شماره 155 | 27 فروردين 1393 | |
اشاره: این مقاله برگزیده ای از ویژه نامه اسناد افتخار، است که برای نهمین نشست تاریخ شفاهی ایثار و شهادت منتشر شد. این نشست، 18 اسفند 1392 به همت انجمن تاریخ شفاهی و بنیاد شهید و امور ایثارگران برگزار شد.
***
2 یکی دیگر از مشخصههای متمایزکنندهی تاریخ شفاهی از تاریخپژوهی و تاریخنگاری کتبی و کلاسیک، در زمان و نزدیکبودن، و نه دیرزمان و دوربودن مسئلهها و موضوعات است. این تفاوت ناظر بر رویکرد تاریخ شفاهی و تحول در تعریف تاریخ است که آن را از مطالعهی گذشتههای گذشته و گذشتهشده به اکنونِ گذشته و «حال» احاله میدهد. از اینرو تاریخ شفاهی ماهیتی میانرشتهای دارد و با حوزهی علوم اجتماعی، بهویژه مردمشناسی و جامعهشناسی، زبانشناسی و مآلاً مطالعات فرهنگی همپوشانی و ارتباط دارد و برای بررسی و بازشناسی و بازنمایی پدیدهها، رخدادها و مفاهیمی که به تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و کنشهای فراگیر مردمی مربوط میشود کارا و مناسب است.
3 3ـ1ـ بهرهی نخست: بررسی تاریخ/ تاریخشناختی پیدایی، تطور و رُشد مفهوم و معنا یا مفاهیم و معانیِ مترتب و مربوط و منتج/ مختوم به «ایثار و شهادت» در مقاطع زمانی ذیل؛
3ـ1ـ1ـ آغاز نهضت امام خمینی (ره) تا پیروزی انقلاب اسلامی (1342ـ1357) آنچه در این مسیر موجبات تشدید روحیهی مبارزهجویی و ایثارگری و فداکاری را اندکاندک فراهم آورد جانسپاری برخی از مبارزان در کشاکش با نیروهای سرکوبگر رژیم در زندانها بود که مرگ سرخ یا شهادت را نزد آحاد جامعه به عنوان ارزشی معنوی و بیمانند جلوهگر کرد. فراگسترشدن این حال و هوایِ ایثارگرانه و شهادتخواهانه، در ماجرای قیام قم و از آن پس دیگر شهرها تا پیروزی انقلاب اسلامی در 22 بهمن بروز و ظهور یافت و سبب سرنگونی رژیم شاه شد.
3ـ1ـ2ـ از پیروزی انقلاب اسلامی تا آغاز جنگ تحمیلی 3ـ1ـ3ـ از آغاز جنگ تحمیلی تا پایان جنگ و پذیرش قطعنامهی 598 3ـ1ـ4ـ پایان جنگ و آغاز دوران توسعه/ سازندگی اقتصادی و گشایش جبههی فرهنگی تساهل و تسامح معالوصف شعارهای انقلاب/ انقلابی و آرمان شهادتخواهانه و ایثارگرانه جز در مجموعههای پایبند و معتقد به دوران انقلاب و جنگ و در کلام و آموزهها و هشدارهای امام خمینی (ره) و رهبری انقلاب، در گسترهی روابط اجتماعی و سازوکار نظام اجرایی محل کم اعتنایی و بی توجهی قرار گرفت. آنچه در برخی از ستیز و آویزهای مطبوعاتی میان ارزشگرایان و توسعهاندیشان رخ داد و از سویی دیگر در ادبیّات اعتراض و دلیادها و خاطرهگراییهای دوران پَساجنگ جلوه کرد نشانهای بر این دوران گذار است. مشاهدهی این وضع ـ که بعدها برخی از غفلتزدگان را به انتباه آورد ـ و بروز آشکار ناهنجاریهای رفتاری که تظاهر آن در نحوهی پوشش و آرایش جوانان بیشتر به چشمها آمد (و لایههای عمیقتر و نامشهود آن سببساز آسیبهای پنهان و نادیدهی اجتماعی شد)، تغییر در سبک زندگی، گرایش به رفاهطلبی و اهمیت یافتن امتیازات اجتماعی (ثروت ـ مدارک تحصیلی ـ عنوان شغلی و ...) خطر فراموششدن سرمایهی گرانبار شهادت و ایثار ـ که انقلاب اسلامی به موجب پیدایی آن به پیروزی رسید و جنگ را از سر گذراند ـ برخی مسئولان را به اندیشهی «احیا و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت» برانگیخت. این دقیقه را در نظر باید داشت که احیاکردن پدیدهای، به معنای زنده کردن، نشان از در معرض اندراس و مرگ بودن آن پدیده دارد.
بحث از راهکارها و چند و چون احیای فرهنگ ایثار و شهادت ـ که به بهانه و بابت آن نشست و خاستها و گفت و نوشتهای فراوان (بلکه انبوه) صورت گرفته است، مستلزم توجه به چگونگی و چرایی پیدایی/ تکوین، سیر و تطور این مفهوم از آغاز تا اکنون بهمثابهی یک پهنه/ عرصهی تاریخی/ تاریخشناختی است.
بنابر آنچه گذشت بررسی و مطالعهی تاریخ شناختی مفهوم/ مفهومی «ایثار و شهادت» با توجه به زمینههای تاریخی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پیدایش، رشد و نصج و اعتلا و زان پس فروکاهش ارزش اجتماعی آن و اندیشههای احیای این مفهوم در مراحل یادشده، در طول پنجاه سال گذشته از سال 1342 تا 1392، بهرهی نخست موضوع شناسانه این مفهوم را آشکار میکند. این تحقیق و تفحص از طریق گفت و شنود فعال و روشمند با آگاهان و خبرگان، شدنی و دستیافتنی است. در این بررسی چگونگی پیدایی مفهوم شهید و شهادت، جانبازی، اسارت، آزادگی و رزمندگی، در «فرهنگ انقلاب اسلامی» از طریق پرسش و پاسخ با خُبرگان ضرورت دارد. برشماری تبار و طبقهی این آگاهان نیازمند واکاوی در آثار و اسناد منتشرشده و بهویژه بازشناسی دلیادها و خاطراتی است که از رجال انقلاب در دو دهه اخیر چاپ و انتشار یافته است. آنچه در این گفتوشنودها محل اهتمام و توجه میتواند بود این است که خوانش و گزارش و چند و چون فهم از ایثار و شهادت، در این بازجست و بررسی تاریخپژوهانه احصا و استحصال شود. بدیهی است در این مسیر نیز شناخت چگونگی وضع قوانین مربوط و چند و چون تأسیس بنیاد شهید انقلاب اسلامی، از آغاز تاکنون، موضوعیت و ضرورت دارد.
3ـ2ـ بهرهی دوم: تاریخ شفاهی ایثار و شهادت، بر پژوهش تاریخشناختی شهیدان، مفقودالاثرها (جاویداثران)، جانبازان، اسیران، آزادگان و رزمندگان دلالت میکند. ملاحظهی این طیفِ گسترده لزوم جزءنگری در هر یک از این موارد را به شرح ذیل فرادید میآورد:
3ـ2ـ1ـ تاریخ شفاهی شهیدان، تأمل در شناختن مسائل موضوعه مربوط به هر یک از طبقات مذکور دوگونه و گسترهی موضوعی از مسائل را به ذهن متبادر میکند: اول؛ تاریخ شفاهی ایثار و ایثارگریِ ایثارگران از گام و مرحلهی نخست آگاهی و عزم بر حضور در صحنه عمل و میدان مخاطره (اعم از جبهه و غیر آن) تا رسیدن و نامبردهشدن و جایگرفتن در یکی از مراتب ایثارگری، یعنی به شهادت رسیدن، مفقودالاثر شدن، جانباز شدن و ... دوم؛ تاریخ شفاهی واقعهی شهادت، مفقودالاثرشدن، جانبازی و ...، به تعبیر دیگر تاریخ شفاهی مُحققشدن و مسمّا و مصداقیافتن عنوان بر فرد، مدنظر و موضوع مطالعه است. توجه به چند نکتهی دقیق در موضوع مذکور حائز اهمیت است:
1/ ایثارگرانِ غیر شهید (مفقودان ـ جانبازان ـ اسیران ـ آزادگان ـ رزمندگان) همانا شهیدان حاضر، (و به تعبیر رایج و نه چندان دقیق) شهیدان زندهاند. زیرا آن کس که پا در طریق خطر گذاشته است و یا آن که در گیرودار خطرات وارد آمده قرار گرفته است در معرض شهادت واقع شده است. به تعبیر رساتر همان تیر و ترکش که سبب مجروحیت و جانبازی فرد رزمنده شده، ممکن بوده است وی را به شهادت برساند؛ وانگهی شهادت نه فقط مرگ سرخ و کشتهشدن در راه خدا، بلکه در اصل، حضور مرگآگاهانه و مؤمنانه در متن واقعه است.
2/ پرسشها از مراجع روایی در حوزهی مسائل موضوعهی مصادیق ایثارگری و ایثارگران از حیث سنخ و نوع، در گونه و وجه موضوعی نخست، صورت و ماهیتی یکسان دارد و تفاوت در سئوالات ناظر بر چگونگی و چرایی تحقق نامها در مصادیق مدنظر از ایثار در وجه دوم است. در هر دو نوع سئوالات مسئله بسیار مهم توجه به مفهوم و مصداق ایثار و ایثارگری ایثارگران است، زیرا ممکن است بیتوجهی به این تخصیص موضوعی، مجموعهی موضوعی به یادداشتهها و بازگفتههای طبقات برشمرده را مصداق متن و محتوای ایثار بنماید و بنمایاند. برشماری و مشخصسازی این مسئلهها و موضوعات گام آغازین در تهیه و تدارک تاریخ شفاهی ایثار و شهادت است. به عبارت سادهتر وجه تمایز تاریخشفاهی ایثار و شهادت میباید متمایز از مطلق تاریخ شفاهی جنگ و جبهه باشد. کانّه تاریخ شفاهی ایثار و شهادت اخصِ موضوعیِ تاریخ شفاهی جنگ و جبهه است.
4/ پهنهی زمانی تاریخ شفاهی ایثار و شهادت، در حوزهی مفهوم و مصادیق، از آغاز نهضت امام خمینی تا اکنون را دربرمیگیرد و همچنان تا زمان زیست و حضور ایثارگران (صَحابی/ راویان واقعه) ادامه خواهد یافت؛ از منظری دیگر، این تداومِ زمانی تا زمان زیست و حضور بازماندگان و منسوبان واقعه (تابعین) گسترده خواهد شد. با نظرداشت این نکته، تاریخ شفاهی ایثار و شهادت، دربرگیرندهی تاریخ شفاهی همسران، فرزندان و پدر و مادر ایثارگران، علیالخصوص جانبازان، است. زیرا جنگ و مبارزه گرچه ظاهراً پایان یافته، اما تبعات این واقعه در پیآمد رویدادهای بعدی برای ایثارگران و منسوبان آنها خاتمه نیافته است و آثار و نتایج پیدا و پنهان آن همچنان جاری و ساری است و تا دهههای آینده نیز ادامه خواهد داشت. (گرچه بنا بر تصریح قانون جامع خدماترسانی به ایثارگران، مصادیق عینی ایثار در 5 یا 6 طبقه مشخص شده و سخنی از ایثارگران گمنام در آن به میان نیامده است. اما بایسته است در طرح تاریخ شفاهی ایثار و شهادت، نقش (کاروکرد) خاموش و بیآوازهی ایثارگران (ناشناخته) به ایثارگران (شناختهشده) در نظر گرفته شود، از این شمارند پدران و مادران و فرزندان و علیالخصوص همسرانِِ باوفایِ جانبازان که در تیمار و نگاهداشت آنان سالهای پس از واقعه بدین خدمت بیمزد و منت مشغولند و کمتر کسی از تلاش سُترگ آنان ـ جز برخی نزدیکان ـ خبردار است.) تأمل در این نکته مفید این نتیجه میتواند بود که «ازِ» آغازِ زمان تاریخ شفاهی ایثار و شهادت حدوداً معلوم اما «تا»ی انجام آن تا آینده ادامه خواهد داشت. بنابراین در معنی گسترده و کلان، مطالعهی تاریخشناختی ایثار و شهادت امری متداوم، جاری و آتی است که تا چند دهه آینده فراهمسازی یافتهها و دادههای آن به طول خواهد انجامید.
5/ ناگفته پیداست ایثارگران مرجع اول در تاریخ شفاهی ایثار و شهادت شمرده میآیند. جز آن که دربارهی شهیدان ناگزیر نقل و روایت مراجع روایی دیگر راهبُرد شناخت کردوکار آنهاست. شایسته بررسی است تا معلوم شود در میان طبقات ایثارگران نقش کانونی به حسب فراوانی شمار این جامعه آماری و تحقق مفهوم و معنای ایثار به کدام یک از طبقات مدنظر تعلق دارد. به نظر میرسد ـ احتمالاً ـ این نقش کانونی از آن جانبازان باشد. در صورت صحت این گزاره، نقش و کارویژهی تاریخ شهادت و ایثار از گفت و روایت جانبازان بسیار چشمگیر خواهد بود.
6/ بنا بر آنچه به اجمال گفته آمد به نظر میرسد پهنهی گستردهی تاریخ شفاهی ایثار و شهادت که مستقلاً نیازمند واکاوی مستوفا در جزئیات است به حیث جامعهی مراجع روایی، دامنه و وسعت زمانی و مکانی و موضوع، قلمرو وسیعی را دربرمیگیرد که در منصهی عمل نیازمند طراحی در حد یک کلان پروژهی ملی است.
7/ وجود نهادها و مجموعهها و مؤسساتِ دولتی و غیردولتی متعدد که در حیطهی مسئلهها و موضوعات انقلاب اسلامی و دوران جنگ/ دفاع مقدس فعالیت میکنند از جهتی میتواند در جهت اکمال و ارتقای این پژوهش تاریخی/ تاریخ شناختی مفید و مؤثر و از جهتی ـ به سبب نامعلوم بودن وظائف و رویکردهای هر نهاد فراهمسازی و فراهمآوردههای تاریخ شناختی این رویداد (خاصه با گذر زمان که به زیان میگذرد!) ـ موجب پراکندگی و تکرار و هدرشدن سرمایهها و زمان گردد. از اینرو تأسیس یک مرکزیت مرتبطکننده، ساماندهنده و هیأت کارشناسی و شورای علمی برای طراحی، هدایت، نظارت و اجرای این طرح پژوهشی تاریخی گسترده در بنیاد شهید و امور ایثارگران ضروری به نظر میرسد.
علیرضا کمری
| |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=2175 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |