شماره 22    |    14 ارديبهشت 1390

   


هشتاد و دو

ژنرال عراقي وفيق‌السامرايي مرد اول اطلاعات ارتش عراق و مشاور امين صدام در كتاب خاطرات خود جمله‌اي از صدام نقل مي‌كند كه قابل مطالعه و تحقيق است.
او در صفحه 98 و 99 كتاب مي‌گويد " صدام درباره سال 1982 گفته است؛‌ سال 82 و تو چه مي‌داني كه سال 82 چيست؟ با اين تعبير سعي داشت دشواري شرايط اين سال را بيان ‌نمايد ."
وفيق كمي پس از عقب‌نشيني ارتش عراق از كويت، در سال 1994 توانست از طريق كردستان فرار كند و به سوريه برود. او اين فرصت را به دست آورد كه خاطرات خود را در كتابي با عنوان "ويراني دروازه شرقي" بنويسد و اين اعتراف صدام را بازگو كند.
وفيق‌السامرايي كه يك ايران شناس نظامي است و بعدها مقيم لندن شد، در كتاب خود پرده از اسرار زيادي بر مي‌دارد. كه هر كدام از آن‌ها براي تاريخ و ادبيات دوران دفاع ما اهميت زيادي دارد.
سال 1982 ميلادي مطابق با سال 1361 شمسي است كه ارتش عراق در جبهه‌هاي نبرد با طوفاني از حمله‌هاي نيروهاي ايراني روبرو شد.
از فروردين ماه اين سال تا بهمن ماه، نيروهاي ايراني 9 عمليات بزرگ و كوچك عليه ارتش عراق انجام دادند كه مهم‌ترين آن عمليات بيت‌المقدس بود كه حدود 24 روز طول كشيد و منجر به آزادي خرمشهر شد.
در اين سال صداي شكستن ستون فقرات ارتش عراق را دنياي قدرتمند به خوبي شنيد، دنيايي كه دست صدام را براي حمله به ايران گرم كرده بود.
نكته قابل تأمل اين است كه پس از آزادي خرمشهر نيروهاي ايراني هفت عمليات ديگر انجام دادند كه با موفقيت كامل همراه نبود، حتي بعضي با شكست روبرو شد.
در اين باره دو نظر وجود دارد؛ اول اين كه عراقي‌ها دست نيروهاي ايراني را خوانده بودند و مي‌دانستند شيوه عمليات‌هاي آن‌ها چگونه است، به همين دليل راه‌هاي مقابله با آن را به كار مي‌بستند و مانع پيشروي و موفقيت ايراني‌ها مي‌شدند. بعد از اين سال زمين جنگ عوض شد و فرماندهان ايراني آب‌هاي هور را براي حمله به عراقي‌ها انتخاب كردند كه تحولاتي را در روند جنگ بوجود آورد.
دوم اين كه دنياي قدرتمند كه صدام را براي حمله به ايران گسيل كرده بود و مي‌خواست ايران را گرفتار جنگي تمام عيار كند كه منجر به تجزيه ايران شود،‌ دريافت اين صدام است كه گرفتار شده، به همين دليل يك بسيج جهاني براي پشتيباني از صدام به وجود آورد. آن‌ها چنان پشت صدام را بستند كه تا چهار سال ديگر يعني تا 20/11/1364 كه نيروهاي ايراني توانستند پا به بندر مهم فاو بگذارند و دنيا را به حيرت وادارند، در كارنامه جنگي نيروهاي ايراني عمليات كاملاً موفقي نمي‌بينيم، گرچه ضربه‌هاي سختي به ارتش عراق وارد كردند.
اعتراف صدام به اينكه سال 1982 سالي بوده است كه او را به مرزهاي سقوط و نابودي نزديك كرده است اين نكته را بار ديگر براي ما روشن مي‌كند كه هر جنگي به طور كلي دو طرف دارد و مطالعه و تحقيق درباره گفته‌ها و نوشته‌هاي هر دو طرف زمينه‌هاي رازگشايي از جنگ‌ها را فراهم مي‌كند.
به يقين درباره اين جمله صدام تفسيرها و نظريه‌هاي ديگري وجود دارد كه مطرح شدن آن‌ها به شناخت بيشتر ما از جنگ كمك مي‌كند و باعث مي‌شود فصل تحقيق و پژوهش رونق تازه‌اي پيدا كند. دفاع هشت ساله ما بيش از آن كه مستحق تبليغ باشد شايسته تعقل است.

مرتضی سرهنگی


زیتون سرخ (۲۲)
خاطرات‌ناهید‌یوسفیان
گفت و گو و تدوین: سیدقاسم‌یاحسینی
انــتــشـارات‌سـوره‌مــهــر(وابسـته‌بـه‌حـوزه‌هنـری)
دفتـرادبیات و هنر مقـــاومت
نقل و چاپ نوشته‌ها منوط به اجازه رسمی از ناشر است.


گاهي اوقات علي خانه نبود. من با خسرو و فريبرز دربارة مسائل مختلف حرف مي‌زدم. غافل از اينكه بهروز زاغ سياه مرا چوب مي‌زند. حتي از روي ديوار سرک مي‌کشيد و مرا مي‌پاييد. يک بار که من و خسرو نشسته بوديم و حرف مي‌زديم، بهروز نزد علي رفته بود و گفته بود: «از ناهيد خبر داري؟»
ـ چه خبري؟
ـ با خسرو روي هم ريخته!
ـ مزخرف نگو!
علي با عصبانيت به خانه آمد. من و خسرو به او گفتيم: «چه شده!» ماجراي بهروز را گفت و اضافه کرد: «آدم پستي است!»
بهروز از راه‌هاي مختلف چندين بار سعي کرد روابط من و علي را به هم بزند. اما موفق نشد.
سال 1354 پدر علي در شاهرود فوت کرد. ما امتحانات آخر ترم را گذارنديم. يک امتحان ديگر مانده بود. صبح من و علي براي امتحان دادن به دانشگاه رفتيم. درس ترموديناميک بود. بهروز تا علي را ديد، فوراً خبر فوت پدرش را به او داد. ظاهراً از طريق اقوامش خبردار شده بود که پدر علي در شاهرود از دنيا رفته است. همان‌جا حال علي منقلب شد. گوشه‌اي نشست و شروع کرد به گريه کردن. كار بهروز مرا خيلي عصباني كرد. با پرخاش به او گفتم: «تو خجالت نمي‌کشي؟»
ـ براي چه!
ـ اين موقع وقت خبر دادن بود. صبر مي‌كردي امتحان تمام شود بعد به او مي‌گفتي.
اگر علي در آن درس نمره نمي‌آورد، يک ترم عقب مي‌ماند. هرطور بود علي را راضي کردم تا در جلسه امتحان حاضر شود. خودم هم جلوي او نشستم و پاسخ‌ها را به او رساندم. امتحان که تمام شد او براي شركت در مراسم عزاداري پدرش به شاهرود رفت.
استاد درس جامد ما بهايي بود. ضمناً ساواکي هم بود و اخبار دانشگاه را به ساواک منتقل مي‌کرد. روابط خاصي با خارجي‌ها داشت. سال چهارم براي دو نفر از دانشجويان نخبه دانشگاه ما بورس آمريکا فراهم کرد و آن‌ها را راهي آمريکا کرد. براي من هم در يکي از دانشگاه‌هاي آمريکا بورس تهيه کرد. يادم هست روزي که بورس من رسيد، کلي در راهروهاي دانشگاه گشت تا خبرش را به من بدهد. چون مي‌دانستم او ساواکي است، بورس آمريکا را قبول نکردم. به من گفت: «تو با علي نگرد! او تو را خراب مي‌کند! تو بايد به آمريکا بروي! آينده درخشاني در انتظار تو است.» اما هرچه اصرار کرد من نپذيرفتم.
در اين مدت من و علي سخت عاشق و شيفته هم شده بوديم. دلم نمي‌خواست از او دور باشم. مي‌خواستم در محيطي که او هست و نفس مي‌کشد من هم نفس بکشم. اگر به آمريکا مي‌رفتم، از او دور مي‌شدم.

سرانجام در بهمن‌ماه 1354 من و علي فارغ‌التحصيل شديم و ليسانس گرفتيم. البته بايد شش ماه زودتر ليسانس مي‌گرفتيم اما چون ساواک يک ترم ما را تعطيل کرد درس ما بهمن‌ماه تمام شد.

پایان فصل هفتم



 

آغاز به کار بيست و چهارمين نمايشگاه بين‌المللي کتاب

آيين گشايش بيست‌وچهارمين نمايشگاه بين‌ا‌لمللي كتاب تهران در سالن اجتماعات شبستان مصلاي امام خميني(ره) با حضور دكتر محمود احمدي نژاد، ‌رييس جمهور و وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي آغاز شد. اين نمايشگاه از چهارشنبه 14 تا 24 ارديبهشت در مصلاي امام خميني(ره) پذيراي علاقمندان به كتاب خواهد بود.


بازتاب همایش واکاوی روابط ایران و عراق در آیینه رسانه‌ها

برگزاری همایش واکاوی روابط تاریخی و فرهنگی ایران و عراق که صبح امروز سه‌شنبه 13 اردیبهشت در سالن مشروطه از سوی کتابخانه مجلس شورای اسلمی آغاز شد، در رسانه‌های داخلی و خارجی بازتاب وسیعی داشته است.


ترجمه 3 زبانه "اجتناب‌ناپذيري جنگ" رونمايي مي‌شود

ترجمه انگليسي، عربي و فرانسوي كتاب "اجتناب‌ناپذيري جنگ" نوشته محمد دروديان، روز چهارشنبه (14 ارديبهشت 90) و در اولين روز بيست‌وچهارمين نمايشگاه بين‌المللي كتاب تهران، در سراي اهل قلم اين نمايشگاه رونمايي خواهد شد.دروديان در اين اثر پژوهشي به بررسي نظريه‌هاي مختلف درباره علل وقوع جنگ‌ها و سپس جنگ تحميلي عراق عليه ايران پرداخته است.


آیت‌الله مطهری در کمیته استقبال

درباره شخصیت و زندگانی شهید مطهری سخنان بسیاری گفته شده و نوشته‌های بسیاری تحریر و انتشار یافته است که هر یک از آنها بخشی از سال‌ها فعالیت متنوع و متفاوت وی را بیان و ترسیم کرده‌اند. در نگاه اول چنین به نظر می‌رسد که ناگفته‌های دیگر دربارة احوال وی برجای نمانده است اما پس از تأمّل کافی در مطالب یاد شده، درمی‌یابیم که برهه‌های متعددی از زندگی او همچنان ناشناخته و نامعلوم و در پرده‌ای از ابهام فرومانده است.


اعتصاب معلمان در سال 1340

در اواخر دهه 1330 به دلیل سیاست‌های اقتصادی و برنامه‌ریزی دولت، اقتصاد ایران دچار کسر بودجه گردید. واردات ایران در سال 1338 نسبت به سال 1333 شش برابر افزایش یافته بود و کسر بودجه با برداشت بد محصول در سال‌های 39 ـ 1338 هم‌زمان شد. این امر شاخص هزینه‌ی زندگی را به بیش از 35 درصد افزایش داد.


با یاد فرزند کویر

چهارم اردیبهشت ماه 1359 شش هواپیمای غول پیکر نظامی‌C-130 و هشت فروند هلی‌کوپتر آمریکایی بعد از حرکت از پایگاه‌‌های هوایی محرمانه‌ای در خاک مصر به هوا برخاستند و مرز‌های جنوبی ایران را بدون کوچک‌ترین مقاومتی پشت سرگذاشته و وارد حریم هوایی ایران می‌شوند. هرچند یک پاسگاه مرزی عبور آنها را گزارش می‌دهد ولی معلوم نیست که چرا به این گزارش ترتیب اثری داده نمی‌شود.


خاطرات عزت شاهی فیلم می‌شود

مهرداد اسکویی فیلمسازجوان، فیلمی مستند بر اساس زندگی عزت شاهی می‌سازد. این مستند شرح شفاهی از خاطرات عزت‌شاهي است، مبارزی كه توانست در جريان رويارويي قهرآميز با رژيم شاه از زير شکنجه های ساواك و شكنجه‌هاي روحي دوران بازجويي و زندان جان نه چندان سالم «اما زنده» به در برد و خود را به پيروزي انقلاب اسلامي برساند.


ماجراي نامگذاري عمليات «الي بيت‌المقدس» به‎روايت يك راوي

روايتگر عمليات «بيت‌المقدس»‌ گفت: در واقع نام اصلي اين عمليات «الي بيت‌المقدس» بود كه به‎معناي به‎سوي قدس تعبير مي‌شد تا با اين عنوان به اشغالگران صهيونيستي بفهمانيم مسلمانان فلسطين در حمايت ملت و دولت ايران قرار دارند.


جنبش‌های کارگری مشهد و پژوهش‌های تاریخ‌شفاهی

مرور تاریخ معاصر مشهد و بررسی نقش گروه‌های مختلف، تشکل‌ها و اتحادیه‌ها نمایانگر فعالیت سیاسی لایه‌های میانی اجتماع بعد از شهریور 1320 است. طی دوسال اخیر در پی انجام مصاحبه‌هایی که با جامعه کارگری مشهد انجام دادم به مسائلی برخورد کردم که نشان از سیاسی بودن جامعه کارگری در دهه بیست است.


پژوهش‌هاي چندگانه در «وقايع‌نگاري خليج فارس»

«وقايع‌نگاري خليج فارس؛ بخش تاريخ ايران» نوشته «جان گوردون لاريمر» با ترجمه عبدالمحمد آيتي به كوشش انتشارات بنياد ايران‌شناسي منتشر شد. اين كتاب تاريخي با مقدمه، تمهيد و بررسي نهايي دكتر حسن حبيبي منتشر شده است.


نقد و بررسي كتاب تاريخ شفاهي (يك مجموعه ميان رشته‌اي)

تاريخ شفاهي به دلیل ماهيت بين رشته اي و تنوع موضوعات دربرگيرنده، دامنه گسترده اي از موضوعات را در برمي گيرد. مطالب مهمي كه در این اثر درباره ميان رشته‌اي بودن تاريخ شفاهي مطرح شده و برخی موارد مانند «تاريخ شفاهي و سنت‌هاي شفاهي»، «تاريخ شفاهي و فلكلور» و «اعتبار اسناد شفاهي» باید به عنوان موضوع‌های مهم تاريخ شفاهي ایران مورد توجه قرار گیرند.


تاریخ شفاهی در جنوب شرق آسیا-1

فعالیت‌های مربوطه به تاریخ شفاهی در جنوب شرق آسیا از سال 1960 مورد توجه و تأکید قرار گرفته است. تاریخ شفاهی به وسیله ضبط و مستند کردن برخی تحولات تاریخی و پدیده‌های اجتماعی، که در غیر این صورت به بوتة فراموشی سپرده می‌شدند، به طور گستردة به رسمیت شناخته شده است. از این‌رو به نظر می‌رسد، عمیق شدن فهم ما از گذشته، منوط به همین روش ثبت برخی داده‌های تأثیرگذار در بافت تجربه انسانی است.


انتقاد احمد احمد از برخی از کتابهای خاطرات و مستندات آنها

اسناد ساواك و اسناد تاريخي به صورت خام، براي كساني كه مي‌خواهند بر روي تاريخ انقلاب كار نمايند، چندان مناسب نيست. زيرا برخي از اين اسناد قابل اعتماد نيست و كساني بايد بر اين موضوع متمركز شوند كه افراد واردي باشند.


انقلاب اسلامی در کرمانشاه (جلد دوم)

در جلد دوم سیر حوادث و تحولات انقلاب اسلامی از سال 1356 و 1357 مورد بررسی قرار می‌گیرد. موضوع مهم و اصلی این مجلد بررسی حوادث و تحولات سال‌های 1356 و 1357 در کرمانشاه در تعامل با نهضت امام خمینی(ره) می‌باشد. در این ایام مردم مسلمان و متدین کرمانشاه مبارزات دامنه‌دار و گسترده‌ای با حکومت پهلوی داشته‌اند.


اهمیت و جایگاه رویکرد شفاهی در مطالعات تاریخی

تاریخ کنش جمعی آدمیان در دوران گذشته است و علم تاریخ شناخت و تحلیل این کنش‌ها را در راستای بهتر شدن حیات آدمیان در زمان حال مورد نظر دارد. شناخت و تحلیل کنش گذشته انسان توسط مورخین انجام می‌گیرد و متخصصین تاریخ این مهم را با تفسیر مدارک به انجام می‌رسانند.


مکتب حزب‌الله در خاطرات داوود ایرانپور (2)

در نشریه شماره ۲۱ بخش اول این مطلب را خواندیم. بخش دوم در ادامه می آید: افرادي بودند که از لحاظ سني بالاتر از ديگران بودند مثل علي نوروزي، شهيد اصغر اکبري، شهيد نصرالله تقوي راد، اين ها افراد شاخص‌ مکتب بودند. آيت‌الله عبد شيرازي به ما اعتماد مي‌کردند و سعي مي‌کردند اهداف فکري خود را به منصة ظهور برسانند توجه داشتند ‌که شخصيت افراد حفظ شود و بچه‌ها آسيب نبينند.


وقتي براي ما مي‌نويسيد...
وقتي براي هفته‌نامه الکترونيکي تاريخ شفاهي مطلبي مي‌نويسيد، دوست داريم نکته‌هايي را در نظر بگيريد.
اين هفته‌نامه نوشته‌ها و دانسته‌هاي ما را درباره مباحث مهم؛ خاطره‌گويي، خاطره‌نگاري، يادداشت‌نويسي روزانه، سفرنامه‌نويسي، وقايع‌نگاري، روزشمار نويسي و... نشان مي‌دهد. حتي براي زيرشاخه‌هاي رشته تاريخ هم جا باز کرده‌ايم؛ و چشم به راه خبرها، گزارش‌ها، مصاحبه‌ها، مقاله‌ها، يادداشت‌ها و... شما هستيم.
خوب است نام و فاميل‌تان را کامل بنويسيد. سابقه علمي و نشاني الکترونيکي را هم حتماً بنويسيد، چکيده مقاله‌ها هم که جاي خود دارد!
به ما اجازه بدهيد دست‌مان براي ويرايش، اصلاح، چينش و ترجمه مطالب شما باز باشد. در اين‌باره با خودتان هم مشورت خواهيم کرد.
دل‌مان مي‌خواهد شأن علمي و ادبي تاريخ شفاهي و اين هفته‌نامه، با نوشته‌هاي متين و موقر شما حفظ شود. حيف است خداي نکرده قلم‌مان از دايره اخلاق بيرون برود.

 
 

       تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.
counter UPDATE error: 1054, Unknown column 'count' in 'field list'