شماره 158    |    17 ارديبهشت 1393



نهضت خاطره‌نویسی

می‌دانیم که ملت‌ها در پی این بیزاری طبیعی، قهرمانی‌های فرزندان سرزمین‌شان را پاس می‌دارند و حاضر نیستند یاد و نام آنان زیر گام‌های سنگین زمان رها شود، به ویژه آن که فرزندان مام میهن در جنگی دفاعی جان باخته باشند...

آنچه بعد فرو نشستن گرد و خاک هر جنگی به چشم می‌خورد، ویرانی‌ها و کشته‌هاست. این چشم‌انداز که پس از خرد شدن استخوان‌های اقتصاد یک کشور و نیز لطمات جبران ناپذیر انسانی پدیدار می‌شود، فرآورده‌ای جز نفرت به همراه ندارد. اما می‌دانیم که ملت‌ها در پی این بیزاری طبیعی، قهرمانی‌های فرزندان سرزمین‌شان را پاس می‌دارند و حاضر نیستند یاد و نام آنان زیر گام‌های سنگین زمان رها شود، به ویژه آن که فرزندان مام میهن در جنگی دفاعی جان باخته باشند و خرابی‌ها رد چکمه‌های متجاوز بوده باشد. ادیبان و هنرمندان پیشگامان این صحنه هستند. آنان با خلاقیت‌های ادبی و هنری خویش، خواسته و ناخواسته، افتخارات به جای مانده را صمغ می‌زنند و نگه می‌دارند.
این فرآیند فرهنگی تقریباً در همه درگیری‌های نظامی دیده می‌شود. اما به دنبال دفاع هشت ساله ملت ایران پدیده نوین و بی سابقه‌ای در عرصه فرهنگ رخ نمود که می‌توان آن را «نهضت خاطره‌نویسی» نامید. در اینجا جدا از هنرمندان و نویسندگان که تلاش درخوری برای خلق ادب و هنر پایداری به خرج دادند، جنگ‌کردگان که همانا عامه مردم بودند، اقدام به نگارش یادهای خود از دفاع هشت ساله کردند. شمار قابل توجه این نوشته‌ها، تنوع و پراکندگی اقلیمی آن و دوره نسبتاً طولانی این اقدام - که تقریباً سه دهه به درازا کشیده - ویژگی‌هایی است که با اطمینان می‌توان تعبیر «نهضت خاطره‌نویسی» را بدان اطلاق کرد.
این پدیده که به لحاظ فرهنگی، رویدادی ستودنی است از جهات گوناگون محل بررسی و دقت است. اینکه چرا در دیگر مقاطع تاریخی که مرزهای جغرافیایی با هجوم قوای بیگانه می‌شکست و نواحی وسیعی زیر سم‌ها و ارابه‌های دشمن لگدمال می‌شد و به یغما می‌رفت چنین اقدامی صورت نگرفت؟ اینکه چرا جنگ‌کردگان در نگهداری مکتوب آنچه بر آنان گذشته، این چنین اصرار ورزیدند؟ اینکه چرا سازمان‌هایی برای هدایت و تولید این آثار متولد شدند و بالیدند؟ اینکه یادمان‌های نوشته شده چه اثری بر نسل پس از جنگ گذاشت؟ اینکه خاطره، سبقت قابل توجهی از دیگر گونه‌های نگارشی گرفت و توانست مخاطبان بیشتری به خود جلب کند؟ اینکه فرهنگ نوینی به نام «فرهنگ جبهه» از دل این خاطرات به درآمد و ماهیت خود را به ثبت رساند؟ اینکه شماری از این خاطره‌نویسان تبدیل به نویسندگان حرفه‌ای ادب پایداری شدند و بزرگترین جوایز و تشویق‌های ادبی را از آن خود کردند؟ اینکه «ادب پایداری» به عنوان گونه‌ای ملموس و نشان دادنی در تاریخ ادبیات معاصر ایران جایی پیدا کرد؟ همه و همه را می‌توان در «نهضت خاطره‌نویسی» جست‌وجو کرد.
این اتفاق پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1357 نیفتاد. یعنی مردم کوچه و بازار، اهالی خیابان چهارمردان قم، تربیت تبریز، نمازگزاران مسجد نو شیراز، ساکنین خیابان‌های اطراف حرم رضوی مشهد، حاضران در مصلی تخت فولاد اصفهان، جوانان کشکوئیه، همسایگان تبعیدی‌ها در بندر لنگه، اهالی میدان ژاله و تپه‌های قیطریه تهران و ... دست به نگارش آنچه که در اطراف خود می‌گذشت نزدند. به همین دلیل خاطرات به جا مانده از انقلاب بیش از همه، خاطرات سران و رهبران انقلاب است که سال‌ها بعد با تلاش گروه‌هایی که نسبت به نگهداشت آن رویداد بزرگ حساسیت داشتند، گرفته شد، اما در جنگ هشت ساله کمتر از خاطرات سران نظامی سراغ داریم و سنگینی مطلق با بدنه جنگ‌کردگان است. یعنی داوطلبانی که با عنوان بسیج به جنگ اعزام می‌شدند و در وهله بعد نیروهای سپاه و ارتش.
همه آنانی که گردشی کوتاه در حوزه ادب پایداری کرده‌اند، می‌دانند که این حجم از آثار منتشر شده، در خلال جنگ و پس از آن وجود دارد، اما واقعیت این است که ما با یک پدیده فرهنگی نو مواجه هستیم که باید به شایستگی آن بنگریم. این خاطرات از هر جنس، با هر قدرت و با هر قالب زشت و زیبا که نوشته و چاپ شده باشند، گنجینه‌ای است که بخش قابل توجهی از بایگانی مکتوب جنگ هشت ساله را به خود اختصاص داده و همچنان در حال افزایش است.

منبع: خبرآنلاین


http://www.ohwm.ir/show.php?id=2212
تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است.