بررسی کتاب؛ بهلول گنابادی به روایت اسناد
|
بهلول گنابادی به روایت اسناد، تالیف دکتر محمد ذبیحی ناشر: آیین احمد محل نشر: قم، زمستان 1389
بعد از انعکاس اخبار کشف حجاب جامعه ملتهب مشهد همانند دیگر نقاط کشور با درایت مراجع عظام اعتراض خود را به حکومت پهلوی با قیام مسجد گوهرشاد نشان داد. از اوایل دوره پهلوی برخی روزنامهها، مؤسسات فرهنگی، سینماها و... در گسترش بیحجابی تلاش کرده بودند. در سال 1311 کنگره اتحاد زنان شرق با حضور نمایندگان ده کشور ترکیه، ژاپن، مصر، هند، سوریه و... در تهران تشکیل شد؛ مهمترین بخش این کنگره کشف حجاب بود. تلاش برای ترویج بیحجابی در ایران، موجب شد نهضتی در بین علما در دفاع از حجاب به وجود آید. از جمله آثاری که در این راستا در سالهای نخست حکومت رضاشاه نگاشته شد میتوان به رساله وسیله العفایف یا طومار عفت، که در 1307 به قلم حاج شیخ یوسف نجفی جیلانی در رشت منتشر شد (حکایت کشف حجاب، تهران، موسسه فرهنگی قدر ولایت،1380، ص79)، همچنین رساله در حجاب به قلم شیخ محمد کاظم بن محمد سعید که در 1345ق در تهران منتشر شد و رساله الحجاب سید فاضل هاشمی بروجردی همدانی که در 1346ق در کرمانشاه نوشته شد و آثاری از سید علی امامی تفرشی و دیگر علمای آن دوره اشاره کرد. رضاشاه فکر تجدد مآبی را از اوایل سلطنت خود درسر میپروراند و یکسانسازی لباسها در 1307 و حضور خانواده پهلوی با لباس غربی در حرم حضرت معصومه (س) مؤید این تفکر در ذهن او بود؛ ولی سفر ترکیه این تلقی را تقویت کرد (جعفری، مرتضی: واقعه کشف حجاب، ص22). مسئله کشف حجاب از 1314 در تمام ایران با جدیت اجرا شد. مقاومت در برابر کشف حجاب در اکثر نقاط وجود داشت ولی فوران این مقاومت در مشهد رخ داد. قیام مسجد گوهرشاد از آنجا آغاز شد که پس از برگزاری جلسات مخفیانه روحانیون مشهد، مقرر شد آیتالله حاج حسین قمی به تهران برود و مستقیماً با رضاشاه وارد مذاکره شود؛ ولی آقای قمی را در باغ سراجالملک بازداشت و ممنوعالملاقات کردند (حسینی معینی، سید عباس: روحانیون اصل محکم، ص 22). انتشار خبر این واقعه در مشهد موجب خشم دوستداران آیتالله قمی شد وحوادث مسجد گوهرشاد به وقوع پیوست. در این قیام اشخاص زیادی حضور داشتند و تعدادی از آنها بعد از ماجرای گوهرشاد بازداشت و سالها حبس و تبعید شدند و در نهایت با اعدام محمدولی خان اسدی پرونده قیام بسته شد. تا کنون درباره این قیام و شخصیتهای اثرگذار آن کتابهایی منتشر شده که میتوان از میان آنها به آثار زیر اشاره کرد: - حدیقهالرضویه نوشته محمد حسن بن محمد تقی خراسانی هروی، شرکت چاپخانه مشهد، 1326. - قیام گوهرشاد، (به کوشش) سینا واحد، 1361، انتشارات وزارت ارشاداسلامی،1361. - واقعه خراسان، (به كوشش) مسعود كوهستاني نژاد، انتشارات حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، 1375. - واقعه کشف حجاب: اسناد منتشر نشده از واقعه کشف حجاب در عصر رضاخان، (به کوشش) مرتضی جعفری، سازمان مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، 1371. - واقعه گوهرشاد به روایت دیگر، مجموعه اسناد چاپ نشده روان شاد اسماعیل رائین، (به کوشش سیما رائین)، 1379. - خاطرات سیاسی بهلول، (ترجمه عربی، عبدالعظیم مهتدی بحرانی) ترجمه فارسی: علی اصغر کیمیایی، قم، اسوه،1380. - خاطرات سياسي محمدعلي شوشتري، خفيهنويس رضاشاه پهلوي، (به اهتمام) غلامحسين ميرزاصالح، تهران: كوير، 1379. کتاب بهلول گنابادی به روایت اسناد از دیگر آثار در این باره است که در جریان همایش ملی "بهلول، شگفتی روزگار" در زمستان 1389 منتشر شد. کتاب بهلول گنابادی به روایت اسناد تالیف دکتر محمد ذبیحی دربرگیرنده اسناد و مدارکی است که زوایایی از قیام خونین مسجد گوهرشاد را نمایان و در دسترس عموم پژوهشگران قرار میدهد. در این کتاب 248صفحهای، بخشهایی را نیز به تصاویر اسناد اختصاص داده شده است. کتاب حاضر تحقیق چندان منسجم و عمیقی نیست، همانگونه که نویسنده تاکید کرده، این کتاب حاصل تلاشی یک ماهه بوده است (بهلول گنابادی به روایت اسناد، ص9). شتاب نویسنده برای نگارش کتاب، که خواسته دبیرخانه همایش بوده، موجب شده اسنادی که قبلا منتشر شده بودند، دوباره در کتاب گنجانده شوند (همان، ص76 تا 87). از جمله، اسنادی چون گزارش سرهنگ بیات رئیس نظمیه وقت مشهد به نظمیه مرکز در باره حادثه مشهد وگزارش سرهنگ نوایی رئیس نظمیه مشهد که قبلا در صفحات159و165 قیام مسجد گوهرشاد به روایت اسناد تدوین داود قاسم پوردر 1386 منتشر شده بودند. از دیگر مسائلی که در کتاب بهلول گنابادی به روایت اسناد جالب توجه است استفاده از اصطلاح "واقعه"یا "رخداد" است. در اغلب کتابهای منتشر شده درباره مسجد گوهرشاد از واژه " قیام" استفاده شده است؛ درحالی که در این کتاب رخداد یا واقعه جای قیام گرفته است. به نظر میرسد نویسنده نظر خاصی در این باره نداشته است چون در سربرگ اسناد و یا محتوای اسناد منتشر شده اصطلاح رخداد یا واقعه مکرر آمده است. در این کتاب سندی وجود دارد که محتوای آن محل تأمل است. این سند با تاریخ 13/12/1341 گزارش محرمانه اطلاعات داخلی درباره برگزاری مراسم سالگرد وفات آیتالله کاشانی است. طبق این سند حدود دو هزار نفر از طبقات مختلف به همراه عدهای از رجال و روحانیون در مراسم سالگرد آیتالهه کاشانی حضور دارند در این جلسه بهلول سخنرانی کرده است و از آیتالله کاشانی بعنوان فردی که برای آزادی و استقلال کشور تلاش کرده نامبرده و در ادامه از حاضرین خواسته برای سلامتی شاه صلوات بفرستند. عدهای از طلاب عکس العمل نشان داده و چند نفر بهلول را از روی منبر پایین کشیده و کتک میزنند. درباره به این سند چند نکته مطرح میشود: 1- آیا بهلول در اواخر سال 1341 در ایران بوده است؟ 2- آیا شخصی که در این سند سخنران بوده شیخ محمد تقی بهلول گنابادی است؟ 3- چه لزومی دارد این سند منتشر شود؟ نویسنده تاکید میکند که بهلول در آن زمان در افغانستان سکونت داشته و این سند مربوط به فرد دیگری است که ویژگیهای شبیه بهلول داشته است (همان، ص135). اگر نویسنده به این موضوع پی برده است دلیل انتشار این سند واضح نیست. چنین به نظر میرسد در گزینش اسناد دقت کافی صورت نگرفته است. در سند دیگری در گزارشی از جلسه فدائیان اسلام درباره بهلول چنین آمده است: "در یکی از جلسات هیات مدیره فدائیان اسلام، تصمیم گرفتهاند بهلول از قریه اسلام قلعه افغانستان به ایران بیاورند و مقدمات تشکیل حکومتی مانند خلفای اسلامی را در ایران فراهم نمایند، ولی در اثر اطلاع یافتن ماموران مرزی ایران و افغانستان موفقیت حاصل نکردند" .(همان، ص123) همچنین تحلیلی درباره بهلول در در شماره های 434 تا 444 مجله تهران مصور در 1330 چاپ شده است که بخشی از آن در این کتاب آمده است. این مقاله با عنوان "پنجه خونآلود انتلیجنس سرویس" به قلم آشنا برای اولین بار پرده از یک راز مهم سیاسی، قتل داور وزیر مالیه و اسدی نایب التولیه آستان قدس رضوی، برمیدارد. در این مقاله قتل داور و اسدی را سیاست انگلیس در ایران میداند. نویسنده در بخشی ازمطالبش به بهلول اشاره دارد: "اینتلیجنس سرویس به دست شیخ بهلول نامی که از سرسپردگان خاص او بود غائله مسجد گوهرشاد را به وجود آورد و پس از قتل عام مردم، او را فراری داد و سپس به وسیله ایادی خود گناه این غائله به گردن اسدی انداخت...." (همان، ص90). دوگانگی مطالب سبب میشود درباره قیام مسجد گوهرشاد و شخصیتهای محوری و رهبران آن نتوانیم مطالب قابل استنادی بدست آوریم. به هر حال اعمال نظرهای حکومت و شدت سانسور اخبار به حدی است که هیچ یک از روزنامههای مقارن قیام در ارتباط با این حادثه مطلبی منتشر نکردهاند. شخصیت بهلول با قیام مسجد گوهرشاد نمادین و برجسته میشود و دوران اسارت و تبعید وی به افغانستان موجب میشود تحلیلهای متفاوتی در کتابهای نگارش شده درباره قیام مسجد گوهرشاد وجود داشته باشد. درسالهای گذشته به همت مرکز اسناد انقلاب اسلامی اسناد جدیدی در این زمینه منتشر شده و زوایایی مبهم از قیام بازگو شده است. در کتاب بهلول گنابادی به روایت اسناد نیز به مواردی چون بازگشت بهلول به ایران و دقت نظر ساواک نسبت به حضور وی در ایران اشاره شده است. گزارشهای ساواک از فعالیت بهلول در سالهای 47 تا انقلاب اسلامی نشان از ترس و واهمه دستگاه امنیتی ازشخصیت بهلول دارد. انتشار اسناد و خاطرت درباره قیام مسجد گوهرشاد زمینهای برای شناخت ابعاد مختلف این قیام و آشنایی با شخصیتهای اثرگذار در قیام خونین مسجد گوهرشاد است، اما بهتر بود شتابزدگی به انتخاب درست اسناد و چینش آنها لطمهای وارد نمیکرد.
غلامرضا آذری خاکستر
|