شماره 11 | 6 بهمن 1389 | |
■ Teaching History at University : Enhancing Learning and Understanding
■ Author: Alan Booth
■ Publisher: Rutledge; Paper back: 224 pp.; Language: English
■ Learning to Teach History in the Primary school (Creative Teaching)
■ Author: R Turner - Bisset
■ Publisher: David Fulton Publish; Paper back: 192 pp.; Language: English
فلسفهی آموزش تاريخ، اگرچه ظاهراً در حاشيهی موضوع اصلي و فرع بر محتوا و هدف است، در تعيين اهداف و تأمين برنامههاي درسي نقشي محوري را برعهده دارد. شيوهی تنظيم مطالب، گزينش دروس، انتخاب روش تدريس و بازآموزيِ مدرّس درس تاريخ همگي بر شالودهی همين فلسفه استوارند. آيا فلسفه و هدف آموزش درس تاريخ، ايجاد و يا تقويت انگيزههاي ملي است؟ آيا در اين درس بر گرايشات مذهبي تأكيد ميشود؟ و يا تنها با قرار دادنِ فردِ يادگيرنده (دانشآموز يا دانشجو) در جريانِ روشِ نقد تاريخي، با توليد و يا پرورشِ ذهنهاي منتقد و خلاق، نتيجهگيري و قضاوت، برعهدهی خودِ او گذاشته ميشود؟ طبيعي است كه دستيابي به هركدام از اين اهداف، مستلزم گونهاي برنامهريزي و تنظيم مطالب است. اما هرچه هست، با آكندن كتابهاي تاريخي از مطالب پرحجم و موظف ساختنِ نوآموز به حفظ همهی آنها، به هيچكدام از اين اهداف نائل نخواهيم شد. تكيهی بيش از حد بر محفوظات، تبديل كلاس درس به جلسهی بازجويي، عدم آموزش و يا رعايت اصولِ تفكرِ انتقادي، نتيجهاي نخواهد داشت الّا منفعل شدنِ يادگيرنده، دلزدگي، دوري از تعميق و پرسشگري، ضعف در تجزيه و تحليلِ اطلاعات و تكيه بر نظامِ ارزشيابي براساس نمرات كه نخستين و سادهترين پيامدش افت تحصيلي است.
تاريخ، آنگونه كه در اغلب مدارس آموزش داده ميشود، تنها سلسلهاي از رويدادها نيست. تاريخ، تحليل علل وقوع آن رخدادها براساس رابطهی علّت و معلولي است. متأسفانه كلاسهاي درسِ تاريخِ مدارس، غالباً، به جلسات سخنراني تكنفرهی معلم تبديل شده و دانشآموز تنها آن چيزي را بازميگويد كه معلم و يا نظام آموزشي از وي انتظار دارند. بدينترتيب، دانشآموزان آمادهی برآورده كردنِ توقعات معلمهايند بدون اينكه اندك خلاقيتي از خود نشان دهند و بدون آن كه بدانند در خلال برشي از تاريخ، اگر مثلاً فلان شخصيت تاريخي بودند، چه ميكردند؟ براي پاسخ بدين سؤال، آنها نيازمند تحقيق و جمعآوري اطلاعاتند و چه بسا در پايانِ اين پروسه به پاسخهايي دست يابند كه كاملاً با خواستِ معلم در تضاد باشد.
نمونهی بسيار روشنگر و موفقِ آموزش تاريخ، شيوهی فرانسويها براي اين كار است. در فرانسه پرداختن به چگونگي (How) و چرايي (Why) يك جريان تاريخي، شيوهی حاكم بر تدريس و آموزش تاريخ است و بر سه عنصر تأكيد ميشود: اول ـ كرونولوژي با استفاده از جداول و نمودارهاي تاريخنگارانه كه ميشود آن را همه جاويد و همه از آن استفاده ميكنند. دوم ـ قرار دادنِ حوادث تاريخ در يك بستر بزرگتر و سوم ـ تقسيمِ تاريخ فرانسه به دوران قبل از انقلاب و بعد از انقلاب است را نشان دهند كه تفاوتهاي قبل و بعد از انقلاب چيست.[1]
البته در كشورهايي مثل امريكا، ژاپن و ايران، اين شيوه حاكم نيست. گاه بر رويكرد كرونولوژيك تأكيد ميشود، گاه تنها چيستي رويدادها (what) مورد توجه قرار ميگيرد و گاه ـ با برجستهسازيهاي عمدتاً سياسي و يا اقتصادي ـ تنها بر وجوهِ بد گذشته و ايدهال بودنِ حال صحه گذاشته ميشود تا وضع موجود توجيه شود. امروزه جوامعِ فرهنگي پيشرفتهی دنيا با تكيه بر سه اسلوب به تدريس مدرن تاريخ روي آوردهاند. اين سه شيوه بهطور خلاصه عبارتند از:
1ـ نقش بازي كردن (Role Play Game). در اين شيوه معلم و شاگرد با بازسازي حوادث تاريخي، و مطالعهی سرگذشتِ يك قهرمان ـ يا ضدِ قهرمانِ ـ تاريخي به جاي او تصميم ميگيرند.
2ـ شبيهسازي (Simulation). در اينجا هر دوره يا رويداد تاريخي به شكل فيلم، كارتون و عمدتاً بازي كامپيوتري شبيهسازي شده است. در مورد اخير، دانشآموزان به جايِ شخصيتِ داستان، يا رهبر، رئيس جمهور، بنيانگذار يك تمدن و ... به ايفاي نقش پرداخته و بهجاي او تصميم ميگيرد.
3ـ پژوههگويي (conference). تعيينِ يك موضوع توسط معلم و با دخالتِ مستقيم دانشآموز و ارايه نتيجهی تحقيقات در كلاس. در اين شيوه، پرسشگري و اظهارنظر ديگر دانشآمزوان الزامي است.
در خصوص آموزش تاريخ در نظامهاي آموزشي مختلف دنيا، كتابهاي بسياري منتشر شده است. از «آموزش تاريخ در مقطع دبستان و راهنمايي» هنري جانسون كه در 1925 منتشر شده تا «آموزش تاريخ در مدارس» اثر فدريك روبرتس ورتنس (1935)؛ «دربارهی آموزش تاريخ در دانشگاهها»، ارل ري بِك (1966)؛ «مدلهاي آموزش تاريخ در مدارس راهنمايي» برايان گاردي و ماري كروگ (1977)؛ تا كتابهاي جديدتري مثل كتاب هيلاري كوپر (2000) با نامِ «آموزش تاريخ در مدارس ابتدايي» و يا كتابِ پت هوديس (2008) با همين نام، تنها نمونههاي محدودي در اين زمينهاند و در كنار نشريات معتبري مثل «مجلهی آموزش تاريخ» كه از قدمت و اعتبار ويژهاي برخوردار است و توسط دانشگاه دولتي امپوريا با چاپ ميرسد، بهكار آموزش تاريخ مشغولند.
همانگونه كه پيشتر گفته شد، ميزان و كيفيت كتابهاي منتشر شده در اين زمينه بسيار زياد است، اما انتشارات معتبر را تلج در سالهاي اخير اقدام به چاپ كتابي كرده است كه به گواهي منتقدان و به شهادتِ فصولِ آن از استحكام و اعتبار بالايي برخوردار بوده و مورد توجه محافل آكادميك جهان واقع شده است. اين كتاب با نامِ «آموزش تاريخ در دانشگاه» و با عنوانِ فرعيِ «افزايش درك و يادگيري» توسط الن بوث نوشته شده است.
آلن بوث كه پيش از اين كتاب معتبر و معروفِ «تمرين / آموزشِ آموزشِ تاريخ در دانشگاه» را ـ به همراهمي پاول هايلند ـ ويرايش كرده (مك ميلان، 2000)، نويسندهی مقالات علمي پر تعدادي در نشريات گوناگون و ارايهكنندهی سخنرانيهاي معتبر در كنفرانسها و محافل علمي است. كه از آن جمله «آموزش تاريخ در آموزش عالي» / انستيتو پژوهشهاي تاريخي بريتانيا در كنفرانس ملي تعليم و تربيت (2005)، «توسعهی دانش پژوهي در آموزش و يادگيري تاريخ» / نشريهی هنر و علوم انساني در آموزش عالي (2004)، «يادگيري تاريخ: افزايش مهارتهاي دانشآموزان در انتقال به دانشگاه» (2002)، و ... حايز اهميتند. بوث دانش آموختهی تاريخ و متخصص تاريخِ اجتماعي و فرهنگيِ قرن هجدهم و اوايل قرن نوزدهم است. اما عمدهی تمركز خود را بر مبحث آموزش تاريخ متمركز كرده و بدين خاطر جوايز متعددي هم دريافت كرده است. وي از سال 1996 تا سال 2000 معاونِ مركز آموزش تاريخِ انگلستان بود و از 2000 تا 2007 معاونِ بخش تاريخ در مركز دانگشاهيِ تاريخ، آثار كلاسيك و باستانشناسي. همچنين از سال 2006 بدينسو عضو گروهِ كاريِ بازانديشي در تاريخ است كه به بررسي استانداردهاي آموزش تاريخ براي دانشجويان دورهی ليسانس ميپردازد.
«آموزش تاريخ در دانشگاه» كتابي است براي اساتيد تاريخ و از آنجا که توسط محقق و مؤلفي اين چنين پرتجربه نوشته شده، بسيار مهيج و جذاب است. موضوع، آنچنانكه از نامش پيداست، شيوههاي آموزش تاريخ به دانشجويان و محور آن ـ كه هدف اصلي آن هم هست ـ فهم تاريخي وقايع است؛ رنگمايهی آن را نيز ميبايد تشويق و تساهل نسبت به دانشجويان دانست. اين كتاب، اثري مهم، بنيادي و روشنفكرانه است كه به اندازهی يك پژوهش تاريخي اصيل از پيچيدگي، خلاقيت و چالشخواهي برخوردار است. كتاب نشان ميدهد چگونه ميتوان در دانشگاههاي سراسر جهان به گونهاي آموزش و يادگيري با كيفيت در زمينهی تاريخ دست يافت. آن گونه كه خود بوث در مقدمه ميگويد شيوهی كار او تركيب تجربه، تئوري و عمل است و كليد اصلي مطالبش فهم و يادگيريِ دانشجويان و تأمل در انگارشها، ارزشها و آراء خودِ استاد. بوث با برگرفتن يك مقطع تاريخي، مثلاً جنگ جهاني دوم، به رويدادهاي پيرامون آن پرداخته و در خلال طرح مباحث و روابط علي و معلولي، شيوههاي آموزشِ آن رويداد را برميشمرد. او برافراد، چندان تأكيدي نميكند بلكه نهضتها، پديدههاي فرهنگي و اجتماعي و فضايِ رويدادنِ آن حادثهی تاريخي مورد توجه اويند. بهعقيدهی بوث افزايش مهارتهاي دانشجويان، در نهايت به غناي كلِ تجربهی يادگيري منجر خواهد شد. او ميگويد غالباً بين شيوهی تدريس و نحوهی يادگيري دروس تاريخ در دورهی پيش از دانشگاه و پس از آن، ناهمخواني وجود دارد، يادگيريِ درك مستقل از تاريخ براي دانشجويان دشوار است، انتقال از مدرسه به دانشگاه به درستي صورت نميگيرد، دانشجويان براي ارايهی اثار درخشان آماده نشدهاند. تحقيقات و پروژههاي دانشگاهي جدي نيستند و...
بوث با طراحي پرسشنامه آغاز ميكند. پيشنهاد او طراحيِ دقيق يك پرسشنامه جهت دانشجويان جديدالورود است. در اين پرسشنامه آنها در خصوص آموزشِ تاريخ، ميزان اطلاعات تاريخي، نحوهی نگارش تحقيق و تجربيات شخصي خود اطلاعاتي ارائه ميكنند. سپس يك گروه از اساتيد باعنوان «گروه آموزش تاريخ» به تجزيه و تحليل دادهها ميپردازند و كاستيهاي موجود را شناسايي ميكنند. مرحلهی بعدي فراهم نمودن ابزارها و امكاناتِ لازم براي آموزش تاريخ است كه البته غير از پشتيبانيِ لُجستيك و بخش سختافزارِ قضيه، آموزشِ خودِ اساتيد را هم شامل ميشود. متون و سرفصلهاي مورد نياز قبلاً تهيه شده و در اختيار اساتيد قرار گرفته است.
پيشنهاد ديگر بوث براي آموزش بلندمدت تاريخ، طراحي و تأسيس درسي به نام آموزش تاريخ است كه توسط دپارتمان تاريخ هر دانشگاه در ميان دروسِ ترم اولِ دانشجويان جديدالورود گنجانده ميشود. سپس با راهاندازيِ رشتهی آموزش تاريخ، و با هدف افزايش مهارتهاي دانشجويان، بوث چشمانداز آيندهی اين رشته را باز مينماياند. منبع اصلي تدريس اين رشته، تكيه بر اسناد است و چالش با آن دسته از پيشفرضها كه ـ به دليل آموزشهاي قديمي، غلط، يا ناقص ـ در ذهن دانشجويان نقش بسته، علاوه بر آن، استفاده از آثار ادبيِ تاريخي، كه از نفوذ و اعتبار بالايي برخوردارند، برگزاري، سمينارهاي گوناگون توسط تيمي از اساتيد و دانشجويان و همايشهاي مستقيم يا اينترنتيِ مكرر از دروس و منابع دانشجويان سال اول خواهد بود.
به اعتقاد بوث دانشجويان رشتهی تاريخ به خوردنِ غذاهاي جويده و راحت عادت كردهاند. آنها بيشتر مايلند يادگيرندههايي منفعل باشند تا فعال و استعدادهاي آنها گاه نيازمند آزادسازي است. تدريس تاريخ از شيوهی «معلم / استادمحور» بايد به شيوهی «دانشآموز / دانشجومحور» بدل شود.
از ميان مباحثي كه بوث در خلال آنها به شيوههاي آموزش تاريخ ارجاع ميدهد جنگ جهاني اول، جنگ جهاني دوم، ماجراي پرل هاربر، ارتش سرخ، اتحاد جماهير شوروي، افريقاي شمالي، اروپاي شرقي، شرق دور، نبرد آتلانتيك، خاورميانه، گینهی نو، جنگ سرد، فرانسهی ويشي، آسياي جنوب شرقي، وايو و جيما بيشتر مورد توجه او بودهاند و آنچنان كه از همين عناوين و نيز فهرست ابتدايي كتاب پيداست، تواريخ جنگ از موضوعات مورد علاقهی نويسنده است. بوث براي بهبود اثر خويش از منابع و اسناد فراواني بهره برده است مانند: «جنگ در مقابل ژاپن: ارتش امريكا در جنگ جهاني دوم» كه توسط مركز تاريخ نظامي ارتش امريكا منتشر شده، «استراتژي مديترانهاي در جنگ جهاني دوم» اثر مايكل اليوت هاوارد، آثار جي. پي. هريس، سي. كي. مك دونالد و انبوهي از اسناد. همچنين مايكل دي.گامبون در «بازگشت نسل بزرگ به خانه»، ديويد بلك در «ورزش، فرهنگ، سياست و قدرت در افريقاي جنوبيِ كهن و جديد»ف چارلز وايتينگ در «ديوار غرب» باب بلومنتال در «راهنماي اوليا و مربيان براي صلح و تساهل»، جرمي بلك در «درآمدي بر تاريخ نظامي جهان» و بسياري از نويسندگان و محققان ديگر اين كتاب را در زمرهی منابع تأليف آثار خويش ذكر كردهاند.
«آموزش تاريخ در دانشگاه: افزايش درك و يادگيري» در چاپ اول خود داراي 224 صفحه و در چاپهاي بعدي 300 صفحه است. اين كتاب با يك مقدمه و يك فهرستِ كوتهنوشتها آغاز شده و با يك فهرست منابع براي مطالعات بيشتر و يك نمايهی كلي پايان مييابد. عناوين و يا محتواي برخي فصول نهگانهی كتاب به اختصار عبارتند از: فصل اول، سپس زمينه كه سي و يك صفحه است و پس از مقدمه به زمينههاي تاريخيِ رويدادهاي مهم تاريخ و شيوهی كار خويش جهت آموزش ميپردازد. همانگونه كه پيشتر گفته شد، بوث با برگرفتن يك رويداد، ابتدا از زواياي مختلف آن را بررسي ميكند، سپس پيشفرضهاي موجود در خصوص آن رويداد را باز ميگويد و در نهايت با تكيه بر منابع و اسناد شيوههاي تدريس اين واقعه را ذكر ميكند. فصل دوم، «نخستين حملات» كه چهل و سه صفحه كتاب را به خود اختصاص داده و به نخستين حملات نظامي در دوران مدرن پرداخته است. فصول بعدي وقايع موردي و تواريخ برجسته، به ويژه جنگها و حملات نظامي مورد توجه قرار گرفته و از جمله وقايع سالهاي 1942، 1943 و 1944 هر كدام در فصلي جداگانه به تفصيل بررسي شده و فصول چهار، پنج و شش كتاب را به خود اختصاص داده است. فصل هشت كتاب به ضمايم، عكسها، نقشهها، تصاوير اسناد و غيره اختصاص يافته و فصل نُه بازانديشي نام گرفته است. در اين فصل با ذكر خلاصهاي از مطالب هر فصل، نويسنده با طرح ديدگاههاي جديد، شيوهها و نقطهنظراتِ كهنِ آموزش تاريخ را به چالش ميكشد.
اگر بوث، توجه خود را به دانشجويان معطوف كرده بود، درعوض رُزي توريز بيسِت ـ استاد دانشگاه هرتفورد شاين در رشتهی آموزش و يادگيري ـ آموزش تاريخ را از ديدگاهي ديگر واكاويده است. وي عمدهی تمركز خود را بر آموزش كودكانِ مدارس ابتدايي متمركز كرده و معتقد است نسل جديد ميبايد از همين سنين تاريخ را بهگونهاي صحيح بياموزند. وي در كتاب نسبتاً جديد خود كه انتشاراتِ ديويد فولتون در سال 2005 اقدام به چاپ آن كرده، آموزشِ مجدد تاريخ به معلمانِ مقطع ابتدايي را سرلوحهی كار خود قرار داده است. او معتقد است غالبِ معلمانِ اين مقطع در خصوص تاريخ اطلاعات و تجربهی كمي دارند و لازم است براي آموزش تاريخ به كودكان، خود مورد بازآموزي قرار گيرند و يا با مطالعهی كتابهاي آموزشي بر اطلاعات خويش بيفزايند. اين كتاب، بنابر آنچه كه در مقدمه آمده، راهنماي گامبه گامِ آموزش خلاقيت، پرورش ديدگاهي منتقد، سازماندهي، برنامهريزي، طراحي و دستيابي به تكنيكهاي جديد آموزش تاريخ در مدارس ابتدايي است. كودكان اين طيف سنّي با ذهني كه هنوز به پيشفرضها الوده نشده، با مدرسهگريزي، شيطنت، عدم سرسپردگي به قالبهاي اجتماعي، و نظم ناپذيريشان نيازمند توجهي ويژه و آموزشي مخصوصند. اما مشكل از آنجا ناشي ميشود كه معلمان ابتدايي تنها براي آموزش خواندن و نوشتن و گونهاي سوادِ مقدماتي پاي به كلاس ميگذارند. حال آن كه ذهن خلاق كودك در پس هر پديدهاي يا تاريخچهی آن را ميبيند يا جوياي تاريخ آن است. رُزي توريز بيسِت با طرح مسائلي همچون يادداشتها و گزارشاتِ هدفمندِ كودكان، پداگوژي آموزش تاريخ، بازنمايِ غيرفعال، آموزش خلاق، مشكلات ادبي و بررسي برنامهی درسي، دورهی ابتدايي، آموزش معلمان را آغاز ميكند. سپس نمونههاي كوچك و مقطعي از تاريخ را بهعنوان شاهد مثالهايي ذكر ميكند كه با بازگويي تاريخچهی آنها علاقه به تاريخ در كودك احيا خواهد شد. مثلاً تاريخچهی احداث پل لندن، هم جذاب و شيرين است، هم محركِ انگيزه و فعاليت در كودكان و هم كوتاه و غيرملالآور. يا ذكر تاريخي كوتاه در خصوص تاريخچهی قوانينِ بازيهاي مورد علاقهی كودكان، از جمله فوتبال، قطعاً در افزايش خلاقيت، اطلاعات، شور و هيجان و اعتماد به نفس كودكان مؤثر خواهد بود.
توريز بيسِت كه پيش از اين و در سال 2001 كتابِ «آموزشِ تخصصي: دانش و پداگوژي براي دستيابي به تخصص» را منتشر كرده، كتاب خود را در 192 صفحه، يك درآمد، يك مقدمه، شش فصل، يك ضميمه، يك فهرست منابع و يك نمايه ارائه كرده است.
فصل اول كتاب با نام «تجربهی به ياد ماندني: آموزش و يادگيري با منابع مقدماتي» به معرفي و نحوهی استفاده از منابع ميپردازد. فصل دوم يا «سفر تمام ناشدني: تعريف منابع» به تفكيك دقيق منابع مورد نياز و چگونگي اتكاء بر آنها و اطلاع از صحت و سقط آنها اختصاص دارد. «از شخصي تا محلي تا دورترها: استفاده از منابع در كلاس» همانگونه كه از نامش پيداست، بهرهگيري از منابع در كلاسهايي را آموزش ميدهد كه مستمعان آن كودكانِ كمحوصله و بازيگوشند. در اين فصل، نويسنده طرز جذاب كردنِ استفاده از منابع و متناسب ساختن آنها با دانش و حوصلهی كودكان را يادآور ميشود. فصل چهارم به مطالعهی موردي تاريخ مزرعهداري و گلهداري و ذكر خاطراتِ كساني ميپردازد كه بهاين كارها مشغولند، در فصل پنجم با عنوان «دولت واقعي: قانون اساسي» به نحوهی آموزشِ مختصرِ تاريخ شكلگيري دولت و قانون اساسي اهتمام ورزيده و سرانجام، در فصل ششم به نقش ادبيات و تأثير آن بر تاريخ پرداخته است.
از جمله منابعي كه رُزي تونِر بيسِت براي تأليف اثر خود مدّ نظر داشته «برنامهی ملي آموزش در انگليس»، «عمل آفرينش» اثر آرتور كويستلر، «آموزش تاريخ»، «فرهنگ و پداگوژي: مقايسهی بينالمللي آموزش و پرورش ابتدايي» اثر رابين، جي. االكساندر و ... حايز اهميتند.
«يادگيري آموزش تاريخ در مدارس ابتدايي (آموزش خلاق)» اثر رُزي تورنر بيسِت، عليرغم عنوانِ آن، به كار معلمان مقطع راهنمايي نيز ميآيد. آموزگاران با نحوهی آغازِ آموزش تاريخ آشنا ميشوند و ميآموزند چگونه كرونولوژي را به دانشآموزان تفهيم كنند. آنها با طراحي بازيها و نمايشهاي تاريخي در كلاس و ارائهی تكاليف تحصيلي سهل و ممتنع براي منازل، دانشآموزان را به سمت يادگيري مفاهيم اقتصادي، اجتماعي و سياسي هدايت ميكنند و وي را در متن رخدادهاي تاريخي قرار ميدهند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] ـ پروفسور ماساكو و اتانابه، در مصاحبه با يونس شكرخواه، همشهري آنلاين، 20 مهر 1387
مرضيه سليماني
منبع: کتاب ماه تاریخ و جغرافیا شماره 131 فروردین 88 | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=244 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |