شماره 38 | 23 شهريور 1390 | |
تاريخچة زندگي رهيافت بعضي مطالعات موردي در توضيح اين كه چگونه از چهار يهودي مهاجر با استفاده از روش قيفي، خاطرات شخصي و تجربيات درونخوديشان در قالب اطلاعات جمعآوري و تقويت شد، ميتواند محلتوجه قرار گيرد. آلبرت للاح كه يك يهودعراقي است و سال 1919 با پدرش كه دستفروش دورهگرد بود، وارد سنگاپور شد، نقل ميكند كه: جامعه يهوديان در محله يهودي خيابان «بن كولن» زندگي ميكردند؛ يك جامعه قومي ـ خويشاوندي، در موقعيت مكاني سخت بهم پيوسته و چسبان. او ميگويد: وقتي مادرم در سنگاپور زايمان كرد، به سختي ميتوانست براي بچهاش شير بخرد. آن روزها شير بصورت تغليظ شده بود. و عموزاده من عادت كرده بود كه به آشپزخانه برود و بخشي از شير متعلق به خودش را بياورد و براي مصرف در اختيارمادر من قرار دهد. تصويري از جامعه يهوديان كه به تدريج در حال گسترش است بواسطه للاح ارائه شده: بله، آنان معمولاً ميآيند اين جا و دوستان ديگر آنان لحن خاصي دارند. «شما ببين آن چيز واقعاً مال من است.» آنان اغلب عربي حرف ميزنند و در همين حوالي زندگي ميكنند؛ فقط يك خيز، پنج يارد، 20 يارد، در همين حدود. بنابراين همه وقت ميآيند، حرف ميزنند: بغداد چطور است؟ فاميل چه كار ميكنند؟ تو آقاي ... را ميشناسي؟ فلاني را چطور؟ و آنان از اين و آن خانواده ميپرسند (...) و به اين ترتيب تمامي اوقات از حرف زدن لذت ميبرند. همينطور للاح در روند مصاحبه از طرز عمل زندگي يك دستفروش ارائه آگاهي ميكند، او شرح ميدهد كه چطور دستفروشهاي يهودي به مثابه يك گروه در حال رقابت با سايريني كه در مقابلش هستند در حراج خياباني بايد جديت بخرج ميداد: گروههاي 15 ـ 10 نفره دستفروش يهودي اگر در قالب يك گروه كاري با هم متحد نشوند در رقابت خود را از دست رفته ميبينند. براي اين كه آنان (از طريق حراج) قيمتها را بالا ميبرند و اجازه خريد به تو نميدهند بنابراين ما بالاخره ناگزير از همپيماني ميشويم. يك مصاحبه براي گردآوري تجربيات وسيع از مهاجران يهودي بسنده نيست، براي توسّع دادن به حوزه گردآوري خاطرات، مصاحبههاي بيشتري بايد انجام شود. دو مصاحبه مفصل بواسطه Frederick و Felice راجع به سبك زندگي يهوديان، مذهب يهود و آيين و مراسم و سبك برگزاري جشنهايشان صورت گرفته است. مذهب يك عامل منحصر به فرد در تعريف هويت بود؛ چون كه جهود را از ساير گروه هاي قومي در سنگاپور تمييز ميداد. نكتهاي كه Jacob Ballas دربارهاش بطور مفصل و به نحو متفكرانهاي اظهارنظر كرده توجهي است كه او به نفوذ منفي مذهب [يهود] داشته است: «از آنجا كه آنان بسيار مذهبي بودند و سخت علاقمند به حفظ مذهبشان؛ به خاطر تعطيلات بيش از اندازه، به مناسبت روزهاي خاص مذهبي، آنان ناگزير نميتوانستند كار و كسب داشته و خصوصاً از اين حيث با چينيها رقابت و همچشمي داشته باشند.» «للاح» علاوه بر اين نسبت به ساختار طبقاتي جامعه، بينشي را مطرح ميكند: «در خيابان «واترلو» «سايناگوگا»، در قسمت سمت چپ، جهودان ثروتمند اجتماع ميكردند؛ فروشندگان و تاجران كوچك در سمت چپ و فقرا در پشت سر ايشان». اين ميتواند بعداً موردبحث قرار گيرد كه تاريخ شفاهي صرفاً بازگرفتن رواياتي از خاطرات گذشته نيست. با يادآوري كردن و به عبارتي وجود مصاحبهكننده روايتها ميتوانند فكور و مفسّر باشند؛ چنان كه «بالاس» وضع وخيم تاجران كوچك [خردهپا] را تحليل كرد. با شواهد مثالي كه در مصاحبهها نقل شد، معلوم ميشود معاني روايات در خارج از زندگي آنان خلق ميشوند؛ جايي كه اعضاي جامعه اقليت، هويتشان بوسيله نسبت و عضويتشان در جامعه جهودان تعريف و توضيح داده ميشود. روششناسي تحول زندگي قادر به نقل تجربيات درونخودي [ذهني ـ نفساني] مصاحبه شنوندهها و اين كه آنان هويتشان را چگونه ميبينند نيست. گروههاي گويش محلي چيني و پروژههاي جامعه سنگاپور، هر دو دادههاي اجتماعي و تاريخي مهاجرت و هويت را در سنگاپور گردآوري كردهاند. موزائيك مصاحبههاي ارائه شده، تصوير پيچيدهاي از عوامل عقب راندن و جلوكشيدن مهاجرت، سازوكارهاي مهاجرت چينيها، مصالحه بر سر طرز شكلگيري كار، قوميت، خويشاوندي، فعاليتهاي فرهنگي، تعيين هويت و واكنش نسبت به دولت و ملت سنگاپور بدست ميدهد. قبلاً نشان داده شده است كه روششناسي شرح حال چطور ميتواند اين مضامين را بيان كند، من مايلم روابط بين قوميت، تشابه قرابت، موقعيت مطلوب از حيث فضا و مكان، وضع كار اكثريت چيني جامعه سنگاپور را مانند پديدهشناسي تجربيات گروههاي اقليت جهود را به تصوير بكشم. هو.بي.سويد هوكين از ايالت Hui Ann چين، توضيح ميدهد كه چگونه گروه هاي چيني مختلف در موقعيتهاي مكاني، با فاصله از هم ساكن شدند: «من وقتي بزرگ شدم پي بردم به اين كه ساكن ... هستيم. ما با پيوندهاي نيرومند طايفهاي تربيت شديم بنابراين بايد در همان محدوده منطقه... ميمانديم؛ بدون تركيب شدن با اين يا آن خانواده يا سايرين» [...]هويت با مهاجرت و مرارت به دست آوردن كار در پيوند بود. «ليم چويي» به خاطر ميآورد كه آنان رويهمرفته در جستجوي يك شغل كه بدون كمك قوم خويشها به سختي پيدا ميشد، به سنگاپور آمدند. «هنس» صاحب چراغ كاري از ايالت «تونگ آن» رسم داشت كه از ميان خويشاوندانش نيروي كمكي جديد استخدام كند. وقتي يك چراغ جديد آماده استفاده ميشد، صاحب كار آن را براي بستگانش به چين ميفرستاد. تا اين اندازه، بايد نشان داده شده باشد كه چگونه روششناسي سبك زندگي در گردآوري دادههاي تاريخي و جامعهشناختي مفيد است. اين يك رهيافت روششناختي در تجربيات مرتبط مردم با تاريخ اجتماعي مهاجرت و هويت در پروژههاي چندفرهنگي است. بخش دوم اين فصل به مديريت يا موجبات روش مصاحبه ميپردازد. اذعان به اين كه مصاحبهكردن يك بحث« هرمونو تيكال» بين مصاحبه كننده و مصاحبه شونده است كه به آگاهي از طُرُق بيرون كشيدن خاطرات و محدوديتهايشان كمك ميكند. Grele گفته است كه در مصاحبه يك محتواي ايدئولوژيكي وضع ميشود كه آن را كنترل ميكند؛ مصاحبهكننده با پرسشهايش و مصاحبهشونده با روايتاش. من دلم ميخواهد اضافه كنم كه وضع [جوّ] مصاحبه هم بر اين روايت حكومت ميكند. اين جا چند عامل است كه ميتواند در بحث يك مصاحبه نافذ باشد. قوميت يكي از آن عوامل است كه ميتواند باعث شود مصاحبهكننده و مصاحبهشونده با احساس خرسندي از يكديگر و تفاهم ضروري مقدمه يك مصاحبه خوب را فراهم آورند. اگر مصاحبهكننده قادر باشد به همان زبان ـ يا گويش مصاحبه شونده تكلم كند، جوّي از اعتماد بوجود ميآيد كه عبور از محدوديتهاي قومي را امكانپذير ميسازد. اختلاف سن جدّي بين مصاحبهكننده و مصاحبهشونده، قبل از آن كه مصاحبهكننده فرصت پيدا كند خود را شايسته اطمينان و مستعد مصاحبه نشان دهد، باعث تشويش ميشود.مصاحبهشوندههاي زن مخصوصاً وقتي روايت شخصي در جزئياتي مثل عادت ماهانه يا زايمان باشد، بسا كه ارتباط آسانتري بگيرند. قادر بودن به درك حالت روحي مصاحبه شونده، يكي ديگر از مهارتهاست. وقتي يك مصاحبه شونده گرفتار است يا حوصله پرسشهاي عميق را ندارد بايد با او مدارا كرد. بعضي از مصاحبهشوندگان اگر پي ببرند كه مصاحبهكننده به همان طبقه اجتماعي خودشان تعلق دارد يا در گذشته او همداستان هستند، احساس راحتي بيشتري ميكنند، مشكلات قوميت، سن، زبان، جنسيت و طبقه در پوياييشناسي مصاحبه اجتماعي هميشگي هستند و در تنظيم چند فرهنگي كه اغلب در مصاحبه جوامعي چون سنگاپور با آن مواجه هستيم مورد تأكيد قرار ميگيرند. مايه تحرك اجتماعي و فرهنگي مصاحبه كننده و اين كه چگونه مصاحبه شونده ممكن است به او عكسالعمل نشان دهد، فضايي از نگراني در ايجاد توازن را در پروژههاي تاريخ شفاهي دامن ميزند. تجربة مركز تاريخ شفاهي مخصوصاً در طرح و برنامههاي مقياس بزرگ اين بوده است كه بين مصاحبهكننده و مصاحبهشونده تا آنجا ممكن است رقابت ايجاد كند و جايي كه اين رقابت ممكن نيست، مصاحبهكننده بايد در نهايت قادر باشد به همان زبان يا لهجه با مصاحبه كننده، تكلّم و از مهارتهاي اجتماعي در افزايش دادن تفاهم فيمابين استفاده كند و به قدر كفايت مطالعه و براي مصاحبه آمادگي داشته باشد. عليرغم آن چه راجع به پويايي اجتماعي مصاحبه گفته شد، مصاحبهكنندگاني هستند كه نسبت به تقاضاي مصاحبه با ايشان انعطافپذيرند و به مسئوليّتشان در پرسيدن پرسشهاي در خور، آگاهند و از اين رو مصاحبهكنندگان را در نايلشدن به مقصودشان مطمئن ميكنند. روششناسي آرشيوي مركز تاريخ شفاهي، بعد از شيوه كار موزه جنگ سلطنتي انگليس، در توأم كردن ژرفا و گستره در پروژه ها، حفظ سطح فكر بالقوه كاربران، چون موزهها، گروههاي نمايشي، ژورناليستها، دانشگاهها و ناشران، نمونه است. ضبطكردن نوار اوليه، به عنوان وسيله بيان همان قدر مهم است كه دستنوشت، به خاطر استفادههاي مختلفي كه از اين مواد ميشود. البته اينجا بحث تأثير ثانويه در خواندن متن و شنيدن نوار ضبط شده مطرح هستند. متن مصاحبه، از آن جايي كه خواننده محتواي اطلاعات آن را كپي ميكند، سودمند است. در حالي كه وضعيت و صورت صرفي اجتماعي و فرهنگي مصاحبه نيازمند صداي ضروري ضبط شده هستند. Grele توضيح داده است كه در ايالات متحده، اين كتابخانهها و آرشيوها هستند كه مجموعههاي تاريخ شفاهي را ايجاد ميكنند و نه دپارتمان هاي دانشگاهي، چنان كه در ساير نقاط جهان مثل انگليس، مكزيك و استراليا، و در منطقه بودجه دولت مالزي و اندونزي، نيروي محركه برنامه پروژههاي مستندسازي تاريخ شفاهي بودهاند. به اين ترتيب به نظر ميرسد كه يكي از توانهاي تاريخ شفاهي خواستگاه آرشيوي آن باشد. تاريخ حرفهاي چنان كه Thompson خاطرنشان ميكند به دلايل فني و ايدئولوژيكي بنا دارد به تاريخ شفاهي به ديده شك و ترديد بنگرد. در اين جا، و در سنگاپور معلوم ميشود، رشد تاريخ شفاهي بيشتر در تجربة آرشيوي ريشه دارد، تا فعاليتهاي محققان يا دانشگاه ها، و همين امر باعث كار بست روش مصاحبه در تحقيقات تاريخي و يا گردآوري تاريخ شفاهي مورداستفاده خودشان ميشود. در اين جا بعد از قابل طرح بودن مسئوليت سنگين مؤسساني مثل مركز تاريخ شفاهي، اطمينان خاطر از روششناسي تاريخ شفاهي به معني موشكافي عملي است؛ تحقيق دقيق و نتيجهگيري از نوارهاي ضبطشده و نسخههاي شايسته محافظت و اسناد كه يك مصاحبه خوب عهدهدار آن است. نوشته: دانيل جو ـ ترجمه: مهدي فهيمي
منبع: روزنامه اطلاعات، سه شنبه 13بهمن 1388 ـ شماره 24680 | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=744 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |