنندگان از راننده خواستند تا اتوبوس خود را متوقف كند. راننده اتوبوس بدون توجه، با سرعت زياد اتوبوس را به سوي تظاهركنندگان به حركت درآورد. چند نفر بر اثر برخورد با اتوبوس مجروح شدند. به دنبال اين برخورد درگيري آغاز شد. چند چماق به دست از جنب سينما نيورسال بيرون ريختند. تظاهركنندگان براي دفاع از خود اقدام به پرتاب سنگ كردند. لحظاتي بعد مأموران ژاندارمري از پشت‌بام ستاد به پشتيباني از آنان [چماقداران] برخاستند و براي متفرق كردن تظاهركنندگان به سوي آنان تيرندازي كردند و اين آغاز درگيري شديدي بود كه تبديل به كشتار خونين شد.» كيهان با چاپ عكسي از تيراندازي نظاميان به سوي مردم از پشت‌بام ستاد ژندارمري نوشت: به دنبال شهيد و زخمي شدن گروهي از تظاهركنندگان، عد‌ه‌اي با وسايل آتش‌زا به سوي ستاد ژندارمري حمله كردند و دو دستگاه اتوبوس ژاندارمري در وسط خيابان به ‌آتش كشيده شد. اين روزنامه با چاپ عكسي از شهيد علي محسني كه امروز در ميدان 24 اسفند به ضرب گلوله ماموران كشته شد، افزود: ماموران نظامي بار ديگر آتش گشودند و سه نفر ديگر در كنار ديوار ستاد شهيد شدند و چند نفر ديگر نيز در ضلع شمالي و جنوبي ميدان 24 اسفند نقش زمين شدند. در اين هنگام صداي «لااله‌الاالله» در فضاي ميدان طنين انداخت و دو دستگاه آمبولانس وارد ميدان شدند. گروهي در پشت آنها پناه گرفتند و به امدادگران در انتقال اجساد كمك كردند و از تيررس ماموران دور ماندند. گروهي نيز خيابانهاي اطراف ميدان 24 اسفند را با اتوبوسهاي شركت واحد مسدود كردند. عده‌اي هم فرياد مي‌زدند: «مردم مسلح شويد.» سربازان در خيابان سي‌متري و پشت بام ستاد ژاندارمري سنگر گرفته بودند و دود عظيمي كه بر اثر ‌آتش زدن لاستيكها و زباله‌ها به هوا برخاسته بود، حد فاصل مردم و سربازان بود. آنان هر چند لحظه یک بار گاز اشك‌آور به ميان مردم پرتاب مي‌كردند و چند آمبولانس نيز در ابتداي خيابان اميرآباد آماده بودند... ساعت 2بعدازظهر در حالي‌كه مردم گروه گروه در ميدان به بحث و گفت‌وگو مشغول بودند، ناگهان صداي رگبار مسلسل به گوش رسيد و گروهي از تظاهركنندگان به زمين افتادند.

خبرنگار كيهان در وصف اين حادثه نوشت: «ميدان مملو از آدم و دود بود. دسته‌هاي كوچك گردهم جمع شده بودند و بحث مي‌كردند. در چهار ضلع ميدان گروههايي ايستاده بودند و گاه شعار مي‌دادند. عده‌اي دنبال خون و پنبه براي مجروحان بودند. روي مقواهايي نوشته بودند. به خون اُ منفي [o-] نياز است. آمبولانس‌ها مدام بين دانشگاه و ميدان رفت وآمد مي‌كردند. حد فاصل ميدان و خيابان سي‌متري را دود و آتش پوشانده بود. از پشت پرده دود صف طولاني سربازان ديده مي‌شد كه مسلسلها را دست فنگ كرده بودند و آماده شليك بودند. چند سرباز بالاي پشت‌ بام ستاد ژاندارمري ايستاده بودند و مسلسلها را به طرف ميدان نشانه رفته بودند. ناگهان از چهار سوي ميدان مردم شعار دادند، «درود بر پرسنل هوايي»
خبرنگار كيهان می‌افزاید: من به همراه گروهي از حاشيه چمن‌كاري ميدان به طرف خيابان سي متري حركت كردیم كه ناگهان صداي رگبار مسلسل ميدان را پر كرد. صفي كه جلوي من حركت مي‌كرد بر زمين ريخت. خودم را روي زمين پرت كردم. سرم را كه بلند كردم ديدم اطرافم را جنازه و خون پوشانده است. خون زمين را مي‌شست. جواني کنارم بود كه ديگر سر نداشت. آن طرفترم دختري بازوي خونينش را گرفته بود و فرياد مي‌زد. مردم سينه‌خيز از ميدان مي‌گريختند گروهي نيز مجروحان را مي‌بردند. رگبار مداوم مسلسلها كار امدادگران را مختل كرده بود و امدادگران و پزشكان از ‌آمبولانسها پياده شدند و رو در روي ماموران كه در پشت‌‌بامها مستقر بودند قرار گرفتند و مشتهاي گره كرده خود را به سوي آنان نشانه رفتند و فرياد زدند: «يا ما را بكشيد و يا اجازه بدهيد مجروحان را از صحنه تيراندازي دور كنيم» خبرنگار كيهان می‌افزاید: گسترش درگيريهاي خونين در خيابان شاهرضا منجر به نبردي نابرابر بين مردم و ماموران شد و يك گروه از جوانان تظاهركننده راه را بر مأموران كمكي فرمانداري نظامی كه به سوي ستاد ژاندارمري مي‌رفتند. مسدود كردند. اما ماموران به تيراندازي ادامه دادند و مردم نيز پشت درختها سنگر گرفته بودند و به سوي ماموران سنگ پرتاب مي‌كردند.
يكي ديگر از خبرنگاران روزنامه كيهان، از ميدان 24 اسفند با عنوان ميدان جنگ ياد كرد و نوشت: عصر امروز ميدان 24 اسفند به يك ميدان جنگ بيشتر شبيه بود. همه جا، در ابتداي خيابان سي متري و خيابانهاي ‌آيزنهاور و شاهرضا خون بود و آتش و اجساد جواناني كه در خون خود خفته بودند. با هر رگبار مسلسل، ناگهان دهها جوان روي آسفالت سرد خيابان مي‌غلتيدند. و به دنبال آن صدها نفر بدون هراس از اصابت گلوله به بالين جوانان مجروح مي‌دويدند و آمبولانسهاي مستقر در ميدان با شتاب و تلاش خستگي‌ناپذير راهي بيمارستان مي‌شدند. ساعت 30/4 دقيقه بعدازظهر، حملات ماموران شديدتر شد به طوري كه آمبولانسها نيز ايمن نبودند. در اين بين پيكر جوان شهيدي در ميدان مانده بود و عده‌اي زير رگبار مسلسلها به طرف اين شهيد رفتند و او را از ميدان خارج كردند. در اين بين جواني بر اثر اصابت گلوله تخم چشمش بيرون پريده بود. سربازي نيز در ضلع شمالي ميدان 24 اسفند از پنجره يك ساختمان شروع به تيراندازي كرد. لحظاتي بعد سرباز از ساختمان خارج شد و به سمت خودرو پيكاني رفت و با قنداق تفنگ راننده خودرو را كتك زد. راننده خودرو نيز به ناچار به مأمور نظامي حمله كرد و موفق شد اسلحه را بگيرد. راننده اسلحه را گرفت و به سوي مردم فرار كرد. مردم نيز به سوي سرباز حمله كردند و قطار فشنگ او را گرفتند و سرباز مجروح نيز توسط مردم با آمبولانس از مهلكه بيرون رفت.

بنابراين گزارش، بيشتر مجروحان حوادث امروز به بيمارستان مصدق منتقل شدند و علي‌رغم اينكه تعداد پزشكان و پرستاران اين بيمارستان نسبت به روزهاي قبل چند برابر شده بود، اما گروهي از امدادگران كميته استقبال از امام خميني نيز به كمك آنها شتافتند و گروه گروه مجروحان را با آمبولانس به بيمارستان منتقل مي‌كردند. خبرنگار كيهان از بيمارستان مصدق گزارش داد كه تا ساعت 5 بعدازظهر هفتاد مجروح و نُه شهيد به اين بيمارستان منتقل شده‌اند. گروهي از مجروحان نيز به بيمارستانهاي هزارتختخوابي و اقبال منتقل شدند كه وضع اكثر‌ آنها وخيم گزارش شده است و بيشتر از ناحيه كمر به بالا هدف گلوله قرار گرفته بودند. گروهي از مردم در مقابل بيمارستانها اجتماع كرده بودند و با خارج شدن هر مجروح از آمبولانس، صداي شيون زنان و مردان در فضاي بيمارستان طنين مي‌انداخت. برخي از زنان به شدت گريه مي‌كردند و با مشت به صورت خود مي‌كوبيدند و فرياد مي‌زدند «اي خدا تا كي؟ اي خدا آخر چرا مي‌كشند؟» در همين زمان آمبولانس هفت مجروح را به بيمارستان منتقل كرد و جوان مجروحي كه در اثر خونريزي قدرت نداشت براي مردم دست تكان داد و با لبان خشكيده‌اش گفت: «درود بر خميني، مرگ بر بختيار.»(4)
روزنامه اطلاعات هم در گزارشي با عنوان «تهران در آتش و خون» نوشت: خونين‌ترين حادثه پس از فاجعه ميدان ژاله در تهران رخ داد. اين روزنامه با چاپ تصاويري از حوادث امروز تهران نوشت: «آتش و خون بار ديگر چهره تهران را دگرگون كرد و قلب ميليونها نفر را در پايتخت و ساير شهرها به درد آورد.» بعدازظهر امروز ميدان 24 اسفند به ميدان جنگ شباهت پيدا كرده بود و در يكشنبه خونين ميدان 24 اسفند خيابانهاي اطراف از خون شهدا و مجروحان رنگين شد. خبرنگار روزنامه اطلاعات درباره چگونگي آغاز اين حوادث نوشت: «به دنبال تحصن گروهي از روحانيون و طبقات مختلف مردم در مسجد دانشگاه تهران كه خواستار بازگشت امام خميني بودند، موج جمعيت به سوي دانشگاه سرازير گشت و ماموران فرمانداري نظامي براي متفرق كردن آنان وارد عمل شدند. ناظران عيني به خبرنگار ما گفتند: حدود ساعت 12 گروهي كه لباس شخصي‌ به تن داشتند از ساختمان ژاندارمري كه در خيابان سي متري قرار دارد خارج شدند و به سوي اتوبوسهاي سرويس ژاندارمري سنگ پرتاب كردند. حمله اين گروه به اتوبوسها مدت زيادي طول نكشيد و سپس به ساختمان بازگشتند. اما در اين لحظه از طبقات فوقاني ساختمان به روي تظاهركنندگاني كه براي تماشا در‌ آن محل جمع شده بودند آتش گشوده شد.» مردم مي‌گفتند، اين اقدامات از سوي نظاميان از قبل برنامه‌ريزي شده بود تا كشتار مردم آغاز شود. ولي فرمانداري نظامي در اعلاميه‌اي گفته است؛ گروهي كه به اتوبوسي‌ها حمله كردند از ميان مردم بودند.
روزنامه اطلاعات درباره مراكز اصلي كارزار امروز نوشت: هسته مركزي ماجراي خونين امروز مقابل ساختمان ژاندارمري بود. اما پيش از آن مردمي كه مقابل دانشگاه تهران اجتماع كرده بودند در طرفداري از متحصنين داخل مسجد دانشگاه شعار مي‌دادند. ديگر خطوط درگيريهاي خياباني امروز در ميدان 24اسفند و خيابانهاي اميرآباد جنوبي، سي متري، آيزنهاور، اسكندري، شاهرضا و چهارراه كاخ بود.(5)
دكتر لطفي، جراج بيمارستان هزارتختخوابي كه امروز شانزده مجروح را تحت عمل جراحي قرار داده بود به خبرنگار روزنامه اطلاعات گفت: برعكس كشته‌شدگان و مجروحان حوادث روز جمعه (6/11/1357) بيشتر مجروحان امروز از ناحيه سر و سينه هدف گلوله قرار گرفته‌اند و اين دقيقاً نشان مي‌دهد در تيراندازي امروز هدف، تنها كشتار مردم بود نه پراكندن آنها. دكتر لطفي افزود: ميانگين سني شهدا و مجروحان امروز بيشتر از 22 سال، اما در روز جمعه كمتر از 22 سال بود.(6)
عمادالدين باقي در خاطرات خود درباره كشتار امروز در تهران مي‌گويد: هنگام تيراندازي عده‌اي داخل حوضي در ميدان 24 اسفند كه آب نداشت پنهان شدند و گروهي نيز پشت مجسمه، ولي از سه تا چهار طرف تيراندازي مي‌شد و حتي چند نفر از افرادي كه داخل حوض پنهان شده بودند كشته شدند. مردم نيز با سنگ و كلوخ به نظاميان حمله مي‌كردند و حتي موزائيكهاي خيابان را مي‌شكستند و به سوي نظاميان پرتاب مي‌كردند. ولي وسعت تيراندازي نظاميان آن قدر زياد بود كه كسي جرأت تهاجم گسترده به آنان را نداشت.(7)
روزنامه آيندگان درباره حوادث امروز تهران نوشت: به دنبال تحصن گروهي از روحانيون در دانشگاه تهران كه در اعتراض به بسته شدن فرودگاهها و جلوگيري از بازگشت آيت‌الله‌العظمي خميني به وطن و كشتار روز جمعه برپا شده بود، گروههاي مختلفي از مردم به سوي دانشگاه تهران روان شدند و تا ساعت 11 صبح هزاران نفر در اطراف دانشگاه اجتماع كردند. اما درگيري هنگامي آغاز شد كه عده‌اي با لباس شخصي از ساختمان ستاد ژاندارمري خارج شدند و اتوبوس سرويس ژاندارمري را سنگباران كردند و مجدداً به داخل ساختمان بازگشتند. به دنبال آن مأموران از داخل و پشت ساختمان ستاد ژندارمري به سوي مردم آتش گشودند. تعدادي از سربازان نيز در مقابل سينما كاپري سنگرگيري كردند. مردم نيز به ناچار با پرتاب سنگ به مقابله با نظاميان پرداختند. ماموران نظامي يك راننده اتوبوس شركت واحد را هدف قرار دادند و او را گشتند. در اين بين دو نفر از سربازان، اسلحه خود را زمين گذاشته و لباسهاي خود را سوزاندند و به سوي مردم رفتند». يكي از آنها هدف گلوله ديگر ماموران قرار گرفت. خبرنگار آيندگان می‌افزاید: در ميان غريو گلوله‌ها و انفجار نارنجكها، مردم شعار مي‌دادند: «توپ، تانك، مسلسل ديگر اثر ندارد.» و «رهبران ما را مسلح كنيد.» در خيابان 21 آذر يك خودرو مرسدس بنز ژاندارمري نيز به آتش كشيده شد. در همين حال يكي از تكنسينهاي اورژانس به خبرنگار آيندگان گفت: «از ساعت 3 بعدازظهر تا 30/5، بيست نفر كشته و 120نفر مجروح شده‌اند.» برخي از نظاميان نيز به مردم پيوستند و يك سرباز پس از پيوستن به مردم، يك درجه‌دار را هدف گلوله قرار داد.(8)
خبرگزاري دولتي پارس هم درباره تظاهرات امروز در تهران نوشت: به دنبال تحصن حدود هشتاد نفر از روحانيون و علماي اعلام در مسجد دانشگاه تهران، گروه زيادي از مردم در حمايت از خواسته‌هاي روحانيون در اطراف دانشگاه تهران تظاهرات كردند كه در اثر مقابله نظاميان گروهي كشته و مجروح شدند.(9)


پانوشتها:

۱ـ كيهان ـ ش 10624ـ 9/11/1357 ـ ص 5.
۲ـ آيندگان ـ ش 3276ـ 10/11/1357ـ ص 2.
۳ـ اطلاعات ـ ش 15771 ـ‌9/11/1357ـ ص 2.
۴ـ كيهان ـ ش 10624ـ 9/11/1357 ـ ص 5.
۵ـ اطلاعات ـ ش 15771 ـ‌9/11/1357ـ ص 2.
۶ـ همان.
۷ـ دفتر ادبيات انقلاب اسلامي ـ واحد تاريخ شفاهي ـ خاطرات عمادالدين باقي ـ نوار شماره 9 ـ صص 7 ـ 6
۸ـ آيندگان ـ ش 3275ـ 9/11/1357ـ ص 3.
۹ـ بولتن خبرگزاري پارس (اخبار ايران) ـ ش 303ـ 9/11/1357ـ ص 5.

ادامه دارد...

میرزاباقر علیان‌نژاد



 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

18 بهمن 1391
ولی هاشمی
جالب بود . بهترین ویژگی مقاله در این است که همه منابع آن مربوط به دوره واقعه است یعنی در همان دوره پهلوی نشر پیدا کرده و روایت دست اول است.

18 بهمن 1391
محمدی
ممنون مقاله علمی و مستندی بود

19 بهمن 1391
موسی خان
باآقای ولی هاشمی موافقم.قابل توجه سردبیرمحترم سایت که سعی کنند مقالاتی را منتشر کنند که از منابع دسته اول ومستند استفاده شده باشد نه این که با چرخیدن در اینترنت و سر هم کردن مطالب دست دوم و سوم به اصطلاح مقاله تاریخی بنویسند

23 بهمن 1391
اسماعیلی
واقعاً مقالات تاریخی آقای علیان منحصر به فرد خودشان است همتا نداره. موفق باشید

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.