شماره 153 | 21 اسفند 1392 | |
ميراث مكتوب - هجدهم اسفندماه مصادف با سومین سالگرد درگذشت استاد ایرج افشار (1304 - 1389 ش) است. به همين مناسبت مركز پژوهشي ميراث مكتوب نگاهي دارد به زندگي و آثار استاد ايرج افشار.
استاد ايرج افشار ایران شناس، کتابشناس و از اعضای شورای مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی بود. او از پراثرترین پژوهشگران معاصر ایران و گسترۀ پهناوری از فعالیتها، از جمله سردبیری چند نشریه فرهنگی و همکاری با آنها، کتابداری، فهرست نگاری، نسخه شناسی، تدریس دانشگاهی در داخل و گاه در خارج، مطالعات ایران شناسی، قاجارپژوهی، همکاری در سطوح مختلف با نهادهای متعدد پژوهشی و ایران شناسی و کتابخانه ها و مراکز نسخه های خطی، از عرصه های تکاپوی فرهنگی پژوهشی اوست.
ایرج افشار در تهران و در خانواده ای یزدی و با فرهنگ زاده شد . پدرش محمود افشار یزدی از شخصیت های فرهنگی و ایراندوست زمان خود بود. ایرج در مدرسه های شاهپور و فیروز بهرام در در دورۀ دانشجویی با مجلۀ جهان نو همکاری کرد. در ١٣٢٩ ش در دبیرستانهای تهران به تدریس پرداخت و در ١٣٣٠ ش به دانشگاه تهران منتقل و در کتابخانۀ دانشکدۀ حقوق، که بزرگترین کتابخانۀ دانشکده ای ایران در آن سالها بود، به کتابداری مشغول شد و فنون کتابداری را از طریق عملی و تجربی آموخت.
با همفکری تنی چند از دوستان نزدیکش، که جملگی به شخصیتهای فرهنگی برجسته ای در حوزه های تخصصی خود تبدیل شدند: محمدتقی دانش پژوه؛ عباس زریاب خویی؛ منوچهر ستوده و مصطفى مقربی، مجلۀ فرهنگ ایران زمین را در ١٣٣١ ش تأسیس کرد که انتشار آن تا سال ها ادامه یافت و از نشریه های معتبر در زمینۀ مطالعات ایرانی است.
ایرج افشار در ١٣٣٣ ش، زمانی که با کتابخانۀ ملی ایران همکاری داشت، نخستین دفتر کتابهای ایران را انتشار داد. این دفتر، سرآغاز تدوین و انتشار کتابشناسی ملی بود، اثری که باید بازنمای رسمی کتابهای انتشار یافته در کشور باشد و تا آن زمان هیچ نهاد دولتی به نشر آن اقدام نکرده بود. افشار، انتشار این فهرست سالانه را تقریباً به همان صورت تا ١٣٤٥ ش به مدت ١٢ سال ادامه داد. به موازات این فعالیتها، مدتی سردبیر مجلۀ سخن و مدت طولانی تری هم ( ١٣٣٤ -١٣٣٣) کتابهای ماه بود. در ١٣٣٥ ش، زمینۀ دیگری از فعالیتهای ایرج افشار آغاز شد.
احسان یارشاطر، مدیر بنگاه ترجمه و نشر کتاب که به سبب اشتغالات علمی ناگزیر بود بیشتر ایام سال را خارج از کشور به سر برد، سمت قائم مقامی این بنگاه انتشاراتی نوبنیاد را به افشار سپرد و او نزدیک به هفت سال ادارۀ آن بنگاه را در غیاب مدیر آن برعهده داشت. افشار در ١٣٣٥ ش به فرانسه سفر کرد و در دوره ای آموزشی، که یونسکو بانی آن بود، با فن کتابداری جدید و موازین نوین و مبانی نظری علم کتابشناسی آشنا شد. گذراندن این دوره و تحولات نگرشی حاصل از آشنایی با دستاوردهای تازۀ کتابداری و کتابشناسی، به شاخه ای از فعالیتهای افشار شکل داد. او حدود ٧ سال، تا ١٣٤٢ ش، به چند کار مختلف، اما مرتبط دست زد: تدریس کتابداری جدید در دانشسرای عالی، مدیری و سردبیری مجلۀ راهنمای کتاب تأسیس باشگاه کتاب با همکاری یارشاطر، که با نام انجمن کتاب معروف است، و ارائه کردن خدماتی نو به دوستداران و خوانندگان کتاب، انتشار مدیریت کتابخانه – نشریۀ نسخه های خطی با همکاری محمدتقی دانش پژوه و آغاز کردن فعالیتهای جدیدی در آن کتابخانه در زمینۀ سازماندهی نسخه های چاپی و خطی، مدیریت مرکز تحقیقات کتابشناسی دانشگاه تهران و چند کار دیگر مرتبط با این فعالیتها که در ادامۀ مقاله به آنها اشاره خواهد شد.
جلد نخست فهرست مقالات فارسی، حاوی داده های کتابشناختی ٦٠٠٠ مقاله به زبان فارسی در نشریه های ایران شناسی و فرهنگی ایران و خارج که افشار اند یشۀ تدوین آن را از سالها پیش از آن در سرداشت، در ١٣٤٠ ش انتشار یافت.
این منبع مقاله شناخت نخستین ابزار مقاله شناختی فارسی بود که در اختیار پژوهندگان مطالعات ایرانی قرار گرفت و از جمله ابتکارهای ایرج افشار بود که گرچه قدر آن در آغاز کار در جامعۀ پژوهشی ایران درست شناخته نشد، اما با گذشت زمان، جایگاه خود را در مطالعات ایران پژوهشی تثبیت کرد. ایرج افشار در ١٣٤٣ ش مدیریت انتشارات دانشگاه تهران را به عهده گرفت و حدود ٧ سال در این سمت خدمت کرد. او در این نهاد، به سنتی که به ویژه پرویز ناتل خانلری، موسس انتشارات دانشگاه، بنا نهاده بود، غنا بخشید و کوشید استقلال انتشاراتی دانشگاه را در برابر مداخلاتی حفظ کند که شماری از دانشگاهیان متنفذ به سود منافع شخصی خود و برخلاف رویه های دانشگاهی اعمال می کردند . سال بعد، در دورۀ ریاست جهانشاه صالح بر دانشگاه تهران، ریاست کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران به او واگذار شد.
افشار تا چند ماه پس از انقلاب، جمعاً حدود ١٤ سال، اهتمام اصلی و مهم ترین وظیفه اش ایجاد، سازماندهی و تکمیل نخستین و در عین حال بزرگترین کتابخانۀ مرکزی دانشگاهی در کشور بود. کوششهای او در این سمت، الگوی ایجاد کتابخانه های مرکزی در دیگر دانشگاههای ایران قرار گرفت. او ٢ سال پس از آغاز کار خود در کتابخانۀ مرکزی، مجلۀ کتابداری را در ١٣٤٥ ش تأسیس و منتشر کرد. این سال، حدوداً با تأسیس دورۀ کارشناسی ارشد علوم کتابداری در دانشگاه تهران و شروع آموزش دانشگاهی مبحث از ١٣٤٨ ش تا حدوداً ١٠ سال بعد، ایرج افشار به چند کوشش فرهنگی و تأثیرگذار دیگر دست زد، از جمله برگزاری ٩ کنگرۀ پیاپی تحقیقات ایرانی در شهرهای مختلف دانشگاهی کشور با پس از انقلاب ١٣٥٧ ش، و آغاز دورۀ بازنشستگی ایرج افشار، مرحلۀ تاز ه ای از زندگی و فعالیتهای پژوهشی، فرهنگی و انتشاراتی او آغاز شد که تا زمان درگذشت ایشان ادامه داشت و ثمرۀ آن شاید از جهاتی پربارتر و متنوع تر از پیش باشد. آزاد شدن افشار از تعهدات شغلی و بیشتر شدن اوقات فراغت او، عامل اصلی همین تکثر و تنوع آثار منتشر شده او از انقلاب به بعد است. افشار انتشار مجلۀ آینده را، که پیشتر پدرش انتشار می داد، از سرگرفت. این مجله که کم و بیش ادامه دهندۀ مشی مجلۀ راهنمای کتاب بود، تا ١٣٧٢ ش ادامه یافت، اما به سبب موانع انتشار نشریه های فرهنگیِ بی بهره از یارانه ها متوقف شد.
افشار مسئولیت انتشارات را در بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار خود به عهده گرفت و به گردآوری و انتشار کتابها و مقاله های پژوهشی در سلسله انتشارات این بنیاد در زمینۀ مطالعات ایران شناسی ادامه داد.
ایرج افشار به تألیف کتاب و مقاله، شرکت در همایشهای داخلی در زمینۀ مسائل ایران شناسی و کتاب شناسی و نسخه شناسی، نگارش مرتب و مداوم نکته ها و یادد اشتها در همۀ زمینه های مورد علاقه اش و انتشار آنها در نشریاتي چون گزارش میراث ،آینه میراث، کلک، بخار ا و... نظارت بر تدوین فهرست مقالات فارسی و تکمیل و تداوم انتشار مجلدات آن، نظارت بر انتشار آثار متعدد در گسترۀ مطالعات تا پایان زندگي ادامه داد . بنا به برآورده ا، تا این زمان حدود ٣٠٠ کتاب در زمینه های ایران پژوهی، نسخه شناسی، کتاب شناسی، فهرست نگاری، قاجارشناسی، رجال شناسی، اطلاع رسانی فرهنگی، متون کهن فارسی و شاید بیش از ٢٠٠٠ مقاله و یادداشت از او در همین زمینه ها و نیز دربارۀ رجال فرهنگی ایران در دورۀ معاصر، ایران شناسان خارجی، معرفی و نقد کتاب، نکات و اسناد تاریخی، جغرافیای تاریخی، باستان شناسی، سفرنامه، گاه نکات ادبی و منابع ردیف سوم و دوم اطلاعاتی، مانند و انواع کتابشناسی ها و فهرستها، گاه گشودن و گاه هموار کردن راه پژوهشگران مطالعات ایرانی است. تلاشهای افشار در این زمینه، درخور مطالعه ای خاص در مبحث اطلاع رسانی فرهنگی و راه و روشهای خاص او در این زمینه است. تخصص و اطلاعات شخصی افشار در زمینۀ رویدادها و رجال ایران از دورۀ مشروطیت به بعد، موجب شده است که جنبه های اطلاع رسانی فرهنگی در کار او دربارۀ رویدادها و رجال این دوره از غنای بیشتری برخوردار باشد. مجموعۀ اطلاعاتی که افشار از منابع مختلف دربارۀ سیدحسن تقی زاده، از رهبران جنبش مشروطه، گرد آوردی کرده و انتشار داده است، جدا از ارزش های خاص آن درباره شناخت خود تقی زاده، از بارزترین فعالیتهای او در زمینۀ اطلاع رسانی فرهنگی معاصر ایران است.
مجموعۀ نوشته ها، یادداشتها، اشاره ها و گردآورده های او دربارۀ دکتر محمدمصدق، گرچه نه در حد آثار مربوط به تقی زاده مي باشد، نمونۀ دیگری از کوشش گستردۀ او در قلمرو اطلاع رسانی استاد ایرج افشار در 18 اسفندماه سال 1389 دارفاني را وداع گفت.
منبع: سايت مركز پژوهشي ميراث مكتوب | |
http://www.ohwm.ir/show.php?id=2155 تمام حقوق اين نشريه متعلق به سايت تاريخ شفاهي ايران [oral-history.ir] است. |