شماره 2 | 19 آبان 1389 | |
دكتر محمدابراهيم باستانيپاريزي، مترجم كتاب «ذوالقرنين يا كوروش كبير» در تالار فردوسي دانشگاه تهران درباره كوروش هخامنشي سخن ميگويد. انجمن علمي دانشجويان تاريخ و باستانشناسي دانشگاه تهران برگزاري اين مراسم را بر عهده دارد.
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، انجمن علمي دانشجويان تاريخ و باستانشناسي دانشگاه تهران عصر روز دوشنبه دهم آبان ماه ساعت 15 بزرگداشت روز جهاني كوروش را در تالار فردوسي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه تهران برگزار ميكند.
در اين مراسم دكتر محمدابراهيم باستانيپاريزي، دكتر روزبه زرينكوب، دكتر حسن رضايي باغبيدي و كاميار عابدي حضور دارند و با نگاهي به منابع و كتابهاي تاريخي شخصيت كوروش را واكاوي ميكنند. بخش موسيقي اين مراسم با هنرمندي استاد جلال ذوالفنون اجرا ميشود.
محمدابراهيم باستانيپاريزي در همايش «كوروش هخامنشي و ذوالقرنين» كه چندي پيش در مركز دايرهالمعارف بزرگ اسلامي برگزار شده بود، گفت: از اتفاقات روزگار است كه شصت سال تمام از ترجمه كتاب «ذوالقرنين يا كوروش كبير» ميگذرد. زماني كه كتاب «ذوالقرنين يا كوروش كبير» را به فارسي ترجمه كردم، زندهياد فرامرزي رايزن فرهنگي سفارت هند بود و من هم از جرايد عربي مطالبي ترجمه ميكردم و در روزنامه خاور چاپ ميشد.
كوروش هخامنشي (550 ـ 530 پ.م) پس از ورود به شهر باستاني بابل، براي آزادي ملتهاي گوناگون از اسارت صبابليان، فرماني صادر كرد كه بر پايه آن 40 هزار نفر از بند اسارت آزاد شدند و به سرزمينهاي خود بازگشتند.
اين منشور 45 سطري، كه به اعلاميه كوروش و منشور آزادي نامبردار است، شرحي از ورود بدون خونريزي كوروش به شهر بابل و معرفي مقام و منصب كوروش است. كوروش در دو جا از منشور خود تكرار ميكند كه او و ارتش ايران، به صورتي آشتيجويانه وارد بابل شدهاند.
به دنبال آن بر چند نكته پافشاري ميكند كه از ديد تاريخي اهميت بسيار دارد. او ميگويد: «من براي همه انسانها آزادي پرستش خدايانشان را برقرار كردم و فرمان دادم كه هيچ كس حق ندارد به اين دليل مورد بدرفتاري قرار بگيرد. من فرمان دادم كه هيچ خانهاي ويران نشود. من صلح و آسايش را براي تمام انسانها تضمين كردم». از زمان نگارش اين فرمان تا به امروز 2550 سال ميگذرد.
اين منشور بارها توسط دانشمندان غربي ترجمه شده است. نخستين ترجمه آن به زبان انگليسي توسط «راولينسون» انجام گرفت (1880 م). سپس كساني همانند «ويسباخ» (1890 م)، «ريختر» (1952 م)، «اوپنهايم» (1955 م) و نيز «لوكوك» (1990 م) به ترجمه آن اقدام كردهاند.
در ايران اين منشور براي نخستينبار توسط دكتر عبدالمجيد ارفعي، استاد فرهنگ و زبانهاي خاور نزديك باستان، به فارسي ترجمه شده است. او به پيشنهاد بنياد فرهنگ ايران به انگلستان ميرود تا عكسي از متن استوانه كه در موزه بريتانيا نگهداري ميشود، تهيه كند. همزمان با تهيه عكسها يك نسخه كپي از استوانه را تهيه ميكند و با بازگشت به ايران دست به كار ترجمه آن ميزند. او ابتدا قطعات را شكلنويسي و سپس با زيباسازي شكلها به چاپ آن اقدام ميكند.
نویسنده: آناهيد خزير | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=45 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |