شماره 171 | 29 مرداد 1393 | |
مهمترین مسائل و چالشهایی که درطرح تاریخ شفاهی دانشگاه فردوسی بعد از پایان مصاحبهها برای مصاحبهکننده نمود پیدا کرد، عبارتند از: ثبت تاریخ شفاهی در ایران میتواند تحت تاثیر شرایط مختلف باشد. به خصوص اگر مصاحبه شوندگان در پستها یا سازمانهایی باشند که حساسیت خاصی داشته باشند. چنین به نظر میرسد، اهمیت تاریخ شفاهی و فلسفه آن برای خیلی از روایتکنندگان غیرقابل فهم و یا مهم نبوده است. زیرا نوع بیان و نبود حوصله و وقت کافی موجب میشود تا ثبت تاریخ شفاهی با چالش مواجهه شود. در تاریخ شفاهی دو مؤلفه اساسی (مصاحبهشونده و زمان) در کنار هم میتوانند یک مصاحبه کامل را تشکیل دهند. زمان و شرایط بازگویی خاطرات عامل اصلی در تاریخ شفاهی هستند و سئوالی که برای پژوهشگر تاریخ شفاهی در این زمینه وجود دارد را میتوان چنین مطرح کرد: آیا همزمان با وقایع شروع به انجام تاریخ شفاهی شود یا بعد از گذشت سالها؟ این بازده زمانی چند سال است؟ حتی در مواردی هیچ گاه خاطرات نمیتوانند بدون دغدغه بیان شوند. به عنوان مثال حساسیت اساتید نسبت به انقلاب و تغییر و تحولات اداری موجب شده تا نسبت به بیان تاریخ شفاهی حساسیت داشته باشند. پس جریان انقلاب و ناگفتههای آن هنوز ادامه دارد و خیلیها از نوشتن خاطرات و یا مصاحبه واهمه دارند. هرچند عدهای هم معتقدند اگر قرار است خاطرات بازگو شود چرا خودشان اقدام به نوشتن نکنند. ترس از بیان واقعیتها از جمله مواردی است که در طرحهای تاریخ شفاهی داخل کشور وجود دارد. شاید در مواردی که مصاحبهکننده نتیجه میگیرد، واقعاً تاریخ شفاهی پایان پذیرفته و افرادی که به بازگویی خاطرات یا تحلیل مسائل گذشته اقدام میکنند نگاهی محافظهکارانه و در جهت تثبیت دیدگاهشان به بیان یک موضوع میپردازند. حتی این گونه افراد اگر در جریان یک موضوع به عنوان شاهدان اصلی هم باشند هر آنچه از یک مصاحبه بیان میکنند پاسخ به نظراتشان است. یعنی بدون توجه به سئوال مطرح شده با ارائه شواهد نتیجهگیری دلخواهشان را بیان میکنند. اگر مصاحبهشوندگان با اهداف و برنامههای پروژههای تاریخ شفاهی آشنایی داشته باشند، قطعاً این آگاهی موجب میشود تا در بیان و تحلیل خاطراتشان با اطمینان صحبت کنند. یک مصاحبهکننده چهارچوب کلی طرح را برای مصاحبهشوندگان ارائه نماید و تلاش کند تا واقعیتهای پنهان را ثبت کند. اگر مصاحبهکنندگان از نتایج طرح آگاهی نداشته باشند و صرفاً به ثبت خاطرات بپردازند هرآنچه جمعآوری شده بازدهی خوبی در مراحل تدوین نخواهد داشت. در واقع آگاهی ازخروجی طرحهای تاریخ شفاهی مهمترین عامل برای مصاحبهکنندگان است. آیا هرآنچه یک مصاحبهشونده بر زبان میآورد تاریخ شفاهی است؟ در واقع نوع سیاست در هر طرح تاریخ شفاهی ایجاب میکند تا مصاحبهکنندگان در چهارچوب یک طرح به جمعآوری منابع اقدام کنند. در غیر این صورت در مرحله تدوین به ناچار خیلی از محتوای مصاحبهها در قالب طرح نمیگنجد و حذف میشوند. برخی از مصاحبهشوندگان با آنکه اطلاعات خوبی برای مصاحبه در طرحهای تاریخ شفاهی دارند ولی انگیزهای برای بیان آن ندارند. برخی از آنها چون در حال نوشتن خاطراتشان هستند ترجیح میدهند مصاحبه نکنند و مصاحبهشوندگانی هم که خاطراتشان را منتشر کردهاند به خاطر نظم ایجاد شده در ذهن به ندرت از چارچوبهای نوشتاری فراتر رفته و فقط با بیانی دیگر خاطراتشان را بیان میکنند. دستهای از افراد هم هیچ تمایلی به بیان خاطرات ندارند. به نظر میرسد این دسته احساس میکنند خاطراتشان مهم نیست و هیچ انگیزه و حوصلهای برای بیان آن ندارند. طیف مصاحبهشوندگان تاریخ شفاهی دانشکده ادبیات را در سه دسته میتوان معرفی کرد. نخست اساتید دانشگاه که سالها در گروههای مختلف دانشکده ادبیات همچون گروه آموزشی، علوم اجتماعی، زبان و ادبیات فارسی، زبان و ادبیات فرانسه، زبان شناسی، تاریخ، جغرافیا و عربی مشغول تدریس بودهاند. اساتید در دو گروه بازنشسته و شاغل دستهبندی شده و مصاحبههایی با آنها انجام شد. در مجموع با 16 نفراز اساتید قدیمی و بازنشسته دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد 32 جلسه مصاحبه انجام شده است. همچنین با 6 نفر از اساتید شاغل در گروههای آموزشی دانشکده ادبیات 15 جلسه مصاحبه صورت گرفته است. نهایتاً سومین گروهی که با آنها مصاحبه تاریخ شفاهی شد، دانشجویان و فعالان انقلاب در دانشکده ادبیات هستند که تاکنون با 5 نفر از دانشجویان و فعالان انقلاب 12 جلسه مصاحبه انجام شده است. ادامه دارد....... غلامرضا آذری خاکستر
| |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=2326 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |