شماره 187 | 26 آذر 1393 | |
یکی از اقشاری که در تاریخ نگری و تاریخ نگاری دیدگاه «تاریخ از پایین» مورد توجه خاص قرار گرفته و سعی شده تا نقش و جایگاه آن ها پر رنگ شود، «زنان» هستند. در تاریخ های رسمی و «تاریخ از بالا»، زنان یا اساساً نادیده گرفته شده و یا به شدت به حاشیه رانده شده اند. در نیمه دوم قرن بیستم میلادی و در بازنگری جدی در نگارش تاریخ، دو جریان فکری «تاریخ از پایین» و «جنبش فمینسیم» در برخی نقاط و موارد به هم گره خورده که نهایتاً منجر به تولید طرز فکر و تاریخ نگری «تاریخ از پایین برای زنان» شده است. جنبش فمینیسم در سرتاسر قرن نوزدهم و حتی نیمه نخست قرن بیستم میلادی در اروپا و امریکا، غالباً جنبش زنان طبقه مرفه و متوسط جامعه بود و در نظریه پردازی و عمل، معمولاً به زنان طبقه پایین و فرودست جامعه و همچنین اقلیت های نژادی، مثل زنان سیاه پوست یا سرخ پوست و یا زنان مهاجر از آسیا و افریقا به اروپا و امریکا، چندان توجهی نمی شد.(1) از دهه های پیش از جنگ جهانی دوم به بعد، با رواج برخی نظریات و مکتب های فکری نوین در جنبش زنان غربی، توجه به زنان فرودست و اقلیت ها نیز مورد عنایت گروه های اجتماعی و بعدها مراکز آکادمیکی و دانشگاهی قرار گرفت و در همین نقطه بود که «تاریخ از پایین» با دیدگاه های نوین فمینیستی گره خورد و آثار متنوع و متعددی درباره زنان فرودست و نادیده گرفته شده، تولید و منتشر شد.(2) شاید بتوان تأسیس و رواج رشته دانشگاهی «مطالعات زنان» در مغرب زمین را ناشی از همین روند فکری به شمار آورد، رشته ای که خود موجد ظهور و بروز دیدگاه ها و نگرش های متفاوت و جدیدی در تولید آثاری با تکیه بر تاریخ از پایین بوده و هست. در این شیوه از تاریخ نگری، دیگر فقط به حضور زنان در تاریخ نگریسته نمی شود، بلکه محقق و مورخ به سراغ لایه های پایین اجتماعی رفته و با موشکافی خاص، تاریخ را از منظر محرومان و مستضعفان زن در جهان مغرب زمین، می نگارد.(3) چند سوژه جالب برای چنین طرز تفکر و نگرشی، وضعیت زنان برده در فاصله قرون هیجده تا بیستم، تاریخ زنان کارگر، تاریخ زنان بدکاره، تاریخ زنان محلات حاشیه ای در شهرها، کار زنان در کارخانه ها و مزارع، تاریخ ماماها و پرستارها، تاریخ زنان پزشکی سنتی، تاریخ تراژدیک زنان جادوگر در قرون وسطی، و... می باشد. این نگاه فمینیستی و نگاه از پایین، در ادامه روند تکامل خود، با ادغام در «تاریخ خُرد» آثار درخشان و بعضاً تکان دهنده ای تولید کرد. «تاریخ خُرد» تاریخی است که محقق و مورخ بر یک پدیده، شیء یا جریان خاصی در تاریخ متمرکز شده و در یک مقطع خاص و حتی در طول تاریخ، به آن می پردازد. فرضاً تاریخ شانه، تاریخ دیگ و قابلمه، تاریخ آرایش، تاریخ گوجه فرنگی، تاریخ سقط جنین، تاریخ مقنعه و روسری، تاریخ فوتبال زنان و... از جمله موضوعات «تاریخ خُرد» هستند. تاریخ خُرد را می توان در سه برش تاریخ محلی، تاریخ سراسری (کشوری) و حتی تاریخ جهانی به رشته تحریر درآورد. فرضاً تاریخ شانه را در نظر بگیریم؛ «تاریخ شانه در خوزستان از ایلامیان تا عصر حاضر» یک تاریخ خُرد محلی است. «تاریخ شانه در ایران» یک تاریخ سراسری (کشوری) است و «تاریخ شانه در دنیا» یک تاریخ خُرد عمومی جهانی است. جنبش فکری فمینسیم در مغرب زمین، با تلفیق نگرش هایی و گرایش هایی چون «تاریخ از پایین»، «تاریخ زنان فرودست» و «تاریخ خُرد» موفق به پدیدآوردن آثاری میان رشته ای و در عین حال بسیار جالب در اروپا و آمریکا بوده است. در ایران ما، تاریخ خُرد دست کم از دوران پهلوی اول، با نگارش تکنگاری هایی زیر عنوان «تاریخچه»(4) کمابیش مورد توجه قرار گرفته است، اما چون مورخان ایرانی غالباً توجهی به جریان های فکری و فلسفی در تاریخ نگاری و اساساً فلسفه تاریخ نداشته اند، تا امروز نتوانسته اند آثاری میان رشته ای درخشانی در زمینه های یادشده در بالا، به وجود آورده و ارائه دهند. البته دو دهه ای است که در برخی از دانشگاه های مغرب زمین، برخی از محققان غالباً ایرانی یا ایرانی تبار، توجهی به چنین موضوعاتی کرده و مطالبی فرضاً درباره تاریخ کنیزها در ایران، تاریخ زنان کارگر، تاریخ حجاب در ایران، تاریخ زنان بزهکار ایرانی، زنان ماماها و ... نوشته و حتی منتشر کرده اند. پرسش این است که آیا با نگرش تاریخ از پایین، تاریخ خُرد و جنبش زنان، می توان فرضاً به سراغ مقولۀ جنگ هشت ساله ایران و عراق (1367ـ1359ش.) رفت و دست به تاریخ نگاری علمی و روشمند در این زمینه خاص زد؟ پاسخ البته مثبت است و بدون هیچ اغراقی صدها سوژه ناب و دست نخورده در همین زمینه خاص وجود دارد که چشم انتظار اساتید دانشگاه ها، دانشجویان، انسان شناسان فرهنگی، جامعه شناسان و مورخان ایرانی می باشد. برای انضمامی و تجربی کردن بحث اجازه بدهید فقط به چند سوژه ناب، بدون هیچ تقدم و تأخر خاص مفهومی و یا زمانی و مکانی، اشاره کنم و مطالب را به پایان رسانم: چندی است که برخی از نظریه پردازان جنگ هشت ساله ایران و عراق تلاش می کنند با رویکری نو و مدرن به سراغ مقولات و مفاهیم مربوط به جنگ تحمیلی رفته و با الهام از مکاتب و مباحث غربی ـ ترجمه ای به قول زنده یاد سهراب سپهری «جور دیگری» به جنگ تحمیلی نگریسه و آن را صورتبندی و تحلیل کنند. من به دستاورد فکری و تولید و خروجی عملی این دوستان کاری ندارم، اما بر این باورم که هنوز چنین نگرش های تئوریکی همچنان در کلان به همان شکل «ترجمه ای» خود باقی مانده و به معنای اصیل کلمه «بومی» و «محلی» نشده اند. علت هر چه باشد...، مجامع دانشگاهی و تولید فکر ما در ایران، شاهد خروجی درخشان و دندان گیری در این زمینه نیستند. تابستان سال گذشته، با خانم فرانک جمشیدی، که یکی از معدود زنان متفکر و پژوهشگر در حوزه مباحث نظری در جنگ هشت ساله و دستیار و همکار استاد ارجمند آقای علی رضا کمره ای (نظریه پرداز جنگ تحمیلی) هستند، به مناسبت انتشار کتاب «دیدگاه»(5)، که حاوی مباحثی است درباب موضوع چیستی و قلمروهای وسیع «تاریخ فرهنگی»(6) و امکان پیوند آن با مطالعات مربوط به انقلاب اسلامی و جنگ تحمیلی، نشستی داشتم. در آن جلسه، حرف اصلی من به ایشان، که نویسنده و گردآوردنده این کتاب ارزشمند هستند، این بود که در حوزه ترجمه مطالب و مبانی، مطالب کتاب قابل استفاده و جالب است، اما چند تن متفکر ایرانی که مورد مصاحبه قرار گرفته اند، عملاً نتوانسته اند مفهوم یا نگرشی به نام «تاریخ فرهنگی» را بومی کرده و سوژه های اصیل و ناب ایرانی مربوط به انقلاب و جنگ تحمیلی از آن بیرون کشیده و به علاقمندان عرضه کنند. فکر کنم خانم جمشیدی پس از بحث های نسبتاً مفصلی که با هم داشتیم، تا اندازه ای نظر و انتقاد مرا پذیرفتند. در همان جلسه، من بداهتاً چند سوژه برای چنین مطالعاتی، و نه حتماً از منظر تاریخ فرهنگی، به ایشان پیشنهاد دادم که اکنون با افزودن چندین مورد دیگر، آن محورها را می آورم. این تذکر را هم بدهم که با کمک چند تن از دوستان فرهیخته، در همین موضوع خاص حدود صدو پنجاه سوژه شناسایی و ثبت شده که امیدوارم در مجال دیگری به بیان و شرح آن ها بپردازم... و اما برخی از آن سوژه های مطالعاتی برای موضوع زن ایرانی و جنگ تحملی: 1ـ وضعیت زنان دست فروش جنگ زده در بازارهای شهری و روستایی.
منابع و مآخذ
بندر بوشهر/سیدقاسم یاحسینی
| |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=2488 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |