شماره 29 | 1 تیر 1390 | |
دكتر رضا امراللهي، رييس دانشكده مهندسي هستهاي و فيزيك دانشگاه صنعتي اميركبير، دانشآموخته كارشناسي ارشد برق هستهای از دانشگاه لامار آمریکا، دوره مهندسی هستهای در مرکز تحقیقات هستهای مول بلژیک و همچنين دکتری فیزیک پلاسما در دانشگاه پاریس 4 در فرانسه است. دكتر امراللهي از دوستان شهيد مصطفي چمران بود و تز دكتراي او را به فارسي برگرداند. او همچنين كتاب كوچكي با عنوان «كدامين تنديس» را درباره زندگي شهيد چمران به ويژه وجه علمي شخصيت او نوشته است. با وي درباره وجه علمي شهيد چمران و همچنين پيوند خوردن دانش و دلاوري او در ميدانهاي جنگ گفتوگو كردهايم. آشنايي شما با شهيد چمران از كجا شروع شد و شما تا چه اندازه او را ميشناسيد؟ يكي از همدورههاي او بوديد؟ تخصص شهيد جمران و شما گداخت هستهاي است، كمي درباره اين رشته برايمان توضيح ميدهيد... شما كتاب كوچكي با عنوان «كدامين تنديس» را درباره شهيد چمران نوشتهايد، به نظر ميرسد در اين كتاب وجه علمي او را در نظر گرفتهايد؟ مخاطبان اين كتاب ميخوانند كه شهيد چمران رشته الكترومكانيك را در سال 1335 از دانشكده فني با رتبه شاگرد اولي به پايان برد و با بورس شاگرد اولي راهي آمريكا شد و در سال 1342 دكترايش را در شاخه مهندسي گداخت هستهاي از دانشگاه بركلي كاليفرنيا گرفت. او تز دكترايش را با عنوان و موضوع «باريكه الكتروني در مگنترون با كاتد سرد» گذراند كه در آن دوران يعني سال 1342 آخرين مرزهاي دانش بود. استادان شهيد چمران افرادي بودند كه در دوران حيات يا پس از شهادت او نفرات نخست گداخت هستهاي در جهان به شمار ميآيند. يكي از اين استادان صاحبنام، «هارتمن» نام دارد، او استاد دانشگاه بركلي و خالق «عدد هارتمن» است كه در رشته گداخت هستهاي كاربرد و اعتبار فراوان دارد و مانند جدول ضرب در رياضي عمل ميكند، از اين طريق ميتوان به سطح بالاي جايگاه علمي دكتر چمران پي برد. استادن او و به ويژه آقاي هارتمن از دكتر چمران به نيكي ياد كردهاند.
از نبوغ علمي شهيد چمران در فعاليتهاي غيرعلمي بهويژه ميدان جنگ چيزي در ذهن داريد؟ شهيد چمران در تمامي رشتههايي كه به آنها وارد شد نبوغ زيادي داشت و اين نبوغ در جبهههاي جنگ نيز به خوبي خود را نشان داد كه چند نمونه از آنها را ذكر ميكنم. شهيد چمران بود كه پس از پيوستن به نيروهاي مردمي در جنگ، جلوي هجوم دشمن به اهواز را گرفت. او دستور داد با پنجشاخه خورشيدي از آهن بسازند تا با جاسازي آنها مانع از عبور تانكهاي عراقي شوند. او همچنين كانالهاي دفاعي دشمن را با پمپهاي آب، براي تانكها غير قابل عبور كرد. همچنين شهيد چمران موشكهاي زيرآبي شش متري و همچنين زيردريايي هجومي كوچك را در هنگام جنگ ساخت.
يكي از كارهاي بينظير و ماندگار او در جنگ با عراق اين بود كه با روغن سوخته، كاه و قوطيهاي خالي كنسرو، چراغهاي نيمسوزي درست كرد و بر تختههاي چهار متري كوبيد. به دستور او صد تخته حامل چراغهاي نيمسوز به رود كارون انداخته شدند و به اين ترتيب دشمن گمان برد كه لشكري عظيم در حال پيشروي در رود كارون است و بنابراين گلوله و مهمات بسياري را روانه تختهپارههاي روان در كارون كرد. چنين كارهايي تنها از يك نابغه برميآيد. او نابغه دلاوري بود كه در كنار همرزمانش آرام ميگرفت، شهيد چمران در سوسنگرد زخمي شد، اما حاضر نشد به بيمارستان برود، او هميشه ميگفت «نفس بچهها زخمهاي مرا زودتر خوب ميكند». شما پاياننامه شهيد چمران را به فارسي برگردانديد، اين اثر چه جايگاهي در علم هستهاي كشورمان دارد؟ به اعتقاد شما ميتوان نسبتي ميان دانش و دلاوري و رشادت پيدا كرد؟ فكر نميكنيد اگر شهيد چمران در حوزه علم متمركز ميشد، همان اندازه تاثير كه در ميدانهاي جنگ داشت در عرصه علم از خود بر جاي ميگذاشت؟ او پايهگذار صنايع دفاعي بود كه كاملا وجهي علمي و آكادميك داشت. او هر جا كه رفت، دانشش را نيز با خود برد و آن را ماندگار كرد. هر چه را كه آموخته بود به ميدان آورد. معتقد نيستم كه او اگر وارد ميدانهاي جنگ نميشد و در آزمايشگاه ميماند، خدمات علمي بهتري انجام ميداد. استقلال كشور مهمتر است يا كنج آزمايشگاهها؟.
مهرناز مهاجری
منبع: کتاب هفته، شماره 287، شنبه 28 خرداد 1390، ص15 | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=603 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |