شماره 99    |    6 دي 1391

   


تسلیت

با خبر شدیم مادر بزرگوار همکار ارجمند، جناب آقای علی عبد شیرازی پس از تحمل یک بیماری سخت و طولانی دار فانی را وداع گفته اند. همکاران سایت و هفته نامه تاریخ شفاهی ایران این اندوه جانکاه را به ایشان و دیگر فرزندان، بازماندگان و بستگان آن شادروان تسلیت گفته و برایشان آرزوی صبر و سلامتی داریم. امید آنکه روح آن مادر فداکار در جوار حق آرام گیرد.


پژوهستانی به نام بناهای آرامگاهی و مزارات شهدا

مطلبی که می‌خوانید، یافته‌ها و برداشت‌های من از سخنرانی آقای علیرضا کمری در دانشگاه اصفهان به تاریخ 28 آذر 1391 است. موضوعی که برای ایشان در نظر گرفته شده بود و در میان جمعی از دانشجویان و استادان رشته‌ی مردم‌شناسی ایراد گردید، «بناهای آرامگاهی شهدای گمنام و مناسک مربوط به آن در جامعه‌ی معاصر ایران» نام داشت. برای این‌که بتوانم سخنان وی را بهتر و دقیق‌تر انتقال دهم، خود را از این الزام رها ساختم که عین عبارات و جملات و واژه‌های ایشان را به کار گیرم (مگر واژگانی که تعمداً داخل گیومه گذاشته‌ام تا انتساب ساخت و کاربرد آن واژگان را به آقای کمری نشان دهم). نیز این تقیّد را نداشتم که همان چینش و تقدم و تأخری را رعایت کنم که در کلامشان وجود داشت.


شناخت‏نامه جامع آیت‌الله سید محمود طالقانی

مؤسسه مطالعات تاريخ معاصر ايران به جز نشريه تاريخ معاصر ايران و یا نشريه اينترنتي بهارستان كه روي سايت آنها قرار دارد، در سال‏ها‏ اخیر کتاب ماه فرهنگی تاریخی «یاد آور» را ‏‏منتشر می‏کند و در هر شماره به یک موضوع خاص تاریخی می‏پردازد. در شماره‌های گذشته موضوعاتی همچون امام خمینی(ره)، نهضت ملی، جلال آل احمد و گروه فرقان بتفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. هفتمین جلد از این نشریه که شماره‌های 9، 10، 11 و 12 را در بر می‌گیرد، در 441 صفحه به زندگی و آراء آیت‏الله‏ سید محمود طالقانی پرداخته است.


همایش بین المللی «خاطره و فرهنگ» در ترکیه

فراخوان مقاله: همایش بین المللی «خاطره و فرهنگ» مشترکاً توسط انجمن مطالعات فرهنگی ترکیه و دانشگاه بیلکنت (Bilkent University) سازماندهی می‏شود. هقتمین سمپوزیوم مطالعات فرهنگی در خصوص خاطره و فرهنگ که مشترکاً توسط انجمن مطالعات فرهنگی ترکیه و دانشگاه بیلکنت، دپارتمان علوم سیاسی و دپارتمان فرهنگی برنامه ریزی شده است، از 5 تا 7 سپتامبر 2013 در شهر آنکارا پایتخت ترکیه برگزار خواهد شد.


همایش اِکلپ 2013

خبر همایش زیر که دکتر مری لارسون Mary Larson، استاد دانشگاه ایالتی اوکلاهما و رئیس برنامه تاریخ شفاهی این دانشگاه برای ما ارسال داشته است، نشان می دهد که حوزه تاریخ شفاهی در دنیای امروز با فناوری های صوتی و تصویری، بانک های اطلاعاتی و فناوری دیجیتال به شکلی تفکیک ناپذیر در هم آمیخته است. به نحوی که آگاهی از اخبار مربوط به این دانش ها لازمه کار کسانی است که در حوزه تاریخ شفاهی با ابزارهای مدرن قصد فعالیت دارند. مشارکت ده ها دانشگاه و نهاد فرهنگی و هنری در برپایی این همایش نخست گواه اهمیت فناوری و سپس درهم آمیختگی روزافزون همه شاخه های علوم در عرصه های عملی با یکدیگر است.


تاریخ گویا: نامه‏های ناگازاکی از وحشت بمب اتمی می‏گویند

این مقاله که توسط کارولین کراوزه Carolyn Krause نوشته شده اطلاعات تکمیلی درباره کارل برتز Carl Bretz به ما ارائه می‏کند. او دو هفته پیش او را به ما معرفی کرد. کراوزه از شغل او گفت و توضیح داد که چگونه در روزنامه اکریجرمشغول بکارشد . منبعی که کارولین در این مقاله از آن استفاده کرد بزودی به شکل تاریخ شفاهی منتشر می‏شود. اکنون بیایید با کارولین در ورودش به تاریخ گویا همراه شویم که با استفاده از نامه‏های برتز به وطنش درباره شهرهایی که با بمب اتمی در پایان جنگ جهانی ویران شدند، دید بهتری درباره او به ما می‏دهد.


مستندسازی خدمت کهنه سربازان یهودی در جنگ جهانی دوم

بیل هریس Bill Harris و آلبرت میلر Albert Miller ساکنین «هایلند پارکHighland Park » می گویند هر کهنه سرباز داستانی برای گفتن دارد، و هدف آن دو این است که این خاطرات را تا حد امکان به فیلم تبدیل کنند. هریس، 70 ساله و میلر 90 ساله، از اعضای «انجمن کهنه سربازان یهودی نورث شور پستNorth Shore Post 29» هستند و در 6 ماه گذشته سرگذشت های اعضای گروه خود را جمع‏آوری کرده و هر کدام را به شکل یک فیلم ویدئویی یک ساعته و بصورت زنده به عنوان داستان های تک قسمتی از طریق تلویزیون های کابلی محلی پخش می کنند.


همه ما پای اعتقادمان ایستادیم

وقتی ماجرا، ماجرای دفاع و حمایت از میهن و خاك است، تمام تعلق خاطرها به هر گروه و مذهب و كیش و آیینی كنار هم قرار می‌گیرند و متحد می‌شوند.همه دست در دست هم می‌گذارند و «آسدواتس [در زبان ارمنی به معنای خدا]» و «الله»، «مسیح» و «امام‌حسین» هم نماد اتحاد و عامل مقاومت می‌شوند. از هشت سال دفاع‌مقدس، شهدا و جانبازان و آزادگان ایرانی زیادی از اقلیت‌های مذهبی به یادگار مانده‌اند كه غافل شدن از نقش آنان در آن دوران بی‌انصافی است.


مصاحبه با قدرت اله واحدی -2

در شماره پیش بخش نخست را خواندیم. بخش دوم و پایانی در ادامه می آید: در دو كميسيون دادگستري و وزارت كشور، جزو هيئت رئيسه بودم؛ در كميسيون دادگستري، نايب رئيس و در كميسيون كشور هم مخبر كميسيون. در اين دوره، قوانين بسيار مهمي تصويب شده كه در واقع به دليل اينكه شامل مسائل زيربنائي دادگستري در ارتباط با دعاوي مطروحه و روزانة مردم است و موضوعات اساسي راجع به دادگستري را در بردارد، قابل توجه و درخور تأمل به نظر می‌رسد؛ از جملة اين قوانينِ سازنده و اساسي مي‌توانيم چند مورد زير را با توجه به تناسب بحث، به عنوان نمونه بياوريم:


گفت وگو با هوشنگ گلشیری

هوشنگ گلشیری چند سال قبل از مرگش گفت‌وگوی نسبتاً مفصلی با بخش تاریخ شفاهی سازمان اسناد و کتابخانه ملی کرد که بخشی از آن را در این شماره از مجله تجربه می‌خوانید. او در این گفت‌وگو درباره دوران کودکی، نوجوانی و سال‌های نویسندگی خود به شکل تفصیلی صحبت کرده است. گلشیری با نگاهی به تاریخی و خاطره‌گونه‌اش به شکل‌گیری محفل‌های ادبی در اصفهان و تهران و روابط بین روشنفکران و نویسندگان در سال‌های قبل و بعد از انقلاب اسلامی پرداخته است. این گفت‌وگو را پیمانه صالحی انجام داده است.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

نشست تخصصی «تدوین تاریخ شفاهی» ۲۸ آذر ماه در ساختمان آرشیو ملی ایران برگزار شد. در این نشست، مرتضی رسولی‌پور، کارشناس این عرصه، به تشریح چگونگی تدوین تاریخ شفاهی پرداخت.




 

خـاطـرات احمـد احمـد (۱۶)
به کوشش: محسن کاظمی
انتشارات سوره مهر
دفتر ادبيات انقلاب اسلامى


كشف حزب ملل‏اسلامى
در روزهاى اول بازداشت، ما نتوانستيم به وضوح علت كشف حزب ملل اسلامى را دريابيم، تا اينكه بعدها در زندان پى به اصل ماجرا برديم.
آقاى محمد باقر صنوبرى، كه مدت كوتاهى از عضويت او در حزب مى‏گذشت، شور و حرارت خاصى داشت و دنبال گسترش حزب بود و از خود فعاليت چشمگيرى نشان مى‏داد. او در مأموريتى كه به شهررى رفته بود تا فردى را به حزب دعوت كند و مراسم تحليف را به جاى آورد، با خلف وعده طرف مواجه مى‏شود. او كه به تاريكى شب برمى‏خورد براى استفاده از وقت، وارد يك خانقاه مى‏شود. او تا ديروقت در آنجا مى‏ماند و هنگام خروج كاملاً تصادفى مورد سوءظن مأمورين شهربانى قرار مى‏گيرد و در يك تعقيب و گريز سرانجام دستگير مى‏شود. او با خود كيفى به همراه داشت كه گويا حاوى اساس‏نامه، مرام‏نامه و نشريه خلق بود. آقاى صنوبرى با اينكه هنگام فرار آن را به طرف خانه يا باغى پرتاب مى‏كند، ولى مأمورين پس از جستجوى كوتاهى آن را مى‏يابند. صنوبرى را به كلانترى منطقه مى‏برند. محتواى كيف براى مأمورين مشكوك به نظر مى‏آيد. از اين رو ضداطلاعات شهربانى وارد ماجرا مى‏شود. از آن به بعد شكنجه و ضرب و شتم عضو جوان حزب شروع مى‏شود. او مقاومت تحسين برانگيزى از خود نشان مى‏دهد. هرچه او را مى‏زنند و مى‏پرسند، تنها جواب مى‏دهد: «مكتوم است.»
سرانجام مأمورين با به كار بستن ترفندهاى مختلف، به نام آقاى سيدمحمد ميرمحمد صادقى ـ مسئول بالاتر وىـ دست مى‏يابند(1) او نيز شناسايى و پس از ساعاتى دستگير مى‏شود. از اين طريق نيز به آقاى سيدمحمودى طباطبايى(2) مى‏رسند.
مأمورين ضداطلاعات شهربانى آقاى طباطبايى را تحت شديدترين شكنجه‏ها قرار مى‏دهند تا از او به حلقه بعدى برسند؛ ولى اين سيد بزرگوار از خود مقاومت قهرمانانه و تحسين‏برانگيزى نشان مى‏دهد و آنها را نااميد مى‏كند. چندين مرتبه با دادن اسامى و آدرسهاى غلط، موجب تأخير ساواك در وصول به اطلاعات حزب مى‏شود. او حتى يك مرتبه قرارى فرضى را به آنها در دانشگاه تهران آدرس مى‏دهد. مأمورين او را با خود براى شناسايى فرد موردنظر به آنجا مى‏برند، ولى چون مسئله صورت فرضى داشت، هرچه منتظر مى‏شوند خبرى نمى‏شود. مأمورين كه متوجه فريب زيركانه سيدمحمودى مى‏شوند، او را به سختى و تا سرحد مرگ شكنجه مى‏دهند.
سرانجام او با مقاومت و هوشيارى مثال زدنى‏اش چند روزى ساواك را معطل مى‏كند و چون طبق آموزشهاى حزب و انديشه خود مطمئن مى‏شود كه تاكنون حزب به خطر مزبور پى برده و مكان و دفتر مركزى حزب را تخليه كرده است، آدرس آنجا را به ضداطلاعات مى‏دهد.(3) ولى متأسفانه وقتى مأمورين و آقاى سيدمحمودى به دفتر مركزى حزب مى‏رسند با حسن حامد عزيزى(4) و وسايل و اسباب بسته بندى شده حزب مواجه مى‏شوند. آقاى سيدمحمودى با مشاهده اين صحنه به شدت يكه مى‏خورد. عزيزى پس از دستگيرى و مقدارى شكنجه تمام رمزها و كدهاى تشكيلات را گشود و در اختيار اطلاعات شهربانى قرار داد. اين سرآغاز دستگيرى گسترده اعضاى حزب ملل اسلامى بود.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.