شماره 20 | 31 فروردين 1390 | |
«تاسي سر»
تاريخ مصاحبه:2/8/1373
من، كلاس اول بودم. چهار، پنج ماه از سال گذشته بود و من، مختصري از الفبا را ياد گرفته بودم كه سرم كچل شد. آن موقع، زُفت مي انداختند كه چيزي شبيه قير بود و يك ورقه اي از قير روي تمام سر، بخصوص آن جائي كه زخم بود، مي انداختند و بعد، با نظرپزشك مي كندند و به اين شكل، ريشه ي موهائي كه زخم شده بود، درمي آمد، ولي آن شخص تاس مي شد.
منبع: سازمان اسناد (صدا، جُنگ خبري تاريخ شفاهي) | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=448 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |