تاریخ شفاهی و تاریخ طبقة کارگر: اتحادی ثمربخش (۴)
|
نویسنده: جوآن سَنگستر، دانشگاه ترِنت(1)
در سه هفته گذشته بخش نخست، دوم و سوم این مقاله تقدیمتان شد. اینک بخش چهارم یا آخر را پیش روی دارید:
دیدگاه دوروتی اسمیت، نظریهپرداز فمینیست، در رویة عملی تاریخ شفاهی از نوعی که در بالا ذکر آن رفت، منعکس شده است. به عقیدة او مبدأ استفسار ما باید «منظر»(2) مصاحبهشونده باشد، اما نه به این علت که صدای او دیدگاه بیواسطه، برتر، و ذاتمندی(3) ارائه میدهد، بلکه چون ما باید دربارة بافت اجتماعی و مادی تجربیات روزمره، گذشته و اکنون او خصوصاً روابط اجتماعی، کار و اندیشه و احساسش نسبت به زندگی بیندیشیم. در واقع، «جایگاه مصاحبهگر و مصاحبهشونده در نظم اجتماعی» از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا درک ما از دنیا به واسطة تأثیر انبوه تجربیاتمان شکل میگیرد.(4) ما باید اظهارات مصاحبهشوندهمان را در یک زمینة (context) اجتماعی بنشانیم و «روابط اجتماعیِ مؤثر بر دنیای او را که شاید در چنین دنیایی قابل رؤیت نباشند»، تحلیل نماییم، و چگونگی گره خوردن تجربههای او با روابط ایدئولوژیکی حاکم را بفهمیم.(5) تمرکز بر منظر و موضع مصاحبهشوندهای از قشر کارگر بدین معنا نیست که اظهارات او ارزش ذاتی ندارد، یا اینکه یادآوریهای چنین فردی بیواسطه صورت میگیرد، و یا دیدگاههای اعلامیاش قطعاً در ضدیت با وضع موجود بیان میشود: بین تجربة استثمار تا بیداری سیاسی، خط مستقیمی کشیده نشده است زیرا دیدگاههای «از پایین به بالا» غالباً متکثر و ضد و نقیض هستند.(6) به اعتقاد نظریهپردازان فمینیست: دیدگاههای متفاوت رادیکالی غالباً به مدد عاملیت انسانی و تأملات سیاسی پدید میآیند یا «حاصل میشوند»-و چه بسا تأملات سیاسی انسان به مؤلفهای از مؤلفههای روایت تاریخی زندگی او بدل شوند. منظورمان این نیست که تاریخ شفاهی، جنبة «درمانی» دارد یا خارج از ارادة ما افشاگر و بنیادستیزانه است؛ اصلاً گوش دادن به صدای مستضعفان، فقرا، و غفلتشدگان جامعه و فهم زمینههای شکلدهندة این صداها هنوز هم برای رویة عملی تاریخ شفاهی، مهم است. از آن گذشته، توجه به زبان و روایتمندی را نباید اجبار ما به نادیده گرفتن اهمیت «امر اجتماعی» در زندگی مصاحبهشوندگان معنا کرد، زیرا ذهنیت تا ابد در حیات اجتماعی انسانها تنیده شده است: زمینة مادی، زور(7) و رضایت، قدرت و ایدئولوژی تأثیر زیادی در شکلگیری زندگی و چگونگی درک ما از عوامل فوق و انعکاسشان در روایتهای ما دارد. آنگونه که ما تاریخ زندگیمان را تعریف میکنیم چه بسا تابع الگوها و قراردادهای روایی خاصی باشد. موارد مذکور، بسته به اینکه چه کسی، چرا و در چه متنی صحبت میکند، دستخوش تغییر میشوند، اما زلف «حیات زبان» به تعامل کلامی، به «شبکة روابط اجتماعی»(8) و به «روابط انسانی منازعات اجتماعی» گره خورده است.(9) با غور در چند دهه سنت پرمایة تاریخ شفاهی قشر کارگر، دیگر لازم نیست بیش از حد بر تغییر جهت خطی از «مشاهدهگر عینی به سوی تعامل ذهنی»،(10) و از تجلیل محض در نوشتارها به سمت تحلیل انتقادی تأکید نماییم. پس از پذیرش تاریخ شفاهی کارگران در دهه 1970 به عنوان یکی دیگر از متدولوژیهای علمی، عدة زیادی از سالکان این طریق از سرمایهگذاری سیاسیشان در پروژهای نیرو میگرفتند که امید داشتند حقیقت متفاوتی از تاریخ را به آنها بنمایانَد، و صدای تاراندگان تاریخ را از نو جان ببخشد. موارد مذکور هنوز هم برای بعضی از مورخان هدفهای مهمی قلمداد میشوند. به قول استیون های: چنین جهتگیریهای اصلاحگرانهای صرفاً منبعث از اهداف تجلیلی نبود و با تاریخ شفاهی نیز طوری برخورد نمیشد که گویی بازتاب محض رویدادهای زندگی است، و همچنین «به خاطر استخراج اطلاعات و کمی هم آب و رنگ شخمش نمیزدند».(11) معذلک، متعاقباً به ما هشدار دادند که اگر ما همزمان از «واقعیت ذهنی»، خصوصاً تعامل پیچیدة ایدئولوژی با تاریخ، گذشته و اکنون جویا نشویم، چه بسا تمرکز افراطی بر بازیابی نهایتاً به یک روند «مردمیسازی کممایة»(12) فریبنده تبدیل شود. از این رو، مورخان، تمرکز خود را بیش از پیش بر کشف شیوههای شکلگیری روایتهای شخصی به دست هنجارها و قراردادهای فرهنگی متغیر در طول تاریخ گذاشتند، و صراحتاً در مورد ساخت ذهنی خاطرات خود و مصاحبهشوندگانشان به اندیشه پرداختند. با وجود این، ذهنیت و بازیابی، فرهنگ و زمینه در واقع دو روی یک سکه هستند، که در رویة عملی تاریخ شفاهی گاهی شیر آمده و گاهی هم خط. همانطور که در این ویژهنامه متوجه شدهاید، تاریخ شفاهی به خاطر ماهیت تعامل انسانی در آن که دیدگاههای تازه و غالباً منزوی کارگران را از سینة پر اسرار آنان بیرون میکشد، مضامین پنهانشده از دیدة دیگر انواع منابع متنی را آشکار میسازد و با پرسشهای سیاسی جان میگیرد هنوز هم برای بسیاری از مورخان، شیوة ممتازی به شمار میآید. مثلاً، مقالة ساندرا مندیولا(13) در خصوص دستفروشان(14) مکزیکی، لایههای پنهان کار زنان، به ویژه مشاغل مولدِ بدون دستمزد و فروشندگیهای کوچک که هیچگاه در مکتوبات تاریخ کارگران به آنها نپرداختهاند را برملا میسازد. او صدای زنان را در موقعیت متنی کاسبی آنان در بازار مینشانَد تا چگونگی و چرایی رادیکالیزه شدن زنان و حمایتشان از گروههای چپ را تبیین نماید. آثار حیرتانگیز او در حوزة تاریخ شفاهی به ما کمک میکند تا تغییر خودآگاهی زنان، کیفیت شکلگیری آن در مسیر کار و زندگی روزمره و علت مقاومت سیاسی آنان به شکلی که در تاریخ دیدهایم را توضیح میدهند. امیلیانو سالوانو(15) برای مطالعه روی مهاجران پاکستانی در آتن در بیست سال گذشته، به سراغ نقش عاملیت کارگران رفت. روایتهای شفاهی در استدلالهای او مولفهای جدی هستند. وی میگوید این مهاجران فراملیتی در ساعات فراغتشان میتوانند «واقعیت متفاوتی»(16) را در واکنش به انزوای اقتصادیشان بسازند. به اعتقاد او: این واقعیت متفاوت را نباید «واقعیتگریزی»)(17) تعبیر کرد، زیرا بخشی از «گفتمان مقاومت» است که مقابل گفتمان غالب ایستاده است؛ همان گفتمانی که چنین کارگرانی را از طریق آن معرفی میکنند. مورخان کارگری برای فهم روابط قدرت طبقاتی که معرف چنین جوامعی هستند، و بر نحوة نگارش تاریخ و یادآوری آن توسط گروههای مختلف مؤثر بوده است، غالباً از سرگذشتپژوهشی اجتماعی(18) با موفقیت استفاده کردهاند. پروژههای تاریخ شفاهی کریستین مکلافلین(19) با کارگران اوشاوا،(20) یکی از شهرکهای خودروسازی(21) کانادا، گواه توانایی تاریخ شفاهی در ساخت «ضد روایتهایی»(22) است که در مقابل خاطرات عمومی میایستد؛ منظورمان خاطراتی است که به دست صاحبان قدرت و از مابهتران انتشار یافتهاند. «اربابان صنایع»(23) را با یادآوری خدمات خیرخواهانهشان و گذاشتن نام آنها بر مؤسسات شهر گرامی میدارند و این گونه القا میکنند که اگر رهبری پدرانه آنها در اقتصاد و سایر عرصهها نبود این شهر ساخته نمیشد. اما کارگرانی که خانم لافلین با آنها مصاحبه کرد صراحتاً تاریخ متفاوتی را در ذهن خود داشتند که نشان میدهد آن اربابان سود و دستاوردهای کار را به کارگران ندادهاند و آنها به ناچار به کمک اتحادیهها، اعتصابات و همبستگی برای گرفتن حقوقشان جنگیدهاند. مطالعات حمایتگرانة پائولینا مکدوگال(24) پیرامون چگونگی انطباق یکی از جوامع نیوانگلند با روند صنعتزدایی،(25) واکنشهای کارگران به غارت زندگی و معیشتشان را مورد بررسی قرار داده است؛ نوشتارهای او در حوزة تاریخ شفاهی، ما را به ژرفای مسیر آگاهی کارگران کارخانههای کاغذسازی(26) از خسارتهای ناشی از تعطیلی(27) کارخانهها رهنمون میسازد. با مقایسة وقایع سایر جوامع کارگری که با تعطیلی کارخانه یا کسادی اقتصادی روبهرو بودند، در توضیحات بسیاری از کارگران میتوانیم غلبة یک روایت یا قصة خاص را بفهمیم.(28) مثلاً در قضیة بروئر(29) در ایالت مِین، کارگران غالباً دانش افراد بومی را در کنار ناآگاهی و بیاطلاعی غریبهها میگذاشتند و اینطور جا میانداختند که غریبهها بیشتر به «سود خالص»(30) علاقمندند تا تأمین رفاه جامعه. جالب است که مدیران بومیزادة آنجا نیز تعطیلی کارخانهها را از همین منظر مینگریستند، به گونهای که طبقة اجتماعی از دایرة ایدئولوژیکی مباحث خارج شد، و علت اصلی بیکاری کارگران-یعنی کاپیتالیسم جهانی-بر این روایت محلیها در برابر غریبهها سایه انداخت. همانطور که آلوین فینکل(31) در مطلبش آورده قابل درک است که تعطیلی کارخانهها به احساس «عجز و ناامیدی» در مصاحبهشوندگان دامن میزند و نمیتوان چنین حالات یا دیدگاههایی را با این توجیه که «دلتنگی برای صنایع دودکشی»(32) قدیم هستند، رها کنیم. مشارکت او در پروژة تاریخ شفاهی مربوط به تعطیلی یک کارخانه را از منظرهای متعددی از جمله گرایشهای آکادمیک خود او، گرایشهای سیاسیاش، و علاقة کارگران به نقل داستانهای خودشان تحلیل میکنند. تعمق فینکل از منظر انتقادی به مشارکت خودش در پروژة تاریخ شفاهی مؤسسه تاریخ کارگری آلبرتا بیآنکه خواننده را به خودش مشغول سازد، بازاندیشی مفیدی را به ما ارائه میدهد. او خط اصلی پروژة تاریخ شفاهی کارگران شامل بازیابی، تجدید حیات، و سیاسیشدن کارگران و تشکلهایشان را گم نمیکند. بحث او دربارة تناقضاتی که ما همزمان در موضع شخصیت دانشگاهی و فعال سیاسی با آنها مواجه میشویم مقدمة فوقالعادهای برای بسیاری از ما هنگام ورود به این میدان است.
پایان
1 -Joan Sangster, Trent University-“Oral History and Working Class History: A Rewarding Alliance.” Oral History Forum d’histoire orale 33 (2013) “Working Lives: Special Issue on Oral History and Working Class History” 2 -standpoint 3 -essentialized 4 -Dorothy Smith, Texts, Facts and Femininity: Exploring the Relations of Ruling (London: Routledge, 1990), 6, 90. 5 -See also Marie Campbell and Ann Manicom, “Introduction” to their edited Knowledge, Experience, and Ruling Relations (Toronto: UTP, 1995), 9. 6 -Nancy Hartstock, “Postmodernism and Political Change: issues for Feminist Theory,” Cultural Critique, 14 (1989/90), 24, 27. 7 -coercion 8 -nexus of social relations 9 -David McNally, ‘Language, History and Calss Struggle,” in Ellen Meiksins Wood and John Bellany Foster, eds., In Defence of History: Marxism and the Postmodern Agenda (New York; Monthly Review Press, 1997), 29. See also V. N, Volosinov, Marxism and the Philosophy of Language (New York: Seminar Press, 1973), 86. 10 -Ronald Grele, ed., “Introduction,” International Annual of Oral History (1990): 2. 11 -Steven High, “Sharing Authority,” 46. 12 -facile democratization 13 -Sandra Mendiola 14 -vendors 15 -Emiliano Salvanou 16 -alternative reality 17 -escapism 18 -community case study 19 -Christine Mclaughlin 20 -Oshawa 21 -auto town 22 -counter narratives 23 -captains of industry 24 -Pauleena McDougall 25 -de-industrialization 26 -paper mills 27 -closure 28 -John Bodnar, “Power and Memory in Oral History: Workers and Managers at Studebakers,” Journal of American History, 75/4 (March 1989) 1201-21; Joan Sangster, “The Softball Solution: Female Workers, Male Managers, and The Operation of Paternalism at Westclox, 1923-60,” Labour/Le Travail, vol. 32 (1993): 167-99. 29 -Brewer 30 -bottom line 31 -Alvin Finkel 32 -smokestack nostalgia
مترجم: علی فتحعلی آشتیانی
|