محمود گبرلو تهیهکننده و مجری برنامه «هفت» در دقایق ابتدایی برنامه ضمن آرزوی موفقیت برای اهالی سینمای ایران، گفت: اهالی سینما با مشقت بسیار زیادی یک فیلم سینمایی را تولید میکنند و بهتر است فضا به گونهای ایجاد شود که بینندگان و علاقمندان به هنر و هنرمندان بتوانند در پشت صحنه فیلمها از نزدیک شاهد زحمات اهالی سینما باشند.
وی ادامه داد: سینمای ایران در سال ۹۳ با اوج و فرودهایی همراه بوده است و امیدوارم متولیان و اهالی سینما با نشستن در کنار هم و همفکری، نقاط ضعف و قوت سینمای ایران را شناسایی کنند و براساس آن، راهکارهایی را برای سینمای ۹۴ تعیین کنند و در این راستا لازم است که مسئولان برنامهریزی دقیقتری را ارائه دهند.
گبرلو در سرمقاله برنامه «هفت» افزود: نامگذاری سال جدید تحت عنوان «همدلی و همزبانی» میتواند به اهالی سینما و مسئولان برای پیشبرد اهداف آنها و دستیابی سینمای ایران به پیشرفت کمک کند.
وی در خصوص لزوم شفاف بودن برنامهریزیها گفت: با شفاف شدن برنامه ریزیها، اختلافات کم میشود و خلاقیتها و نوآوریها رشد مییابد چرا که سینماگران و اهالی سینما وقتی با صداقت روبهرو شوند، میتوانند در آرامش بیشتری به خلق اثر سینمایی خود بپردازند.
گبرلو تأکید کرد: امیدوارم سال ۹۴ شاهد رشد و تعالی سینمای ایران باشیم و مسئولان سینمایی به نیازهای سینماگران و مردم برای دیدن یک فیلم خوب توجه کنند.
بخش نخست برنامه «هفت» به گزارش محسن سرافراز درباره اولویتهای بیان شده از سوی مدیران و تنی چند از اهالی سینما در زمینه چشمانداز سینمای ایران در سال ۹۴ اختصاص داشت که روی آنتن رفت.
جوشش درونی شهید آوینی سفارشی نبود
در بخش دیگر، برنامه «هفت» میزبان مریم امینی همسر شهید سیدمرتضی آوینی بود که پس از سالها در یک برنامه زنده تلویزیونی ظاهر شد و به واکاوی شخصیت سیدشهیدان اهل قلم و بررسی دیدگاههای پرداخت.
امینی درباره آشنایی و شروع زندگی با شهید آوینی گفت: حدود ۴۲ سال از شروع آشنایی ما میگذرد. در ۱۶ سالگی با شهید آوینی آشنا شدم و بعد از چهار سال، زندگی مشترک را آغاز کردیم.
وی درباره رابطهاش با شهید و تلقیاش از رابطه مرید و مرادی، گفت: به خاطر جذابیت و رفتار خاص ایشان که به شهیدآوینی نوعی کاریزما بخشیده بود، این رابطه سبب میشد همواره از لحاظ فکری با شهید آوینی تحت تأثیر عقاید او باشم.
امینی بیان کرد: شهیدآوینی زندگی پرفراز و نشیبی داشت، با توجه به اینکه از یک آدم واحد و جوهر وجودی صحبت میکنیم که از مرحلهای به مراحل بالاتر ارتقاء یافته است. شهید آوینی در سن ۱۸ سالگی وارد رشته معماری دانشگاه هنرهای زیبا شد و تحصیلش در این رشته، ۱۰سال طول کشید.
امینی درباره رفتار شهید آوینی گفت: رفتار و منش شهید آوینی را میتوان به دو دوره تقسیم کرد، دوره اول شامل پنج سال نخست است که در آن دوره معاشرتها و گفتگوهای روشنفکرانهاش بیشتر بوده اما در نیمه دوم، انزوا و گوشه گیری را برمیگزیند که بیشترین گفتهها و نوشتههایش مربوط به همین دوران است. این دوران مربوط به سالهای۵۰ تا ۵۴ است.
مریم امینی افزود: شهید آوینی مسائل مربوط به زیرساختهای فلسفه غرب را دنبال و تحقیق میکرد. او ذوق هنری خاصی داشت و شعر هم میسرود.
همسر شهید آوینی درباره مطالعات شهید گفت: او فلسفه غرب را مطالعه میکرد. او در واقع برای یافتن سوالهای هستیشناسانه این مطالعات را دنبال میکرد اما جوابی نمییافت. نوشتههای بعد از انقلاب آوینی درمورد نیهیلیسم و پوچانگاری، نه تنها حاصل مطالعاتشان بود، بلکه یک نوع تجربه زیستی بود، به همین دلیل نوشتههایشان در مورد جهان هستی و... برای انسان ملموس است.
با «روایت فتح» نوعی تجربه زیستی برای آوینی اتفاق افتاد
امینی در مورد تدوین «روایت فتح» شهید آوینی گفت: این اثر دارای یک جوشش درونی است ضمن اینکه با وجود نبودنش در جبهه و میدان جنگ به شکل پررنگ ولی یک تجربه زیستی برایش اتفاق افتاده بود و همانند کسی بود که در فضای جنگ نفس کشیده است.
همسر شهید آوینی درخصوص فعالیتهای سیاسی ایشان گفت: شهید آوینی هیچ گونه فعالیت سیاسی در قبل از انقلاب نداشت و در تظاهرات یا اعتصابات دانشجویی شرکت نمیکرد و زیاد درگیر موضوعات نشده بود تا اینکه در تابستان سال ۵۸ دیدن امام خمینی (ره) از طریق تلویزیون، به نقطه عطف زندگی او برای رسیدن به جواب سئوالهایش بدل شد.
گبرلو در ادامه صحبتهای امینی گفت: در جایی شنیده بودم که شهید آوینی با شناخت آگاهانه از انقلاب، خودشان را وقف انقلاب کرده بودند.
امینی در ادامه ضمن تأیید این رویکرد گفت: ترکیب جوشش درونی شهیدآوینی، سفارشی نبود. او اعتقاد پیدا کرده بود که باید به آن صورت خودش را وقف کند. تنها چیزی که به زندگیاش معنا میداد، واژههای شهادت و شهادت طلبی، بیان ازخود گذشتگی و حضور خالصانه در جبههها و طراحی چگونگی بیان این واژهها و کارها بود تا منجر به ارتباط سادهتر با مخاطب شود.
وی درباره چگونگی ارتباط با مخاطب از دیدگاه شهید آوینی، گفت: شهید آوینی در این باره توضیحات لازم را گفته که چه بخشهایی را از واقعیت حذف کرده، چون مستندسازی و واقعیتگرایی به نگاه خاص مستندساز به واقعیت برمیگردد.
امینی در مورد اندیشههای شهید آوینی و صحبت کردن شهید با ایشان در این زمینه، گفت: گفتگوهای آوینی خارج از زندگی نیست و رفتار عملی شهید آوینی، نشان دهنده اندیشههای ایشان است و نحوه زندگی و نگاه و آثار به جا ماندهاش از اهمیت زیادی برخوردارند.
گبرلو در ادامه برنامه «هفت» گفت: راز ماندگاری شهید آوینی این است که با خلوص کار کرده، با آگاهی مسیرش را انتخاب کرده است و سعی کرده تا با تمام وجود این آثار را معرفی و بشناساند. با نگاه کردن به آثار آوینی متوجه میشویم که این اندیشه در فضای جامعه امروز و جهان اسلام مصداق پیدا کرده است.
آوینی هم به مسأله ماهواره میپرداخت
امینی در این باره گفت: به شهید آوینی به پاس مجاهدتهایی که میکرد، یک «قدرت تشخیص» بخشیده شده بود، افق دید گستردهای داشت، حرفها و پیشبینیهای شهید در حوزههای دیگر نیز قابل انطباق است، آوینی به مسائلی میپرداخت که از نظر فرهنگی، خیلی مهم بودند؛ مانند پرداختن به موضوعاتی مانند ماهواره یا سینما.
وی افزود: موضوعاتی که شهید بعد از پایان جنگ به آن پرداخت، موضوعات مهم و مورد علاقهاش بودند و از آنجا که این دو اصل همواره با هم تطبیق داشتند بنابراین تأثیرگذاری بیشتری نیز داشتند.
امینی در خصوص موضع گیری و مخالفت عدهای در مورد مسأله آزاداندیشی و نقد شهید آوینی گفت: آوینی در سمینار سینمای بعد از انقلاب، با ادبیات و سیستم جدید و بی پروا مسائل مقبول و پذیرفته شده در سینمای روشنفکری را زیر سئوال برد که مورد مخالفت و رفتار توهین آمیزعدهای قرار گرفت، اما هرگز کوچکترین عکسالعملی از خود نشان نداد.
گبرلو نیز در این بخش با اشاره به خاطره شخصیاش از حضور در این سمینار، بر این مسأله صحه گذاشت که شهید آوینی علیرغم همه حملاتی که در آن سمینار متحمل شد، در آخر خیلی مودب و خوشرو با مننتقدانش روبرو شده بود.
شهید آوینی در ماههای آخر زندگی محزون و غمگین از برخی برخوردها بود
وی در ادامه افزود: آقای آوینی در ماههای آخر زندگی واقعأ محزون و غمگین بود به طوری که ایشان را تا آن لحظه، هیچگاه آن گونه ندیده بودم. برخوردهای سیاسی با ایشان شده بود در حالی که شهید آوینی دارای شخصیت فرهنگی بود و این برخوردها همچنان نیز ادامه دارد.
امینی در پاسخ به این سوال که امروزه مسئول جمعآوری و محافظت از آثار مکتوب شهیدآوینی چه کسی است؟، گفت: خانواده، مسئول و متولی انتشار آثار آوینی است و برنامههای وسیعتری در زمینه ارائه افکار و آرای ایشان داریم.
وی در پاسخ به پرسش محمود گبرلو در خصوص رصد کردن برخی نوشتههای نقل شده از شهید آوینی در دنیای مجازی، گفت: برای رصد کردن کلیه نوشتهها در شبکههای مجازی نیاز به سازماندهی خاصی است که هنوز موفق به انجام آن نشدهایم. این در حالی است که متأسفانه در دنیای مجازی، جملات عجیب و غریب و نقلقولهای غیرمربوطی به شهید نسبت داده شده است.
همسر شهید آوینی در پاسخ به این پرسش که شهیدآوینی به چه نوع سینمایی علاقمند بود گفت: از نظر شهیدآوینی سینمایی که فارغ از ژانرش، انسان را به یک تجربه معنوی دعوت کند، پسندیده و مورد قبول است. آوینی معتقد بود که ذات سینما هنوز اسلامی نشده است تا بتوانیم از تعبیر «سینمای اسلامی» استفاده کنیم. در واقع شهید آوینی مفهوم دین را گسترده میدید و تعریفش اینگونه بود که حقیقت، عالم اسلام است، هنر با حقیقت عالم نسبتی دارد و سینما هم با هنر نسبت دارد و سینما هرجا که بتواند این حقیقت را ساطع کند، قابل احترام و یک امر دینی است.
آثار آن سالهای حاتمیکیا مطابق نظر آوینی
امینی در خصوص دیدگاه شهیدآوینی درباره مخاطب گفت: شهید آوینی معتقد بود که باید به فطرت مخاطب توجه کرد. وی آثار آن سالهای آقای حاتمیکیا را قبول داشت به این جهت که هم در جبهه بود و هم کسی بود که از تصنع در سینمایش پرهیز میکرد.
وی ادامه داد: شهید آوینی امیدوار بود که جریانی در سینمای بعد از انقلاب شکل گیرد تا بتواند این نگاه را دنبال کند.
امینی درباره نگاه دانشجویان خارجی به اندیشههای شهیدآوینی بیان کرد: شنیدم که دانشجویان فرانسه با استفاده از مستند «حقیقت» رساله فوق لیسانس نوشتهاند و به نقل از یکی از خانمها گفته شده که با به نمایش گذاشته شدن قسمتی از مستند حقیقت، عده زیادی متأثر شدهاند.
امینی در پایان این بخش از برنامه «هفت» گفت: امیدوارم بتوانیم با صداقت بیشتر و بهانه قرارندادن فرهنگ، و عمیق نگاه کردن به موضوع سینما، تفکر و سلوک شهیدآوینی را زنده نگاه داریم.
بخش بعدی برنامه «هفت» به اتاق خبر اختصاص داشت که در آن خبرهای سینمایی توسط سیدمحمدصادق لواسانی ارائه شد و برخی گزارشهای تصویری مربوطه در این بین روی آنتن رفت.
در بخش دیگر برنامه ۲۸ فروردین هفت، فوژان احمدی در «کافه کتاب» به معرفی سه کتاب سینمایی پرداخت و در ادامه، گزارش شیما شیرازی در خصوص مشکلات دانشجویان سینما در «کافه هفت» روی آنتن رفت.
نگاه گزینشی کاهانی به افراد جامعه «استراحت مطلق» را زیرسوال میبرد
محمد تقی فهیم منتقد سینما و بهزاد دوران جامعه شناس مهمانان بخش پایانی برنامه هفت بودند که به بررسی و تحلیل سینمایی و جامعهشناسانه فیلم «استراحت مطلق» آخرین اثر عبدالرضا کاهانی پرداختند.
فهیم درباره فیلم «استراحت مطلق» گفت: یک تیم خوب صرفأ برای یک خروجی مناسب کافی نیست، پشت استراحت مطلق تیم خوب و بچه های خوبی هستند و دوست دارند با زبان سینما در حوزه اندیشه کارهایی را انجام دهند که تأثیرگذار باشد ولی تا زمانی که این اندیشهها و باورها به سینما تبدیل نشوند، همچنان ناکام میمانند و در کشوری مانند ایران با جمعیت زیاد و بالقوه، شاهد این خواهیم بود که این فیلم نیز مانند دیگر آثار آقای کاهانی، بتواند صرفا مخاطبان محدود و معدودی را، به دلیل یک سری هیجانات و گفتمانهای شبه روشنفکری یا روشنفکری، جذب کند.
وی ادامه داد: «استراحت مطلق» در کارنامه پر فراز و فرود اقای کاهانی، جزو بخش فرود کارهای اوست است. فیلم فاقد ساختار و فرم مناسب سینمایی است و بهتر میتوان گفت که فیلم، هیچ و پوچ تلقی میشود.
در ادامه بهزاد دوران که با رویکرد جدید سردبیر برنامه «هفت»، به عنوان یک جامعهشناس و برای نخستین بار در یک برنامه تخصصی زنده سینمایی به تحلیل جامعهشناسانه فیلمهای روی پرده میپرداخت، درباره فیلم «استراحت مطلق» گفت: نوع نگاه و سینمای آقای کاهانی را میپسندم، او نگاهی تیزبینانه، برّا و جدی در مورد مسائل اجتماعی دارد که جای تحسین دارد. البته من نیز با وجود فراز و فرود کارهایش موافقم و شاید این کار نسبت به کارهای قبلیاش مقداری عقب باشد ولی به این معنا نیست که آن را فیلمی بدون موضوع فرض کنیم و به نظرم فیلمی قابل بحث است.
جسارت کاهانی نقطه قوت فیلم است
وی افزود: جسارت در فاش گویی و فاش نمایی آسیبهای اجتماعی، نقطه قوت فیلم است، شاید این فاکتور باعث جذب مخاطب شده است.
دوران درباره انتقاد از نگاه روشنفکرانه در داستان فیلم گفت: سهم روشنفکری داستان در فیلم «استراحت مطلق» زیاد نیست، چیزی که موجب جذب مخاطب شده به تماشا نشستن زندگی خود مخاطب بر روی پرده سینما است.
فهیم در ادامه صحبتهای دوران گفت: اگر در فاش گویی و به تماشا نشستن زندگی در یک فیلم، مطابق و متأثر و در خدمت جامعه عمل شود به شکلی که جوانب انصاف رعایت شده باشد، میتوانیم یک فیلم افشاگرانه را ببینیم. اما وقتی در تدارک محتوای یک فیلم، جامعه را گزینش گنیم، صادقانه با مردم روبرو نمی شویم. در رویکرد جامعه شناختی فیلم با توجه به مسئله واقعیت و آمار، بحث حقیقت نیز نادیده گرفته میشود.
فهیم افزود: در فیلم «استراحت مطلق» با مجموعهای از افراد رو به رو هستیم که متأسفانه نمیتوانیم با یک رویکرد ملی همراه شویم. ما نه با افراد انتخاب شده فیلم طبقه استثمار شده جامعه همراه میشویم و نه میتوانیم فیلمی را ببینیم که بهدرستی نمایندگانی از گروههای تولید کننده جامعه را معرفی کند. در فیلم استراحت مطلق مجموعه آدمهایی به عنوان نمایندگان طیفهای مختلف جامعه جمع شدهاند که هیچکدام از آنها ریشه واقعی در این جامعه ندارند و نمیتوان آنها را نمایندگان طیفهای واقعی سرزمینمان به حساب آورد. آیا به عنوان یک هنرمند و اهل رسانه، از منظر جامعه شناختی حق چنین گزینشی را داریم؟
وی گفت: رسانه شامل سه اصل، تماشاگر، فیلمساز و محتواست و برای استفاده و کاربردی کردن این سه اصل، نباید گزینشی کار کرد.
دوران در ادامه صحبتهای فهیم بیان کرد: در ساختن یک فیلم مستند نیز نیاز به گزینش است. گزینش ماهیت هرگونه دست بردن در واقعیت است بنابراین نمیتواند نادرست باشد بلکه شرط و جوهره است. گزینش همه واقعیت نیست بلکه قسمتی از واقعیت و حق کارگردان است. هر فردی اگر موضعی در برابر واقعیتی که میخواهد گزارش کند داشته باشد، آن موضع و مسئله گزینشگری باعث میشود که اثر، از بعضی زوایا به آن واقعیت بپردازد که ممکن است خلاف واقع یا ناپسند باشد که این یک امر طبیعی است.
فهیم در ادامه صحبتهای دوران گفت: کار درستی نیست وقتی همه افراد را تبدیل به نمایندگان طیفهایی کنیم که هرزه و پلشتاند چرا که همه جامعه شامل این افراد نمیشوند.
دوران در ادامه افزود: یک تعمیم نابجایی صورت گرفته است و آقای فهیم فیلم را تبدیل کردهاند به مجموعهای که هرکدام از کارکترهایش نماینده طبقهای باشند. البته حق منتقد است که همچین برداشتی کند اما شخصیتهای فیلم به عنوان نماد طبقات تلقی نمیشود، کارگردان در فیلم «استراحت مطلق» نگاهش را به سرمایه و سرمایه دار طرح کرده است که یک نگاه انتقادی است.
فهیم در ادامه از دوران پرسید: چرا نگاه کشورهای دیگر به ایران به گونهای است که با دیدن این نوع از فیلمها فکر می کنند تمام جامعه ایران این چنین است؟
دوران در این باره تاکید کرد: منفی نشان دادن چهره ایران یکی از سرتیترهای اصلی رسانههای خارج است که سالها این کار را انجام میدهند اما در مقوله فیلمسازی نباید جلوی هنرمند را گرفت. او باید کارش را انجام دهد چنانچه در فیلمهای آمریکایی نیز شاهد طرح فساد در سیستم و نظام آنها به وسیله فیلم و سینما هستیم.
فهیم در ادامه گفت: در فیلمهای امریکایی فساد و مفسده وجود دارد ولی در نهایت دستی بالاتر قرار میگیرد که فساد را منهدم میکند.
دوران با رد این قضیه و توجه دادن به سینمای مستقل هالیوود، در خصوص لزوم واقعگرا بودن هنرمند گفت: وقتی هنرمندی واقع گرا است و سعی میکند موضع خودش را نسبت به واقعیت بیان کند، در این صورت واقعیت به طور عینی تجلی پیدا نمیکند. عینیت همواره از فیلتر ذهنیت خالق اثر عبور میکند و تبدیل به یک اثر میشود، بحث ما مربوط به واقعیت به همراه ذهنیت است.
وی در مورد ساختار فیلم «استراحت مطلق» گفت: کارهای کاهانی روال کلاسیک قصهگویی را ندارد، او در کارهایش برشی از زندگی اجتماعی آدمها را به نمایش گذاشته است. برشی از فضاهای بسیار قوی را تولید کرده و با کنار هم گذاشتن آنها یک فضای عالی را به مخاطب منتقل میکند.
در ادامه این بخش هر دو منتقد از بازیهای خوب بازیگران فیلم تعریف کردند. سپس دوران درباره شخصیت پردازی فیلم استراحت مطلق گفت: فیلم دارای شخصیت پردازی و فضای مناسب است.
فهیم در ادامه صحبتهای دوران گفت: فیلم استراحت مطلق، دارای شخصیتهای باورپذیری نیست. شخصیتهای این فیلم به درستی شناخته شده نیستند. این افراد تیپهای مشخصی هستند که بارها در سینمای ایران وجود داشتهاند که گاهی در موقعیتهای دیگری با مسائل حاشیهای دیگری نمایشی شدهاند، آنها دارای ویژگیهای انسانی متفاوتی نیستند.
دوران در پایان گفت: در فیلم «استراحت مطلق» شخصیتها شکل گرفتهاند منتها به قوت کارهای قبلی کاهانی نیست گرچه بازیها و رنگی که بازیگر به نقشش زده، بار شخصیت را به دوش میکشد.