شماره 204 | 23 ارديبهشت 1394 | |
مقدمه محمد دروديان: آقاي رضايي من برداشتي از اقدام شما در جنگ دارم كه شايد با بخشي از آن موافق و با بخشي مخالف باشید. بخشي كه مخالفيد چندان به شما ارتباطی ندارد. من معتقدم كه جنگ دفاعي و تأكيد بر بازدارندگي را امام در حدفاصل تسخير لانه جاسوسي امريكا تا حمله عراق به ایران سازماندهيكردند؛ يعني ذهنيت جنگ دفاعي را ايشان ايجاد كردند، ولي بدلیل اینکه ما توانايي لازم را نداشتيم، نتوانستيم به بازدارندگي دست پیدا کنیم. ولي تبديل جنگ دفاعي به جنگ تهاجمي را شما و با سپاه به وجود آورديد، پيروزيها بنظرم حاصل اين تحول بود، منتها شما هم قادر نبوديد يك جنگ مردمي و جنگ دفاعي را، به جنگ پيشبرنده برای سقوط صدام تبديل كنيد.
غلامعلي رشيد: در سازماندهي مردم امكان دفاع و آزادسازي وجود داشته كه صورت گرفته است. دشمن را هم با همين سازماندهي مردمي و وجود افرادي مثل آقاي اسدي، قاسميان و...از مناطق اشغالی بيرون كرديد. آيا امكان پيشروي در خاك عراق و شكست ارتش عراق با اين نوع جنگ امكانپذير بود؟ به نظر بنده با اين نوع سازمان و با اين نوع امكانات نميشد، ما تا مرز پيش رفتيم، ولي وقتي داخل مرز شديم، متوجه نشديم كه اين امر امكانپذير نيست. پيشرفتي حاصل نميشد و اين موضوع 6 سال طول كشيد.
محمد دروديان: اصلاً با جنگ مردمي، جنگ توسعهاي و تعاقبي را نميشود انجام داد. ادلّهاي در ذهنم است. علت پيروزنشدن ما، همین نكته است.
محسن رضايي: يعني شما ميگوييد پيروز نشديم؟
محمد دروديان: نه می گویم، راهبرد نظامي ما با هدف سقوط صدام به نتيجه نرسيد.
غلامعلي رشيد: امام اهدافي داشتند كه اگر ارتش عراق همراهي ميكردند، آنچه كه در كشور ما با انقلاب اتفاق افتاد، در اين كشور هم به وقوع ميپیوست، و ميتوانستيم جنگ را به تنيجه برسانيم.
محمد دروديان: اصلاً بعدها سقوط صدام، ريشه در شش سال جنگ بعد از فتح خرمشهر دارد، اما مقصود من اين است كه از طريق راهبرد نظامي به اين پيروزي دست پیدا نکردیم. خود شما مبارز و چريك بوديد و ميدانيد كه با مردم، جنگ دفاعي و جنگ آزادسازي را ميشود انجام داد، ولي جنگ توسعهاي و تعاقبي را در خاک دشمن نميشود.
محسن رضايي: اگر ما بياييم تعبير ديگري از پيروزي داشته باشيم مشكل حل ميشود؟
محمد دروديان: بهتر است پيروزي را مثل آزادسازي نسبي نكنيم.
محسن رضايي: ميخواهيم فراتر از نظامياش كنيم، نميخواهيم نسبياش كنيم. واقعاً ما به جنگ بهعنوان يك انقلاب نگاه ميكرديم يا كشورگشايي؟
غلامعلي رشيد: اصلاً خوب است با نگاه انقلاب ببينيم.
محمد دروديان: در دفاع نگاه همان نگاه انقلابي بود، در آزادسازي نگاه ما تغيير كرد. بعد از عمليات رمضان دوباره اين نگاه عوض شد. اصلاً چرا امام توانستند جنگ دفاعي را در كشور سامان دهند؟ بهدليل اينكه امام جنگ را جايگزين انقلاب كردند. اگر امام جنگ را جايگزين انقلاب نكرده بودند، دفاع مردمي در ميان مردم شكل نميگرفت. هنر امام همين بود. امام اگر فرصت ميكردند، مجددا از جنگ به انقلاب بر می گشت، وضع ما بهگونهاي ديگر بود، اما عمرشان كفاف نداد و ما ديگر نتوانستيم از جنگ به انقلاب برگرديم.
محسن رضايي: درست است كه جنگ شكل نظامي داشت و ما آن را با همين شكل پيش ميبرديم، اما ماهيت جنگ و هدف جنگ بسيار فراتر از اين شكل بود. ما به اين نتيجه رسيديم ـ بارها نيز من اين را گفتهام ـ كه امروز انقلاب از جنگ ميگذرد.
محمد دروديان: يعني جنگ جايگزين انقلاب شده است و پيروزي جنگ انقلاب را جلو ميبرد؟
محسن رضايي: نه، يعني جنگ ماهيتش انقلاب است.
غلامعلي رشيد: مفهوم جمله آقاي رضايي اين است كه جنگ پيشبرندة انقلاب است.
محمد دروديان: همة اينها به معني جايگزينی جنگ بجای انقلاب است.
غلامعلي رشيد: شما ميگفتيد كه ما ظرفيتي بسيار بيشتر از اين را داريم كه جنگ را توسعه بدهيم.
محسن رضايي: احسنت! چرا؟ چون ما با پيروزي در طريقالقدس كنفرانس غيرمتعهدها را ناكام گذاشتيم.
محمد دروديان: آن به انقلاب ربطي نداشته است، بلكه پيوستگي جنگ و سياست بوده است، يعني ازطريق پيروزيهاي نظامي اهداف سياسي را پيش ميبرديد. اين منطق پیوستگی جنگ و سياست است نه منطق پیوستگی جنگ و انقلاب.
محسن رضايي: من در مصاحبههاي آن زمان ـ كه اكنون نيز موجود است ـ بارها اشاره كردهام كه الآن دو جنگ وجود دارد؛ جنگ اعراب با رژيم صهيونيستي و جنگ ما. ما در جنگ خودمان ميخواهيم ثابت كنيم كه ويژگيهاي جنگ انقلابي را دارد.
منبع: وباگ محمد درودیان | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=2669 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |