شماره 194    |    15 بهمن 1393



تدوین در تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی

(مسأله محوری یا زندگینامه نویسی)

همه انقلاب‏ها براي مستندسازي تاريخ خود و ارائه تصوير صحیح از گذشته به منظور ايجاد پايه‏هاي محکم فكري براي اقشار مختلف اجتماعي خصوصاً نسل‏هاي دوم و سوم بعد از واقعه نيازمند استفاده از ابزارهای گوناگون پژوهشی و اطلاع‏رسانی هستند. جمع‏آوری، ساماندهی و اطلاع رسانی در زمینه انقلاب اسلامی یکی از اصولی بوده که در چند دهه اخیر مورد توجه قرار گرفته و مراکزی هم با انجام مصاحبه اقدام به تدوین تاریخ انقلاب و چاپ کتاب نموده‏اند. نگاهی به شکل‌گیری تاریخ‏نگاری انقلاب نشان می‌دهد که پیدایش و گسترش آن محصول نیازهای تاریخی جامعه هر دهه و به تناسب خواست‌ها، آرزوها و ضروریات بوده است. این امر باعث شده تا گردآوری و تدوین تاریخ انقلاب اسلامی همواره به عنوان ابزار کارآمد و روزآمد در راستای جمع‌آوری، ساماندهی و پردازش داده‏های اطلاعات مربوط به انقلاب اسلامی در سطوح مختلف استفاده‌کنندگان با اهداف گوناگون انجام پذیرد.

نگاهی به کتاب‏های چاپ شده در زمینه تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی در ایران نشان می‏دهد که علی‏رغم برخی تفاوت‏ها در نوع تدوین و نگاه به تاریخ انقلاب اسلامی کلیت کتاب‏های چاپ شده با محوریت زندگینامه‏نویسی به چاپ رسیده است و حتی زمانی که موضوع محوری در اولویت بررسی کتاب‏های تاریخ شفاهی بوده باز به نوعی داده‏های حاصل از تاریخ شفاهی در چنبره نگاه فردی به موضوع گرفتار بوده است. چگونگی و چرایی غلبه دیدگاه‏های فردمحور بر جمع محور و زندگینامه‏گرایی بر مسأله‏نگری را باید در سیاست‏های مراکز درگیر در تاریخ شفاهی و نبود آموزش در تدوین تاریخ شفاهی جستجو نمود.

واقعیت این است که شکل‏گیری و گسترش استفاده از تاریخ شفاهی در زمینه انقلاب اسلامی مبتنی بر نیاز و ضرورت بوده تا برنامه‏ریزی و هدفمندی و همین احساس وظیفه و تعهد نسبت به اطلاع‏رسانی درباره انقلاب اسلامی باعث شده تا ماهیت علمی آن در سایه قرار گیرد. جریان‏شناسی تاریخ شفاهی‏های تدوین شده نشان می‏دهد که این پژوهش‏ها بیشتر در راستای توجیه و تشریح بوده تا تجزیه و تحلیل و تاریخ شفاهی عملاً در راستای تفسیر نگاه خاص به انقلاب اسلامی مورد استفاده قرار گرفته است.

تفاوت‏ها در معیارهای زندگینامه‏نویسی و تاریخ شفاهی و اهداف اولیه و ثانویه نگارش آن، میزان انعطاف‏پذیری و پایبندی در زندگینامه‏نویسی و تاریخ شفاهی، اختلاف در هدفمندی و نیت‏مندی در این دو حوزه، سبک‏های متفاوت نگارش و تدوین در زندگینامه‏نویسی و تاریخ شفاهی، ساختار متنوع مؤلفه‏هایی مانند رویدادنگاری، حقیقت‏نویسی، تاریخ‏نویسی، میزان پایبندی تاریخ شفاهی و زندگینامه‏نویسی به تصحیح و درک خطاهای هردوره با سره‏نویسی و تحلیل‏نگاری، تفاوت نگاه در ارتباط بین دیدگاه نویسنده یا تدوین‏کننده با واقعیت تاریخی با نیازهای مخاطبان از مهمترین وجوه اختلاف تاریخ شفاهی و زندگینامه‏نویسی است که در تدوین تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی به نوعی مرزهای آن با یکدیگر در هم شده است.

بررسی وضعیت استفاده از تاریخ شفاهی در تاریخ‏نگاری انقلاب اسلامی و ابعاد مختلف استفاده از آن نشان می‏دهد که زمینه‏های کاربرد آن کمتر با آگاهی و بیشتر با نیت‏مندی بوده است. نیازهایی مانند الگوسازی کارکردهای ماهیتی انقلاب اسلامی،آسیب‏شناسی واقع‏بینانه وقایع و حوادث تاریخی انقلاب، تبیین ساختارهای مردمی انقلاب، برجسته‏سازی هویت جمعی در پیروزی انقلاب، جریان‏شناسی لایه‏های زیرین انقلاب اسلامی، ارائه الگوهای مدیریتی و هدفمندی در روشمندسازی ارزش‏های انقلاب اسلامی می‏تواند در ذیل استانداردسازی استفاده از تاریخ شفاهی و تنوع در تدوین تاریخ آن مورد توجه قرار گیرد.

دکتر ابوالفضل حسن‏آبادی



http://www.ohwm.ir/show.php?id=2563
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.