کلیولند، اوهایو- لیندا سکوراLinda Sekura زندگیاش را با نمودار حلقههای رشد زندگی درختان پارک طبیعی کلیولند می سنجد.
روایتهای شخصی او بخشی از طرح تاریخ شفاهی «پارک شما، روایت شما» خواهد بود.
فاستر براون Foster Brown، مفسر تاریخ و طبیعت شناس پارک طبیعی، امیدوار است بتواند حداقل 150 خاطره را در این رابطه جمعآوری کند.
این خاطرات هم در سازمان پارکها و هم در سازمان دانشگاه دولتی کلیولند برای صدمین سالگرد این پارک طبیعی در سال 2017 بایگانی خواهد شد.
سکورا نود و یکمین شخصی بود که روایتهایش را روز یک شنبه در مرکز طبیعی برکسویل Brecksville برای این مجموعه در میان گذاشت.
او از پیوند و علاقه خاصش به پارکهای امرالد نکلسEmerald Necklace [ پارکهای زنجیرهای در بوستون، ماساچوست و بروکلین] گفت که از زمان تولدش آغاز شده بود.
لیندا به براون گفت: «سال 1954 که من به دنیا آمدم خانوادهام مرا با ماشین از راه پارک طبیعی به خانه بردند.» بعدها مادرش روزی به او گفته بود که راه ماشین رو در گذرگاههای سرپوشیده با برگهای زیبا پوشیده شده است.
او میگوید: «من یاد ندارم که روزی به این پارک نیامده باشم. او با اشاره به این که در منطقه کویاهوگا Cuyahoga اگر شما نزدیک پارک نباشید جایی برای رفتن ندارید گفت: «پارک آرامترین و راحتترین جایی بود که من برای رفتن سراغ داشتم.
به گفته او این پارک چیزی بیش از یک مقصد برای او بودند؛ مکانی بود برای «حل مشکلات زندگی»، جایی برای «دویدن همراه با دوستان و پیاده روی در راههای باریک و نیز کاوش طبیعت».
او زمینشناسی را در منطقه حفاظت شده رودخانه راکی Rocky آموخت و از پیاده رویهای همراه با راهنما که طبیعت شناسان سازمان پارک اداره آن را برعهده داشتند، لذت برد.
لیندا سکورا روز 5 شنبه 17 ژانویه 2015، به عنوان بخشی از تاریخ شفاهی پارک طبیعی کلیولند «پارک شما، روایت شما» نام دارد از پارک طبیعی کلیولند و اهمیتی که این پارک طبیعی برای او دارد می گوید. (عکس از جیمز اوینگر James Ewinger، روزنامه پلین دیلرThe Plain Dealer)
سکورا که حسابداری رسمی و خبره است بیشتر دوران بزرگسالی خود را در اداره گذرانده و این پارک مأمن و پناهگاه او بوده است.
برنامه آموزشی پارک طبیعی فرصتی را به او داد تا پرندگان را گرد هم آورد، پروانههای مونارک Monarch را برچسب بزند و با طبیعت شناسان شبانه برای دیدن سمندرهایی برود که در آن سوی جاده برای جفت گیری رژه میرفتند.
سال 1996، روزی پیاده روی در منطقه حفاظت شده هینکلی Hinckleyمسیر زندگی او را تغییر داد.
فاستر براون مفسر تاریخ پارک طبیعی کلیولند روز شنبه به عنوان بخشی از طرح تاریخ شفاهی «پارک شما، روایت شما» با لیندا سکورا مصاحبه میکند. (عکس از جیمز اوینگر، روزنامه پلین دیلر)
لیندا به یاد می آورد: «طبیعت شناسی که راهنمای گردش بود برای پیدا کردن گلهای کم دوام بهاری زیر برفها را جستجو میکرد.»
این کار الهامبخش او شد تا داوطلبانه کارشناسی ارشدش را با همراهی پارک طبیعی در رشته علوم محیط زیست بگیرد.
پایان نامه او بر اساس فهرستی بود که از چوب درختان بلوط در پارک برداشته بود. در حال حاضر او بر روی موضوع «تزیین» در زیست شناسی کار میکند.
لیندا در حالی که اشک در چشمانش حلقه زده بود به براون گفت: «من یک حسابدار خبره هستم اما دیگر هرگز به اداره باز نخواهم گشت.» و سپس به او گفت: «روز شنبه که برای مصاحبه میآمدم سر راهم بچههایی را دیدم که از درخت خمیده چنار در منطقه حفاظت شده برسکویل بالا می رفتند. دیدن این صحنه مرا را به یاد دوران کودکی خودم انداخت که از این درخت بالا میرفتم.
براون به او گفت که مردم، 100 سال بعد میتوانند به روایتهای ضبط شده او گوش دهند و سپس از او پرسید چه پیغامی برای مردم دارد؟ لیندا پاسخ داد: «این که همیشه از این منطقه محافظت کنند.»
ریچارد ریزینگ Richard Reising 80 ساله از ارتفاعات برادویو Broadview نیز روایتهایش را با براون در میان گذاشت. او پنجره جدیدی را به روی تاریخچه سازمان پارک علیالخصوص منطقه حفاظت شده برسکویل باز کرد.
دایی او، ادوارد مک آرتور Edward MacArthur، سالها در دبیرستان ارتفاعات گارفیلد Garfield زیستشناسی تدریس کرده است. او در تابستان مدیریت مرکز طبیعت برسکویل را بر عهده داشت. این این مرکز زمانی که در سال 1939 بر اساس طرح مدیریت مشاغل فدرال ساخته شد، موزه تریل ساید Trailside نام گرفت. ریچارد میگوید که در تابستان سال 1950 برای دایی اش در موزه کار کرده و 25 دلار هم درآورده است.
او گفت که موزه در آن زمان حیوانات زنده داشت و یکی از کارهای من تمیز کردن قفسها بود. در آن زمان موزه دو بچه راکون داشت که فقط میتوانستیم یکی از آنها را نگه داریم و دیگری را نه! او در ادامه گفت: «در این موزه کلاغی نیز بود که آن را درون قفس گذاشته بودند و من روزی متوجه شدم که این کلاغ در قفسش نیست پس دنبال آن گشتم و آن را گرفتم و دوباره به داخل قفس انداختم.»
ریچارد ریزینگ که ساکن ارتفاعات برادویو است به طرح تاریخ شفاهی پارک کلیولند، عمقی تاریخی بخشیده است. با ریچارد در مرکز طبیعت منطقه حفاظت شده برسکویل واقع در پارک کلیولند مصاحبه شد. او در سال 1950 در 16 سالگی در آنجا کار میکرده است. (عکس از جیمز اوینگر، روزنامه پلین دیلر)
او با خنده میگوید: «من برای دایی ام ماجرای فرار کلاغ را گفتم و او گفت: اوه! نه! من به آن اجازه میدهم هر شب برود و او پرواز کنان رفته و سپس به لانه اش باز میگردد. آن زمان بود که من متوجه شدم ضرورتی نداشته که به دنبال آن کلاغ بروم.»
به گفته او بزرگترین و تنها تغییری که او در پارک متوجه آن شده مربوط به سیستم راههاست که نسبت به زمان کودکی او گستردهتر شدهاند.
او در ادامه گفت: «مرکز طبیعت نیز اکنون متفاوت از موزهای است که او میشناخته چرا که نمایش در این موزه تخصصیتر شده است. او همچنین سیستم پارکها را نمونه و الگو میداند زیرا به گفته او دیگر مکانها قابل مقایسه با آنچه ما داریم نیستند.
نصیحت او به مردم 100 سال بعد خیلی شبیه به نصیحت لیندا سکورا بود: «پارکهای خود را حفظ کنید، منابع طبیعی خودتان را حفظ کنید. اجازه ندهید پارکهایی نظیر این پارک، پارکینگ و یا سی وی اس مارکت [فروشگاه زنجیره ای] شوند.
براون از اوایل سال گذشته در حال جمعآوری روایتهای شخصی افراد بوده است. او گفت که در هر جایی مصاحبه میگیرد و تعدادی مصاحبه نیز قرار است در مرکز علوم و طبیعت دریاچه اری Erie واقع در منطقه حفاظت شده هانتینگتون Huntington در روستای بیBay گرفته شود.
جیمز اوینگر
James Ewinger
ترجمه: فرحناز پازوکی
منبع: کلیولند