نیروهای مذهبی در دوره پهلوی دوم-۱۵
|
طرح یک فرضیه: فعالیت شبکه ای نیروهای مذهبی در سالهای 1332-1320
یکی از ویژگیهای عمده تحولات دهه بیست و تاحدودی دهه سی تاریخ معاصر ایران، تشکیل و فعالیت دهها بلکه صدها تشکل و گروه مذهبی در تهران و شهرستانها است. بررسی اسناد، مطبوعات و حتی تاریخ شفاهی این گروهها حاکی از گستردگی، تأثیرگذاری و فعالیت شبکهای آنها در عرصههای مختلف اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جامعه است. چنین به نظر میرسد که تأسیس و استقبال گسترده از این تشکلها، پاسخی به سیاستهای دوران رضاشاه در نادیده گرفتن نقش و جایگاه این نیروها و شعائر مذهبی بود. در آن دوره با ادعاي مبارزه با خرافات برخي شعائر دیني را پدیدهای کهنه و پوسیده معرفی کرده و از برگزاری بسیاری از آیینهای مذهبی همچون سوگواری ماه محرم و مجالس روضه جلوگیری به عمل آمد.
البته در این راستا نباید از سازماندهی و تبلیغات رقبای آنان، یعنی بهائیت و کمونیسم نیز غفلت کرد. حزب توده هر چند داعیه مبارزه با مذهب نکرد ولی با یارگیری گسترده در اقصي نقاط مستعد کشور نیروهای مذهبی را به تأمل و واکنش واداشت.کما این که در این دوره رواج برخی نمادهای غربگرایی همچون بیحجابی و افزایش شرابخواری با تأسیس چندین کارخانه مشروبسازی نیز، بیش از پیش بر دغدغههای این گروهها دامن زد و آنان را در تشدید فعالیت و مبارزه منسجم ترغیب نمود.
به هر حال متأثر از عوامل مذکور، به تدریج از همان آغاز دهه بیست، نیروهای مذهبی درصدد فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی برآمدند و برای این منظور به سوی یکپارچگی و فعالیتهاي اجتماعي و سياسي روی آوردند. این نیروها در تهران غالباً بر محور شخصیتها به خصوص رجال نواندیشی از جمله: شیخ عباسعلی اسلامی واعظ معروف و بنیانگذار جامعه تعلیمات اسلامی، عطاءالله شهاب پور مدیر مجله نور دانش و بانی انجمن تبلیغات اسلامی، نوریانی مدیر هفتهنامه آیین اسلام، حاج سراج انصاری از متولیان اتحادیه مسلمین و... گردآمدند. چنانچه دهها هیئت مذهبی در مساجد و محلات و حسینیهها نیز به همان سبک و سیاق سنتی، چندین نشریه دینی، برخی ائمه جماعات مساجد، تعدادی محافل مذهبی وابسته به خاندانهای علماء و بالاخره مدارس دینی و حتی بازار تهران در پیرامون این تشکلها همچون شبکهای به هم پیوسته به عنوان ذخیره نیروی انسانی و حامیان مادی و معنوی آنها ایفای نقش میکردند.
همین فعالیتها در شهرستانها نیز در اندک مدتی بعد رواج یافت. برخی شهرهای سنتی و مذهبي همچون: مشهد، اصفهان، کاشان، کرمانشاه و... جولانگاه ظهور و مبارزات گسترده این تشکلها بود. به طوری که فقط در مشهد در سال 1327، هشتاد تشکل مذهبی فعالیت میکرد. برگزاری مجالس و محافل ارشادی و تبلیغی از سوی این گروهها، نقش مؤثری در آگاهی تودههای مذهبی و تعمیق اندیشههای اجتماعی و سیاسی اسلام ایفا کرد. علاوه برآن با عنایت به فعالیت برای اهداف مشترک، بعضاً آنان در برخی معضلات عمده اجتماعی یا تکاپوهای سیاسی، همسو عمل میکردند. مثلاً در مقاطع تأثیرگذاری همچون اعلام نامزد برای نمایندگی مجلس شورای ملی، غالب این تشکلهای در شهرهای بزرگ همچون یک شبکه گسترده پیامرسانی، به نفع نامزدهای مذهبی اعم از علماء و متدینین شناختهشده، فعالیت میکردند. البته این نوع از فعالیت تشکلهای مذهبی از نظر حوزه جغرافیایی، محلی و منطقهای بوده و تعلق به یک شهر و احياناً استان داشت.
اما برخی معضلات اجتماعی وجود داشت که برای مقاله با آن، این تشکلها را به هم پیوند میداد. از آن جمله یکی از مهمترین عرصه فعالیت شبکهای تشکلها، مبارزات گسترده با استعمال مسکرات بود. آنان در حمایت از تصویب لوایحی چند علیه تهیه و خرید و فروش مسکرات، اعلامیههای چندی صادر و بارها به هیات حاکمه هشدار دادند. در غرب کشور، در شهر کرمانشاه، چندین تشکل بصورت شبکه پیامرسانی فعالیت میکرد. از آن جمله «سازمان نوین وحدت اسلامی» بارها با ارائه پیشنهاداتی به دولت و مجلس، خواستار اجرای قانون منع تهیه و خرید و فروش و استعمال مسکرات برآمدو درخواست نمود متخلفین از اجرای این قانون مجازات شوند.
همچنین «انجمن تبلیغات اسلام» آن شهر خواستار تعیین دقیق جرم استعمالکنندگان مسکرات در لایحه تقدیمی دولت به مجلس شد. این فعالیتها در کرمانشاه تا آنجا مورد توجه قرار گرفت که تشکلی با عنوان «انجمن نبرد با مسکرات» در آن شهر تشکیل شد و طی تلگرافی به دولت، خواستار اجرای قانون منع کلیه مشروبات الکلی در لایحه شد.
برخلاف کرمانشاه، در شرق کشور و در شهر مشهد، تشکلهای مذهبی غالباً درگیر مسایل سیاسی شدند و در این عرصه و حتي در بسياري از مسائل اجتماعی نقش پررنگی ایفا کردند. ازآن جمله «کانون نشر حقایق اسلامی» با محوریت استاد محمدتقی شریعتی برای مبارزه با اعمال خرافاتی در محرم دست به اقدامات جالبی زد. از آن جمله در خلال مراسم سوگواری تاسوعا و عاشورا، ترتیبی فراهم کرد که به جای حرکت جمعیت به صورت دستههای سینه زنی یا زنجیرزنی، تعدادی از دانش آموزان و دانشجویان عضو کانون، شعارهای سیاسی و از جمله سخنانی از امام حسین(ع) را در صفهای منظم و در سطح خیابانهای شهر حمل کنند. ناگفته نماند که در فضای سنتی مشهد، که از آن سالها حرکت دستجات و هیئتهای مذهبی معمولاً همراه با قمه زدن، قفل و سوزن به پوست بدن آویزان کردن، نعش حمل کردن، شبیه راه انداختن، شتر و حجله همراه دسته حرکت دادن و... بود، این اقدام کانون به نوعی تابوشکنی و سنت شکنی بزرگ تلقی میشد.
اما در اصفهان تأسیس و فعالیت کارخانه «رسومات» (تولید شراب) یکی از دغدغههای اصلی تشکلها و نیروهای مذهبی بود. این گروهها طی مدت طولانی، بارها با صدور اعلامیه، مخابره تلگراف به مقامات مربوطه و ایراد سخنرانی و... درصدد ممانعت از فعالیت آن کارخانه برآمدند. «هیئت علمیه اصفهان» متشکل از علمای برجسته شهر و از تشکلهای با سابقه و با نفوذ بودكه از دکتر مصدق نخستوزیر وقت در خواست نمود، چون فعالیت کارخانه شرابسازی منطقه کرارج اصفهان موجب تحریک احساسات مذهبی مردم شده به فعالیتهای آن پایان دهد. در پی تعلل دولت، اهالی شهر نه تنها درصدد هجوم و تخریب کارخانه مذکور برآمدند، بلکه مشروبفروشیها و حتی اغذیهفروشیهای سطح شهر را از حملات خود بینصیب نگذاشتند. این اقدامات در روز بعد و در طی حمله به سینماهای شهر به درگیری با مأموران انتظامی انجامید.
اما گروههای مذهبی تهران، حوزههای دیگری را در صدر برنامههای خود قرار دادند. از آن جمله «هیئت علمیه تهران» از وزارت فرهنگ خواست، نظرات آنها را راجع به چگونگی تهذیب اخلاق جوانان را مورد توجه قرار دهد. در همین راستا «جامعه تعلیمات اسلامی»، طی ارسال نامهای مفصل به مصدق نخستوزیر، با ارائه گزارشی از تأسیس و مدیریت 139 مدرسه، درخواست تسریع در صدور امتیاز مدارس جدید و همکاری مامورین فرهنگ با مدارس آنها و بالاخره واگذاری تهیه کتب دینی مدارس کشور به «جامعه تعلیمات اسلامی» شد.
در یک مورد دیگر نیز عباسقلی بازرگان –پدر مهندس مهدی بازرگان- رئیس جامعه اسلامی به اتفاق حاج محمود مانیان در خواست اعلام تعطیلی رسمی روز 25 شوال برابر با سالروز شهادت امام صادق(ع) شد که در خواستهای مشابه آن نیز از سوی حزب برادران شیراز و همچنین سه تن از علمای تهران: سیدابراهیم میلانی، حاج سید جوادی، سید باقر میلانی مطرح گردید ، که مورد موافقت دولت قرار گرفت. در همین راستا یکی از عناصر فعال عرصه مذهب بنام عطاءالله شریعتی نیز اعلام تعطیلی رسمی روز 12 ربیع الاول-سالروز تولد پیامبر از دیدگاه اهل تسنن- را تقاضا نمود.
از بررسي حوزههای جغرافیایی فعاليت عناصر و گروههای مذهبی چنین میتوان نتیجه گرفت که این نیروها در اقصی نقاط کشور همجون یک شبکه گسترده پیام رسانی عمل میکردندکه هدف واحد همه آنها براجرای شریعت استوار بود. فعالیت شبکه ای این گروهها ، شرایط بالقوهای از ارتباط، پیام رسانی، تعامل، هماهنگی در برنامهها و مشارکت در فعالیتهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را فراهم میکرد، به گونهای که در تقابل با یک پدیده ناهنجار اجتماعی همچون بیحجابی یا شرب خمر یا واقعه سیاسی نظیر ملی شدن نفت، شاهد واکنش شبکهای گسترده از نیروها و گروههای مذهبی هستیم.
در واقع فعالیت شبکهای، بسان رودخانهای میماندکه گروهها، احزاب، تشکلها و حتي تک تک عناصر مذهبی، همچون جویبارها و قطرات آبی با پیوستن به این رودخانه، به سوی جهتی واحد حرکت کرده و در قالب این جریانسازی و جاری هویت مییافتند.
نشریات مذهبی از جمله آیین اسلام، پرچم اسلام، و دنيای اسلام، نوردانش و... و حتی روزنامه اطلاعات از مهمترین ابزار ارتباطی شبکه گسترده تعامل و پیامرسانی نیروهای مذهبی محسوب میشد. در عصری که رسانههای مدرنتر در اختیار دستگاههای دولتی یا رقبای آنها مثل حزب توده و بهائیت بود. این نشریات مذهبی بودند که وسیله ارتباطی و اطلاعرسانی شبکه مذکور را فراهم میکردند. غالباً اخبار ،گزارشها، فعالیتها، موضع گیریهای گروههای مذهبی از طریق این نشریات اطلاعرسانی میشد و سپس به واسطه مخابره تلگراف به مقامات مربوطه یا صدور اعلامیه و بیانیه و... در سطوح مختلف تودهها بازتاب یافته و در نهایت از طریق برگزاری اعتراضات و بعضاً راهپیماییهای عمومی باز خورد پیدا میکرد.
رحیم روح بخش roohbakhsh1965@yahoo.com
|