شماره 206    |    6 خرداد 1394



تاریخ شفاهی برخط(آنلاین)

وبلاگ نویسی برای دستیابی به مخاطبان جدید

من زاده عصر اینترنت هستم. همیشه در منزل ما رایانه وجود داشته است. دانشجوی کارشناسی ارشد برنامه تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا OHMA: Oral History Master of Arts  هستم و مقالاتی در کلاس خودم خوانده‏ام که تشریح می‏کنند  نویسندگان تاریخ شفاهی چگونه در گذشته روایات صوتی را ضبط و ویرایش کرده‏اند. هر بار که یکی از این مقالات را می‏خوانم با مادرم تماس می‏گیرم که در دهه‏ها‏ی 70 و 80 میلادی در زمینه‏‏ی ‏ویرایش نوارهای صوتی کار می‏کرد. از او می‏پرسم: «چطور این کار را انجام می‏دادی؟ چگونه با استفاده از یک تیغ بدون دسترسی به دکمه‏‏ی عقبگرد (‏UNDO) این کار را انجام می‏دادی؟» اگر شرایط هنوز همان گونه بود من هرگز در این رشته مشغول به تحصیل نمی‏شدم. او نیز همیشه می‏خندد و می‏گوید که در آن زمان این فناوری وجود نداشت و آنها نمی‏دانستند که به راحتی می‏شود این کار را انجام داد.


به هر حال، این مسئله اختیاری است. ما این فناوری را در اختیار داریم. تاریخ شفاهی در حال حاضر چیزی است که افراد بیشتری می‏توانند آن را تولید و استفاده کنند. مردم می‏توانند بر روی گوشی‏ها‏ی خود صدا ضبط کرده و سپس آن را وراد برنامه ای مانند Hindenburg یا حتی Garage Band نموده و ویرایش کنند. بنابراین، وقتی مردم از من می‏پرسند در چه رشته ای تحصیل می‏کنم چرا مکالمه ذیل اتفاق می‏افتد؟


«در رشته تاریخ شفاهی تحصیل می‏کنم.»
«تاریخ جهان؟»
«تاریخ شفاهی.»
«اوه. این دیگر چه رشته‏ای‏ست؟»


از نظر عموم مردم، تاریخ شفاهی کاری است که شما به عنوان تکلیف مدرسه برای مصاحبه با فردی از اعضای خانواده برای حفظ تاریخ خانوادگی یا جامعه‏‏ی ‏محلی انجام می‏دهید. اما تاریخ شفاهی می‏تواند مخاطبان بسیار گسترده‏ای داشته باشد که شامل تولیدکنندگان و استفاده‏کنندگان باشد. مردم نه تنها خود به راحتی می‏توانند تاریخ شفاهی را ضبط کنند بلکه می‏توانند تقریباً در هر جایی به آن گوش دهند یعنی متون نوشتاری تنها راه دسترسی به تاریخ شفاهی نیستند. 


ما اخیراً در کلاس به «تقریباّ می‏توانم چراغ‏ها‏ی خانه را ببینم»(1)  گوش دادیم. با ساختاری زیبا – چیزی بین مستند و هنر صدا – این قطعه، زندگی در‏ ها‏رلان کانتی (Harlan County) کنتاکی را تشریح می‏کند. با این حال، فهمیدیم که پس از تولید، تعداد افرادی که به آن گوش داده اند بسیار کم است زیرا راهی برای دانلود و گوش دادن به این قطعه‏‏ی ‏طولانی وجود نداشت. من به عنوان کسی که متناوباً کل طول منهتن را با قطار A طی می‏کنم، اگر این قطعه به صورت پادکست در دسترس باشد، تصور می‏کنم که تعداد زیادی از افراد این قطار می‏توانند به آن گوش دهند.  


برنامه تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا‏ حد و مرزهای تعریف شده برای فعالیت‏ها‏ی تاریخ شفاهی را در هم می‏شکند که تخصص‏ها‏ و علائق مختلف در گردهمایی امسال نشانی از آن است که در آن انتشارات اسبق کتاب، خبرنگاران و مددکاران اجتماعی کلینیک متادون درمانی حضور داشتند. همه با اهداف مختلفی گرد هم آمده و این برنامه ما را تشویق می‏کند که تاریخ شفاهی را در هر سمت و سویی که مطابق با اهدافمان است پیش بگیریم. یک سال، دانشجویی پایان نامه خود را بر مبنای تلفیقی از تاریخ شفاهی و ترویج از طریق ایجاد Groundswell نوشت که جنبشی در راستای عدالت اجتماعی طرح‏ها‏ی تاریخ شفاهی بود. 

برای همگامی با ماهیت پیشرو و برونگرای ‏‏برنامه تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا‏، ما بر تقویت وبلاگ‏ها‏یمان تمرکز کرده، از کاربردهای گسترده‏تر نقل روایان استفاده کرده و روابط تاریخ شفاهی با سایر حوزه‏ها‏ را طبقه‏بندی کرده‏ایم. در این راستا، دو مجموعه کار را شروع کردم: خلاصه طرح‏ها‏ی جالب که دو هفته یکبار منتشر شده و تاریخ شفاهی هم در آن وجود دارد و مجموعه‏ای از پرونده‏ها‏ی فارغ‏التحصیلان ‏‏برنامه تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا‏. هر دوی این مجموعه‏ها‏ نشان از کاربرد گسترده‏‏ی ‏تاریخ شفاهی دارند. موارد متعددی در این دو مجموعه دیده می‏شود از این که چه طور کسی از طرح تاریخ شفاهی جزیره الیس (Ellis Island) برای نوشتن یک آهنگ استفاده کرده تا تاریخ زندگی اسپاک (Spock) در طرح تاریخ شفاهی کتاب ییدیش(2) که بر اساس آن مردم می‏توانند ارزش تاریخ شفاهی را به عنوان یک سنخ مطالعاتی درک کرده و نویسندگان تاریخ شفاهی با برخی از کاربردهای بسیار گسترده‏‏ی ‏کارهای خود آشنا می‏شوند.


علاوه بر کار من، وبلاگ ‏‏برنامه تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا‏ از دانشجویان و اعضای این جامعه دعوت می‏کند در مورد کارگاه‏ها‏ی آموزشی تاریخ شفاهی یا رویدادهایی که در آن شرکت می‏کنند، به عنوان راهی برای گسترش کارشان، فراتر از مردمی که حضور فیزیکی در شهر نیویورک دارند، تأمل کنند. ما شرکای خود را تشویق می‏کنیم تا دستاوردها و رویدادهای جدید در رشته‏ها‏ی مرتبط را به اشتراک بگذارند.


تاریخ شفاهی صلاحیت اشتراک دارد. تصور می‏کنم اکثر کسانی که در رشته‏‏ی ‏تاریخ شفاهی فعالیت می‏کنند با نظر من موافقند که کاری که ما انجام می‏دهیم به نفع عموم مردم است. پس از همکاری با موزه تنمنت (Tenement Museum)   و پی بردن به مطالب سیاهپوستان آمریکایی در سوابق تاریخی لور ایست ساید (Lower East Side) (3) تصمیم گرفتم که پایان نامه خود را در مورد جامعه‏‏ی ‏سیاهپوستان در کلیسای اسقفی سنت آگوستین (St. Augustine’s Episcopal Church) بنویسم. با دسترسی برخط آسان به قطعات ویدیویی مصاحبه‏ها‏ی من، مردم متوجه می‏شوند که مجموعه‏ای فعال و پویا از سیاهپوستان هم حضور داشته و با وجود تعداد کم خود به جمعیت بزرگتر لور ایست ساید کمک کرده‏اند.


امیدوارم که تمرکز برونگرای وبلاگ ‏‏برنامه تاریخ شفاهی دانشگاه کلمبیا‏ خوانندگان را تشویق کند تا در مورد مخاطبان گسترده و گونه‏ها‏ی مختلف تاریخ شفاهی فکر کنند. مری مارشال کلارک(Mary Marshall Clark) مدیر مرکز تحقیقات تاریخ شفاهی می‏گوید: «نقطه قوت تاریخ شفاهی، توانایی آن در ثبت خاطرات به شیوه ای‏ست که به منزلت و تمامیت مردم عادی احترام می‏گذارد.» به عنوان نویسندگان تاریخ شفاهی، ما نه تنها وظیفه‏‏ی ‏ثبت این گونه روایات تاریخی را بر عهده داریم، بلکه باید اطمینان حاصل نماییم که مردم عادی – نه تنها محققان و دانشجویان- می‏توانند با استفاده از تاریخ شفاهی غنی شوند.





 1- I Can Almost See the Lights of Home

2- زبانی که یهودیان در مرکز و شرق اروپا به آن سخن می‏گویند.
3- منطقه‌ای در جنوب شرقی منهتن در نیویورک

کیت برنر
Kate Brenner
ترجمه: ناتالی حق وردیان

منبع: وبلاگ انتشارات دانشگاه آکسفورد


http://www.ohwm.ir/show.php?id=2689
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.