هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 72    |    10 خرداد 1391

   


 

15 خرداد 1342


عکسی که جان صدها عراقی را نجات داد


تاریخ نگاری انقلاب در گفت‌وگو با هدایت الله بهبودی (1)


جایگاه عليت در تاريخ


دو نیمه سیب روی پرده تاریخ ایران


مصاحبه‌ها و خاطراتی از جنس تاریخ شفاهی (نگاهی به کتاب دایره‌المعارف نامداران ورزش خراسان)


«دختر ايران» چرا ؟


ویژگی خاطره‌نگاری‌های نوین، در نگاهی به کتاب «دا»


نقد و بررسی كتاب «در دامگه حادثه»


راوي جنگ از نقش لشكر 27 در عمليات كربلاي 5 نوشت


عرضه خاطرات آزادگان در كتابخانه ديجيتال پيام آزادگان


تاریخ شفاهی چیست؟ (1)


تاريخ شفاهي احداث پل گلدن گيت منتشر شد


 



نقد و بررسی كتاب «در دامگه حادثه»

صفحه نخست شماره 72

با حضور تفرشی، رسولی‏پور، فقیه‏حقانی و قانعی‏فرد برگزار شد

شرق- گروه كتاب: كتاب منتشرنشده «در دامگه حادثه» دربرگيرنده متن بيش از 160 ساعت گفت‏وگوی عرفان قانعی‏فرد با پرويز ثابتی رييس دايره امنيت داخلی ساواك، با حضور مجيد تفرشی، مرتضی رسولی‏پور، موسی فقیه‏حقانی و عرفان قانعی‏فرد در موسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران نقد و بررسی شد.
مرتضی رسولی‏پور كارشناس تاريخ شفاهی موسسه مطالعات تاريخ معاصر، كتاب «در دامگه حادثه» ‏را به دو دليل كتابی مهم دانست: نخست اينكه پرويز ثابتی از صاحب‏منصبان درجه يك ساواك بوده و دوم اينكه اطلاعاتی كه او از ساواك می‏دهد اطلاعاتی درجه يك است.
او كتاب يادشده را صرف نظر از كاستی‏های آن، به دليل جلب اعتماد ثابتی و اينكه او از معدود صاحب‏منصبان جان به دربرده ساواك است حايز اهميت دانست و گفت: اهميت اين گفت‏وگو وقتی مضاعف می‏شود كه مقام‏های ارشد ساواك مثل حسن پاكروان، نعمت‏الله نصيری و ناصر مقدم – بدون اينكه حرف‏های آنها ضبط و ثبت شده باشد - اعدام شدند.
رسولی‏پور گفت: اطلاعاتی كه ما از سازمان امنيت داريم بيشتر حاصل نگاه منتقدانه از بيرون و محدود است به شكنجه و داغ و درفش اما در این باره كه نقش ساواك چه بوده است، جز خاطرات فردوست اطلاعات دقیقتری نداريم.
او اين كتاب را از دو منظر اظهارات ثابتی و نحوه تنظيم مطالب كتاب توسط قانعی‏فرد قابل بررسی دانست و با ارايه خلاصه‏ای از زندگينامه ثابتی كه بيانگر اهميت مقام و ميزان ارتباطات وی در دستگاه ساواك و حكومت پهلوی بوده است، گفت: ثابتی در نحوه اداره كشور صاحب‏نظر بود و برخلاف نصيری، آلت فعل چشم و گوش بسته ‏نبود و نظر داشت. خلاصه حرف ثابتی در اين گفت‏وگو اين است كه وقتی نظام سياسی از مشروعيت می‏افتد نيروی سركوبش می‏تواند به بقای حكومت او كمك كند.
رسولی‏پور، ادامه داد: رژيم شاه از نظر ثابتی تمام ابزار سركوب را در اختيار داشت اما از اراده لازم بی‏‏بهره بود. ثابتی در آذر 1355 به شاه گزارش می‏دهد و اعلام می‏كند بايد ايستادگي شود. نظرش اين بود كه نهضت آزادی و جبهه ملی قدرت تغيير نداشتند و گروه‏های چريكی نظير مجاهدين و سازمان چریك‏ها و گروه مذهبی‏ها قابل كنترل بوده و نمی‏توانستند كاری كنند اما شاه اراده نداشت.
به گفته رسولی‏پور، از نظر ثابتی دولت‏های آموزگار و شریف امامی در مقابل مخالفان زبونی نشان دادند حال آنكه می‏شد بعد از تثبيت اوضاع، آزادی را در جامعه گسترش داد.
رسولی‏پور همچنين از اظهار نظر ثابتی درباره مقام‏هاي امنيتی و كشوری زمان پهلوی دوم همچون باهری، آزمون و مقدم ياد كرد و گفت: به اعتقاد ثابتی مسوولان وقت كشور سعي می‏كردند مسووليت هر نوع كاری را بر عهده شاه بگذارند و شاه هم قادر به اداره كشور نبود.
در ادامه نشست يادشده مجيد تفرشی پژوهشگر تاريخ و دانش‏آموخته دانشگاه لندن نيز نفس مصاحبه با شخصی مانند ثابتی را دستاورد مهمی دانست و با اظهار اينكه نبايد سختی‏هاي چنين كاری را از خاطر برد، گفت: ثابتی 33 سال سكوت كرده و چند هزار صفحه خاطره دارد اما تنها به اين بهانه كه مورد سوءاستفاده حكومت فعلی ايران قرار نگيرد از انتشار آنها ابا كرده است. به اعتقاد تفرشی اين موضوع بيانگر اين مطلب است كه ثابتی نمی‏تواند بدون پیش فرض عمل كند زيرا نگران فاش گويي است و همين امر موضع او را نشان می‏دهد.
او افزود: بعد از مطالعه كتاب با اين تصوير از ثابتی مواجه می‏شويد كه يكی از برجسته‏ترين رجال تاريخ ايران است كه خود را صاحب ‏بهترين نظر و راه حل‏هايی می‏دانسته كه اگر پهلوی به آن عمل می‏كرد حكومت خود را برقرار نگه می‏داشت.
تفرشی گفت: به نظر من ثابتی برای گمراه كردن افكار عمومی تلاش كرده چون حكومت پهلوی – به خصوص در سا ل‏های 56 و 57 – قابل نجات دادن بود.
تفرشی با اشاره به نوع يادكرد ثابتی از مخالفان حكومت پهلوی كه وی همه آنها را مزدور و مريض يا دارای ناراحتي جنسی قلمداد می‏كند، اظهار كرد: هيچ نقطه‏ای در كتاب نيست كه ثابتی در آن يك اپوزيسيون سالم را معرفی كند كه بله براي اين مخالفت حق داشته است. بعد از خواندن اين كتاب می‏بينيد كه همه يك گرفتاری داشته اند.
تفرشی همچنين درباره تدوين كتاب گفت: به نظر من كار قانعی‏فرد از جهت ‏گردآوری منابع برای تكميل گفت‏وگوها خوب است اما يك جاهايی توضيح كم دارد و جاهايی هم پاورقی‏هايي دارد كه در يك كتاب تخصصی احتياجی به آنها نيست. اين محقق تاريخ با اشاره به اينكه عدم پرسش از بهايی بودن ثابتي جزو نقص‏های اين كتاب است، آن بخش از «در دامگه حادثه» را كه به گفته ‏وی دربرگيرنده «انشای غرای ثابتی درباره دين و مذهب» است، زايد دانست و آن را موضوعی بی‏‏ربط به دستاوردهای حرف‏های ثابتی عنوان كرد. او دراین باره گفت: كاش اين مبحث در كتاب نمی‏آمد زيرا قابل اعتنا نيست و اظهارنامه شخصی ثابتی است.
تفرشی در بخش ديگری از سخنان خود انتشار كتاب گفت‏وگو با پرويز ثابتی را زداينده توهمی دانست كه عدم ذكر خاطرات دولتمردان رژيم قبلی را به دليل نگرانی از آب به آسياب حكومت فعلی ريختن در پی داشته است و گفت: اين مساله موج جديدی برای خاطره نويسی ايجاد كرده كه اميدواريم ميزان عصبيت در آن كمتر شده و عمیقتر مورد توجه قرار بگيرد. وی با تاكيد بر اينكه در حوزه پژوهش درباره ساواك راه ناپيموده بسيار است، تحقيقات موسسه مطالعات تاريخ معاصر و مركز بررسی اسناد وزارت اطلاعات را كارهايی ارزشمند اما ناقص توصيف كرد و انتشار كتابهايی مانند در دامگه حادثه را جبران كننده نقص‏های اين پژوهش‏ها دانست. تفرشي دراین باره اظهار كرد: انتشار گزينشی بدون استاندارد، آسيب این گونه كارهاست و تا زمانی كه دسترسی كامل به پرونده‏هاي ساواك مقدور نباشد بايد به تحقيقات ارايه شده با نگرانی نگاه كرد زيرا خط گلچین كننده بسيار مهم است. برای مثال اگر از ميان اسناد مربوط به 30 روز بازجويي یك فرد تنها سند روز سی ام را منتشر كنيم و حق دسترسی به منابع مربوط به 29 روز ديگر را نداشته باشيم، نتيجه كار چيزی خواهد بود كه براساس مصلحت‏انديشی‏های سياسي انتخاب شده و نمی‏تواند بدون دغدغه مورد بررسی قرار بگيرد.
عرفان قانعی‏فرد – مصاحبه كننده و تدوین گر كتاب در «دامگه حادثه» ‏– نيز كه از حاضران اين نشست بود در ابتدا به سختی‏های تدوين كتاب و روش تدريجي خود در جلب اعتماد ثابتی برای گفت‏وگو اشاره كرد و گفت: ثابتی اولين شخصيتي بود كه از او در س‏ها آموختم اما دليل نمی‏شود نوع نگاه من هم مانند او باشد. اين محقق تاريخ افزود: آنچه در جريان گفت‏وگو با ثابتی متوجه شدم اين است كه حكومت‏های اهل انحطاط با استفاده از ايجاد خوف از طريق دستگاه‏هاي امنيتي نمی‏توانند مقابل اراده جامعه دوام بياورند.
قانعی‏فرد از مصدق و بختيار به عنوان كسانی ياد كرد كه ثابتی تندترين نقدها را متوجه آنها كرده است و گفت: ما چون به منابع دسترسی نداريم فكر می‏كنيم ثابتی قصد توهين داشته اما وی می‏گويد بسياری از افراد حكومتی در جريان تغييرات سياسی رنگ عوض كرده و مطامع حزبی را جايگزين مصالح كشور كردند.
موسی فقیه‏حقانی مدير موسسه مطالعات تاريخ معاصر به عنوان سخنران ديگر اين نشست سخنان خود را با اظهار خوشحالی از شنيدن خبر چاپ خاطرات يك مقام امنيتی مانند ثابتی كه 34 سال سكوت كرده است آغاز كرد و گفت: اما با ديدن كتاب خوشحالی‏ام به يأس مبدل شد.
حقانی كه به گفته خود تنها 160 صفحه از اين كتاب حجيم را خوانده بود، دلايل مايوس شدن خود را برشمرد و اظهار كرد: ما با يك اثر سياسی روز مواجهيم نه با يك كتاب تاريخي. عنوان فرعی كتاب «بررسی علل و عوامل فروپاشي حكومت شاهنشاهی» است اما هيچ جای كتاب اين عوامل را نمی‏بينيم. وی كتاب يادشده را «يك اثر سياسی روز » خواند و افزود: ذوق‏زدگی مصاحبه كننده و موضع‏گيری وی ما را متوجه اين نكته می‏كند كه خيلی هم بحث خاطرات ثابتی مطرح نيست بلكه با يك كتاب روز مواجهيم.
وی با انتقاد از حرف‏های ثابتی كه در گفت‏وگوهای خود تنها به مبارزه با كمونيست‏ها و تروريست‏ها اشاره كرده است، تصريح كرد: انتقاد من به دو بخش است؛ اول به روش قانعی‏فرد و دوم به مطالب كتاب. آقای قانعی‏فرد اثر خود را چالشی می‏دانند اما تا جايی كه من خواندم چالشی نديدم.
حقانی با ذكر اين نكته كه «فكر می‏كنم ثابتی كتاب را مديريت كرده» به پانوشت‏های قانعی‏فرد ايراد وارد كرد كه در برخی موارد ربط به موضوع ندارد و در مواردی هم كه بايد پاورقي می‏آمد از ذكر آن خودداری شده است.
وی در این باره گفت: كاش جاي اينكه قانعی‏فرد وقتش را صرف پاورقی‏های زايد كند به اين اختصاص مي‏داد كه از مديريت ثابتی در كار گفت‏وگو خلاص شويم. برای مثال ثابتی، شاه و رضاشاه را دو فرد خادم ايران تعريف می‏كند كه دوست داشتم قانعی‏فرد در اينجا پاورقی می‏زد.
وی همچنين گفت: ثابتی ادعاهاي بزرگی مانند اينكه آمريكا و انگليس عامل سقوط پهلوی بوده اند مطرح می‏كند. اين موضوع بايد ثابت شود. اين دو هیچ وقت نمی‏خواستند پهلوی سقوط كند بلكه دنبال استقرار آن بودند. پهلوی به مردم ايران تكيه نداشت و انقلاب حاصل عجز در مقابل اين حركت مردمی بود.
اين تاریخ پژوه ثابتی را «مانند بقيه سلطنت‏طلب‏ها» دچار تئوری توطئه خواند و مقدمه كتاب را نيز «جانبدارانه» دانست. در بخش دوم نشست نقد و بررسی كتاب در دامگه حادثه، رسولي به تفاوت اصول خاطره‏نويسی و تاريخ شفاهی اشاره كرد و با تاييد اين بخش از سخنان حقانی كه در كتاب چالشی بین مصاحبه‏كننده و مصاحبه‏شونده شكل نگرفته است، اظهار كرد: در بخش مربوط به گفت‏وگوهای اين كتاب اشكالاتی وجود دارد مانند اينكه 87 صفحه از كتاب متضمن هيچ پرسشی نيست بلكه 87 صفحه مطلب است كه از سوی ثابتی نوشته شده.
مجيد تفرشی در این باره گفت: مصاحبه با افراد صاحب خاطرات معضلاتی دارد كه كار را پيچيده می‏كند به خصوص فردی كه مورد مصاحبه قرار گرفته خودش اهل بازجويی بوده است. اما اين به اين معنا نيست كه مصاحبه‏كننده بنشيند و چيزی نگويد. يكی از موارد مهمی كه در اين كتاب بايد توضيح داده می‏شد تهمت‏هايی ‏است كه ثابتی زده و قابل پيگيری است، مانند آنچه درباره آیت‏الله صادق لواسانی گفته كه تهمت محض است. يا حادثه تيرباران جزنی و همراهان او در تپه‏های اوين كه ثابتی به كل آن را انكار می‏كند.
تفرشی اشكال بزرگ كتاب را در فقدان فهرست اعلام دانست و نمونه‏هايی از اشتباهات سهوی در ثبت تاریخ برخی وقايع را نيز برشمرد.
حقانی در بخش دوم اين نشست نيز به ايرادهايی كه متوجه اين كتاب می‏دانست، پرداخت و با اظهار اينكه خود نيز از منتقدان دكتر مصدق است، گفت: اين كتاب پر از توهين و سمت ‏و سوگيری سياسی است. من هم منتقد دكتر مصدق هستم اما ثابتی می‏گويد شاه ذاتا دموكرات بوده است!
قانعی‏فرد نيز در پاسخ به اين ايرادها با بيان اينكه من مرده و مجسمه نيستم كه اشتباه نكنم، گفت: اين كتاب دو نقص عمده دارد؛ يكی اينكه من مقدمه ندارم كه در چاپ ايران خواهد آمد و دوم نبود فهرست اعلام و نمايه است كه اين به دليل عدم توان ناشر آمريكايی بود. وی تصريح كرد: جناب آقای ثابتی مقام نابغه و رده بالای يك دستگاه امنيتی بوده است و اين انتظار عاميانه كه بشود او را گول زد و خام كرد و از او حرف كشيد، توقع و انتظار بيهوده‏ای است و مجالست و كشتی گرفتن با او سر مسايل هم فكر كنم كار كمی نيست.
قانعی‏فرد با اشاره به اينكه دوهزار صفحه از خاطرات ثابتي نزد اوست، اظهار كرد: از آنجايی كه ثابتی خواسته تا زمانی كه در قيد حيات است اين خاطرات منتشر نشود، بنابراين انتشار آنها را كاری اخلاقی نمی‏دانم اما بايد به نظر وی – هرچه هست – حرمت نهاد. قانعی‏فرد همچنين با طرح اين پرسش كه آيا بهتر بود اين كتاب به همين شكل كه الان فراهم شده است، منتشر شود يا اينكه لازم نيست چنين كتابی منتشر شود، تاكيد كرد كتاب، آنچه را كه در توان او بوده است، نشان می‏دهد و هركسی كه توانايی انجام بهتر اين گفت‏وگو را دارد، می‏تواند برود و اين كار را انجام دهد و از آقای ثابتی سوال كند. وی با اعلام اينكه نشر علم به زودی با حذفياتی چندصفحه‏اي شايد، كتاب را در ايران منتشر خواهد كرد، افزود در نسخه چاپ ايران، مقدمه‏ای از خود وی نيز منتشر می‏شود و حدود ۶۰ صفحه بخش نمايه و اعلام و برخی اسناد ديدنی به كتاب اضافه خواهد شد.
وی همچنين در پاسخ به فقیه‏حقانی كه قانعی‏فرد را عاشق احمد قوام و احمد كسروی ناميد، گفت: من معتقدم كارنامه احمد قوام در تاريخ معاصر ايران، بسيار غنی‏تر از مصدق‏السلطنه است، به قوام احترام دارم و به کسروی نیز.
قانعی‏فرد افزود: شايد از ديد آقای ثابتی درباره شخص اول مملكت این گونه بوده كه «حاكم متوهم كه اهل مشورت نباشد و خودرای و خودمطلق‏بين باشد، سرنوشتی جز سقوط در ذلت ندارد! » يا چنان كه در اين كتاب گفته «فعالان يا اسماً روشنفكرها، در برخی از تغييرات جو سياسی، گروهی اهل ريا با استفاده از فرصت نو، چهره ارغوانی می‏كنند.» اينها را نمی‏شود جدی گرفت.
وی افزود: معتقدم بعد از خواندن اين كتاب درخواهيم يافت كه دستگاه امنيت حكومت‏های اهل انحطاط با استفاده از ابزار اعمال قدرت و خشونت و توهم، در برابر عقلانيت و اراده رشد جامعه، نمی‏تواند مقاومت كند و لاجرم تسليم می‏شود. و اينجا داستان انقلاب را روايت كرده و اينكه در دستگاه امنيت، مخالفان را وابسته و مزدور ناميده اند به من مربوط نيست و همچنين اينكه آقای ثابتی چه روايتی از شكنجه دارند به بنده ربطی ندارد.
به گزارش «شرق» در اين نشست شماری از استادان تاريخ، خبرنگاران، نمايندگانی از موسسات مطالعاتی و افرادی همچون عزت‏الله مطهری معروف به عزت‏شاهی و مهدی طالقانی فرزند آیت‏الله طالقانی حضور داشتند.
يادآور می‏شود «نشر علم» به زودی كتاب در «دامگه حادثه» را در ايران منتشر خواهد كرد.

منبع: روزنامه شرق، سه شنبه 2 خرداد 1391، سال نهم، شماره 1535، ص 14.


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.