شماره 24    |    28 ارديبهشت 1390



آموزش تاريخ

● راهكارهاي آموزش تاريخ
■ مؤلف نصرالله صالحي
■ تهران، نشر شورا، چاپ اول: 1387، تعداد صفحات: 220

كتاب حاضر از 18 مقاله در  پنج بخش و يك مقدمه تشكيل شده است. مؤلف در مقدمه درباب آموزش تاريخ مقالات متعددي را از نويسندگان مختلف جمع آوري كرده است و بيان مي‌دارد كه تأليف اين كتاب مزاياي داشته است: اولاً نويسندگان اين مقالات خود سال‌ها درگير تدريس تاريخ بوده و هستند و آموزش با تجربيات آن‌ها آميخته شده است؛ ثانياٌ اغلب نويسندگان اين مقالات از كارشناسان اين رشته هستند؛ ثالثاً: تنوع موضوعي مقالات بسيار بالا است و هر مقاله به نوعي به جنبه‌اي از آموزش تاريخ مي‌پردازد.

بخش اول كتاب حاوي سه مقاله است كه بيشتر به مباحث نظري آموزش تاريخ پرداخته است. نويسنده ابتدا با آوردن مقاله‌اي به تعريف تاريخ و مورخ پرداخته است. در اين مقاله نويسنده‌ي كتاب، تاريخ را آموختن گذشته براي فهميدن زمان حال دانسته است كه كمك بزرگي به درك درست از هويت خودمان مي‌كند. وي نقش مورخ را مانند كارآگاهاني دانسته كه به هنگام تحقيق به گردآوري اطلاعات و طرح سئوالات مشغول مي‌شوند. آن‌ها با استفاده از منابع متنوع، نه تنها گذشته را به دقت بازسازي مي‌كنند بلكه مي‌كوشند جوابي مناسب براي سئوالات مطرح شده خود پيدا كنند. مقاله‌اي ديگر به تشريح جايگاه درس تاريخ در نظام تعليم و تربيت اشاره كرده است. نويسنده‌ي مقاله، تاريخ را موضوعي تلفيقي مي‌داندكه نه تنها جنبه‌هاي سياسي، اقتصادي و حقوقي زندگي گذشته را شامل مي‌شود، بلكه توسعه‌ي علمي، ادبي و هنري را نيز دربرمي‌گيرد. بر اين اساس، تاريخ مي‌تواند اساس برنامه‌هاي درسي در مدارس باشد كه موضوعات مختلف را به هم پيوند مي‌زند. نويسنده دو عامل را بر شيوه‌هايي كه معلم به كار مي‌برد، مؤثر مي‌داند: 1ـ كودك يا دانش‌آموز و توانايي‌هاي محدود او 2 ـ ماهيت موضوع يا مهارتي كه درصدد آموزش آن هستيم. آميزه‌اي از اين دو عامل، تعيين كننده‌ شيوه‌ي تدريس است. در مورد تاريخ شيوه‌هاي تدريس ما تا حدودي به ديدگاه‌هايمان نسبت به ماهيت موضوع و نظرمان بستگي دارد. تعدادي از اين اظهارنظرها در مورد ارزش تاريخ در تعليم و تربيت سه ديدگاه را مطرح كرده اند: 1ـ ديدگاهي كه معتقد است وجود تاريخ در تعليم و تربيت، حياتي است. تاريخ داستان رشد و توسعه، تكامل و خاستگاه آن محيط است 2ـ تاريخ  واسطه تقابلي كه با زمان حال دارد، جالب و ارزشمند است چرا كه متفاوت بودن زمان حال و گذشته‌ي ما را قادر مي‌سازد با ديدگاهي جديد به زمان حال بنگريم. 3ـ تاريخ به عنوان شاخه‌اي از جامعه‌شناسي با دقتي بيشتر، قوانين حاكم بر كل رفتار اجتماعي را مشخص مي‌كند. و شناخت آن‌ها، ما را قادر مي‌سازد تا در برخورد با آينده عاقلانه‌تر عمل كنيم. هدف از اين سه نگرش در تدريس تاريخ و نظريات وابسته به آن‌ها در ارتباط با ماهيت تاريخ، بسيار متفاوت است. اين تصور در مورد تاريخ وجود دارد كه حكايتي است، در مورد اين‌كه زمان حال چگونه رشد و تكامل يافته و چگونه مي توان آن را در هر بخش از حال كه مايل باشيم، به كار بريم. مطالبي كه در اين سه ديدگاه وجود دارد اين است كه تاريخ چيزي نيست كه در عصر حاضر وجود داشته باشد، بلكه آن است كه ما فكر مي‌كنيم بايد وجود داشته باشد مانند مشاركت‌هاي بين‌المللي. در اين ارتباط دو نوع تاريخ يا كاربرد گذشته وجود دارد. نخست اين‌كه، بررسي تكامل برخي عقايد سياسي در طول زمان امكان پذير است. دوم اين‌كه امكان دارد گذشته را تحريف كرد، در پايان مقاله نويسنده به نقش تاريخ و اين‌كه بايد در مدارس اين عادت در دانش آموزان ايجاد شود كه تاريخ را به منظور لذت بردن مطالعه كنند تا دانش‌آموزان پس از اتمام تحصيل از مزيت آن بهره‌مند شوند تمام اين سه نظريه  توجيه عملي و سودجويانه راجع به تاريخ در امر تعليم و تربيت، ارائه مي‌دهند و تمام اين سه نظريه به طور تلويحي اين فرضيه را مردود مي‌شمارند كه ما مي‌توانيم از تاريخ به عنوان چيزي كه بايد به خاطر خودش مورد مطالعه قرار گيرد، دفاع كنيم. سرانجام آن‌كه، تاريخ، موضوعي تلفيقي است نه تنها از جنبه‌هاي سياسي، اقتصادي و حقوقي زندگي گذشته بلكه توسعه علمي، ادبي و هنري را نيز دربرگرفته يا مي‌تواند دربرگيرد. در اين حالت، تاريخ مي‌تواند اساس برنامه ‌اي درسي در مدارس باشد.كه موضوعات مختلف را به هم پيوند زده و مي‌تواند در تقسيم زمينه‌هاي تخصصي و موانع درسي، جهت تجهيز و تحليل كمك شاياني نمايد. در مقاله‌ي ديگر اين كتاب به مسأله‌ي حفظ كردن درس تاريخ و ابعاد مختلف آن اشاره شده است. تصور بسياري از مردم اين است كه تاريخ «حفظي» است و بسياري از معلمان و دانش آموزان كاري جز حفظ كردن و ارزيابي محفوظات، انجام نمي‌دهند. حفظ كردن معضل درس تاريخ نيست، زيرا فراموشي آموخته‌ها مشكلي است كه براي همه‌ي دورس وجود دارد. حتي بسياري از افراد، صرف نظر از علمي كه فرا مي‌گيرند، داراي حافظه قوي و پايداري نيستند. از آن‌جا كه همه‌ مطالب بسياري را فرامي‌گيرند، ولي آن را براي هميشه در حافظه خود نگه نمي‌دارند، حفظ كردن معضل درس تاريخ نيست. لذا براي كم شدن معضلات حفظ كردن بايد زمينه فعال ساختن دانش‌آموز را در درس تاريخ فراهم نمود. در حقيقت با تجربي كردن آموزش تاريخ و افزايش سهم مشاهده و معاينه، از اتكاي صرف به كتاب و حافظه خودداري مي‌كنند. در چنين حالتي دانش‌آموز خود را از نزديك با رخدادها و آثار تاريخي در تماس قرار مي‌گيرد و سعي مي‌كند به جاي آن‌ها انديشه و قضاوت كند. راه حلي كه براي رفع مشكل حفظ كردن وجود دارد صرف نظر از ارائه اخبار بسيار جزئي و خاص است، زيرا هر اندازه كه واقعه‌اي جزئي و شخصي‌تر باشد، امكان فراموشي آن بيشتر است و هر كتاب درسي كه بر اين اساس نوشته شده باشد ناگزير به ارائه‌ي مطالب بسيار زيادي خواهد بود. لذا اگر به جاي وقايع جزيي كه متضمن ذكر سنوات، اسامي اشخاص، مكان‌ها و غيره است به طور كلي و نوعي وقايع ادوار تاريخي بسنده شود، به مقدار زيادي از فشار حفظ كردن خواهد كاست. نكته‌ي آخري كه در زمينه كم شدن مشكلات حفظ كردن مي‌توان به آن اشاره كرد، فعال ساختن دانش آموز در درس تاريخ است. در بسياري از كشورهاي جهان با تأكيد بر ابعاد اجتماعي و تمدني تاريخ و نيز ارتباط دادن درس تاريخ با زندگي فردي و اجنماعي دانش‌آموز، عرصه‌ي اجتماع و دوره‌ي زندگي دانش آموز را به صورت ميدان و آزمايشگاهي براي كشف و درك مستقيم و مستقل علم تاريخ درآورده اند. درحقيقت با تجربي كردن آموزش تاريخ و افزايش سهم مشاهده و معاينه ،از اتكاي صرف به كتاب و حافظه خودداري مي‌كنند.
نويسنده در بخش دوم كتاب به روش آموزش تاريخ در مدارس مي‌پردازد. در ابتدا با ارائه‌ي مقاله‌اي به نحوي آموزش تاريخ در مدارس ابتدائي اشاره مي‌شود. از آن‌جا كه دوره‌ي ابتدايي، اهدافي كلي نظير توانايي خواندن و نوشتن، آمادگي براي زندگي اجتماعي، علاقه پيدا كردن به ميهن و... دارد؛ هريك از درس هايي كه در پايه هاي متفاوت آن ارائه مي شود، براي تحقق بخشي از آن اهداف است. از آن‌جا كه همه دانش‌آموزان دوره‌ي ابتدايي به دوره‌ي راهنمايي راه نمي‌يابند و با توجه به برنامه‌ي هفتگي مدارس، محدوده‌ي مشخصي براي هر درس وجود دارد، ارائه‌ آموزش تاريخ در دوره‌ي ابتدايي ضروري است. در ادامه كلياتي درباره‌ي روش تدريس تاريخ ارائه شده است نويسنده اشاره مي‌كند تا زماني كه معلم تاريخ به تاريخ علاقه‌مند نباشد، نمي‌تواند تاريخ را تدريس كند. لذا پيشنهاد مي‌شود تا با ارائه‌ي طرح درس، هدف آن را به دانش آموزان اعلام نمايند. البته طرح درس تنها ذكر هدف درس نيست؛ بلكه منظور اين است كه كليه‌ي فعاليت‌هايي را كه قرار است در كلاس انجام شود، از قبل مشخص كرده و درباره‌ي آن انديشيده شود. لذا براي چگونگی تدريس تاريخ 9 راهكار نشان داده مي‌شود. واقعيت اين است كه نمي‌توان از دانش‌آموز دوره‌ي ابتدايي انتظار داشت بدون مقدمات لازم، به سادگي تاريخ گذشته را تصور كند و معناي آن‌ها را دريابد اين كار بايد به تدريج صورت پذيرد كه از مهم‌ترين اصول يادگيري در تاريخ است. بنابراين بايد به مقولاتي چون مكان، زمان، تغيير (شرايط جامعه) و توالي كه از مهم‌ترين ركن‌هاي آموزش تاريخ هستند، توجه جدي داشت. نويسنده در انتها به ارزشيابي درس تاريخ مي‌پردازد و آن را ركني از اركان آموزش مي‌داند كه با هدف‌هاي آموزشي و روش‌هاي تدريس، پيوند بنيادي داردكه در اين نوشتار به انواع ارزشيابي، رابطه‌ي ارزشيابي درس تاريخ با طبقه‌بندي هدف‌هاي تربيتي، ارزشيابي پاياني امتحاني اشاره شده است.
هم‌چنين به عناصر سه گانه زمان، مكان و عليت در كتاب‌هاي تاريخ راهنمايي پرداخته شده است اهميت اين سه ركن به اين دليل است، كه در پيدايش هر حادثه تاريخي حضور دارند. مؤلف براي اين‌كه دانش‌آموزان بتوانند به آساني مطالب تاريخي را درك كنند به ذكر سه عنصر در كتاب‌هاي تاريخ هرسه مقطع راهنمايي اشاره كرده است. در مقطع اول راهنمايی توجه به نقشه‌هاي تاريخي كه در داخل كتاب آمده است، به وسيله‌ي اين نقشه‌هاي سياسي مي‌توان تقسيمات داخلي و اداري كشور را مشخص مي‌كند.
از اهداف درس تاريخ در سال دوم راهنمايي درك تأثير زمان و كاركرد آن در تاريخ است. درواقع دانش‌آموزان با زمان انضمامي آشنا مي‌شوند. در كتاب تاريخ سوم راهنمايي درك قاعده‌ي عليت در تاريخ است. درك عليت همان مفهوم چرايي و چگونگي هر حادثه‌اي است. كه در كتاب چهار نوع علت مورد توجه قرار گرفته است. نويسنده در مقاله‌اي ديگر به هدف و فايده تاريخ پرداخته است و اشاره شده است كه در آن كتاب‌ها سه هدف دنبال مي‌شود 1ـ آشنا ساختن دانش‌آموزان با اوضاح و احوال گذشته 2ـ شرح وقايع و رويدادهاي جهاني و تشريح عواقب زيان‌بار توسعه طلبي برخي دولت‌هاي سلطه گر 3 ـ تقويت قدرت درك و استدلال دانش‌آموزان نسبت به مسائل گذشته و حال 4ـ ايجاد روحيه ی حق طلبي و باطل ستيزي و زمينه شناخت حقايق. در قسمت ديگر به محتواي  درسي كتاب‌ها در سه مقطع راهنمايي اشاره شده است. و با ذكر روش‌هايي براي مي‌توان به اهداف آموزش تاريخ پرداخت و معلم از چه شيوه‌ها و ابزارهاي مي‌توان آموزش دهد. نويسنده‌ي مقاله رايج‌ترين روش‌هاي آموزش تاريخ را كه در مقاطع مختلف تحصيلي به كار گرفته مي شود، 4 شيوه مي‌داند 1ـ روش سخنراني2 ـ روش روخواني 3ـ روش كنفرانس4 ـ پرسش و پاسخ محض 

با بررسي‌هايی كه صورت گرفته است، بهترين شيوه براي تدريس معلم جداول آموزشي طراحي شده است كه موضوعات درسي به صورت خلاصه در آن ها آورده مي شود. درواقع مي توان گفت الگوي مناسب براي روش تدريس، روش مشاركتي است كه در اين قسمت به ويژگي‌هاي آن پرداخته شده است. اين شيوه از مهم‌ترين راهكارها براي ارائه‌ي درس است.

بخش سوم كتاب. در مقدمه اين بخش به بيان و نقش شخصيت‌ها پرداخته شده است نويسنده در اين‌باره اشاره مي‌كند كه. بحث شخصيت‌ها در تاريخ يكي از بحث‌هاي اساسي در حوزه‌ي فلسفه تاريخ است. پس بايد در مطالعه‌ي زندگي شخصيت‌ها و اقدامات آن‌ها بايد انصاف پيشه كرد و حسن و قبح آن‌ها را بايد ديد. شناساندن شخصيت‌هاي مهم به ويژه قهرمانان ملي در ارتقاي روحيه‌ي ملي نسل جوان و هويت بخشي به آنان اهميت بسيار دارد. در اين‌باره مجموعه‌هاي مختلفي تأليف شده است كه حاكي از علاقه و شيفتگي مردم ايران به آگاهي از سرگذشت بزرگان اين سرزمين است. مؤلف در مقاله اي ديگر با ذكر ايفاي نقش در مدرسه، این روش را از راهكارهاي مناسب براي آموزش مي‌داند چرا كه اين مسأله سبب مي‌شود تا دانش‌آموزان وادار شوند در مورد نقش‌ها و انگيزه‌هاي شخصيت‌هاي تاريخي بينديشند. آنان با باسازي رويدادهاي تاريخي در مقايسه با يادگيري وقايع، علل و پيامدهاي آن‌ها آن هم از طريق كتاب، تخته سياه و يا گوش دادن به آموزگار تاريخ را بهتر مي‌فهمند. اما مسأله ديگر ساختارگرايي در بافت تدريس است طرفداران اين مسأله باور دارند يادگيري فرايندي است كه در آن دانش‌آموز اطلاعات تازه‌اي دريافت مي‌كند و با استفاده از دانش قبلي خود نسبت به موضوع، اطلاعات جديدي را دريافت مي‌كند. نويسنده در جاي ديگر به مفهوم يادگيري فعال  مي‌پردازد و آن را اصطلاحي كلي مي‌داند كه گستره‌اي از نظريات مرتبط با يادگيري و تدريس، از جمله يادگيري كنجكاوانه،كار تحقيقاتي، يادگيري متمركز، يادگيري اكتشافي، گروه كوچك كاري و... را پوشش مي‌دهد و نظر اين گروه آن است كه دانش‌آموز، مسئول پيشرفت فعاليت است. درواقع تدريس فعال، تدريسي است كه دانش‌آموزان را به اتخاذ موضعي فعال و ذهني در مواجهه با موارد تاريخي تشويق مي‌كند. يادگيري فعال، مهارت‌هاي فكري دانش‌آموزان را توسعه مي‌دهد. البته نويسنده اذعان مي‌دارد بازي‌هاي ايفاي نقش، رويكردي ساختارگرايانه در تدريس تاريخ ارائه مي‌دهند و مي‌توانند راه‌هاي متفاوتي را براي انتقال دانش تاريخي به دانش‌آموز باشند. در پايان اين بحث نمونه‌هايي از بازي‌هاي ايفاي نقش در استفاده‌ي روش تدريس بيان شده است.

دركتاب مذكور در مقاله‌ا‌ي به چگونگي به كارگيري قوه تخيل در آموزش تاريخ  اشاره شده است. نويسنده عنوان مي‌كند كه تنها راه با گذشته بخش‌هاي از تاريخ، تخيل است. وقايع تاريخي پس از وقوع، به تدريج به زمان گذشته وارد مي‌شوند و از گذشته قريب به گذشته بعيد سير مي‌كنند. گذشت زمان و عوامل گوناگون، سرانجام وقايع را معدوم مي‌سازد، تا جايي كه گاه چيزي از آن‌ها باقي نمي‌ماند. اگر آثار و اخبار باقي مانده از واقعه‌اي به عنوان شواهد و مدارك به عقل امكان شناخت گذشته را بدهد، درك معقول تاريخ با مشكلي مواجه نخواهد شد. اما در غير اين صورت تخيل است كه راه به دوردست‌هاي تاريخ و يا بخش هايي از تاريخ مي‌برد كه شواهد و مدارك كافي در دست نيست. ايجاد انگيزه به وسيله‌ي هدايت تخيل تاريخي از ديگر كاربردهاي تخيل در آموزش تاريخ است. زيبايي روياگونه دنياي خيال چون با تاريخ درآميزد، انگيزه و جذابيت بسيار نيرومندي براي مطالعه تاريخ بوجود مي‌آورد در اين زمينه، تاريخ با دو مقوله‌ي هنر و قصه ارتباط مي‌يابد. تاريخ چنان‌كه با قوه‌ي تخيل همراه شود، قدرت شگفت انگيزي به دست مي‌آورد. تآكيد بر به كارگيري مواد و منابع دست اول تاريخي، در توسعه، تقويت و هدايت قوه‌ي تخيل به كارآمدي آن‌ها نظر دارد وگرنه هر پديده‌اي مي‌تواند تخيل برانگيز باشد. كليه‌ي پديده‌هاي مادي و معنوي و نيز طبيعي و مصنوعي مي‌توانند محرك تخيل و موجب تصورهاي انسان شوند. در آموزش تاريخ نه تنها تاريخ نفي نمي‌شود، بلكه بر به كارگيري توسعه، تقويت و هدايت آن تأكيد مي‌شود. براي اين منظور، توسعه دانش تاريخي و تعميق قواعد استدلال مدنظر قرار مي‌گيرد تا از قوه‌ي تخيل هم در فضاسازي تاريخي، هم در ادراك تاريخي و هم الهام‌گيري از آن و سرانجام انس با تاريخ بهره گيري شود.

در قسمتي ديگر از كتاب به كاربرد زبان در آموزش تاريخ  مي‌پردازد. زماني كه لغات به كار مي‌روند معاني را براي شنونده تداعي مي‌كند. وي قبلاً اين لغات مشابه را در متون ديگر به كار برده و اين همان ارتباط و انتقال معاني است. مورخ بايد هميشه به ياد داشته باشد كه لغت در يك سند مكتوب فقط يك نشانه است و امروزه ممكن است مجموعه اي بسيار مختلف از مفاهيم و مصاديق را دربرگيرد. موقعيت و بافت زباني كه لغت در آن به كار مي‌رود، با گذشت زمان دچار نوسان‌شده و تغيير مي‌كند. لذا بايد آموزش تاريخ شامل رعايت برخي اصول مشخص باشد. معلم بايد از وجود كلماتي كه باعث بروز مشكلاتي براي دانش آموز مي‌شود، آگاه باشد معلم مي‌تواند لغاتي را به دانش آموزان ارائه كند كه معناي جديد آن لغات را مي دانند يا مي‌تواند خود آن لغات جديد را آموزش دهد. درنهايت اين واقعيت كه دانش آموزان مفاهيم وابسته به دانش قبلي خود را در ذهن مجسم مي‌كنند، مسئوليت شناخت دانش‌آموزان و آگاه بودن از زماني را كه در آن زندگي مي‌كنند بر عهده معلم مي‌گذارد.

بخش چهارم كتاب به وسايل كمك آموزشي اشاره مي‌كند. نويسنده كتاب با ارائه مقالاتي در اين باره از جمله اتاق تاريخ معتقد است كه اتاق تاريخ بايد بزرگ‌تر از يك اتاق درس معمولي باشد و از تجهيزات مناسبي بر خوردار باشد. در مقاله‌اي ديگر اشاره به برخي از وسايل كمك آموزشي ديداري از جمله نشان دادن تصاوير در كتاب‌هاي درسي هدف از اين كار كمك به توضيح و روشن ساختن متن تاريخي است. نويسنده در ادامه بيان مي‌دارد كه گفتار و نوشتار هميشه به‌عنوان يكي از روش‌هاي اساسي تدريس تاريخ باقي خواهند ماند، اما با وسايل كمك آموزشي ديداري تكميل مي‌شوند تدريس تاريخ سرشار از عباراتي است كه از حد درك و تجربه‌ي دانش آموزان فراتر است. بايد واژ‌ه هاي سياسي، اقتصادي، هنري و فرايندهاي صنعتي و كشاورزي را مورد استفاده قرار دهيم. اگر اين عبارات واقعي و قابل درك باشند، بايد آن‌ها را با مثال توضيح داد. بايد دانش‌آموزان را به محيطي ببريم كه نه تنها از لحاظ مكاني بلكه از لحاظ زماني نيز ناآشنا باشد بايد قوه‌ي تخيل دانش‌آموزان را تحريك كنيم و رشد دهيم. اكثر دانش‌آموزان هم‌چون شرح شفاهي به توضيحات تصويري نيز نيازمندند. بازديد از مكان‌هاي تاريخي مربوط به درس نيز مي‌تواند در درك مطالب مؤثر واقع شود. هم‌چنين كاربرد تصاوير كوچك و بزرگ در كتاب‌هاي درسي از جمله وسايل كمك آموزشي به شمار مي‌آيند كه در روشن ساختن متن به دانش‌آموز كمك فراواني مي‌كنند. در بخش ديگري از اين كتاب اشاره‌اي به موزه‌ها و بناها و مكان‌هاي تاريخي شده است. نويسنده معتقد است بايد اصولي براي بازديدها سازماندهي شود. براي كارشناسان آموزش و پرورش دو اصل حائز اهميت باشد 1ـ بازديد بايد با تكاليف درسي به هم آميخته شود 2ـ دانش‌آموزان بايد از روحيه اكتشاف و جست‌وجوگري برخوردار باشند هم‌چنين بايد امكانات آموزشي مانند: سخنراني در گشت و گذار، درس در كلاس موزه، كار در گالري‌ها و... در بازديد از بناها و آثار تاريخي وجود داشته باشد. صرف نظر از اين كه بازديد توسط معلم تدارك ديده شده استف قبل از ديدار از بناها بايد اطلاعاتي از قبل نسبت مكان تاريخي وجود داشته باشد. اين عوامل كمك فراواني به يادگيري تاريخ به دانش‌آموزان مي‌كند.

در بخش آخر كتاب نويسنده به اهميت قصه و داستان در آموزش تاريخ پرداخته است. نويسنده معتقد است كه فرايند آثاري ويژه كه مختص هر شخص است، پديد مي‌آيد. لذا هم داستان سرايي و هم شنيدن و خواندن داستان را مي‌توان فرايندي به حساب آورد كه در برگيرنده‌ي نوعي تفكر خلاق است. ايگان (مورخ) براي درك تاريخي از چهار مرحله سخن مي‌گويد. اين مراحل عبارتند از: 1- مرحله‌اي افسانه‌اي: در اين مرحله كودكان دركي از مفهوم زمان و مكان ندارند، اما نيازشان در اين سن مشابه افسانه سراها است.
2ـ مرحله‌ي رمانتيك: كودكان در اين مرحله درك خود را از استقلال جهان بيرون با مفاهيمي چون زمان تاريخي، تداوم و همدلي گسترش مي‌دهند. آن‌ها خود را در جهاني كه در داستان خلق شده حس مي‌كنند.
3ـ مرحله ي فلسفي: اين مرحله به صورت گسترش ارتباطات فردي با گذشته شروع مي‌شود. دانش‌آموز در اين مرحله گذشته را تنها به عنوان يك سري از داستان‌ها در نظر نمي‌گيرد بلكه آن را داستاني بي نظير و پويا مي‌پندارد.
4- مرحله‌ي طعنه‌آميز: در اين مرحله دانش‌آموز متوجه مي‌شود كه تحليل حوادث گذشته با تعميم دهي و ايجاد اصول امكان پذير نيست و روش عقلاني مورخان سودمندتر است. در اين مرحله فهم دانش‌آموزان به مرحله‌ي «تاريخ براي تاريخ» مي‌رسد.
علاقه كودكان و بزرگسالان به فيلم هاي مستند، قصه‌ها و داستان‌هاي تاريخي به جز درس تاريخ، بيانگر آن است كه وقتي حوادث تاريخي در قالب داستان مطرح مي‌شود، بيشتر مورد توجه قرار مي‌گيرد. داستان‌ها از طريق نمادها با معني كردن رويدادها، حقايق و شخصيت‌هاي تاريخي پيام‌هايي به ذهن كودك ارسال مي‌كند. اين پيام‌ها توسط مهارت هاي فكري كودك مجدداً ساماندهي شده و جريان تخيل آغاز مي‌شود. در اين‌جا نقش معلم در آموزش تاريخ از طريق داستان به عنوان آگاهي دهنده بسيار مهم است.
هم‌چنين در اين كتاب مقاله‌اي درباره‌ي خاستگاه قصه گويي، تاريخچه‌ي قصه و اهميت و فوايد قصه‌گويي براي فراگيران آورده شده است. نويسنده اذعان مي‌دارد كه داستان باعث پرورش تفكر خلاق، ايجاد نگرش، تقويت قوه تخيل، رشد تفاهم شناخت شخصيت، است. از اين رو قصه‌گويي و قصه‌خواني به سبب ماهيت و كاركرد اخلاقي تربيتي آموزشي خاص كه دارد مي‌تواند به طور شايسته حضور باشكوه و به يادماندني خود را در قالب نظام آموزشي و تربيتي حفظ كند. انسان امروز به دليل ارائه‌ي راه هاي گوناگون و به اقتضاي مسائل مختلف، باز شدن گره‌هاي كور زندگي‌اش را در حكايات، مثل‌ها و... مي‌جويد كه در نتيجه توجه به آن‌ها به انبساط خاطر و آرامش خواهد رسيد. قصه‌گويي، اولين گام در جهت عادت دادن فراگير به مطالعه است. اگر چه در بدو امر قصه گويي كار ساده‌اي است؛ اما به مقدمات و ترتيباتي احتياج دارد كه مهم‌ترين آن آماده‌سازي است. براي اين منظور بايد نكاتي را رعايت كرد. نويسنده براي قصه گويي 6 روش را بيان كرده است.

در آخر به‌طور خلاصه به وظايف فراگير اشاره شده است. در پايان كتاب دو مقاله در خصوص ارائه‌ي روش‌هاي مناسب براي ايجاد نشاط و شور و شوق براي دانش‌آموزان نسبت به درس تاريخ ارائه شده است كه يكي از آن‌ها تلاش و تجربه‌هاي يكي از آموزگاران درس تاريخ در امر آموزش تاريخ است. وي پس از جمع آوري نظرهاي دانش‌آموزان به ارائه يك راه حل موقت كه شامل چهار طرح بود پرداخت: 1 ـ  بازي 2 ـ درست كردن شجره نامه 3 ـ درست‌كردن اشياي مختلف با گِل 4 ـ بيان داستان در مورد انسان‌هاي نخستين 5 ـ  ساختن تابلو از چگونگي زندگي انسان‌هاي نخستين 6 ـ باستان‌شناسي قرآن 7 ـ كشيدن نقشه روي طلق و داستان آريايي‌ها 8 ـ بازديد از موزه 9 ـ  نقشه‌هاي از طلق مربوط به قلمرو ايران10ـ اجراي ايفاي نقش 12ـ شهرشناسي 13ـ بازي و معما براي تاريخ  14ـ تشكيل نمايشگاه تاريخ و اجراي كنفرانس.

در انتها بايد اذعان كرد نويسنده با گردآوري مقالات متعدد تاريخي به صورت كتاب و با توجه به اين‌كه تاكنون درباب آموزش تاريخ هيچ‌ كتاب مستقلي به چاپ نرسيده است، زحمات بسياري كشيده است. خوشبختانه اين مجموعه براي كساني كه به تدريس تاريخ اشتغال دارند، بسيار مفيد است. انشاء‌الله اين كار بتواند راه گشايي باشد براي كساني كه دل در گرو سرنوشت نونهالان اين مرز و بوم دارند.

نرگس كلاكي

منبع: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، شماره 149 مهر1389


http://www.ohwm.ir/show.php?id=522
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.