شماره 30    |    8 تير 1390



مروری بر تاریخچه چاپ و چاپ خانه در ایران

نیاز به اطلاعات یكی از ضروریات اساسی زندگی اجتماعی است و اهمیت مطبوعات، به ویژه روزنامه ها، نشریات و جراید بر كسی پوشیده نیست. ازجمله عواملی كه در روند تاریخ مطبوعات و جراید نقش تعیین كننده داشته، پیدایش فن چاپ و احداث چاپ خانه است. پیدایش صنعت چاپ در ایران، اگر هم دارای پیشینه ی تاریخی بوده است، به طور مشخص در نتیجه ی شرایط حاكم بر ایران در قرن 19 م رو به رشد نهاده و با پدیده ی روزنامه نگاری به عنوان ضرورتی نوظهور مرتبط بوده است. پیدایش روزنامه نگاری و صنعت چاپ در ایران عصر قاجار، اگرچه به مانند هرگونه اصلاحات دیگری، حركتی از بالا و در خدمت منافع طبقه ی حاكم بود، اما نقش سازنده و هدایت گری داشته و به خصوص در مواقع حساس، به روشنگری و تغذیه ی افكار عمومی كمك كرده است. روزنامه نگاری نخستین بار مورد اهتمام دانشجویانی قرار گرفت كه با درایت عباس میرزا و وزیر باكفایت او، میرزا عیسی قائم مقام فراهانی، به اروپا اعزام شدند تا با آشنایی با تمدن مدرن، راهی برای برون رفت جامعه ی سنتی ایران از عقب ماندگی جست وجو كنند. این دانشجویان و در رأس آن ها، میرزاصالح شیرازی، برای آشنایی با حرفه ی روزنامه نگاری و یا فراگرفتن صنعت چاپ اعزام نشده بودند و هدف اصلی از اعزام آن ها ضرورت های نظامی بود. میرزاصالح شیرازی، برحسب علاقه ی شخصی و البته ضرورتی كه در این جهت احساس می كرد، این حرفه را فرا گرفت و در هنگام برگشت با خرید ماشین چاپ در این طریق قدم برداشت . (۱) البته در یك نگاه سنتی، ایرانیان در اعصار پیش از اسلام و دوران بعد از اسلام با لغات روزنامه و روزنامه نگاری آشنایی داشتند و شاید وسائل چاپ نوشته ها و فرامین و سال نامه ها و آئین نامه ها را در اختیار داشته اند. اصل كلمه ی روزنامه از «روزنامك پهلوی» بوده و شعرا و بزرگانی همچون فردوسی، عنصری، ناصر خسرو، خاقانی و نظام الملك به این واژه اشاره كرده اند .(۲) در دوره های ایلخانان و صفویه نیز با بهره گیری از تجربیات دیگر ملل، تلاش هایی در جهت استفاده از فنون چاپ و ایجاد چاپ خانه شد و گاه نیز، موفق بود. همین طور پیش از این كه میرزاصالح شیرازی اولین اقدام مشخص را در این زمینه آغاز كند، برخی از ایرانیان عصر قاجار از طریق هند تحت سلطه ی انگلیس، چاپ و چاپ خانه و روزنامه و روزنامه نگاری را می شناخته اند. میرزا عبداللطیف خان شوشتری در كتاب «تحفه العالم» به سال 1216 هـ.ق فصل مبسوطی با عنوان «نوشتن كتب به قالب» درباره ی روزنامه نگاری در هند نوشته است. ابوطالب محمد اصفهانی نیز در كتاب «مسیر طالبی» به سال 1219هـ.ق مطالب زیادی در این خصوص آورده است. شخص قائم مقام و عباس میرزا نیز با این فنون دنیای جدید آشنا بوده و آن را می شناخته اند .(۳) به هر ترتیب، با در نظر داشتن این مهم كه روزنامه نگاری و صنعت چاپ به شكل رسمی و مشخص تر آن در عهد قاجارها به وجود آمده و با اعزام دانشجویان به خارج و عملكرد شخصیت های مهمی هم چون عباس میرزا و قائم مقام به صورت غیرمستقیم و افرادی هم چون میرزاصالح شیرازی میرزا تقی خان امیركبیر، علی قلی خان اعتضادالسلطنه، میرزا حسین خان سپهسالار و محمدحسن خان اعتمادالسلطنه به طور مستقیم مرتبط بوده است، به شرح مختصری پیرامون تاریخچه چاپ و چاپ خانه در ایران می پردازیم.

چاپ و چاپخانه در ایران
صنعت چاپ اول بار در چین زمان سلسله ی تانگ (قرون اول تا سوم هجری) به طریقی ساده اختراع شد و در طی زمان رو به تكامل نهاد. در این طریق آن چه مهم است اختراع چاپ سربی توسط گوتنبرگ آلمانی در سال 1448م است. گوتنبرگ به تدریج، دستگاه چاپی اختراعی خود را تكمیل کرد و ماشین چاپ با حروف سربی قابل انتقال به راه انداخت. از این پس، صنعت چاپ به عنوان نقطه عطفی در تاریخ علمی و فرهنگی جهان، نقش مهمی در ارتقای وضعیت كمی و كیفی مطبوعات ایفا كرد. اهمیت صنعت چاپ اختراعی گوتنبرگ به حدی است كه آن را به عنوان یكی از عوامل زمینه ساز رنسانس قلمداد می كنند. تاریخچه ی صنعت چاپ در ایران قرون جدید نیز با تحولات این صنعت در ممالك اروپایی مرتبط بوده و به گونه ای از دستاوردهای ملل اروپایی بهره برده است. با این حال برای آگاهی از پیدایش و چگونگی ایجاد چاپ خانه در ایران، در دو مبحث جداگانه ی چاپ خانه قبل از زمان قاجار و چاپ و چاپ خانه در دوره ی قاجار، تاریخچه ی موضوع را بررسی می كنیم.

چاپ و چاپخانه قبل از دوره قاجار
شاید بتوان دستگاه چاپی را كه در زمان ایلخانان و به عهد حكومت «گیخاتو» (693-690) وارد ایران شد و در چاپ اسكناسِ موسوم به «چاو» از آن استفاده كردند، هرچند ساده، اولین دستگاه چاپ در ایران به شمار آورد. این دستگاه بسیار ساده بود و بر اساس پِرِس و حكاكی روی چرم استوار بود .(۴) به ظن برخی، لغات «چاپ» و «چاپ خانه» از همین دوره وارد زبان فارسی شده و اصل آن از «چاو» و «چاوخانه» گرفته شده است. البته مرحوم دهخدا لغت چاپ را از ریشه «چهاپ» یا «چهاپه» سانسكریت می داند. با این حال به نظر می رسد كه اولین چاپ خانه با هدف استفاده در امور نوشتاری، در دوره ی صفویه در ایران دایر شده است. آنژ دوسن ژوزف كشیشی از فرقه «كارملی» از مردم «تولوز» كه در سال 1071هـ.ق/1660م به ایران آمده و چند كتاب در مورد ایران نوشته است در كتابی كه در لغت فارسی به فرانسه و ایتالیایی و لاتینی نوشته از كلماتی چون، باسمه كردن (كلمه ای تركی به معنای چاپ)، قالب زدن، طبع نمودن، منطبع گردانیدن، باسمه خانه و باسمه چی نام برده كه می تواند از وجود چاپ خانه در ایران حكایت كند. دو سن ژوزف می نویسد: «حضرات پادریان كارملی میدان میر، بصمه خانه عربی و فارسی در عبادت خانه ی خودشان در اصفهان برپا كرده بودند و هنوز دارند، ارامنه نیز در جلفا بصمه ارمنی دارند .»(۵) از آن جاكه كارملی های موسوم به اصلاح شده در سال 1016هـ.ق/1607 م به ایران آمده اند، تاریخ ایجاد مطبعه بعد از آن تاریخ است. هدف كارملی ها از احداث چاپ خانه چاپ اوراق ادعیه و اذكار مسیحی بوده است(۶)   ارامنه نیز در حدود سال 1043 هـ.ق دستگاه چاپی با حروف ارمنی در نمازخانه ی خود به كار گرفتند و به ایجاد چاپ خانه مبادرت كردند. سی سال بعد از انتقال ارامنه از جلفا به اصفهان توسط شاه عباس در سال 1013 هـ.ق یك ارمنی موسوم به یعقوب ژان در سال 1051هـ.ق/1640م یك دستگاه چاپ از اروپا وارد كرد كه به خاطر مشكلاتی از قبیل كم رنگی، سفید شدن خطوط با گذشت ایام، عدم توانایی در ساختن مركب مناسب، علاقه ی عمومی به تألیفات دست نویس، به خصوص تألیف انجیل و مهم تر بیكار شدن عده ی زیادی كه به كار استنساخ متون مشغول بودند، از رونق افتاد. البته چنان كه ذكر شد، قبل از چاپ خانه یعقوب ژان، ارامنه دارای چاپ خانه بودند و كتاب هایی نظیر «حیات اجداد روحانی» (كه حروف مطبعه ی آن به همت خاچاطور خلیفه ی ارامنه ساخته شده بود و الآن نیز نسخه ای از آن در كلیسای ارامنه موجود است) به چاپ رسیده بود . (۷)هرچند كه این چاپ خانه در خارج از جامعه ی مسیحی اصفهان مورد استفاده قرار نگرفت و با استقبال عمومی مواجه نشد؛ اما از علاقه ی ایرانیان به داشتن چاپ خانه حكایت می كند. سخنان شاردن نیز این مطلب را تأیید می كند. شاردن می نویسد:

«ایرانیان صد دفعه تا حال خواسته اند مطبعه داشته باشند، فواید و منافع آن را می دانند و ضرورت و سهولت آن را می سنجند؛ لیكن تا حال كامیاب نشده اند، برادر وزیر اعظم كه آدم خیلی عالم و مقربی است در سنه 1087 هـ.ق از من خواست تا عمله از فرنگ بیارم كه این كار را به ایرانیان بیاموزد و كتب عربی و فارسی كه من به او دادم به شاه نشان داد و اجازه گرفته بود، ولی وقتی پای پول به میان آمد همه چیز به هم خورد .»(۸)

از آن پس تا زمان قاجار شواهدی در خصوص ایجاد چاپ خانه در ایران وجود ندارد. چنان كه آمد ایجاد چاپ خانه در زمان قاجار معلول تحولاتی بود كه در نتیجه ی برخورد با دول استعماری اروپایی روی داد. هرچند در مورد ایجاد اولین چاپ خانه و بانی آن در این زمان اختلاف نظر است؛ اما به هر حال باید آن را نتیجه حس نوخواهی همان معدود افراد آگاهی دانست كه راه ایجاد و توسعه ی مبانی تمدنی جدید را پی ریختند.

چاپ و چاپ خانه در دوره قاجار
نخستین چاپ خانه ای كه وجود آن در دوره ی قاجار مسلم است، چاپ خانه ای است كه در سال 1233هـ.ق یا سال قبل از آن توسط آقا زین العابدین تبریزی ایجاد شد. آقا زین العابدین به دستور عباس میرزا به روسیه رفته و آشنایی با چاپ و چاپ خانه را در آن جا فرا گرفته بود و با خرید ماشین چاپ به ایران برگشت و با تأسیس چاپخانه شروع به فعالیت كرد. این چاپ خانه با حروف سُربی كار می كرد و پس از مدتی كتابی موسوم به «فتح نامه» از آن بیرون آمد. فتح نامه به عنوان نخستین كتابی كه در ایران چاپ شد، به وسیله ی «میرزا ابوالقاسم قائم مقام» تألیف شده بود. این كتاب به زبان عربی بود و موضوع آن به جنگ های ایران و روس مربوط می شد و حوادث را تازمان انعقاد عهدنامه ی گلستان(1813م/1228هـ.ق) دربرمی گرفت. البته باید خاطرنشان كرد كه مرحوم تربیت در مجله ی تعلیم و تربیت اولین كتاب چاپ شده در ایران را «جهادیه» میرزا عیسی قائم مقام بزرگ می داند .(۹) زینكر «Zinker» یكی از كتاب شناسان اروپایی نیز در تألیف خود موسوم به «كتاب شناسی شرقی» از كتابی انگلیسی با عنوان «ملاحظات درخصوص خواجه حافظ شیرازی» تألیف اگوست، ای. هربن نام می برد كه در فوریه 1806م/21-1220هـ.ق در شیراز به طبع رسیده است. اگر این موضوع صحیح باشد، چاپ خانه در شیراز قبل از تبریز و تهران احداث شده است . (۱۰) چاپ خانه ی بعدی در ایران همان است كه توسط میرزاصالح شیرازی احداث شد. میرزاصالح پس از فراغت از تحصیل و به هنگام مراجعت به ایران، یك دستگاه چاپ خرید و با خود به ایران آورد. میرزاصالح كه فردی اندیشمند و دارای ذكاوت بود و با بهره گیری از همین هوش و قریحه ی ذاتی، به دربار قائم مقام راه یافته و با حمایت او به خارج اعزام شده بود، در زمان تحصیل در لندن، در رشته های تاریخ و جغرافیا، زبان های انگلیسی و فرانسه و لاتین و صنایعی هم چون شیشه سازی، مركب سازی و تهیه ی حروف مقطعه خبره شد و بنابر علاقه ی شخصی، با چاپ و چاپ خانه نیز آشنا شد. خرید دستگاه چاپ نیز به خاطر علاقه ی شخصی و حس مردم دوستی او بود. از آن جا كه میرزاصالح به دنبال این بود كه علاوه بر معلومات، چیزی كه به درد مردم بخورد با خود بیاورد، به فراگرفتن این فن پرداخت و در آن خبره شد. در هنگام بازگشت، با هر سختی كه بود یك دستگاه چاپ سربی خرید تا پس از رسیدن به ایران آن را به هم وطنان عرضه کند .(۱۱) چاپ خانه ی میرزاصالح در سال 1234هـ.ق یك سال بعد از راه اندازی چاپ خانه ای كه زین العابدین از روسیه آورده بود، راه اندازی شد. گرچه میرزاصالح از اقدام زین العابدین خبر نداشت، اما چون خود این فن را فراگرفته بود و به كار خود علاقه داشت، آن را در تبریز به راه انداخت، اما به خاطر مشغله های دیگر، تصدی آن را به میرزاعلی نامی سپرد .(۱۲) در سال 1238 هـ.ق میرزاجعفر نامی، كه توسط عباس میرزا برای یادگیری این فن به مسكو فرستاده شده بود، نیز یك دستگاه چاپ سربی را وارد تبریز كرد. در همین چاپ خانه بود كه در سال 1240هـ.ق یك باب گلستان سعدی به چاپ رسید. همین چاپ خانه است كه در كتاب «چاپخانه در خارج از فرنگستان» به عنوان اولین چاپ خانه ی ایرانی از آن یاد شده است. این در حالی است كه قبل از آن دو چاپ خانه ی دیگر نیز تأسیس شده بود. شاید بتوان گفت كه این میرزاجعفر همان میرزاجعفر مهندس بود كه همراه میرزاصالح در لندن تحصیل كرده بود. در این صورت، می توان گفت كه وی نیز با صنعت چاپ آشنا بوده و شاید نیز در ساختن چاپ خانه به میرزاصالح كمك كرده است. از این جهت می توان گفت كه مراد از تأسیس اولین چاپ خانه ی مذكور در كتاب «چاپخانه در خارج از فرنگستان» همان چاپ خانه ی میرزاصالح بوده است . (۱۳)

به غیر از چاپ خانه های فوق الذكر ژنرال سمینوی روسی هم كه در ادسا به كار چاپ مشغول بود، هنگامی كه در سال1241هـ.ق به ایران آمد؛ دستگاه چاپی را با خود آورد. لیكن معلوم نیست كه چاپ خانه ی احداثی او چه قدر و چگونه كار كرده است . (۱۴)

چاپ خانه در تهران و سایر شهرستان ها
چاپ خانه هایی كه تا سال 1240 هـ.ق در ایران احداث شده بودند، عمدتاً در تبریز بودند و حتی پایتخت حكومت قاجاری نیز از این فناوری محروم بود. در سال 1240 هـ.ق فتحعلی شاه میرزا زین العابدین را به تهران احضار كرد تا با احداث  در تهران به كار طبع و نشر بپردازد. میرزا زین العابدین چاپ خانه ای ایجاد كرد و با برخورداری از حمایت منوچهرخان معتمدالدوله، كه یكی از بزرگان دربار بود، كتب فراوانی را كه اغلب هم دینی و مذهبی بودند، به چاپ رساند. ارتباط نزدیك زین العابدین با منوچهرخان معتمدالدوله كه او را در راه اندازی چاپ خانه كمك كرده بود، موجب شد كه محصولات این اولین چاپ خانه ی تهران با عنوان چاپ معتمدی معروف شود. زین العابدین در تهران شاگردانی تربیت كرد كه زیر دست او فن چاپ را یاد گرفتند. از جمله آن ها میرزا باقر نامی بود كه بعدها نسخه ی «ناسخ التواریخ» سپهر را چاپ كرد. در سال 1245هـ.ق فتحعلی شاه دستور داد كه چاپ خانه ی سنگی بزرگی را كه توسط میرزا اسدالله نامی در تبریز احداث شده بود، با تمامی كاركنان آن به تهران بیاورند و در پایتخت به فعالیت بپردازند. این میرزا اسدالله كسی بود كه با حمایت میرزاصالح شیرازی به روسیه اعزام شده بود و با فراگرفتن فن چاپ و خرید یك دستگاه چاپ در سال1240هـ.ق به ایران بازگشته و چاپ خانه احداث كرده بود. این چاپ خانه كه با چاپ های سربی متفاوت بود، نخستین بار در ایران احداث می شد.

به غیر از تبریز، كه نخستین بار صنعت چاپ در آن جا رواج یافت، درخصوص سهم دیگر شهرها در راه اندازی این صنعت می توان از اصفهان و شیراز یاد كرد. احداث چاپ سربی در اصفهان به سال1244 هـ.ق انجام شد و كتاب «رساله ی حسینی» تألیف میرزا ابراهیم استرآبادی از آن بیرون آمد. چاپ سنگی نیز به سال1260هـ.ق در اصفهان احداث شد. در شیراز اولین بار چاپ سنگی را در سال 1254هـ.ق احداث كردند، ولی غیر از یك جلد قرآن مجید كتاب دیگری در آن به چاپ نرسید. ارومیه در سال1256هـ.ق توسط مبلّغین مسیحی امریكایی دارای چاپ خانه شد و بعد از آن به ترتیب در شهرهای بوشهر، مشهد، انزلی، رشت، اردبیل، همدان، خوی، یزد، قزوین، كرمانشاه، كرمان، گروس، كاشان، اهواز، زنجان و بالاخره ساری چاپ خانه ایجاد كردند.  (۱۵)

چاپ سنگی
در ابتدا تمام دستگاه های چاپ كه به ایران آورده شدند چاپ حروفی (سربی) بودند؛ اما این نوع چاپ دارای اشكالاتی بود كه راه را برای پیدایش چاپ سنگی هموار كرد. چاپ های سربی دارای كیفیت خوبی نبودند و با اغلاط املایی و مشكلاتی هم چون كم رنگی و پاك شدن خطوط مواجه بودند. این نقیصه ها وقتی كه در كنار نوشته های دست نویس با خط نستعلیق و دیگر خطوط دارای كیفیت عالی قرار می گرفت، بیشتر خود را نشان می داد و آشكار بود كه مردم به متون دست نویس بیشتر بها می دهند. از طرف دیگر، احساس مذهبی نیز كه چاپ خانه را پدیده ای خارجی می نگریست كه به دست كافران ساخته شده، مزید بر مشكلات بود. توجه به چاپ سنگی و سعی در احداث چاپ خانه هایی از این دست، كه دارای نواقص كمتری بود به همین دلایل مورد نظر قرار گرفت. اعزام «میرزا اسدالله» (از اهالی فارس و از دوستان میرزاصالح شیرازی) به روسیه در جهت فراگیری چاپ سنگی نیز در نتیجه ی همین ملاحظات بود. چنان كه آمد، میرزا اسدالله یك چاپ خانه ی سنگی بزرگ به تبریز آورد و با یاری میرزارضا نامی آن را به راه انداخت. هم چنان كه ذكر شد، فتحعلی شاه این مطبع سنگی و اجزاء و عمّال آن را در سال 1245هـ.ق به تهران فراخواند و در پایتخت مشغول به كار شدند. اولین كتابی كه در این چاپ خانه ی سنگی تهران به چاپ رسید، «دیوان نشاط» اثر میرزا عبدالوهاب معتمدالدوله متخلص به نشاط بود. در سال 1259هـ.ق عبدالعلی نامی اسباب چاپ سنگی را به تهران آورد و با احداث چاپ خانه شروع به كار كرد. در این چاپ خانه ی جدید، كتاب «تاریخ معجم فی آثار الملوك العجم» از میرزا عبدالله بن فضل الله به چاپ رسید. پس از آن تاریخ پطر كبیر را به چاپ رساندند. عبدالعلی آقا پس از چندی تصدی چاپ خانه را به میرزاباقر سابق الذكر واگذاشت. در شهرستان هایی كه از آن ها یاد شد، نیز اغلب چاپ سنگی را راه اندازی كردند. روزنامه هایی كه از نیمه ی دوم قرن سیزدهم هجری قمری در ایران به چاپ رسیدند، نیز همگی چاپ سنگی بودند. بدین ترتیب، با این كه نخست چاپ سربی به ایران وارد شد، به علت مشكلات خاص خود، به سرعت جای خود را به چاپ سنگی داد. ناصرالدین شاه در سال1290هـ.ق در سفرش به فرنگ، در عثمانی چاپی سربی به قیمت پانصد لیره ی عثمانی خرید و به ایران فرستاد اما آن هم پس از دو سالی متروك شد. این چاپ خانه بعدها توسط بارون نرمان به دستور میرزا حسین خان سپهسالار جهت چاپ روزنامه «وطن» یا «پاتری» تعمیر شد؛ اما چون روزنامه پس از یك شماره توقیف شد، چاپ خانه نیز بار دیگر متروك ماند. چاپ خانه ی سربی دیگری را در سال1296 قمری در تهران دایر كردند كه آن نیز پس از مدتی تعطیل شد. آخرین بار هم در سال1314هـ.ق چاپ سربی را در تهران تأسیس كردند كه تاكنون به فعالیت خود ادامه می دهد.

چاپ مصوّر
پیدایش چاپ تصویری در ایران به زمان محمد شاه برمی گردد. نخستین كتاب شناخته شده ای كه چاپ مصور شد، كتاب «لیلی و مجنون» مكتبی بود كه در سال1259هـ.ق به چاپ رسیده است. در چهار صفحه از این كتاب چهار تصویر وجود دارد كه با مركب چاپ ترسیم و به معمول زمان با دست آن ها را رنگ كرده اند. پس از آن در سال1264قمری «دیوان فضولی بغدادی» را با بیست تصویر به چاپ رساندند. بعد از آن كتاب «روضه المجاهدین» با هشت تصویر چاپ شد. از اول محرم سال 1300هجری قمری كه اولین شماره ی روزنامه ی «شرف» منتشر شد تا سال 1309هـ.ق هشتاد و هفت شماره ی آن دارای تصاویر بود. روزنامه ی «شرافت» هم كه از صفر 1314 هـ.ق به چاپ می رسید مصور بود. روزنامه ی وقایع اتفاقیه به عنوان اولین روزنامه ی دولتی و دومین روزنامه ی ایرانی نیز از شماره 470 (مورخ پنج شنبه 21 محرم 1277) به بعد، مصور است و در مدت چهار سال 88 شماره آن را مصور چاپ كرده اند. از آن پس، بهره گیری از چاپ مصور به تدریج در روزنامه های دیگر نیز معمول شد. اولین فرد ایرانی كه چاپ تصویری را فرا گرفت، آقا میرزا عبداللطیف نقاش باشی اصفهانی بود. میرزا عبداللطیف از طرف امنای دولت به فرنگ فرستاده شده و در آن جا چاپ تصویری آموخته بود. وی از هوشمندان عصر خود بود و افراد دیگری از جمله آقا میرزا ابوتراب نقاش مخصوص وزارت انطباعات چاپ مصور را از او فراگرفته اند . (۱۶)در نظر داشته باشیم كه میان چاپ سنگی مصور و چاپ سربی مصور تفاوت بود. چاپ سنگی مصور همانند چاپ معمولی بود و تنها تفاوت آن به مهارت نقاش در تركیب مركب چاپ برمی گشت كه مركب آن را از مركب معمولی غلیظ تر می ساخت، اما چاپ سربی مصور منوط به گراورسازی بود و هم زمان با پیدایش چاپ مصور در ایران، در اروپا با استفاده از تیزاب مطالب را روی چوب می كندند و از روی مدل حاصله به چاپ می رساندند.

نتیجه گیری
صنعت چاپ در شكل جدید خود به عنوان فرایندی كه زمینه ترویج اندیشه ها و تبادل و تكامل افكار را فراهم كرده است، بسیار دیر به ایران وارد شد. اگر اختراع ماشین چاپ توسط گوتنبرگ در نیمه ی قرن پانزدهم میلادی را نقطه عطف تاریخ این صنعت به شمار آوریم، ورود آن به ایران با یك فاصله چهار قرنی انجام شد. با این حال، اهتمام به این مقوله در آغاز رویارویی جامعه ی سنتی ایران با دنیای مدرن حائز اهمیت فراوان است. طبیعی است كه خرید و انتقال ماشین های چاپ سربی و سنگی در اشكال قدیمی و احداث آن با مشقّات فراوانی همراه بوده و عزم راسخی را طلب می كرده است. پرداختن به این مهم به عنوان یكی از مسائلی كه به سرعت ذهن اولین دانشجویان اعزامی به خارج را به خود معطوف كرده است، حاكی از ذهن پویای ایرانی در درك عقب ماندگی جامعه ی خویش و لزوم فراگیری دانش و فنون جدید برای فائق آمدن بر مشكلات موجود بوده است. با این حال، شرایط حاكم بر ایران و به خصوص استحاله ی ساخت سیاسی در این ایام، مانع از تحول لازم در این زمینه شده و چاپ و چاپ خانه و ركن متناظر با آن (روزنامه نگاری) را نیز مصادره به مطلوب كرده و در خدمت منافع حاكم درآورده است. با این وجود، از همان آغاز نقش مهمی ایفا کرده و به خصوص در رواج روزنامه نگاری در ایران عصر قاجار، پدیده ای كه آن را به عنوان ركن چهارم مشروطه قلمداد می كنند، مؤثر واقع شده است.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منابع
- آرین پور، یحیی، از صبا تا نیما، ج1، چ5، تهران: بی نا، 1355.
- تاورنیه، سفرنامه، ترجمه ی ابوتراب نوری، چ3، تهران،كتاب خانه ی سنایی، 1363.
- دهخدا، علی اكبر، لغت نامه، زیر نظر محمد معین و سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران،1377، ماده چاپ.
- شاردن، سیاحت نامه، ترجمه ی محمد عباسی، ج4، چ1، تهران، امیر كبیر، 1349.
- شوشتری، عبداللطیف، تحفه العالم، تصحیح محمد موحد، چ1، تهران، چاپ گلشن، 1363.
- صفی نیا، «تاریخ روزنامه نگاری در ایران»، مجله یادگار، س2، ش2.
- صلح جو، جهانگیر، تاریخ مطبوعات ایران و جهان، چ1، تهران، امیركبیر، 1348.
- گلبن، محمد، «لغت روزنامه و نخستین روزنامه های چاپی در ایران» مجله بررسی های تاریخی، ش5، س5.
- محبوبی اردكانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج1، چ1، تهران، انجمن دانشجویان دانشگاه تهران، 1354.
- میرزاصالح شیرازی، مجموعه سفرنامه های میرزا صالح شیرازی، به اهتمام غلامحسین میرزاصالح، تهران، نشر تاریخ ایران، 1364.

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت
۱- آرین پور، یحیی؛ از صبا تا نیما؛ تهران: بی نا، 1355، ج 1، ص5؛ تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج1، ص؛ آشنایی با تمدن غربی و پیشروان ترقی جدید، ص4.
۲- لغت روزنامه و نخستین روزنامه چاپ فارسی، صص6-2.
۳- تحفه العالم، ص188؛ آشنایی ایرانیان با روزنامه قبل از میرزا صالح، نقل از: مقدمه كتاب سفرنامه میرزا صالح شیرازی، ص14.
۴- تاریخ وصاف، ص 75-271؛ تاریخ مطبوعات ایران و جهان، ص40.
 ۵-  تاریخ مؤسسات جدید تمدنی در ایران، ج1، ص209، به نقل از شماره 11، سال سوم مجله تعلیم و تربیت.
۶-  لغت نامه دهخدا، ماده چاپ، تاریخ چاپ در ایران.
۷- سفرنامه ی تاورنیه، ترجمه ی ابوتراب نوری، چ2، ص597.
۸-  سیاحتنامه ی شاردن، ترجمه ی محمد عباسی، ج4، چ1، ص1336.
 ۹-  تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ج1، ص13-211.
۱۰-   همان، ص212.
۱۱-  سفرنامه ی میرزاصالح شیرازی، ص353.
۱۲-  تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ص15-212.
۱۳-  از صبا تا نیما، ج1، چ5، ص131.
۱۴-  مجله یادگار، س5، شماره1و 2، ص22.
۱۵-  تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ص18-214.
۱۶- روزنامه ی اطلاعات، شماره 576، 23 جمادی الثانی 1300.

دکتر سید ابوالفضل رضوی

منبع: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 125،مهر 1387


http://www.ohwm.ir/show.php?id=626
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.