به طور کلی تاریخدانان با پررنگ کردن نقش شهرهای بزرگ در تاریخ به آنها اهمیت میبخشند در حالی که شهرهای کوچک با وجود اهمیتی که در پیشرفت فرهنگی و اجتماعی دارند، در جامعه نادیده گرفته میشوند. اما هر شهر کوچکی تاریخ، فرهنگ، ویژگی، سنتهاو نهادهای منحصر به فرد خود را دارد.
در محیط فرهنگی یک شهر، سکنه آن نوع خاصی از رفتار، دیدگاه و رویکرد نسبت به زندگی روزمره دارند. تاثیر فرهنگ چنان آشکار است که میتوان افراد را بر اساس پیوندشان با زادگاه اصلی خود، شناخت. اغلب نویسندگان و دانشمندان خود را با افزودن نام شهرشان به نام خانوادگی خود معرفی میکنند، به طور مثال شکارپوری، ثتاوی یا حیدرآبادی. این بیانگر این است افتخاری است که آنها از تعلق به شهر خود، دارند.
جالب اینجاست که هر کدام از این شهرها به حرفههای خاصی نظیر موسیقی،کُشتی، پژوهش، سیاست و تجارت و یا به خاطر یک محصول خاص مانند شیرینیها، میوهها و صنایع دستی باشد. در این میان ممکن است اصطلاحات و گویشهای مخصوص به یک شهرنیز وجود داشته باشد. شهرهای بزرگ مجاور، به متخصصان این شهرها نیاز دارند. در آنجا آنها میتوانند در فعالیتهای اجتماعی ،سیاسی و حرفه ای سهیم باشند.
این شهرهای کوچک یک فرهنگ کاسبتی (شهرنشینی) با ماهیت خاص به وجود میآورند که الهامبخش مردم در خلق آثار در عرصه شعر، هنر و معماری میشود.
با بزرگنمایی سرگذشت شهرهای بزرگ در تاریخ، تاریخ شهرهای کوچک نادیده گرفته میشود.
برای آشکار کردن تاریخ فرهنگی شهرهای کوچک در سند نظیر شکارپور، لارکانا، سوکور، خیرپور، میرپور، دادو، میتی و غیره .... تاریخ شفاهی باید به عنوان یک وسیله استفاده شود. تاریخدانان برای جمع آوری اسناد شفاهی مربوط به یک شهر به خوبی آموزش دیده اند و میتوانند تاریخ صد ساله یک شهر را به وسیله مصاحبه با معلمان، فروشندگان، هنرمندان، موسیقی دانان، فیزیک دانان، سیاستمداران، کارگران و افراد با سواد ضبط و ثبت نمایند. شاید مهمترین سؤال، مربوط به شرایط شهر قبل از تقسیم شدن به ناحیههای مختلف باشد زمانی که هندوها، سیکها و پارسیها در ساکن بودند و این که چگونه زندگی در شهر سالها بعد از رفتن غیرمسلمانها عوض شد. باید از افرادی که در این شهرها زندگی میکنند از تجارب دوران کودکی، جوانی و میانسالیشان پرسید.
این روایتها میتواند بیانگر حوادث و اتفاقاتی باشد که در طول سالها در آن شهر رخ داده است. در این میان میتوان متوجه شد که این تغییرات برای شهر مفید بوده یا باعث تخریب ارزشها و سنتهای آن شده است.
اهمیت فرهنگی یک شهر با توجه به نهادهای فرهنگی و اتفاقات آن سنجیده میشود. جلسات ادبی در مکانهایی برگزار میشوند که نویسندگان داستانهای کوتاه و مقالات خود را ارائه میدهند. کنسرتها و تئاترها زمانی برای سرگرمی مردم برگزار میشوند. در جلسات رسمی که در هتلها یا مکانهای باشکوه برگزار میشوند، افراد در بحثهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی شرکت میکنند. این جلسات و اجتماعات جمع شدن افراد به دور هم و تبادل نظر میان آنها را آسان میکند.
از آنجا که در گذشته مرسوم بوده که در هر محله گروهی خاص یا طبقه (کاست) شغلی خاصی زندگی کنند، باید به تاریخ محلههای مختلف اهمیت داده شود. این باعث میشود که جزئیات جالبی در مورد مشخصههای فرهنگی هر یک از محلهها و سهم آنها در جامعه آشکار شود.
یکی دیگر از مهمترین مؤسسات بازار اصلی است، که در سند با نام «بازار شاهی» شناخته میشود. این بازار دارای مغازههای متنوعی است که انواع اجناس گوناگون را به مردم محلی خود و روستاییانی که در نزدیکی آن زندگی میکنند و برای خرید و فروش به شهر میآیند، عرضه میدارند.
به همین نحو ممکن است تاریخ فرهنگی شهرهایی مانند پنجاب، خیبر پختونخوا و بلوچستان ثبت وضبط شود. اهمیت این گونه تاریخنگاری در جوانبی است که در روایتهای بزرگ ملی (تاریخ رسمی) نامی از آنها برده نشده است. زمانی که سهم شهرهای کوچک به رسمیت شناخته میشود، دیگر به آنها با نگاهی تحقیرکننده نگریسته نخواهد شد، بلکه آنها به خاطر سهمشان در شکل گیری فرهنگ ملی است مورد ستایش قرار میگیرند.
افراد با استعدادی در این شهرهای کوچک وجود دارند که به دلیل عدم دسترسی به رسانههای ملی خلاقیتهای آنها شناخته نمیشود. در نتیجه سهم آنها ناشناخته و بدون قدردانی باقی میماند. بنابراین وظیفه تاریخدانان در سانهها این است که این گونه استعدادها را پیدا کرده و کار آنها را به تودههای مردم معرفی کنند.
مبارک علی
ترجمه: مریم شالی
منبع: روزنامه دان (Dawn) پاکستان