با خدا مشورت کردم (تاریخ شفاهی مدارس اسلامی ایران به راویت محمد دادگسترنیا)
|
من زمانی که معلم بودم یک طرحی را پیاده میکردم در کلاسهایم که از ابتدای سال مرتب اعلام میکردم به بچههای خوب کلاس که هر کس در طول ماه آینده یک شاگرد ضعیف را سه نمره، چهار نمره بیاورد بالا هر نمرهای که او آوردش بالا به همان میزان هم در پایان کار به خودش میدهم. این نمره اجرت خودش است. تقریباً اگر در یک کلاسی 10 نفر بودند که در معرض سقوط بودند، این 10 نفر را تقسیم میکردم بین آن 20 نفر، بین آن 10 نفر، 15 نفر. اینها از ابتدای سال همانطور که خودشان مقید بودند پیش بروند آنها را هم می کشاندند با خودشان به جلو و این طرح از سقوط احتمالی تحصیلی جلوگیری میکرد.
این قطعهای از خاطرات 180 صفحهای محمد دادگسترنیا معلم نمونه مدارس اسلامی است که به همت پژوهشگر توانا مهدی کاموس مصاحبه و تدوین شده است. فصلبندی کتاب براساس جلسات مصاحبه است. جلسه اول در 14/7/87 و جلسه هفتم (آخر) در 13/8/87 برگزار شده است. دادگسترنیا خاطرات، تجارت، تحلیلها و نقدهای خود در عرصه تعلیم و تربیت را از سال 1330 به بعد با نثری روان بیان کرده است. روایات او حاصل تجربه، فعالیت در مدارس اسلامی نو، برهان و جامعه تعلیمات اسلامی در کسوت معلمی، مدیریت و سیاستگزاری است. با اشارات راوی میتوان کلیاتی از شیخ عباس علی اسلامی (مؤسس جامعه تعلیمات اسلامی)، آیتالله برهان و شیخ جواد فومنی به دست آورد. با خواندن خاطرات دادگسترنیا، ما با فضای تعلیم و تربیت در دهه سی، شرایط و جوّ تعلیم و تربیت پس از کودتای 28 مرداد 1332، فعالیت برخی جریانهای سیاسی و مذهبی مانند حزب توده و انجمن حجتیه، و نیز نفوذ ساواک به حریم تعلیم و تربیت آشنا خواهیم شد. دادگسترنیا در خاطراتش ساختار آموزشی و تربیتی مدارس جامعه تعلیمات اسلامی، نقش تلاوت قرآن و قصهخوانی و طنز در تفهیم درس، تکنولوژی آموزش، نقش کتابخانههای آموزشگاهی را تبیین کرده است. خاطرات او مقطع پس از پیروزی انقلاب اسلامی را نیز دربرمیگیرد. او در این برهه با توجه به فضای فعالیتش در معاونت امور تربیت، قائممقامی مدیرکل استان تهران به آموزش و پرورش پس از انقلاب پرداخته است. وی در خاطرات پس از پیروزی انقلاب به «جبهه نظامی، جبهه فرهنگی»، «ستاد جنگ آموزش و پرورش»، خانوادههاش شهید، انجمن اولیا و مربیان و... نیز اشاراتی کرده است. مهدی کاموس در مقدمه کتاب نحوه تکوین مصاحبه و تدوین خاطرات را براساس روش تاریخشفاهی دانسته است. در این مقدمه درخواهیم یافت که مصاحبهگر قبل از انجام مصاحبه، مطالعات فراگیری درخصوص تاریخچه تعلیم و تربیت در ایران و مدارس اسلامی صورت داده است. او هفت جلسه مصاحبه در محل کار راوی (دفتر مرکزی مدارس جامعه تعلیمات اسلامی) داشته است. محقق این اثر اظهار میکند که مصاحبه بدون خوف با اضافه کلامی و با حفظ کامل نحو (ساختار و دستور) و تربیت جملات، و لحن کلام راوی پیاده شده است، و تنها کلمات شکسته و محاورهای به حالت رسمی تغییر یافتهاند. او تأکید دارد برای حفظ انسجام متن جابجاییهایی در متتن مصاحبهها انجام داده است. کتاب بخشی به نام «نگاهی به یک زندگی» دارد، این بخش توسط بهزاد توفیق و براساس مصاحبههای کاموس و مصاحبههای آرشیوی خانم صبوری تألیف و تنظیم شده است. در پایان مقدمه تأکید شده است که متن کامل و تدوین شده مصاحبهها توسط راوی (محمد دادگسترنیا) پس از کمی تغییر تأیید شده است. فهرست اعلام، آلبومی از عکسها و پارهای از اسناد در پایان کتاب خودنمایی میکنند. این کتاب در قطع وزیری و جلد شومیز توسط مؤسسه فرهنگی و آموزشی هدایت میزان در سال 1389 به طبع رسیده است.
محسن کاظمی
|