شماره 111    |    28 فروردين 1392

   


فراخوان هجدهمین همایش بین المللی تاریخ شفاهی در بارسلون

هجدهمین نشست انجمن بین المللی تاریخ شفاهی، در بارسلون اسپانیا برگزار می شود؛ به گزارش سایت تاریخ شفاهی ایران، انجمن بین المللی تاریخ شفاهی نشست بعدی خود را در اسپانیا در دانشگاه بارسلونا در روزهای 9 تا 12 ژوئیه 2014 (18 تا 21 تیرماه 1393) برگزار خواهد کرد (کلاس های ارشد در روز 8ام ژوئیه (17ام تیر 1393) برگزار خواهند شد.


رونمایی از «سال‌های بیقرار» در آغازین روز اردیبهشت

مراسم رونمایی کتاب «سال‌های بی‌قرار»؛ خاطرات جواد منصوری از فعالان و مبارزان قبل از انقلاب، با حضور و سخنرانی استادان و پژوهشگران تاریخ در آغازین روز از اردیبهشت ماه رونمایی می‌شود. گفتنی است این مراسم عصر روز یکشنبه ساعت 16 اول اردیبهشت در تالار سوره حوزه هنری واقع در خیابان سمیه نرسیده به خیابان حافظ برگزار می‌شود.


بی‏بی‏سی در گفتگوی اختصاصی با دکتر مجید تفرشی

بی‏بی‏سی (بنگاه سخن پراکنی بریتانیا،BBC: British Broadcasting Corporation) از جمله رسانه‏های نام آشنای جهان است که نامش در جای جای تاریخ معاصر ایران نیز به چشم می‏خورد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، سلطنت طلبان و برخی افراد دیگر با تفکری متکی بر تئوری توطئه، برای گریز از پذیرفتن اشتباهات خود و نیز نادیده انگاشتن نقش بارز مردم، وقوع انقلاب اسلامی را نقشه و توطئه قدرت‏های بیگانه دانستند و یکی از دلایل آشنای آنان در توجیه این دیدگاه، عملکرد رادیو فارسی بی‏بی‏سی در دوران انقلاب بود.


«اندیمشک در جنگ تحمیلی» در گفتگو با مریم لطیفی

چندی پیش کتاب «اندیمشک در جنگ عراق علیه ایران» که با موضوع نقش اندیمشک در 8 سال جنگ تحمیلی به قلم مریم لطیفی تدوین شده، رونمایی شده است. این کتاب به عنوان یک اثر پژوهشی با استفاده از اسناد و مدارک، منابع مکتوب و شفاهی نقش نهاد‏ها و ارگان‏های مختلف و همچنین‏ مردم اندیمشک در جنگ تحمیلی را بررسی کرده است. این کتاب با شمارگان 2200 نسخه توسط انتشارات نیلوفران در اواخر سال 91 به چاپ رسید. مراسم رونمایی از این کتاب روز جمعه، 25 اسفند ماه سال گذشته همزمان با سیزدهمین شب خاطره شهدای اندیمشک، ویژه شهدای عملیات بدر، در کانون شهید مطهری اندیمشک برگزار شد.


باقر عاقلی، پژوهشگر و تاریخ‌نگار معاصر ایران درگذشت

دکتر باقر عاقلی نویسنده‌، پژوهشگر و تاریخ‌نگار معاصر ایران در 22 فروردین ماه 1392 درگذشت. صدها مقاله و تألیف ۲۵ جلد کتاب در حوزه‌های تاریخی و سیاسی به ویژه برای دایره‌المعارف‌های بزرگ حاصل عمر پربار فرهنگی این مورخ بوده است. او سهمی زیادی در معرفی تاریخ ایران و گوشه‌های پنهان و نهان آن داشت. زندگی و آثار او را در مقاله کوتاهی که در پی می آید، مختصراً مرور می کنیم.


فواید تاریخ شفاهی برای تحقیقات سازمانی و مدیریت‌های عالی (2)

مورخان برای درک رفتارهای سازمانی و نخبگانی نباید از ضرورت وجود یک آرشیو غنی غافل باشند. اما در عالَم شفاهیات نیز باید به دنبال راه‌های تازه‌ای برای آرشیوسازی بود. از آن گذشته، سرعت تاریخ شفاهی در ارائة منابع و مراجع مورد نیاز به مراتب از سرعت آرشیوهای متعارف بالاتر است. گاهی یک سده طول می‌کشد تا آرشیوهای دولتی به روی مردم گشوده شوند. پس آنچه که در این فاصلة زمانی غالباً منابع و مراجع را سهل‌الوصول می‌کند، تاریخ شفاهی است.


مصاحبه با محمد کریمی در رادیو گفتگو

هفته گذشته، جهانی شدن سایت تاریخ شفاهی و آمدن نام ایران میان 12 کشور دیگر، خبرساز شد. پیرو این خبر، رادیو گفتگو صحبتی کوتاه با سردبیر هفته نامه تاریخ شفاهی انجام داد. گفتگو را می توانید در اینجا بشنوید.


تاريخ‌نويسان ما نخبه‌گرا شده‌اند

بي‌شك خاطره‌نويسي انقلاب و به‌دنبال آن جنگ در بيش از سه دهه با فراز و فرودهاي بسياري همراه بوده است. خاطرات انقلاب و جنگ مانند برادرخوانده‌هايي هستند، كه يك برادر از برادر ديگر بيشتر به چشم مي‌آيد. به زبان ساده‌تر، بايد گفت كه سايه خاطره‌نويسي جنگ بنا به دلايل متعددي بر خاطرات انقلاب سايه افكنده است. با سيد قاسم ياحسيني به بررسي اين دو ژانر خاطره‌نويسي پرداخته‌ايم.


گرانیگاه تاریخ شفاهی

تاریخ شفاهی برای بیان رخدادهای منتهی به انقلاب اسلامی، به ویژه دوره‌ای که از آن به نهضت امام خمینی یاد می‌شود، کاربرد گسترده‌ای پیدا کرده است.تاریخ شفاهی برای بیان رخدادهای منتهی به انقلاب اسلامی، به ویژه دوره‌ای که از آن به نهضت امام خمینی یاد می‌شود، کاربرد گسترده‌ای پیدا کرده است. پیرامون این ابزار نه چندان دیرین تاریخ‌پژوهی، کم گفته و نوشته نشده است؛


در کتابخانه‌های دیجیتال ـ 8 حکایت‌هایی از ترور و کودتا

سرلشکر محمد دفتری در سال 1285 در تهران به دنیا آمد. پدرش محمودخان اعتضاد لشکر (عین الممالک)، از خانوده‌ای دیوانی بود و در هنگام درگذشت‌اش سمت مستشاری دیوان عالی کشور را داشت. محمود متین دفتری برادرزادة دکتر محمد مصدق بود و پسرش، احمد متین دفتری (نخست‌وزیر ایران در سال 1318) داماد او. تحصیلات مقدماتی خود را در ایران به پایان رساند.


پای خاطرات سیمین و جلال در خانه‌ی «آخر دنیا»

در آستانه‎ی نخستین سالگرد درگذشت سیمین دانشور، پای حرف‌های خواهرش نشستیم که از سیمین گفت، از روز‌های کودکی و جوانی و کهنسالی‌ بانوی داستان ایران. گزارش خبرنگار ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، از خانه‌ی سیمین دانشور و جلال آل احمد و گفت‌وگو با ویکتوریا دانشور در پی می‌آید. پیچ کوچه‌ی رهبری در دزاشیب را که رد می‌کنی، خانه‌ی آجری دونبشی نمایان می‎شود که دری چوبی و سبزرنگ دارد و هنوز بر زنگ آن نوشته شده «دکتر سیمین دانشور». در را ویکتوریا دانشور، خواهر کوچک‎تر سیمین، می‎گشاید که بعد از فوت سیمین دانشور در 18 اسفند سال گذشته، با همسرش پرویز فرجام در خانه‎ی سیمین و جلال زندگی می‎کند.


بررسی میزان اعتبار استفاده از منابع شفاهی در تحقیقات تاریخی

توجه به اهمیت و جایگاه تاریخ شفاهی چند سالی است که در ایران به طور جدی مطرح شده است، اما با این وجود هنوز ارزیابی دقیق و جامعی در مورد آن صورت نگرفته است و تا حد زیادی ناشناخته و مبهم باقی مانده است.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 


 

علیرضا قزوه، شاعر گفت: خاطرات حضور پنج ساله‌ام در هند به عنوان رایزن فرهنگی را مکتوب کرده‌ و تصمیم دارم آنها را منتشر کنم. خاطرات و یادداشت‌های زیادی از دوران حضورم در هند باقی مانده که نوشته شده است و تنها باید فرصتی دست بدهد تا دستی به سر و روی آنها بکشم و فکر می‌کنم در نمایشگاه کتاب سال آینده آن را منتشر کنم.




 

خـاطـرات احمـد احمـد (۲۸)
به کوشش: محسن کاظمی
انتشارات سوره مهر
دفتر ادبيات انقلاب اسلامى


سپاهى ترويج آبادانى و مسكن سمنان

پس از پايان دوره آموزشى و كسب اطلاعاتى درخصوص بهداشت، آبادانى و عمران، آبيارى، كشاورزى و... منتظر بودم تا به يكى از روستاها و شهرستانها اعزام شوم و از نظام خشك ارتش  رها شده و به مردم خدمت كنم. هرچند اعتقاد راسخ داشتم كه شكل‏گيرى چنين سازمانها و تشكيلات نظامى و حكومتى از قبيل سپاهى ترويج آبادانى و مسكن و سپاهى دانش، نوعى عوام‏فريبى و رفورم و تبليغات رژيم است. به هرحال من فرصت را مغتنم شمرده و سعى كردم شرايط را به نفع خود عوض كرده و تحت لواى سپاهى ترويج آبادانى، به مردم خدمت كنم.
به دليل نمرات خوبى كه در امتحان كسب كردم، به من امتياز دادند كه شهرستان محل خدمتم را خود انتخاب كنم. من نيز به خاطر اينكه از صحنه مبارزه و ارتباط با دوستان، مبارزين و گروه حزب‏الله دور نباشم و به وظايف تشكيلاتى خود برسم، پس از يك بررسى كوتاه، شهرستان سمنان را انتخاب كردم.
در فروردين ماه 1348 عازم سمنان شدم. اداره آبادانى و مسكن سمنان، داخل ساختمان فرماندارى كل بود. ابتدا به نزد آقاى دبيران ـ فرماندار وقت ـ رفته و خود را معرفى كردم. او كمى از كليات و مسائل عمده سمنان برايم گفت و بعد به روستاى خيرآباد معرفيم كرد. اين روستا و روستاى ديگرى به نام ركن آباد حدود سه كيلومترى جنوب راه‏آهن شهر واقع شده بود. بعد از اين دو روستا كوير آغاز مى‏شد. در فاصله‏اى از اين دو روستا معدن گوگرد حاجى آباد قرار داشت كه برخى از مردان اين روستاها در آن كار مى‏كردند.
فردى به نام قهرمانى از اداره آبادانى و مسكن مرا به روستاى خيرآباد راه‏نمايى كرد. براى اجاره كردن اتاق يا خانه‏اى به چند جا مراجعه كرديم، ولى نتيجه‏اى نگرفتيم. در آخر به خانه‏اى كه مدتها صاحبش آن را ترك كرده و به تهران رفته بود سرى زديم، تقريبا مكان مناسبى بود. قهرمانى توانست به نحوى اجازه سكونت در آن را از صاحبش در تهران بگيرد. به اين ترتيب در آنجا ساكن شدم. وقت زيادى براى نظافت و تميز كردن اين كهنه ساختمان گذاشتم. بعد گشتى در داخل ده زدم. جمعيت آن را حدود 250 خانوار برآورد كردم. اولين مسئله‏اى كه توجه‏ام را جلب كرد، آب آشاميدنى بود. در اين روز و روزهاى بعد، مى‏ديدم كه زنان و دختران روستا آب را كه غير بهداشتى بود، از راه دور و از يك قنات در دلوهاى لاستيكى و ظرفهاى شبيه به آن، به خانه‏هايشان مى‏آوردند، يا اينكه شبها مردانى كه از محل كار به منزل مى‏آمدند با خود كوزه يا دبه آبى مى‏آوردند.
بيچارگى و فلاكت از سر و روى روستا و اهالى آن مى‏باريد. اين در حالى بود كه روستايى درعين فقر و درماندگى خانواده‏اى به نام وفا شريعتى را در خود داشت كه بسيار متمكن و متجمل بودند. آنها داراى خانه‏اى وسيع و مجللى بودند كه در آن چاه عميق و استخرى بود كه علاوه بر آب شرب مصرفى خود، زمينهاى كشاورزيشان را نيز آبيارى مى‏كردند. درحالى كه ساير مردم روستا از آب آشاميدنى محروم بودند. امكانات و وسايل رفاهى متمركز در اين خانه، برخى رجل و افراد قدرتمند و ثروتمند سمنان را براى تفريح و شنا به آنجا مى‏كشاند.
براى من مشاهده صحنه‏هاى تشنگى مردم روستا در مقابل استخر پر از آب شيرين وفا شريعتى‏ها بسيار دردناك بود. شعله‏هاى فقر در اين روستا زبانه مى‏كشيد. پاهاى پينه بسته زنان و دختران كه از مسافت دور دلو آب را بر شانه مى‏كشيدند، روى قلب من سنگينى مى‏كرد و دستهاى زمخت و رنجور مردان و پسران، كه شبها از كارى طاقت فرسا در معدن و يا كارخانه ريسندگى و زمينهاى كشاورزى، خالى به خانه بازمى‏گشتند، اشك را در چشمان من مى‏جوشاند. تحمل اين همه تفاوت و تبعيض طبقاتى برايم سخت بود. رفاه مفرط وفا شريعتى و بدبختى و فلاكت خيرآباديها و ركن آباديها، نمونه كوچك ولى بارز ظلم و تجسم بى‏عدالتى رژيم ستم‏شاهى بود. براى من ديدن اين صحنه‏ها و لمس كردن حرمان و بدبختى مردم انگيزه‏اى قوى براى مبارزه با ظلم و تلاشى براى برهم چيدن سفره ستم و طاغوت شد.
در روزهاى گرم و سوزان كوير، دوغ و در روزهاى سرد و خشك زمستان بادنجان خشك شده، قوت غالب مردم روستا بود. از ابتدايى‏ترين امكانات بهداشتى و رفاهى نظير درمانگاه و حمام محروم بودند. اين مردم به خاطر رنجها و مصايبى كه توسط افراد و مسئولين مختلف بر سر آنها آمده بود، نسبت به همه چيز و همه كس بى اعتماد شده بودند. در روزهاى اول متوجه شدم كه مردم از من گريزانند و اصلاً مايل به ارتباط و صحبت نيستند.




 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.