هفته نامه تاريخ شفاهي
 



 
          شماره 70    |    27 ارديبهشت 1391

   


 



تاريخ شفاهي جنوب شرق‌آسيا ـ49

صفحه نخست شماره 70

نگارش شرح حال

البته تان سري فاطمه قبل از عزيمت از انگليس با شوهرش، عضو بسيار فعال Kaumlbu بود و در جنبش استقلال مشاركت تمام عيار داشت. سابقه و جانبداري او از حزب دليل غيرقابل ترديدي بود.

او واقعاً شايسته اين مقام بود. بنابراين همان‌طور كه خودش انتظار داشت ، طرح كايوم براي رهبر بعدي او بود او به آساني رهبري را از صديق تحويل گرفت و متصدي وقت حزب شد.

پس تمامي موضوعات و تأكيد روي سه پرسش همزمان شكل گرفت: توانايي سازماندهي از خودگذشتگي و بدست‌آوردن قابليت كه او مي‌توانست آن را در سطح عالي اجتماعي بر اثر داشتن همسري در رده بالاي نظام حاكم، از آن خود كند و در همان زمان نظر مساعد زنان را در پشتيباني از ريشه‌هاي رشد به خود جلب كند.

وقتي كه او رهبري «وانيتا آمنو» را ترك كرد، براي هر روستايي شعبه‌اي از واينتاآمنو بوجود آورد و حضور زنان و عضويت آنان را در «آمنو» به 50 درصد مجموع اعضاء افزايش داد. ارتقاء سطح دانش‌ زنان وابسته به آمنو، سازماندهي دوره‌هاي آموزشي در سطح گسترده‌اي از موضوعات مثل سياست، حكومت، سروسامان دادن به فعاليت‌هاي مذهبي و حتي مديريت امور خانه، آوردن جوانان تازه نفس و متخصصين دانشگاه ها به جنبش وانيتا، كساني همچون رافده عزيز (سرپرست پيشين وانتيا آمنو) اسماء حاج عمر، فاطمه حميدان، مارينا يوسف، عايشه غني (جانشين او به عنوان رئيس وانتيا آمنو) و به اين ترتيب او به وانيتا آمنو يك چهره حرفه‌اي پراهميت بخشيد و موجب گسترده‌تر شدن تقاضاي عضويت روشنفكران بعلاوه زنان متخصص و نيز درخواست زيادي از ناحيه زنان روستايي خانه‌دار و آموزش‌نديده شد كه تاكنون ادامه دارد.

«جنبش ما در آغاز كار خود« كايوم ايبو آمنو» ناميده مي‌شد. اعضاء مرد از اسم خودماني «ايبوايام» (مرغ مادر) براي من استفاده مي‌كردند. «بازتاب بيشتر حرفه‌اي‌شدن آمنو منجر به تصميم اعضاء براي تغيير نام وانيتا آمنو در ژوئن 1972 شد. او با اشتياق و التزام خاص خود، موجب ريشه دوانيدن گياه جنبش وانيتا و تصوير حرفه‌اي امروز آن، بدور از هر انحراف شد كه مي‌توانست موجب خوف يا نگراني بدنه اصلي آمنو شود و تحت عنوان نا اطميناني به شخص اتفاق بيفتد. او انتظارات تان كو عبدل رحمن را كه در معرفي او به دو كلمه مالايي بسنده كرد، در عمل برآورده ساخت.

او آنقدر باهوش و واقع‌گرا بود كه حتي وقتي شروع به حرفه‌اي و روشنفكري كردن فضاي جنبش كرد، بداند كه بسا يك روز موقعيت او دستخوش اين تغييرات شود. او به كراّت درباره نخبگان نزديك به خودش نيز، هشدار داده بود. اما خلوص عمل او در تحكيم مباني جنبش، ملاحظات شخصي او را كنار گذاشت در حقيقت اين رقابت و مبارزه‌طلبي بوسيله يكي از زنان در هيأت شخصي‌تان سري عايشه غني، روزنامه‌نگاري كه فاطمه را در انتخابات رهبري حزب در سال 1973 شكست داده بود، ظاهر شد.

تان سري عايشه غني با تان سري فاطمه در جايگاه رهبر «وانيتا آمنو» مبارزه مي‌كرد كه در دو انتخابات گذشته از عهده مديريت شكست و جانشيني او برنيامده بود. اما وقتي بالاخره اين شكست در 1972 رقم خورد و تان سري فاطمه متعاقب آن از وزارت در كابينه نيز استعفاء داد، از سال بعد خط فكري و سياست آمنو در اثر اين ضربه، عوض شد.

بديهي است بحث و توصيف شكست نهايي‌ تان سري فاطمه با مصاحبه‌شوندگان كار مشكلي بود. طرف‌هاي مصاحبه نمي‌توانستند يا نمي‌خواستند جزئيات عمده و اصلي شكست را به خاطر بياورند. خود تان سري فاطمه در توجيه منطقي اين واقعه چنين مي‌گويد: «اگر وانيتا آمنو مايل بود يك شخص ديگري را به عنوان نفر اول حزب مطرح كند، البته مي‌توانست و او را مي‌يافت. اما من دين خودم را ادا كرده بودم و اگر چيز بيشتري نمي‌خواستم دليلي نداشت تا كمر خم شوم و در اين مبارزه كثيف مصلحت طلبانه شركت كنم.»

حقيقت همين است كه او نمي‌خواست وارد اين بازي خطرناك شود، برخي از خبررسان‌هاي مصاحبه نيز اين امر را تأييد كردند. اين مي‌توانست البته نوعي تغيير و تحول باشد.

در ترتيب شكست تان سري فاطمه حقيقتي كه باقي مي‌ماند اين است كه او نمي‌خواست به موضع قدرت به خاطر خود قدرت بچسبد. به بيان دخترش او مي‌دانست چه وقت آن را ترك كند.

در آن مقطع تاريخي، خود «آمنو» توجه‌اش معطوف به تغيير دوره «تان عبدل رزاق» و سپردن رهبري حزب به تان كو عبدل رحمان بود. در همان زمان، رئيس شاخه جوانان آمنو نيز تغيير كرد و در پي اين موج جديد تمايل به تغيير رهبري، درك وضع وانيتا آمنو نيز مي‌توانست دشوار نباشد.

تان سري فاطمه به قرباني‌شدن قدرت و موقعيت در پاي عزت نفس شخصي راضي بود. اين انتظار از لياقت و حرمت دائمي شخصيت خود در هر جايگاه، با اظهار محبت از ناحيه همكاران و هواداران و در مصاحبه با مقامات عالي وزارت بهداشت، بيشتر به همان خوي و خصلت‌ها تأكيد داشت كه او در رفتار سياسي و زندگي‌اش نيز به نمايش گذاشته بود. توانايي سازماندهي و دقت نظري كه در تاريخچه وزارت بهداشت تصوير جديدي را ارائه مي‌كرد كه تا آن روز كمتر مشاهده شده است.

او توجه متفاوتي به ساختمان زهوار در رفته وزارت كرد و تا آن جا كه ممكن بود، در دوره‌اي كه رياست سازمان ملي زنان را بعهده داشت توانست با مديريت خود، موقعيت حرفه‌اي زنان را در وزارت تقويت كند. خستگي‌ناپذيري، اخلاص عمل و برخورد جدّي او با كار موجب دلگرمي و از خودگذشتگي در برخورد با كاركنان را به همراه داشت. ميانگين قابل توجه پوشش خدمات بيمه وزارت و اقدامات بهزيستي او در NCWO و نيز رهبري دلگرم‌كننده و توانايي سازماندهي‌اش و طبيعت سخت‌كوش و شجاعت زياد او مثل‌زدني بود.

وقتي كه او NCWO را پس از 26 سال رياست آن ترك كرد، يك گروه 47 نفره از زنان داوطلب همكاري آزادانه سياسي و صرفاً اجتماعي و سلامت اوليه زندگي را زير چتر NCWO در كنار خود داشت،تا در جهت اهداف اجتماعي و تأمين امنيت و موقعيت شغلي زنان در جامعه كوشا باشند. از جمله موفقيت‌هايي كه او به دست آورد و از موارد قابل توجه آن، نقشي است كه او در تنش‌هاي سياسي مربوط به مسايل نژادي كه در شورش مي 1969 در كوالالامپور اتفاق افتاد، بعهده داشت.

روز دوم شورش، در شرايطي كه كشور دچار شوك شده و شخصيت‌هاي سياسي بواسطه نگراني عميق در حالت قبض بسر مي‌بردند. NCWO مالايي‌ تان سري فاطمه با حضور در ناحيه درگير شورش و همكاري با چيني‌ها و هندي‌ها و تأمين دارو و غذا و لباس و ترتيب‌دادن پناهگاه براي آنان و از آن مهمتر آرام‌كردن آنها موجبات آسودگي از تنش را با كمك خود فراهم كرد.

او با نوشتن نامه به زنان همه نژادها تقاضا كرد براي آرام كردن وضع پيش رو دست بكار شوند. اين نامه بوسيله رسانه‌ها به تمام زبانها البته برگردانده شد.

انجام اين امر لابد براي هر كسي مستلزم شجاعت بسيار است. در شرايطي كه وضع اضطراري است و هر لحظه بيم آن مي‌رود كه بدتر شود.پيرورزدي ديگر او، نبرد براي پرداخت حقوق برابر در مقابل كار برابر است كه به موجب آن زنان بتوانند همان حقوق همتايان مرد را در يك نوع كار كه هر دو انجام مي‌دهند، به طور قطع دريافت كنند.

از آن زمان به بعد NCWO چندين حقوق انحصاري به دست آورد و مقام زنان را در جايگاهي كه مالزي امروز از آن برخوردار است، ارتقاء داد.

علت اصلي تمامي اين توقيفات كمك بزرگي است كه او تحت لواي NCWO به عنوان وحدت ملي در جامعه چندنژادي مالزي ايجاد كرد. چنان كه خانم «ر.بهايو پالان» كه مدت مديدي قائم مقام رئيس NCWO بوده، تأكيد مي‌كند.

نوشته: عزيزه مخزني ـ ترجمه: مهدي فهيمي

منبع: روزنامه اطلاعات: یکشنبه 30خرداد 1389- شماره 24779


 
  
نام

پست الكترونيك
نظر شما
کد امنیتی

 

 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.