شماره 2 | 19 آبان 1389 | |
برای رسیدن به پایۀ بلند و مستحکمی در علم «خاطرهشناسی»، بدون شک نیازمند اصول و روش تحقیق سنجیده و دقیقی خواهیم بود که براساس آن روشن و اصول، به شناخت رویکردها، راهبردها و دیدگاههای لازم در حوزۀ «خاطرهشناسی» نایل شویم. نگرش های تازه در حوزۀ علوم انسانی هرچند که به این مهم کمک فراوانی خواهد کرد، امّا برای رسیدن به بنیادهای اصیل و مستقل معرفتی برای «خاطرهپژوهی» بایستههای زیادی در پیش است. مقالۀ زیر دریچهای میگشاید بر این بایستهها.
خاطرهشناخت؛ دانشِ در راه(1) 2ــ خاطرهنویسی ــ در معنی امروزی آن ــ از پدیدهها و پدیدارهایِ فرهنگیِ مُعاصر در ایران است،(3)اما در دو دهة اخیر، آشناواری و فراگیری خاطرهنویسی ــ و نیز خاطرهگویی، خاطرهخوانی و خاطرهشِنَویِ ــ مرتبط و معطوف با دو رویداد بههموابستة انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی/ دفاع مُقدس است. معالوصف بهرغمِ شمارگانِ قابلِ توجه و رو به تزایدِ چاپ و نشر خاطرات، مطالعاتِ نظری در این قلمرو نوظهور ــ که از آن با عنوان نهضت خاطرهنویسی یاد شده است ــ چشمگیر و پُربرگ و بار نیست. 3ــ 1ــ آموزههایِ متعارف در علوم انسانی/ ادبیّات، تاریخ، علوم اجتماعی، زبانشناسی و ...، 5ــ مُبتنی بر راهبردهای یادشده (3ــ1، 3ــ2، 3ـ3ـ) خاطرهپژوهیِ همهجانبه از طریق مُطالعه و متنشناسی و استقرا در مصادیق و احصای مسائلِ موضوعه و طرحِ انداموار مباحثِ مربوط امکانپذیر است. بایسته مینماید در این بررسی و بازیابی انواعِ همپوشان و مشترک از جمله زندگینامهها، سفرنامهها، گزارشها، شِبه اعترافات و گونههای تلفیقی و ترکیبی، همانند داستانخاطره، گزارشخاطره، زندگینامهداستان/ داستانوارههایِ زندگینامهای/ زندگینامة داستانی، نیز به دقت بازبینی شوند.(6) دستیابی بر این دستمایهها لزومِ وجود و فراهمآوری اطلاعاتِ کتابشناختی را مَعلوم میدارد. گفتنی است اثر توأمانی و ضمنی تحقیق و تفحص در آثار، شگردهای مطالعاتی را در منصة عمل کاراتر میسازد و فراتر از این به فزونی و فَربهیِ نظام نظری علوم انسانی مدد میرساند. به دست و دیده دور مینماید که این اهتمام از عهدة یک تن ساخته باشد و شایسته است که تعهد این مُهم بهسانِ پرسمانی دانشورانه و جمعی فراروی قرار گیرد. همپیوند آتی پژوهش ــ در مقام عمل ــ آموزش مُشتغلان و پایکاران و فراهمآوری و تألیف شیوهنامهها، درسنامهها و دستینهها و برگزاری کلاس/ کارگاههایِ نقد و تحقیق است.
6ــ در جریان خاطرهنگاری و بازروایی خاطرات دو دهه اخیر نشانههایی از تحول در خاطرهگزاری و ساختار متن خاطرات پدیدار شده است که بلوغ و گسترش آن میتواند زمینههایِ ارتقا و تقریب خاطرهنویسیِ صِرف به خاطراتِ مُبتنی بر تحقیق و مُنضم به اطلاعات جانبی و مُکمّل را فراهم سازد و به عرصة نوشناخته و رو به گسترش تاریخ شفاهی پیوند دهد.(7)
7ــ شیوع خاطرهگرایی مُفرط و غرقه شدن در گذشتههایِ گذشتهشده بیآنکه نسبتی با حال و آینده داشته باشد و مُهمتر از این میلِ به افزایش پیرایهها بر هستة اولیة خاطره و غلوّ در نقل ــ خاصه در خاطرهگوییها ــ اندکاندک ضرورت نقد و درایت در روایت یادها را آشکار میکند. تأمل در این مسأله از جمله موضوعاتِ مُهم و شاید مُقدم در آسیبشناسی نشر خاطرهگویی و خاطرهخوانی باشد.
پینوشتها
نویسنده: علیرضا کمری | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=46 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |